بازی علاوه بر این که یکی از مولفه های تاثیرگذار در رشد و تکامل روانی ـ اجتماعی کودک است و کودک از این طریق یاد می گیرد که با محیط اطراف خود تعامل برقرار کند، شیوه ای موثر برای درمان برخی از اختلالات روانی کودک است. دکتر پیمان هاشمیان، فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با بیان این مقدمه به خراسان می گوید: بازی ها چند دسته است. بازی های «سازنده» مثل پازل یا لگو و بازی های «حرکتی» مثل دویدن و لی لی کردن هر یک در رشد بخشی از شخصیت کودک نقش دارد. در بازی های «وانمودی» کودک خود را جای فرد دیگری قرار می دهد و در خیالات خود بازی می کند. این نوع بازی ها در رشد تخیل کودک به ویژه در ۵ سال اول زندگی نقش مهمی دارد.

اصول بازی درمانی

استفاده از روش های بازی برای رفع مشکل کودک «بازی درمانی» نامیده می شود. در این روش در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده می شود تا کودک بتواند هیجان خود را تخلیه کند. اما این شیوه به عنوان یک روش درمانی تابع اصول خاصی است که بدون رعایت این اصول شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد.

اتاقی که برای بازی در نظر گرفته می شود باید به اندازه کافی بزرگ باشد و یادگیری قوانین باید در ابتدای بازی انجام شود. امنیت، نور و فضای مناسب ضروری است و دمای هوا باید متعادل باشد. درمانگر نیز باید ویژگی های خاصی داشته باشد و بتواند رابطه گرم و دوستانه ای با کودک برقرار کند. ارتباط کلامی و غیرکلامی صحیحی با کودک داشته باشد و از حرکات دست استفاده کند و در بازی تن صدای خود را تغییر دهد. در بازی شریک خوبی باشد و به موقع نوبت دهد. آمادگی تغییر در بازی را داشته باشد و قبل از ورود به اتاق بازی، مسائل مربوط به بازی را بداند. پدر یا مادر قبل از ورود به اتاق بازی قوانین بازی را به زبان ساده به کودک گوشزد کند. مدت زمان بازی بر اساس سن کودک تفاوت می کند و از ۱۵ دقیقه تا یک ساعت طول می کشد. بازی باید هدفمند باشد و به عنوان مثال هدف از بازی مهارت دوست پیدا کردن است و کودک تا پایان بازی باید بتواند این مهارت را در قالب بازی با عروسک ها یا حیوانات و آشنایی آن ها با یکدیگر فرا بگیرد. خاتمه بازی باید مشخص باشد و کودک باید بداند بازی کی تمام می شود.

درمان اختلالات روانی کودکان

دکتر هاشمیان با اشاره به این که انواع اختلالاتی را که ریشه در احساسات و هیجانات کودک و یا سازگاری با محیط دارد، می توان با این شیوه درمان کرد، ادامه می دهد: مشکلاتی مانند افسردگی کودکان، بیش فعالی، اختلالات اضطرابی، اختلالات اوتیسم و حتی کودکان عقب مانده ذهنی را با استفاده از شیوه بازی درمانی می توان بهبود بخشید. این روش برای کودکان تا ۱۰ سالگی قابل اجراست اما برای کودکانی که از نظر رشد روانی تاخیر دارند تا ۱۵ سالگی هم قابل اجراست. طبیعی است که پروتکل های درمانی برای بیماری ها و اختلالات روانی متعدد است و می توان آن را به صورت فردی یا گروهی انجام داد. در بازی های گروهی کودکانی که مشکل مشابه دارند در یک گروه ۴ یا ۵ نفره وارد اتاق بازی می شوند و برنامه درمانی مشابهی برای آن ها اجرا می شود.

گاهی لازم است از روش «مددجو مدار» استفاده شود؛ در این روش کودک آزاد گذاشته می شود تا خودش بازی کند و زمانی که لازم است درمانگر وارد بازی می شود و درمان را آغاز می کند.

در بیشتر موارد قوانین بازی مشخص و واضح است و کودک باید طبق قوانین اتاق بازی، بازی ها را گام به گام پیش ببرد و به ازای هر یک امتیاز بگیرد. گاهی می توان از حضور در اتاق بازی برای ارزیابی وضعیت روانی کودک استفاده کرد. به عنوان مثال می توان میزان اضطراب یا بیش فعالی کودک را پس از حضور در اتاق بازی دریافت. کودکانی که دچار اضطراب هستند در اتاق بازی طی مراحل هشت گانه درمان می شوند به نحوی که از رفتن پدر و مادر احساس ناراحتی نمی کنند. ترس از شنا، تاریکی یا تنهایی در قالب بازی درمان می شود. بازی موش و گربه در اتاق بازی برای این دسته از کودکان اجرا می شود. این بازی طوری انجام می شود که کودک که نقش موش را دارد برنده بازی می شود. در این شرایط او که قهرمان داستان است در واقع خود را درمان می کند. برای کودکان بیش فعال نیز از روش هایی استفاده می شود که بر مبنای اصول «ببین، گوش کن، فکر کن، بایست، عمل کن» است. این روش باعث می شود کودک در محیط اتاق بازی مهارت های ذهنی خود را به وجود آورد. برای کودکان بیش فعال انجام این اصول بسیار سخت است زیرا اصولا این دسته از کودکان نمی توانند یک جا بنشینند و یا صبر و تحمل بسیار کمی دارند. بنابراین تأکید بر این اصول به هنگام انجام بازی دلخواه می تواند به آن ها کمک کند.

این فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان درباره نقش بازی درمانی برای درمان مبتلایان به طیف اختلالات اوتیسم تصریح می کند: بازی درمانی برای این کودکان یک درمان انتخابی است و در کنار کار درمانی و گفتار درمانی بسیار کمک کننده است. بازی درمانی برای این کودکان معمولا به صورت فردی انجام می شود و تأکید بر تعامل بیشتر کودک با محیط اطراف است. تلاش بر این است که احساسات پنج گانه کودک در تعامل با محیط افزایش پیدا کند و معمولا با یک وسیله خاص در اتاق بازی آن قدر با کودک بازی می کنیم تا کودک با آن خو بگیرد و احساسات پنج گانه خود را تقویت کند. درباره کودکان عقب مانده ذهنی هم باید گفت تلاش می شود این دسته از کودکان به کنترل هیجان دست پیدا کنند و یادگیری خود را که معمولا بیش از کودکان عادی وقت می برد، افزایش دهند. برای این دسته از کودکان هم بازی مثل موش و گربه طراحی می شود که نیازمند کمک است و کودک طی بازی تلاش می کند او را درمان کند و کودک در واقع خود را درمان می کند.

نتیجه گیری صحیح

وی با تأکید بر این که نقش درمانگر در به نتیجه رساندن روش بازی درمانی بسیار حیاتی است، می گوید: درمانگر باید بیماری را بشناسد، روش درمانی را بداند و بتواند ارتباط صحیحی با کودک برقرار کند. باید از نظر چهره و علائم برای کودک جذابیت داشته باشد و سعی کند مراحل درمان را پیگیری و تغییرات هر جلسه را ثبت کند و مدت درمان از یک ماه تا ۱۵ ماه را تعیین کند. معمولا برای کودکان یک تا ۶ ساله، یک تا ۴ ماه، برای کودکان ۶ تا ۸ سال، حدود یک تا ۶ ماه برای بچه های ۸ تا ۱۰ سال و حدود یک تا ۱۲ ماه و پس از آن تا ۱۵ ماه مدت زمان بازی درمانی در نظر گرفته می شود. کودکان طی این مدت تکالیف خود را پس از هر جلسه در منزل انجام می دهند و در جلسه بعد آن را اجرا می کنند. در پایان جلسات ارزیابی کلی انجام می شود و درمانگر درباره خاتمه دوره تصمیم گیری می کند. در مواردی پایان ناگهانی بازی درمانی باعث عود مشکل کودک می شود بنابراین ختم درمان بسیار مهم است. به عنوان مثال کودکی که پدر یا مادرش را از دست داده و دچار اضطراب سوگ شده است، طی مدت درمان به درمانگر وابسته می شود. لازم است در طور دوره درمان، تدابیری اندیشیده شود. مثلا در بازی گفته می شود که بابای یکی از شخصیت های داستان به سفر می رود و تا پایان بازی برنمی گردد. به این ترتیب کودک کم کم برای جدایی آمادگی پیدا می کند.

نکته اساسی این که لازم است در ابتدای شروع دوره، والدین نسبت به ویژگی های شخصیتی و مشکلات خود آگاه شوند و راهکارهای درمانگر را برای تغییر بپذیرند تا بازی درمانی موثر واقع شود. والدینی که اطلاعات کافی درباره بیماری و پروتکل درمانی ندارند نمی توانند در اتاق بازی عملکرد مناسبی داشته باشند از این رو این شیوه علمی برای کارکرد مفید به همکاری خانواده و درمانگر نیاز دارد. همچنین در منزل هم باید دستورالعمل های پزشک را اجرا کنند تا به طور موثری از درمان نتیجه بگیرند.

بدغذایی کودکان

در بسیاری از موارد شکایت تکرار شونده والدین درباره بدغذایی کودکان مشکل ثانویه است نه اولیه؛ یعنی کودک بر اثر اضطراب و افسردگی دچار بدغذایی می شود. مشکل این جاست که علایم اضطراب در کودکان اغلب پنهانی است و به صورت دل درد، سردرد، بدغذایی یا بدخوابی خود را نشان می دهد. شناخت سرشت کودک، توجه به سن، افزایش برخی مهارت ها در کودک و به کار بردن برخی دستورالعمل ها در منزل از سوی والدین مشکل بدغذایی کودک را برطرف می کند. فراموش نکنید که توجه به سبک دلبستگی، رشد هوشی، رشد هیجانی و اجتماعی به هنگام اجرای این روش در کودک بسیار اساسی است.

نشانه های هشداردهنده برای شناسایی اختلالات روانی در کودکان

متخصصان روان شناسی برای کمک به کودکانی که اختلالات روانی در آن ها تشخیص داده نمی شود نشانه هایی را بیان کنند. به گزارش ایسنا، از بین این نشانه ها می توان به احساس غمگینی، درون گرایی و کم حرف شدن به مدت دو هفته یا بیشتر اشاره کرد که علامت افسردگی است. از آمارهای ثبت شده چنین برمی آید که از هر ۴ کودک مبتلا به اختلالات روانی سه کودک از جمله آن هایی که به اختلال نقص توجه ناشی از بیش فعالی (ADHD)، اختلال دو قطبی و اختلالات تغذیه ای مبتلا هستند، بیماریشان تشخیص داده نمی شود و مراقبت های پزشکی مورد نیازشان را دریافت نمی کنند. شناسایی یک اختلال روانی در سال های نخست زندگی امکان درمان زودتر را فراهم می کند. این نشانه های هشداردهنده عبارت است از:

احساس غمگینی خیلی زیاد و درون گرایی و کم حرفی به مدت دو هفته یا بیشتر .

تلاش جدی برای آسیب رساندن به خود یا برنامه ریزی برای این اقدام.

بروز ناگهانی ترس بدون دلیل که گاهی با تند شدن ضربان قلب یا سریع شدن تنفس همراه است.

شرکت در درگیری ها و زد و خوردهای متعدد با استفاده از اسلحه یا گرایش به واردکردن آسیب جدی و خطرناک به دیگران .

رفتارهای شدید، تند و غیرقابل کنترل که به خود کودک یا دیگران آسیب برساند.

نخوردن غذا یا پرت کردن آن .

نگرانی ها و ترس های شدید که فعالیت های روزانه را مختل کند .

دشواری شدید در تمرکز یا بروز بی قراری که ممکن است کودک را به خطر بیندازد و یا روی بازده تحصیلی او تاثیر منفی بگذارد.

نوسانات خلقی شدید که موجب بروز مشکلات و روابط شود .

تغییرات در رفتار یا شخصیت کودک .