فیلم "سیزده"
نوجوان 13 ساله ای به نام بمانی، به دلیل تنهایی و عقده هایی که برایش بوجود آماده به جوانان ناباب بزرگتر از خودش پناه می‌برد و این امر باعث تغییر و تحول در بمانی می‌شود...
سیزده » روایتِ پسری ست در آستانه ی بلوغ، بلوغی شاید زودرس، که خودش را به دلِ خطر می زند، عاشق می شود، وقتی جوابِ منفی می شنود، سنگدلانه عشقش را لو می دهد، حسودی می کند و در نهایت، آدم می کُشد، هر چند ناخواسته. او بزرگ می شود. خیلی بزرگ تر از سیزده سال.

: بمانی به دلیل دعوا و درگیری دائمی پدر و مادرش در خانه، بچه ی ناراحت و غمگینی شده است. او نمی تواند با هیچ کدام از آن ها ارتباط برقرار کند. تا اینکه با دخترِ لاتی به نام سامی و دو جوان همراهش در محوطه ی بلوکی که زندگی می کند، آشنا می شود. آشنایی با آن ها، دنیای جدیدی به روی بمانی می گشاید که تجاربی بزرگ برایش به ارمغان می آورد، آنهم در سیزده سالگی …
بمانی به دلیل تنهایی و عقده‌هایی که برایش به وجود آمده به جوان‌های بزرگتر از خودش پناه می‌برد و این باعث تغییر و تحولی در وی می‌شود که هویت واقعی و اصلی او را تغییر می‌دهد
بمانی در اعماق استخر فرو رفته و به کشف ناشناخته‌ها می‌پردازد. انگار معنای اسمش باعث می‌شود تا برایش حق انتخابی وجود نداشته باشد
خنده‌های عصبی، شادی درون، آرامش موقتی و گریه‌ها آن‌چنان تأثیر می‌گذارند
لگد زدن به در‌های همسایه خشم او را به نبود محبت مادرانه و از دست دادن معشوقه‌هایش بالا می‌برد. او در سنی که تمام زندگی‌اش در یک تار مو خلاصه شده، از دو معشوقهٔ خود رانده می‌شود