چرا عشق ، نصف نیمه نمی فهمد؟!


 گاهی نمی دانم آن  روزها واقعا وجود داشتند یا فقط افکار من به آنها موجودیت بخشیدند ، روزهای شیرین، خنده ها، آغوش ها، محبت ها !

نمی دانم تو واقعا وجود داشتی یا من تو رو خیال می کردم؟

نمی دانم ، این روزها دیگر تفاوت خیال و واقعیت را نمی دانم!

اما یک چیز را خوب می دانم،  اینکه ،الان نیستی!

نیستی اما برای من هستی، همه جا هستی، در خوابهایم، در قلمم، در روحم ، ریشه دوانده ای، نیستی ! اصلا نیستی! حتی با کس دیگر هستی! می بینمت که چه بی صدا از کنار من می گذری، که چه بی صدا، صدای شکستن هایم را می شنوی اما دیگر گوش نمی دهی ..

می بینیم جای دیگر به صدای شکستن دیگری گوش سپرده ای .. جای دیگر...

اما اینجا برای من .. جایت ،همان جای سابق همیشگی ست .. با ابهت .. رنگی .. همیشگی ..

تو هنوز همانی، با همان لبخند و همان آروزهای قشنگ ..

با همان صدای مهربان .. صدای جاودان من ..

تو در دل من تکان نخوردی..

حتی خش هم برنداشتی...

تو همانی ...

من تو را در خودم حبس کردم.. من تو را برای خودم ، همیشگی و برای همیشه نگه خواهم داشت ..

من برایت شعر خواهم گفت.. من برایت شمع روشن خواهم کرد و برایت از نوشته هایتم خواهم  گفت .. از زلف پریشان حالم .. از قصه های دیروز.. از سختی های امروز .. و تو به من گوش خواهی داد..

تو مرا نوازش خواهی کرد... تو مرا خواهی خواند ..

تو مرا طلایی خواهی دید ..

تو مرا پرستش خواهی کرد...

وهم !

وهم .. جای خیال خالی تو را گرفته

تو نیستی..

با دیگری هستی..

اما برای من .. همان همیشگی هستی..

دلم واقعیتت را نمی خواهد ..

دلم دیگر چهره و اندام واقعی ات را نمی خواهد

من همان رویایم را میخواهم !

نمی خواهم دیگر با واقعیت خونین و گوشت آلودت آشنا شوم!

پس چشمانم را می بندم و نمی بینم !

این ندیدن از هزاران دیدن برایم جذاب تر است ..

من نیاز به رویای تو دارم لعنتی! خودت را نمی خواهم ..

هیچ کجا ! هیچ کجا نباش لطفا ! هیچ کجا اعلام حیات نکن! هیچ کجا هست نشو! هیچ کجا زنده نباش!

روح من ، تشنه رویای توست .. باید سیرابش کنم

اما حضورت اجازه نمی دهد ...

امروز تصمیم می گیرم برای همیشه بمیری ..

امروز برایت سوگواریها خواهم کرد ..

و امروز برایت آب روشنی خواهم ریخت ..

همین امروز برو .. چون من تحمل شکستن خودم را برای خودم ندارم.. شکستن کسی که به واسطه تو، برای خودم ساخته بودم ...

اگر واقعیت تو را ببینم و بپذیرم ، این من هستم که نابود خواهد شد

من تحمل این واقعیت را ندارم ، پس تصمیم می گیرم که تو نباشی !

روانشناس مصطفی آفریدون

 

https://t.me/entekhab123

مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب

تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی

فرزاد سلحشور     0616-638-0922

مرکز مشاوره تلفنی