۲۵سئوالی که باید قبل از ازدواج به آن پاسخ دهید
هر جوانی- چه پسر
و چه دختر- به هر حال آرزو دارد یک روز ازدواج کند ولی قبل از اینکه در وادی
ازدواج بیفتد مراحل مختلفی باید طی
شود. یکی از این مراحل، صحبت با طرف مقابل و پرسیدن
سئوالاتی از اوست.
سئوالات زیادی در این زمینه مطرح است
اما چند سوِال مهم وجود دارد که باید حتما از همسر
آینده خود بپرسید. در جلسات مشاوره
متوجه شدهام متداولترین و شایعترین دعواها بعد از
ازدواج بر سر دو موضوع پول و مسائل
جنسی است. شمائی که قرار است ازدواج کنید، آیا
میزان تطابق خود با موضوعات مختلف
زندگی را میدانید؟ در مورد خرید منزل و کارهای روزمره
خوشبختی چیز عجیبی است، درست مثل یک معجزه، وقتی میآید گام هایش آنقدر آرام است که شاید حتی صدای پایش را نشنوی اما وقتی نیست دردش را تا مغز استخوان حس میکنی. خوشبختی یک حس درونی است، هیچکس غیر از خودمان نیز نمیتواند خوشبختمان کند، خوشبختی حاصل نوع نگاه ما به زندگی است، تعبیری متفاوت از بودن و برداشتی آزاد از زندگی.
برای خوشبخت بودن، خیلی چیزها باید دست به دست هم بدهند یعنی تکههای پازل زندگی باید با هم چفت شوند، بعضیها هم میگویند باید کمی شانس بیاوری تا هندوانه دربسته زندگی ات خوش آب و رنگ از کار در بیاید. شاید هم یک اتفاق خوب لازم باشد؛ حادثهای که مسیر زندگی را به سمت خوشبختی بگرداند.
به دنیا آمدن در خانوادهای مهربان و اهل علم، متولد شدن با استعدادی خدادادی، پیشرفت در تحصیل و کار، پیش آمدن موقعیتهای استثنایی برای رشد، انتخاب کردن همسری ایدهآل، تشکیل خانوادهای بیحاشیه و... احساسی سرشار از خوشبختی به ما تزریق میکند که شاید کمتر چیزی در این دنیا قادر به ساختنش باشد.
راهکارهایی برای خوشحال بودن
روزهایی میرسند که وقتی به پشت سرتان نگاه میکنید بابت هر آنچه در زمان خودش ثبت شده یا خوشحال خواهید بود یا ناراحت. بنابراین شاید بهتر باشد گاهی هم پای گوش دادن به حرفهایی بنشینیم که تجربه موجود در آنها میتواند برای آینده تعیین کننده باشد.
آنچه پیش روی شما قرار دارد نتیجه یک تحقیق است. مختصر و مفید در سه نکته ارائه شده تا شاید شما در پنجمین دهه زندگی خود بابت آنچه که در فاصله زمانی 30 تا 40 سالگی بخصوص به لحاظ کاری انجام داده اید پشیمان نباشید بلکه برعکس خوشحال باشید.
بالاخره روزهایی می رسند که وقتی به پشت سرتان نگاه می کنید بابت هر آنچه که در زمان خودش ثبت شده یا خوشحال خواهید بود یا ناراحت. بنابراین شاید بهتر باشد گاهی هم پای گوش دادن به حرف هایی بنشینیم که تجربه موجود در آنها می تواند برای آینده تعیین کننده باشد.
اعتماد یعنی همه را دوست و برادر و فامیل خودت بدانی
خیلی از واژه های زیبا و پر ارزش جایش در زندگی ما خالیست، شاید در روزگاران گذشته که مردم آرامش بیشتری در زندگیشان داشتند، واژگان زیبا، حرمت بیشتری داشت، یکی از این زیبایی های زندگی، اعتماد است. اعتماد در بین اعضای خانواده به بهتر شدن روابط کمک فراوانی می کند.
اعتماد یعنی همه را دوست و برادر و فامیل خودت بدانی، کودکانت، همه را عمو و خاله بنامند و حتی ذره ای شک و استرس در دلت راه ندهی که مبادا ممکن است، دیگری خنجری از پشت به تو بزند که دیگر توان ایستادن نداشته باشی.
اعتماد یعنی آرامش انسان، یعنی دیگر ناجوان مردی نیست که چیزهایی که برایش زحمت کشیده ای را یک شبه، به یغما ببرد، اعتماد یکی از زیبایی های زندگی، این روزها گم شده است!
جالب این که تا امروز نمی دانستم که هنوز هم در دل کودکان ، این فرشته های معصوم و پاک، اعتماد جای دارد، تصور می کردم آنها همه را به چهره ی بچه دزد و گرگ و اژدها می بینند!
زود قضاوت کردن در خصوص مواردی که اطلاعات ناچیزی در مورد آن دارید، کار شایسته ای نیست.زن جوانی در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود. چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود، تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند. او یک بسته بیسکوئیت نیز خرید و بر روی یک صندلی نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد. مردی در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه می خواند. وقتی که او نخستین بیسکوئیت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم یک بیسکوئیت برداشت و خورد. او خیلی عصبانی شد ولی چیزی نگفت.
کسانی که دیگران را قضاوت می کنند، درباره خودشان خیلی بی رحم تر عمل می کنند
چگونه می توان دست از قضاوت دیگران
کشید؟ آیا با تمرین و آگاهی می توان قضاوت کردن درباره دیگران را کاهش داد و افراد
را بدون پیش فرضهای ذهنی پذیرفت؟ آیا ما می توانیم عملی را که برای ما و دیگران
ناخوشایند و آزاردهنده است، متوقف سازیم؟
هنگامی که یک خبر کوتاه
درباره یک اتفاق، در فضای مجازی یا کانال یا گروهی منتشر می شود، خیلی زود متوجه
موج قضاوت ها و نظرات و کارشناسی های مختلفی می شوید که درباره خبر مورد نظر، فضای
مجازی را پر کرده است. حتی در این میان قطعا شاهد دعوا و کل کل عده ای موافق و
مخالف هم هستید. در واقع بدون هیچ تعلل و صبری راحت قضاوت می کنید.
کسانی که دیگران را قضاوت می
کنند، درباره خودشان خیلی بی رحم تر عمل می کنند. کسانی که به اندازه کافی نسبت به
خودشان احساس خوب دارند این خوبی را در دیگران هم می بینند. قبل از اینکه به قضاوت
کردن درباره دیگران خاتمه دهید اول از قضاوت کردن درباره خودتان دست بکشید. فراموش
نکنید خیلی از اوقات قضاوت کردن جزء عادت های فرد می شود.
چرا مدام
دیگران قضاوت می شوند؟
* رشد در شرایط طاقت فرسا: بعضی ها به دلیل رشد در شرایط طاقت
فرسای انتقادی در خانواده، قضاوت کردن درباره دیگران را به عنوان یک عامل
کمکی در برقراری رابطه هایشان یاد گرفته اند.
اضطراب امتحان
عموما اضطراب و ترس در سالهای اولیه زندگی رایج است اما اضطراب از مدرسه و خصوصاً امتحان، بین سنین 10 تا 11 سالگی شروع می شود و در 25% از دانشآموزان اضطراب امتحان آسیبزا بوده و با افزایش سن میزان آن افزایش مییابد و عملکرد تحصیلی دانشآموز را تحت تأثیر قرار میدهد.اصطلاح کلی اضطراب امتحان، به نوعی از اضطراب با هراس اجتماعی خاص اشاره دارد که فرد را درباره تواناییهایش دچار تردید میکند و نتیجه ن ناتونی مقابله با موقعیتهای دشوار مانند امتحان است. موقعیتهایی که فرد را در معرض ارزشیابی قرار داده و نیازمند حل مشکل هستند. بنابراین میتوان گفت، فرد مضطرب، در امتحان، مواد درسی را میداند اما شدت اضطراب مانع از آن میشود که او معلومات خود را نشان دهد. به این ترتیب، اضطراب امتحان نوعی اشتغال ذهنی به خود است که به نگرانی یا تحقیر خود و ارزیابی شناختی منفی از خود (یادم نمیآید، باید بیشتر میخوندم، همیشه گیجم، چرا یادم نمیاد؟...)، عدمتمرکز حواس و واکنشهای فیزیولوژیک نامطلوب مثل تپش قلب؛ پریدگی رنگ، خشکی دهان، عرق کردن کفدست، لرزش دست و صدا و .... منجر میشود.
انواع اضطراب امتحان
الف) اضطراب تسهیل کننده یا تسریع کننده: (طبیعی)
به اضطراب کم و یا در حد معقول که موجب تلاش بیشتر برای کسب موفقیت میشود و نتیجه بهتری را عاید فرد میکند، اضطراب تسهیل یا تسریع کننده اطلاق میشود.
نشانهها یا علایم اضطراب تسهیل یا تسریع کننده:
o فرد به خاطر مرور کردن درسهایش دچار هیجان میشود.
o خودش را در اتاقش حبس میکند و مشغول درس خواندن میشود و به کوچکترین مزاحمت اعتراض میکند.
o به شیوهی خاصی درسهایش را مرور میکند، مثلاً با صدای بلند درس میخواند در اتاق راه میرود و یا دراز میکشد.
o به درخواستهای اطرافیان توجه نمیکند یا در مقابل خواستهها با اعتراض میگوید که درس دارد.
o کم غذا یا نسبت به غذایی بیمیل میشود.
چگونه روی محیط اطراف مان اثرگذار باشیم؟
مهارت ارتباط با دیگران از ارتباط با خود شروع می شود
طی تحقیقی که سازمان گالوپ در مورد 500 شرکت برتر دنیا انجام داد، از همه صاحبان این صنایع و سازمان ها پرسید اگر بخواهید مدیرعامل یا کسی که می خواهد سازمان شما را هدایت کند تنها یک ویژگی داشته باشد آن ویژگی چیست؟ مثلا می خواهید خیلی باهوش باشد؟ مسائل مالی را خوب بفهمید؟ بازاریاب خوبی باشد؟ یا اینکه بتواند خیلی خوب ارتباط برقرار کنید؟
نهایتا بیش از 75 درصد از صاحبان شرکت های مطرح دنیا، رای به گزینه ارتباطات دادند و می خواستند مدیر آینده شان بتواند خوب ارتباط برقرار کند. به خاطر اینکه مدیران در دنیای کسب و کار ممکن است کار را هیچ وقت خودشان انجام ندهند. مثلا من اگر مدیر یک خودروسازی هستم ممکن است دستم به آچار نخورد. من ارتباطی را برقرار می کنم، تاثیر می گذارم و این لایه های تاثیرگذاری به این سمت پیش می رود که بتوانم خودروی خوبی تولید کنم. درواقع تعریف ساده مدیریت یعنی انجام کارها توسط دیگران.