تاثیر روی کودکان
طبق گزارشی که در سال
۲۰۰۱ در مجله پزشکی خانواده در امریکا به چاپ رسید، محققان با مشاهده
مشکلاتی در بچههای طلاق، موضوع را تا قبل از طلاق والدین آنها دنبال
کردند. این مشکلات به صورت افت تحصیلی و مشکلات رفتاری در مدرسه نشان داده
شده بودند. این بچهها میزانی از دشمنی و خشمی که بین والدین خود دیده
بودند را هم جذب کرده بودند. والدینی که سعی میکنند ازدواج خود را پابرجا
نگه دارند هم به صورت غیرمعقول و دمدمیمزاجانهای کودکانشان را تربیت
میکنند که این پیامهایی متفاوت به بچهها میفرستد که برای رشد آنها مضر
است.
مضرترین ازدواجها
طبق همین گزارش،
پرضررترین ازدواجهای بیعشق با میزان اختلاف والدین ارتباط مستقیم دارد.
ازدواجهایی که بدترین تاثیر را روی بچهها دارد ازدواجهایی هستند که کودک
احساس میکند بین والدین خود گیر افتاده است و یا زمانی که والدین با
خشونت و حتی تنبیه فیزیکی با بچهها برخورد میکنند. وقتی والدین درگیر
اختلافات بین خود هستند، قادر به دادن انرژی احساسی که بچهها به آن نیاز
دارند نبوده و نقش اصلی خود بعنوان پدر یا مادر را فراموش میکنند. وارد
کردن بچهها به این اختلافات زناشویی هم باعث میشود کودک نقش خود بعنوان
کسی که باید مورد مراقبت و توجه قرار بگیرد را فراموش کرده و خود را تحت
فشار سنگین احساسی و روانی حس کند.