طلاق از نــــوع فرهــــنگی!(مصطفی آفریدون....لیلا چهرازی)
«من و شوهرم اختلاف فرهنگی زیادی داریم و
نمی توانیم در کنار هم به زندگی مشترک ادامه بدهیم.» این بخشی از اظهارات
زن جوان در دادگاه خانواده است که تصمیمش برای طلاق جدی به نظر می رسد. این
زوج جوان بعد از مدت کمی زندگی زیر یک سقف، کم کم با بروز اختلافات فرهنگی
شان تصمیم به طلاق گرفتند. زن جوان درباره علت درخواست طلاق به قاضی می
گوید: «من و شوهرم با هم اختلاف فرهنگی داریم. وقتی پوریا به خواستگاری ام
آمد خانواده ام مخالف بودند و می گفتند ما اصلا شبیه هم نیستیم و اختلاف
فرهنگی داریم.»
پا روی همه مخالفت ها گذاشتم
زن
جوان در ادامه اظهاراتش می گوید: من تحصیل کرده بودم و پدر و مادرم هم فوق
لیسانس و دکتر بودند، اما پوریا از لحاظ تحصیلی یک خانواده معمولی با
تحصیلات زیر دیپلم داشت و پدرش شغلی با جایگاه اجتماعی پایین داشت. هرچند
مادرم می گفت که من نمی توانم در این خانواده خوشبخت شوم، اما من واقعا
عاشق پوریا بودم و نمی توانستم بدون او زندگی کنم به همین دلیل پا روی همه
چیز گذاشتم و به او جواب مثبت دادم، اما وقتی زیر یک سقف رفتیم، همه چیز
تغییر کرد.
از حضور شوهرم در مهمانی خجالت می کشیدم
زن
رو به قاضی، حرف هایش را این گونه ادامه می دهد: شوهرم هر وقت در میهمانی
های خانوادگی ما می آمد، آبروی مرا می برد. حرف های نامربوط می زد تا جایی
که من از روی خجالت، رفت و آمد با فامیلم را قطع کردم. مدتی افسرده شده
بودم، حتی خجالت می کشیدم به پدر و مادرم حرفی بزنم. در آن موقع به یاد حرف
های پدر و مادرم افتادم و فهمیدم که آن ها دلسوز من بودند که از من می
خواستند عاقلانه ازدواج کنم و از روی احساس تصمیم نگیرم.
از فحاشی های پدر شوهرم می ترسم
زن
در بخش پایانی اظهاراتش در اولین جلسه دادگاه اش می گوید: اما من اشتباه
کردم و خیلی پشیمانم. پوریا و خانواده اش خیلی سطح پایین هستند.
چند
وقت پیش به خانه پدرشوهرم رفته بودیم که بر سر موضوعی با هم جرو بحث
کردیم. او ناگهان شروع به فحاشی کرد و من واقعا ترسیده بودم. دیدن چنین
برخوردهایی واقعا دور از شان من و خانواده ام است. دیگر نمی توانم در کنار
این مرد زندگی کنم و می خواهم به خانه پدر و مادرم برگردم. دلم برای آرامش
آن روزها تنگ شده است.
دوره شناخت را جدی بگیرید
هرچند
پس از حرف های این زن، قاضی این پرونده شوهر وی را به دادگاه احضار کرد،
اما انتخاب همسر بدون بررسی معیارهای هم کفو بودن باعث شد تا این زن برای
طلاق به دادگاه خانواده مراجعه کند.ترابیان، کارشناس و مشاور خانواده معتقد
است که دختر و پسرها باید حداقل ۵ بار در مراسم خواستگاری با یکدیگر صحبت
کنند تا به تفاوت ها و شباهت های شخصیتی و خانوادگی هم پی ببرند. در غیر
این صورت اگر هیجانی تصمیم بگیرند، خیلی زود متوجه تفاوت ها خواهند شد و
تحمل زندگی برای شان غیر ممکن به نظر خواهد رسید. متاسفانه بعضی دختر و
پسرها و خانواده ها، دوره شناخت را جدی نمی گیرند و به دلیل هم کفو نبودن،
زندگی مشترک سختی را برای خودشان رقم می زنند.
زندگی مشترک را کم دردسرتر کنید
این
مشاور خانواده در گفت و گو با زندگی سلام افزود: هرچند نمی توان ۲ خانواده
را پیدا کرد که از همه نظر با یکدیگر هم کفو باشند، اما هرچه تشابهات شان
بیشتر باشد، به طور طبیعی زندگی مشترک کم دردسرتری خواهند داشت. در خور ذکر
است که بعضی تفاوت ها غیر قابل تحمل است و اگر دختر و پسری بدون بررسی آن
تفاوت ها، ازدواج کنند، به طور قطع در زمان کوتاهی با مشکلات جدی مواجه
خواهند شد.
خانواده ها تناسب ها را بررسی کنند
ترابیان
افزود: علاوه بر دختر و پسر، خانواده ها هم باید به ارزیابی دقیق یکدیگر
بپردازند، تا به شناخت های بهتری دست یابند. معمولا پدر و مادرها به دلیل
تجربه بیشتر درگیر گرفتن تصمیم های هیجانی نمی شوند و بهتر می توانند به
میزان متناسب یا هم کفو بودن ۲ خانواده برای وصلت جوانان شان پی ببرند. در
ازدواج های خودخواهانه، دختر و پسر مدعی می شوند که ما می خواهیم با یکدیگر
زندگی کنیم و به خانواده ها کار نداریم در صورتی که هرچه تناسب های
خانواده های طرفین بیشتر باشد، احتمال شکست در آن ازدواج کمتر می شود و حتی
به صفر می رسد.
با ملاک های تناسب فرهنگی آشنا شوید
این
مشاور خانواده می گوید: فرهنگ به معنای مجموعه رسم و رسوم، باورها و
رفتارهایی است که افراد به آن ها پایبند هستند. برای بررسی تناسب فرهنگی ۲
خانواده باید به چند شاخص بسیار مهم توجه کرد. میزان تحصیلات دختر و پسر و
والدین شان برای داشتن تناسب فرهنگی بسیار مهم است. به طور طبیعی خانواده
ای که همه اعضای آن تحصیل کرده هستند، در همه مراحل زندگی شان نسبت به
خانواده ای که تحصیلات در آن جایگاهی نداشته است رفتارهای متفاوتی خواهند
داشت. شاید در نگاه اول، این مسئله مهم به نظر نرسد، اما به مرور زمان هر ۲
طرف احساس می کنند که وصله ناجوری برای همسر و خانواده همسرشان هستند.
همچنین اشتراک در منطقه و شهر محل زندگی هم برای داشتن تناسب فرهنگی لازم
به نظر می رسد. هر منطقه و هر شهر رسم و رسوم خاص خود را دارد که در صورت
رعایت نشدن آن ها از طرف مقابل، احساس می کنند به شخصیت شان توهین شده است.
مشکلات نداشتن تناسب فرهنگی قابل تحمل نیست
ترابیان
در پایان می گوید: اگر تناسب فرهنگی بین ۲ خانواده زیاد باشد، به مرور
زمان باعث دلگیری زن و شوهر از یکدیگر خواهد شد. چنین زوجینی به دلیل هم
کفو نبودن به یکدیگر افتخار نمی کنند و تا حد امکان از معرفی طرف مقابل به
عنوان همسرشان خودداری می کنند. چنین زن و شوهرهایی بعد از ازدواج تلاش می
کنند تا همسرشان را به رنگ فرهنگ خود در بیاورند چراکه فرهنگ خود و خانواده
شان را مناسب می دانند. معمولا این تلاش ها با مقابله و موضع گیری همسرشان
مواجه خواهد شد و عاملی برای شروع جر و بحث ها خواهد بود. بنابراین هم کفو
بودن فرهنگی مسئله ای است که به هیچ وجه نباید نادیده گرفته شود.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.