فرآیند انتخاب همسر برای هر فرد بالغ و مجرد، مرحله ای بسیار مهم و اغلب دشوار محسوب میشود. شاید کمتر انتخاب دیگری ممکن است تا این اندازه در طول زندگی زوجها مرکز توجه و بسیار با اهمیت تلقی گردد.
فرآیند انتخاب همسر برای هر فرد بالغ و مجرد، مرحله ای بسیار مهم و اغلب دشوار محسوب میشود. شاید کمتر انتخاب دیگری ممکن است تا این اندازه در طول زندگی زوجها مرکز توجه و بسیار با اهمیت تلقی گردد.
همسر گزینی مرد و زن مقدمه ای برای تشکیل خانواده است. اظهار علاقه زن و مرد به یکدیگر نهایتا به پیوند سیستم های ارزشی آنها, ویژگی های شخصی, و ظرفیت آنها در عشق ورزیدن و ورود به یک رابطه مشترک می انجامد. هر طرف احتیاجاتی دارد و برای برآوردن آنها معمولا بدون آگاهی هشیارانه از این نیازها به دیگری چشم دارد. افراد جوان اغلب بر پایه احساسات و تمایلات جنسی متقابل به همسر گزینی دست می زنند. لیکن همیشه اینطور نیست چون بعضی روابط اساسا خارج از رفاقت و علاقه متقابل رشد می کند. هرچند عنصر عشق رمانتیک و احساسی اغلب قوی است .اغلب طرح خصوصیاتی از سوی یکی از دو طرف نسبت به دیگری که به نظر میرسد نیازهای عاطفی عضو دیگر را برآورده خواهد ساخت نیز به همه اینها اضافه میشود. این حالت همان عاشق بودن است که در آن محبوب به طور واقعی نگریسته نمی شود .اما در عوض به چشم طرف مقابل دارای همه خصوصیاتی است که شخص از او می خواهد
در قسمت اول مطالبی در مورد ضرورت در نظر گرفتن ملاکها و معیارها درانتخاب همسر مطرح نمودیم و اینک در ادامه می خوانیم...
باید به خاطر داشته باشیمکه هدف اساسی از زندگی مشترک خانوادگی برخوردار شدن زن و مرد از صفا و صمیمیت است . به همین مناسبت زن و مرد باید انگیزه ازدواج را بر محور امور معنوی قرار دهند ، نه امور مادی همانند زیبایی . زیرا اگرچه زیبایی زن،خود یکی از عواملی است که هر انسانی به طور طبیعی جذب آن می شودواسلام نیز زیبایی زن را مورد توجه قرار داده است ، ولی این به آن معنی نیست که انگیزه ازدواج تنها بر محور جمال و زیبایی دور بزند و امور اخلاقی و معنوی نادیده گرفته شود .
باید توجه داشته باشیم که معیار زندگی مشترک تنها زیبایی ظاهری نیست ، بلکه اخلاق و عفت و سازگاری نیز لازمه زندگی است . پس اگر به همراه زیبایی،روحیه ی پاکانسانی نباشد ، این زیبایی،نیکو و پسندیده نخواهد بود و ازدواج با چنین زنی سعادت و خوشبختی به بار نخواهد آورد .
چه
کسی ازدواج کنیم ؟ چگونه همسرآینده امان را بشناسیم؟ چه شرایطی برای همسر
در نظر بگیریم ؟ در چه سنی باید ازدواج کرد؟ چه شرایطی باید داشته باشیم
تا ازدواج کنیم ؟ و هزاران سئوال از این دست را هر روزه جوانان در ذهن خود مرور می کنند و به دنبال جواب هستند. در این یادداشت و چندین یادداشت بعدی ، سعی ما بر این است که به این مهم بپردازیم و سئوالاتی که مبتلا به عموم هست را از منظر روانشناسی کاربردی پاسخ دهیم. |
به جرئت می توان گفت بیشترین مشکلاتی که در زندگی مشترک به وجود می آید به خاطر این است که دختر و پسر ، همسر مناسب خود را انتخاب نکرده اند و پس از چند سال زندگی متوجه می شوند این دو مناسب یکدیگر نبوده اند. پس جا دارد برای این انتخاب وقت بگذاریم و مطالعه کنیم.
یکی از نهادهای مهم اجتماعی که اهمیت و نقش های مختلف آن مورد توجه علمای مذهبی،
صاحب نظران تعلیم و تربیت، جامعه شناسان و روان شناسان قرار گرفته، خانواده است.
صاحب نظران علوم اجتماعی برای خانواده تعاریف فراوانی ارائه کرده اند؛ از جمله:
«خانواده، سازمان اجتماعی معدود و نهاد سازنده ای است که از طریق ازدواج که یک
قرارداد اجتماعی است، تشکیل می شود.»(1)
«ازدواج و تشکیل خانواده، خدمتی است برای پدید آمدن یک کانون آسایش و خوش بختی و
نشاط طبیعی، ارضای غریزه جنسی، لذت بردن از زندگی، بهره مندی از محبت و تعاون و
مددکاری و سرانجام امتزاج دو روح در افق محبت و هم آهنگی و اتصال دو دریا از نیرو و
قدرت، برای رسیدن به هدفی متعالی.»(2)
اگر به ازدواج فکر میکنید یا به دنبال همسر ایده آل خود هستید، توصیه میکنیم که با خودتان صادق باشید و عمق انگیزهتان برای ازدواج را بسنجید. آیا انگیزهتان از یکی از این دلایل ریشه میگیرد؟
قبل از تصمیم به ازدواج، انگیزهتان را بررسی کنید
درمورد انگیزههای ازدواج، تفکرات توهمزایی که با خیالپردازی در ابتدای رابطهها ایجاد میشود، یکی از بدترینهاست. بعنوان مثال، درمورد نامزدیهای کوتاهمدت، دو دلیل توهمزا برای ازدواج کردن، «چون بااینکه تازه با هم آشنا شدهایم اما همیشه میشناختمت» و «چون از داستان عشق ما فیلم زیبایی میتوان ساخت» میتوانند باشند.
دلایل بد دیگری هم برای ازدواج کردن هستند. این دلایل معمولاً سه دسته هستند: اضطراب، بیکفایتی و واقعیتگرایی خودمحور.
اگر به ازدواج فکر میکنید یا به دنبال همسر ایده آل خود هستید، توصیه میکنیم که با خودتان صادق باشید و عمق انگیزهتان برای ازدواج را بسنجید. آیا انگیزهتان از یکی از این دلایل ریشه میگیرد؟