ازدواج ساندویچی چیست

حالا دیگر شاهد ازدواج ساندویچی هستیم یعنی فردی امروز با یکی رابطه جنسی برقرار می‌کند و فردا با یکی و پس فردا ...اخیرا یکی از اساتید حوزه‌ی اجتماعی عنوانی را مطرح نموده است که حواشی زیادی داشته؛ ازدواج ساندویچی را اولین بار دکتر ابراهیم فیاض مطرح نمود و اشاره داشت که در ازدواج سفید که به نقطه بحران رسیده است، دو نفر خارج از چارچوب عرف و قانون در کنار هم زندگی می‌کنند و آسیب‌های فراوانی هم می‌بینند اما الان دیگر شاهد ازدواج ساندویچی هستیم یعنی فردی امروز با یکی رابطه جنسی برقرار می‌کند و فردا با یکی و پس فردا ... ؛ این یعنی اوضاع خیلی وخیم‌تر از آن است که تصور می‌کنیم
این یعنی بنیان جامعه در حال لرزیدن است و اگر همین‌طور پیش رود به زودی باید شاهد سقوط آن باشیم.امروزه رویکرد جوانان به تجردگرایی و بی‌رغبتی و بی‌انگیزگی برای ازدواج تبدیل به معضل بزرگ در جامعه شده‌است که هر روز به سمت بحرانی‌تر شدن می‌رود و متاسفانه شاهد آن هستیم که جوانان، با فرار از مسئولیت و انتخاب زندگی آزاد قدم به مسیری می‌گذارند که حتی برای خودشان هم قابل درک نیست. این مهم حکایت از بروز تبعات جبران ناپذیر فرار از ازدواج و گرایش به تجردگرایی دارد
دکتر ابراهیم فیاض در نشستی در رابطه با ازدواج سفید گفته است:
الان این ازدواج ســفید بحرانی است که قشــر متوسط دارد ایجاد می کند، بعد از آن ازدواج های ســاندویچی اســت، یعنی رابطة ساندویچی. در ازدواج سفید طرفین چندمدت با هم هستند اما اگر قرار شد رابطه … سر خیابان انجام شود، چه کسی می خواهد آن ها را بگیرد؟
چند نفر را می خواهند بگیرند؟ چند نفر را می خواهند اعدام کنند؟ حالا دیگر خانواده گران شــده است چون سرمایه داری همه این ها را گران می کند، فقط اشراف می توانند در دوره سرمایه داری ازدواج کنند. هنوز هم شــما ببینید که در محور قدرت چه خبر است، بحث های آقایان در محور قدرت چیست و بحث های مردم چیست؟
من دقیقا یادم است شاه زمانی بدبخت شد که آمد تلویزیون و گفت : دقیقا ۱۰۰ سال از غرب عقب هستیم و باید در ۱۰ سال جبرانش کنیم و شعار دروازه بزرگ تمدن را داد و یکهو، کله شد. آنقدر سرعت مدرنیسم را بالا آورد که خودش هم در آن نابود شد
موقعی که مبنا این شد که با سرعت تمام جلو برویم، جامعه را جای خانواده می نشــانید. موقعی که قرار شد جامعه را جای خانواده بگذارید تا پیشرفت را ایجاد کنید، اقتصاد موتور محرکه جامعه می شود. جامعه شناســی باید خفه شــود، علوم اجتماعی باید خفه شود، که خفه اش هم کردند، جای ما روان شناســی نشاندند با عرفان هم قاطی اش کردند. اآن نتیجه اش چه شــد؟ اآن شده یک محافظه کاری اجتماعی و کسی بحث اجتماعی نمی کند
کو عدالت؟ ســخنرانانی همه در بحث انقلاب مانند شریعتی و بقیه، همه اش بحث عدالت بود و چه شد یکهو تبدیل شد به رستگاری شخص و همه اش در خواب و در بیداری و کی خواب دیده اســت کاکو؟ مملکت همه اش شد عرفان، هیچ کس روی زمین نبود، همه در آسمان ها رفتند
با این روان شناســی به اضافه عرفان یک اشرافیتی شکل گرفت. علوم انسانی که مبنایش بر عقانیت و دین عقانی بود را گذاشتند کنار، یک حرکتی شــروع شد و قشر متوسط حرکتی را شروع کرد.یعنی در نتیجه اقتصادی بازسازی آقایان، قشر متوسط شروع کرد به اعتراض جمعی اش، اما قشر پایین چه؟ با تجاوز، آتنا، اهورا و مرتب دارد می آید دیگر و می بینید که چه خبر است، یعنی ناامنی اجتماعی تا کجا آمده است. اگر محور اقتصاد باشد، بدون جامعه، نتیجه اش این می شود. اگر نتوانیم پارادایم عقانیت و عدالت را در جامعه با هم قاطی کنیم، جامعه ما حتما با بحران روبه رو خواهد شد، آثارش هم آشکار شده است و مقدمه اش این تجاوزهای قشر پایین است
ما در حال حاضر نظام آموزشــی با این تکنولــوژی فعلی نداریم که بچه ها یاد بگیرند چه کار کنند. یعنی نظام آموزشی ما یا سانسور می کند
یا می گوید از آن بگذر. آموزش اصل کار است. آموزش همگانی می خواهیم و آموزش تخصصی. آموزش همگانی که امروز در صداوسیما وجود ندارد، وزارت ارشادش ندارد،
وزارت مخابراتش ندارد… هیچ کدامشان ندارند. آموزش تخصصی اش هم که در دانشگاه اســت اجازه نمی دهند. بگذارند کار کنیم همه این ها درست می شود. اگر راست می گوییم و می خواهیم از جهل نجات پیدا کنیم، باید مردم را از جهل نجات داد، همه مســائل با آموزش حل می شود؛ آموزش،فلســفه می خواهد، علوم انســانی می خواهد، که این ها هم خبری ازشان نیست

جهت رزرو مشاوره تلفنی و حضوری با این شماره تماس بگیرید 09374071940