با کودک دروغگو چگونه برخورد کنیم

یکی از این موقعیت‌ها که والدین آن را تجربه می‌کنند مواجهه با دروغگویی کودکان است. درست است که بچه‌ها پاک و بی‌آلایش هستند اما تفاوت بسیاری از کارهای ناپسند و کارهای پسندیده را نمی‌دانند و این وظیفه والدین است که آنها را متوجه این تفاوت‌ها کنند.اگر بفهمید که کودک‌تان به شما دروغ گفته است، چه می‌کنید؟ چه برخوردی در مقابل دروغگویی کودک به نظر درست می‌آید و برای ترک این عادت چه باید کرد؟ این سوالات را با دکتر پورشایگان، روانشناس کودک و نوجوان در میان می‌گذاریم و او در پاسخ به ما می‌گوید:
دروهله اول بهتر است به صورت غیرمستقیم با دروغ کودک مواجه شوید. به این صورت که وقتی متوجه دروغگویی او شدید با داستانگویی و طرح حکایت راجع به یک نفر دیگر که دروغ گفته است و این دروغ به ضرر خودش و بقیه تمام شده و برای خودش و اطرافیان دردسر ایجاد کرده است، صحبت کنید و غیرمستقیم به تقبیح دروغگویی و اینکه دروغ گفتن کار خوبی نیست، بپردازید. امکان دارد که همین حکایت و داستان باعث شود که وجدان بچه درگیر شود و ابراز پشیمانی کند و عذر بخواهد. در این صورت کار شما هم آسان شده است اما اگر مقاومت کودک زیاد بود یا حتی زیر بار شنیدن داستان و اعتنا کردن به آن نرفت در این حالت نقش والدین ایجاب می‌کند که به طور مستقیم وارد عمل شوند.
در این شرایط پدرومادر باید با کودک مستقیما راجع به کاری که انجام داده و نتایج دروغی که گفته است، صحبت کنند. آنها می‌توانند از کودک بخواهند خودش راجع به احساسی که دروغگویی به او داده حرف بزند و اینکه به نظر خودش این کار چه فواید و مضراتی داشته است. در حقیقت ما با این کار حس نقادانه را در کودک نسبت به خودش فعال می‌کنم تا او خودش را مورد نقد و بررسی قرار دهد. این کار باعث می‌شود که کودک در موقعیت‌های آینده هر جا که بخواهد کای انجام دهد یا دروغی بگوید به عواقب آن فکر کند.
می‌توانیم خودمان را بی‌تفاوت نشان ندهیم اما باید برخورد ما متناسب با کار کودک باشد. در مورد دروغگویی کودک که خیلی حساس نباشد، شاید یک اخم یا تغییر حالت چهره کافی باشد. اگر بین رفتار ما با کار بدی که کودک کرده تناسب وجود نداشته باشد و به عنوان مثال برای دروغگویی او واکنشی شدید نشان دهیم کودک فکر می‌کند که دیگر پدرومادرش و محبت آنها را به کلی از دست داده است. او با خودش فکر می‌کند که شما دیگر دوستش ندارید و در این دنیا تنها شده است! چنین تفکری باعث می‌شود هیچ سد و مانعی برای کار بد جلوی او نباشد و دچار انزوا و مشکلات دیگر شود.

بخش اول : نکات مهم در مورد دروغگویی


1. نکات اولیه درباره دروغگویی کودک

از فرزند خود بخواهید که در گفته هایش کاملا راستگو باشد، به فرزندتان بگویید: همه افراد خانواده ما مایل اند همیشه نسبت به دیگران صادق باشند. وقتی در صحبت هایش صداقت را حفظ می کند از او به دلیل کاری که انجام داده است، قدردانی کنید. برای او شرح دهید که چرا دروغ گویی کار بدی است. توضیح دهید که وقتی حقیقت را نمی گوید دیگران را به دردسر می اندازد و احساس های آن ها را جریحه دار می کند به همین دلیل هیچ کس به او اعتماد نمی کند و این کار به شکل عادتی در می آید که ترک کردنش بسیار مشکل است. به کودکان یاد دهید که راستگویی سبب اطمینان می شود. اگر متوجه شدید که کودکتان دروغ می گوید از او این سؤالات را بپرسید تا وجدان او را بیدار کنید: آیا کاری که انجام داده ای درست بود؟ چرا فکر می کنی که با گفتن اصل ماجرا مرا نگران می کنی؟ آیا می دانی اگر همه اعضای یک خانواده همیشه به یکدیگر دروغ بگویند، چه اتفاقی می افتد؟

2. مد نظر قرار دادن سن کودک دروغگو

خوب است بدانید دروغ برای کودک زیر ۳ سال معنا ندارد؛ زیرا آن ها نمی دانند که حوزه تفکر آن ها خصوصی است و فکر می کنند والدین می توانند ذهن آن ها را بخوانند. دروغ، مطلب یا سخنی است که با واقعیت همخوانی ندارد و معمولا کسی که دروغ می گوید آگاهانه حقیقت را تحریف می کند. اما درباره کودک، دروغ گویی را باید مطابق با سن و دوره رشدی که پشت سر می گذارد، بررسی کرد. کودک تا قبل از ۳ سالگی معنی دروغ را نمی داند و بین ۳ تا ۴ سالگی در می یابد که دیگران نمی دانند او چه فکر می کند و نمی توانند ذهنش را بخوانند.
در این سن قدرت تخیل و تصویرپردازی به اوج خود می رسد و کودک همزمان با یادگیری مهارت ها و اطلاعات جدید قدرت ذهنی خود را بالاتر می برد. در این سن داستان پردازی کودک بسیار قوی است و یاد می گیرد کار بدی را که کرده است گردن یک فرد خیالی بیندازد. او بین واقعیت و خیال، مرزی قرار نمی دهد و گاهی والدین خیال پردازی های وی را به اشتباه دروغ نام می گذارند.

3. علت های پیدایش دروغگویی در کودکان

دروغ یک نوع انحراف از سلامت روانی است. بدین‌ترتیب وقتی والدین به صورت منطقی به نیازهای کودک پاسخ ندهند، کودک دروغگو می‌شود. وقتی از سوی والدین و اطرافیان به کودک توجه جدی نشود برای جلب توجه دیگران و والدین دروغ می‌گوید. ضعف شخصیت و مورد تحقیر واقع شدن کودک به وسیله والدین و اطرافیانش منجر به دروغگو شدن او می‌شود. داشتن والدین یا اطرافیان دروغگو، بدین‌ترتیب کودک از بزرگترها تقلید می‌کند. به شدت توسط والدین و اطرافیان‌شان سرکوب و تنبیه می‌شوند. از سوی والدین و اطرافیانش شخصیت وی مورد تهاجم قرار می‌گیرد، لذا برای دفاع از خود دروغ می‌گوید. والدین و اطرافیان‌شان از آنها انتظارات بیش از حد دارند، لذا کودک به خاطر ترس از انتقاد دروغ می‌گوید. بی‌توجهی والدین دربرخورد با کودکان، به‌عنوان مثال والدین گاهی به شوخی دروغ می‌گویند.

4. در چه صورت دروغگویی کودکان نگران کننده است

حتما دقت کنید که اگر کودک بعد از سنین پنج تا شش سالگی همچنان به دروغگویی خود ادامه دهد، می تواند جای نگرانی داشته باشد. والدین باید با بررسی علل توسل او به این امر، سعی در رفع کمبودهایی نمایند که در حقیقت عامل پناه جستن او به دروغگویی است. اما معمولاً کودکان در حدود شش تا هفت سالگی، از میزان دروغ های خود می کاهند. آنها در می یابند که دیگر دلیلی برای دروغ گفتن وجود ندارد و فقط در موارد نادر به چنین کاری متوسل می شوند.

5. پدر و مادر باید الگوی مناسبی برای فرزند خود باشند

می دانیم که هنگامی که والدین به یکدیگر دروغ می گویند در واقع به کودک می آموزند که تو نیز می توانی این کار را بکنی. شنیدن دروغ های افراد بزرگسال به هنگام صحبت با تلفن نیز همین اثر را روی کودک دارد. به یاد داشته باشید که کودکان در چند سال نخست پس از تولد، تمایل شدیدی به الگوبرداری از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده خود دارند. ممکن است علت دروغگویی فرزندتان، رفتار خشن و عصبی شما به هنگام بروز اتفاقاتی مانند شکستن گلدان و نظیر آن باشد. در چنین مواقعی به جای تنبیه و دعوا کردن او، می توانید بگویید: «خیلی حیف شد که مثلاً اون گلدون شکست. من اونو خیلی دوست داشتم. اما به هر حال تو که تقصیر نداشتی، اتفاقی افتاد و شکست.» به این ترتیب کودک دیگر دلیلی برای ترس و در پی آن، دروغ گفتن نمی بیند و اگر بار دیگر اتفاق مشابهی رخ دهد به راحتی حقیقت را خواهد گفت.

بخش دوم : درمان دروغگویی


1. شناخت علت های دروغگویی

باید بدانیم که چرا کودک دروغ می گوید و چه انگیزه ها و موجباتی او را به دروغ وا داشته است! و هدف او از این دروغ چیست!

2. نشان دادن ارزش راست گفتن به کودک

در وهله اول کودک باید دریابد که دروغگویی کار نادرست و ناپسند و راستگویی عملی با ارزش و پسندیده است. کودک باید ارزش راست گفتن را در عمل تجربه کند.

3. دادن آگاهی به کودک

پس از شناخت علت یا علل، زمان دادن آگاهی و اطلاعات لازم است. برای مثال کودکی که در اثر اشتباه در بیان تخیل و واقعیت دروغی گفته است، باید بفهمد که واقعیت چیست و خواب و خیال چیست و به او بفهمانید که در بیان آن مسئله دچار اشتباه شده است. به فردی که در سن تشخیص است باید تفهیم شود که سخنی را که گفته، ناپسند بوده است و مورد قبول و پذیرش پدر و مادر و دیگران نیست و ممکن است روزی این گونه سخنان زیان و خطر پدید آورند و باعث آبروریزی هایی شوند.

4. ایجاد محیط سالم برای کودک

محیط خانه و تربیت کودک را از ریا و نیرنگ دور سازید و آن ها را از دوستان دروغ گو، حتی آن هایی که گاهی به شوخی دروغ می گویند دور کنید. چرا که کودک است و جنبه نقش پذیری و تقلید دارد.

5. اجازه بیان احساسات کودک

کودک باید احساسات خود را آزادانه ابراز کند. در صورتی که بیان احساسات باعث آزار و اذیت اطرافیان شود باید به کودک آموخت که به تدریج این احساسات را جایگزین احساسات خوشایند سازد و نباید برای احساسش تنبیه شود. برای نمونه اگر کودکی از برادر کوچکترش خوشش نمی‌آید باید به او اجازه داده شود که احساسش را بیان کند.

6. رعایت انصاف

کودک شاهد بی انصافی های والدین است. او می بیند که پدر یا مادر در اثر اشتباه ظرفی از دستشان می افتد و می شکند و کسی نیست آن ها را مورد بازخواست قرار دهد، ولی همین که نمونه این لغزش توسط کودک انجام شود، او را به باد ناسزا گرفته، متهم به سربه هوایی می کنند. در این حالت چون کودک انصافی از پدر و مادر نمی بیند و از سوی دیگر مایل به شکست و تحقیر شخصیت خود نیست، تن به دروغ می دهد.

7. عفو و بخشش

در خانه و خانواده و تربیت فرزندان رعایت انضباط و ضوابط اخلاقی ضروری است ولی زیاده روی در این امر درست نیست. برای واداشتن طفل به راست گویی ضروری است در مواردی از بعضی لغزش ها که گاهی خودمان هم مرتکب آن می شویم، چشم پوشی کنیم و او را ببخشیم. حتی رعایت انصاف ایجاب می کند که او در مواردی کارهای جزئی خود را که علنی کردن آن موجب شرم و حیاست، از شما پنهان دارد. البته به شرطی که مخالف با شرع و اخلاق نباشد.

8. محدود کردن توقعات

از او انتظار نداشته باشید که همه خواسته های شما را برآورده کند و کاری که شما در انجامش ناتوان هستید و یا تنبلی تان می آید، آن را انجام دهید، او برایتان انجام دهد.

9. پند و اندرز کودک

این امر در کودکان بسیار موثر است چرا که هنوز با فطرت خود فاصله چندانی نگرفته اند و هنوز درون و ضمیرشان پاک و صاف است. بیان این که خدا از این کار راضی نیست و آدم به جهنم می رود، برای بازداشتن بچه ها از دروغ موثر است.

10. ایمن کردن از مجازات

فرزندان ما باید در خانه احساس آرامش و اطمینان کنند و مطمئن باشند که خطاهای بی اختیار بخشوده می شود. تنبیه و سرزنش برای مواردی است که تعمدی در کار باشد و تازه اگر در همان کار عمدی هم سخن راست گفته شود موجب تخفیف در عقوبت باید باشد.

11. محبت کردن به کودک

به فرزندان باید محبت کرد به گونه ای که او گرمی و لذت آن را بچشد و احساس کند، وجود محبت سبب می شود که کودک نیازی به تظاهر و تصنع نداشته باشد و به دروغ و فریب رو نیاورد. البته لازمه این محبت آن است که در مواردی لغزش او را نادیده بگیرند و اگر هم خطایی مستحق تنبیه انجام داد، او را ببخشند.

12. هشدار به کودک

ما معمولا سعی داریم به کودک تفهیم کنیم که راه او راهی درست و به صواب نیست که این سخنان برای همه کودکان قابل فهم نیست اگر چه کودک باید از قبل بداند که دوست داشتن والدین چه منافعی برای او دارد و دوست نداشتن چه زیان هایی. بعدها در سنین بالاتر می توان به او گفت که این کار را خدا دوست ندارد و چیزی که خدا دوست ندارد در مقابلش عقوبت و مجازات است و او از لذت ها و محبت ها در دنیا و آخرت محروم می شود.

13. تنبیه و تهدید چگونه باشد

در مواردی که هیچ یک از مواضع بالا سودی نبخشد و فایده ای ندهد، بهتر است از راه تهدید و یا تنبیه او را از دروغ گویی دور داریم که البته این راه، چندان عملی نیست و تنبیه ما نشان می دهد که دیگر در تربیت، کار از کار گذشته است.

14. مچ گرفتن

در موارد حادتر می توان موضع شدیدتری گرفت و پس از بیان دروغ هایش، آن را به رخش کشید و به او تفهیم کرد که ما می دانیم تو دروغ می گویی. البته لازم است این مرحله پس از همه تذکرات، اخطارها و اندرزها باشد و آن چنان نباشد که در حضور جمعی صورت گیرد و او در این زمینه احساس حقارت کند، چون هنگامی که کودک خود را رسوا ببیند سر از کارهای خطرناکی در می آورد و دروغ