نمره من به فیلم:80
خیلی خوب به تصویر کشیده بود قضاوت های اشتباه و شایعه پراکنی که مثلا چطور جملات مربوط به گفته های پشت سر احمدرضا تغییر پیدا میکرد یا برداشت از یک جمله...
و یا اثر تخریبگری که حتی یک جمله می تواند داشته باشد.
عدم کنترل خشم در این فیلم کاملا مشهود به نظر می رسد مثلا پروانه با شنیدن یک جمله از زن منصور خیلی سریع خشمگین می شود و دست به عملی می زند که کلی پیامد های بد را برایش به همراه می آورد به نظر من قبل از هر چیزی پروانه باید با شوهرش احمد رضا در این رابطه حرف می زد ان هم به صورت مسالمت امیز نه با خشمگینی و برچسب زدن یا قضا ت کردن بی مورد. و جالب اینجلست که احمد رضا از خودش دفاع انچنانی نمی کرد و این عدم اعتماد بین خود و همسرش تا حدودی دیده می شود که این بی اعتمادی از نظر من به دلیل اینکه زن احمد رضا در حریم خصوصی شوهرش ورود میکرد و مرز بین زن و شوهری را رعایت نمیکرد پیش آمده بود و احمدرضا خیلی قشنگ گفت مگر من توی کار تو سرک می کشم که چیکار می کنی و...
و قربانی این جریانات دختری مطلقه که متاسفانه در فیلم دلیل طلاق و... به تصویر نکشیده شده بود ولی پای در رابطه ی با منصور گذاشته بود من دلیل ورود به این رابطه را فشار های روانی ناشی از طلاق می دانم و این که او برای آرامش از یک رابطه جدا(طلاق)و پای در رابطه ی بیمارگونه ی دیگری (رابطه با منصور) می گذارد که در آخر در اثر فشار های روانی ناشی از این روابط و حاملگی این دختر آسیب می بیند و دچاری ایست قلبی می شود.
دوست خانوم خیر خواه فقط بر اساس چیزهایی که دیده بود برای خودش فکر هایی بی اساس ساخته بود که مثلا احمدرضا با خانوم خیرخواه رابطه دارد حتی این را می گوید که او خودش گفته فقط برای فرار از حرف هایی که بر اساس احساس زده بود یعنی دجار خطا های شناختی شده بود نه تنها دوست خیرخواه بلکه بیشتر افراد موجود در این فیلم از خطاهای شناختی استفاده کردند که نتیجه اش هم جیزی جز قضاوت های نادرست نبود مثلا دختر منصور به مادرش گفته بود که خیر خواه یا فرنوش سوار یه ماشین شده که شبیه ماشین احمد رضا بود و مادرش زنگ میزند و به همسر احمد رضا می گوید که فرنوش سوار ماشین احمدرضا شده است!!و..
کاش کمی فکر می کرد و این گونه قضاورت زود هنگام نمیکرد...
و اگر احمد رضا قرار داد ازدواج خوبی با زنش بسته بود و برای او شفاف سازی می کرد کارش را و برای روابطشان حد و مرز قرار داده بودند این اتفاقات ممکن بود هیچوقت پیش نیایند.
و حال استاد دانشگاهی مانده با کلی بدبینی به او و ناراحتی های زیادی که بین خودش و همسرش پیش امده است...
و منصوری که خیانت کرده است و همسرش با سکوتی سرد به او پاسخ خواهد داد و بچه هایی که معلوم نیست چه به سرشان خواهد آمد...
من دلیل خیانت منصور را نمیدانم چون این فیلم خیلی کم در روابط آن ها ورود پیدا کرد پس قضاوتی نمیکنم.
هوراد
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.