تحلیل فیلم سه ماهی از نظر من:

فیلم جالبی بود...
الهام وقتی می فهمد که تومور دارد و برای درمان آن باید خیلی چیز ها را فراموش کند از عمل کردن و درمان شدن صرف نظر می کند، چرا؟
چه می شود که الهام ،مردن را به زنده بودن با فراموشی ترجیح می دهد.
بعضی از درد ها یا خاطرات دردناک را دوست داریم که وجود داشته باشند و با آن ها زندگی کنیم مثل درد و خاطرات از دست دادن پسر الهام، که نمی خواهد او را فراموش شده ببیند.
شاید مردن راحت تر و کم درد تر از این بود که الهام تصمیم دیگری بگیرد از ان جایی که ما انسان ها راحت طلب هستیم
همیشه تصمیماتی که درد و رنج و سختی کمتری دارند را انتخاب می کنیم
به نظر من الهام با این فکر که اگر درمان شود و فراموشی اش از دست برود چه بر سرش خواهد آمد مثلا ترس از دست دادن شوهرش، فراموش کردن پسرش ، از دست دادن کارش، فراموش کردن همه ی ان چیزی که سال ها به قول خودش برایش زحمت کشیده بود و نمیخواست ان ها را با یک چشم باز کردن از دست بدهد شاید ما هم اگر در آن شرایط قرار بگیریم، مسیری مشابه الهام را انتخاب نماییم.
کنار آمدن با فراموشی تصمیم سختی بود یعنی این تصمیم که او عمل شود نیازمند تلاش ها و زندگی سختی پس از درمان خواهد بود برای همین مردن برای الهام آسان تر از انتخاب شرایط سخت جدیدی بود که در آن قرار می گرفت.

اما ما فقط خودمان نیستیم ما جزئی از سیستم های مختلف زندگی هستیم.

عصمت: من نمیدونم اگه اینجا تعطیل بشه چی به سر ما خواهد اومد.
دوست الهام: بعد از تو دیگه من به این کار ادامه نمی دم ما با هم شروع کردیم و تنهایی نمیتونم از پسش بر بیام.
مادر الهام:من به مادری کردن برای تو واقعا نیاز دارم.
شوهر الهام:برای من زنده بودنت مهمه.
عشق شوهر به همسر...
پدر الهام: احساسات پدرانه ای که به الهام داشت و شاید دخترش یکی از محدود امیدهای اون باشه.
می خواهم بگویم که خیلی خود خواهانه ست که ما برای اینکه خودمان درد نکشیم، بمیریم.
الهام در نقش های مختلفی قرار داشت نمی خواهم بگویم او مسئول رنج های دیگران می باشد ولی او مسئول روابطی هست که با دیگران ساخته است...
وقتی الهام تصمیم به عمل می گیرید که از مجموعه ای از روابط مختلف بر او و تصمیمش اثر می گذارد و می بیند که با رفتنش و عمل نکردن و یا انتخاب مرگ نه تنها چیزی درست نمیشود یا دردی کمتر نمیشود بلکه شرایط بسیار شدید تر برای طرف های مقابل روابطش اتفاق خواهد افتاد.
و او تصمیم می گیرد که عمل کند...
چرا که به اهمیت روابط پی می برد مخصوصا وقتی که رابطه اش با مادر صمیمی تر می شود و یا سو تفاهمی برطرف می شود.
البته این نکته را هم بگویم که الهام می ترسید که انتخابش چیز دیگر ی باشد از عواقبی که به دنبال خواهد داشت می ترسید چرا که ما همه وقتی در شرایط ناشناخته ای ورود کنیم چون برایمان ناشناخته و قابل درک نیست میترسیم و طبیعتا فشار های روانی بالایی هم خواهند داشت.

البته این فیلم رو یک بار فقط دیرم و به نظرم برای تحلیل بهتر باید چند بار دید.

هوراد