توصیه هایی به زنان و مردان خیانت کرده و خیانت دیده
« استر پرل » ،کارشناس مشاوره زوجها بر اساس تحقیقات گسترده و مشاورههای فراوان با افرادی که در رابطهشان خیانت را تجربه کردهاند، معتقد است که:
خیانت آسیب عمیقی به افراد وارد میکند؛ ولی این آسیب با کمک و همکاری و همراهی فرد خیانتکننده درمان پذیر است. او راهکارهایی را برای هر دو طرف رابطه پیشنهاد میکند:
این سه راهکار به فرد خیانتکننده کمک میکند تا اعتماد از دست رفته را به رابطه باز گرداند:
1. فرد خیانتکننده باید این موضوع را درک کند که به شرطی آسیبی که به دیگری زده است، بهبود مییابد که او مسئولیت عمل خود را بپذیرد و از ضربهای که به همسر خود رسانده، احساس گناه و پشیمانی کند. اهمیت رابطه بارها از سوی فرد مقابل زیر سؤال برده شده است و قبول این موضوع از طرف فرد خیانتکننده به او اطمینان میدهد که او و رابطهشان برای همسرش مهم است.
2. فرد خیانتکننده باید مسئولیت حمایت از رابطه را بر عهده بگیرد. با قبول این مسئولیت بار عاطفی زیادی از دوش فرد آسیبدیده برداشته میشود. این موضوع به بازگرداندن اعتماد از دست رفته کمک میکند.
به عنوان مثال یکی از مراجعین به « استر » به نام « جنا » اظهار کرده که در ویلای خانوادگیشان به همسر خود خیانت کرده است. جنا خود را در این قضیه مقصر و مسئول دانسته و همواره سعی میکند تا با همسر خود صحبت کند و به او اطمینان دهد که تمام تلاشش را برای برگرداندن خاطرات خوش و احساس راحتی که در آن ویلا داشتهاند، خواهد کرد. او نقش حامی را در این رابطه بازی کرده و به همسر خود میگوید که تمامی سعی خود را برای بازگرداندن رابطه و احساسشان به حالت اول خواهد کرد. او به همسرش میگوید که درد و اندوه او را میبیند و درک میکند. این اعتراف و تلاش برای بازگشت اعتماد همسر ضروری است.
3. فرد خیانتکننده باید درک کند که بهبود و ترمیم طرف خیانتدیده زمانبر خواهد بود. او باعث احساس تلخی در همسر خود شده و بازگشت به حالت عادی و بهبود روحی و روانی زمانبر خواهد بود.
فرد خیانتکننده باید بپذیرد که طرف دیگر رابطه از روی عمد به تکرار این رفتار نمیپردازد. او(خیانت دیده) زمان لازم دارد تا درباره آن بارها و بارها صحبت کند؛ زیرا اعتماد او از دست رفته است و نمیداند دیگر به چه چیزی میتوان اعتماد کرد. بنابراین او لازم دارد که بارها و بارها سؤال خود را تکرار کند و هر بار جواب دریافتی به او کمک میکند تا حلقهای به حلقههای از هم گسیخته زندگیاش اضافه کند. این روند آرام آرام به بازگشت اعتماد کمک میکند.
برای فرد خیانتدیده هم راهکارهایی وجود دارد:
1. او باید از اینکه به طور مداوم در ذهن خود نوع و میزان نزدیکی رابطه همسرش با فرد سوم را مرور کند، بپرهیزد. اگر او مدام از خود بپرسد که " آیا شخص سوم از من بهتر بوده است"، درد و رنجش بیشتر میشود.
فرد آسیبدیده باید نحوه پرسش خود را عوض نماید تا بتواند انگیزه همسر خود از خیانت را درک کند. سؤالات مطرح شده بهتر است شامل این سؤالها باشد:
چرا این اتفاق افتاد؟ این رفتار چه معنی برای فرد خیانتکننده داشته؟ فرد خیانتکننده هر دفعه چه احساسی از بازگشت به خانه خود داشته؟ چرا فرد خیانتکننده برگشته است؟ برای همسر؟ برای خانواده؟ این خیانت چه درسی به او داده است؟
اینگونه سؤالها فرد آسیبدیده را آرام کرده و به او قدرت کنترل زندگی و رابطه را میدهد.
یک مثال از « جان » که برای مشاوره مراجعه کرده است نشان میدهد که جان همواره به دنبال این بوده که بداند آیا رابطه همسرش با مرد دیگر آزادتر و راحتتر و بهتر بوده است؟ آیا همسرش تجربه کارهای جدیدی را با مرد دیگر داشته، کارهایی که هرگز با هم انجام ندادهاند؟ برای پیدا کردن جواب این سؤالها او با مرد دیگر تماس گرفت. این عمل باعث شد که شبهای بسیاری، جان با تصور آنچه بین همسرش و آن مرد گذشته، خود را آزار دهد.
فرد خیانتدیده باید بداند که سؤالات زیادی وجود دارند که بهتر است جواب بسیاری از آن ها را ندانیم.
استر از فرد خیانتدیده میپرسد که آیا شما به دنبال جواب برای سؤالات فقط در ذهن خود هستید یا هدف شما این است که همسرتان بداند که چه سؤالاتی در ذهن دارید؟
گاهی اگر جواب خود را بگیرید بقیه عمر باید با اندوه ناشی از آن زندگی کنید و با آن کنار بیایید. همیشه اطلاعات اضافی به نفع ما نیست.
به نظر استر در نهایت باید توجه داشت که درست است که یک نفر مقصر و خیانتکار بوده است؛ ولی دو طرف رابطه مسئول حفظ آن رابطه اند.
مشاور و روانشناس مصطفی آفریدون
مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب
تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:
0616-638-0922 فرزاد سلحشور
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.