خودزنی چگونه درمان میشود؟
معمولاً نادیده گرفته شدن، طرد شدن، بی احترامی
دیدن موجب جریحه دار شدن احساسات
انسان گردیده و خشم را به دنبال دارد و همین خشم نیز موجب رنجاندن دیگران توسط فرد
میگردد. برخی افراد از خشم برای سرکوب هیجانات استفاده میکنند که این کار در طول
زمان باعث کرختی عاطفی نیز میگردد. از آنجا که، این افراد روش سالم و خلاقانه
تخلیه و کنترل خشم را یاد نگرفته اند، از ابراز خشم میترسند و گاهی نیز این خشم
را به صورت انفجاری بروز میدهند.
این افراد معمولاً از مشکلات خود عصبانی هستند و
آن را بر گردن دیگران انداخته یا به دیگران نسبت میدهند و در خیلی از این موارد
خشم فقط یک گام با خشونت فاصله دارد.
فرد باید یاد بگیرد که ابزار احساسات وی با خود
زنی نبوده بلکه با ادای کلمات باشد، بداند صحبت کردن در مورد آن تنش را کاهش میدهد
از آنجا که این افراد اعتماد به نفس آسیب دیده دارند شناخت درمانی تأثیر مثبتی نشان داده است. توجه و تأیید کردن
خودزنی فرد شده و وجود علائم عمده خودکشی نیز میتواند به عنوان سود ثانویه عمل
نموده و احتمال تکرار خودزنی را افزایش میدهد. در شرایطی که احساسات فرد جریحه دار میگردد بیان رنجش مناسبتر از ابراز خشم است
ولی این افراد، از بیان رنجش عاجزترند و سریعتر فکر یا احساس خود را به تکانه عمل
تبدیل کرده و خشم خود را نیز به صورت عملی ابراز میکنند.
خشم مزمن دردناک است و نه تنها کمک کننده نبوده
بلکه آسیبرساننده هم است. هنگامیکه فرد خشمگین و عصبانی میگردد کارهایی که
انجام میدهد بعدها احساس گناه بسیار به دنبال دارد. در واقع، خشم مزمن یک سیکل
شرم آور درد است شما نمیخواهید به دیگران آسیبی برسانید ولی وقتی به خودتان میآیید
میبینید که این کار را به دفعات انجام دادهاید. استفاده از برنامه های کنترل خشم و کنترل تکانه در این زمینه
مثمرثمر خواهد بود. استفاده از راهبردهای جدید شما را قادر خواهد ساخت تا خشم
کمتری احساس کنید.
مشکلات خود را حل کنید و از وخیم شدن اوضاع
جلوگیری کنید. اگر مهارتهای رفتاری چون کنترل خشم، همزمان با درمانی فیزیکی
آموخته نشود، قطعا بهبودی کامل میسر نخواهد بود. خشم و ناتوانی فرد در کنترل آن،
تاثیر بسزایی در بروز مجدد آسیبهای عمده از جمله افسردگی دارد.
* فشارهای محیطی عامل اصلی بروز خشم و عصبانیت است.
از اینرو، این افراد باید ضمن اینکه حتیالامکان از قرار گرفتن در شرایط بروز خشم
و عصبانی شدن خودداری کنند، باید نحوه مدیریت و کنترل خشم را نیز بیاموزند تا در
مواقع حساس بتوانند از عهده شرایط بحرانی خاص رفتاری که ممکن است زمینههای بیماری
آنها را فراهم کند، برآیند. باید با یاد گرفتن مهارتهای رفتاری همزمان با طی
کردن مسیر درمان، بیاموزند که چگونه با شرایط حساسی که برایشان پیش میآید، پاسخهای
منطقی بدهند. در موارد زیادی با خودزنی مواجه میشویم که پس از بررسی کامل درمان
میگردد. درمان میبایست متمرکز بر موارد زیر باشد:
- تقویت مهارتهای ارتباطی
- پرورش و افزایش اعتماد به نفس
- تشخیص افراد و گروههای حمایت کننده آنها
- حذف تقویت مثبت در برابر اعمال آنها ازجمله
مداخلههای درمانی مهم دیگر کاستن از خشم آنان است، در ورای هر رفتار ناسازگارانه
مانند خودزنی یک تفکر ناسازگارانه وجود دارد و لازم است که طی درمان به زیرساختهای
روانی آن توجه گردد.
رابطه احساس خشم و خودزنی به صورت زیر است؛
خشـم >مقابله با خشم >خودزنـی
پس از خشم > احساس گناه >خودزنی
هدف از کنترل خشم، یادگیری ابراز خشم به شیوه
قاطعانه است، اینکار مستلزم بیان کردن احساس خود همراه با توصیف رفتار طرف مقابل
است. مثلاً، خیلی عصبانیام چون بدون اجازه وارد اتاقم شدی. بهتر است از رفتار فرد
انتقاد کنیم نه شخصیت وی، بیان نامناسب هم نداشته باشیم مانند، خیلی عصبانی ام بخاطر حماقتت.
در بیان خشم از جملاتی که با «تو» شروع میشوند
استفاده نشود از قبیل، « تو رو اعصابم راه میری.»
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.