درمان پارانویئد چگونه است و مشکلات آن چیست؟
 

                                                       (مصطفی آفریدون.....لیلاچهرازی)

بیشتر بیماران مبتلا به پارانویا جویای درمان نیستند زیرا فکر می کنند که هیچ مشکل روان پزشکی ندارند. با وجود این، ممکن است به خاطر اضطراب و یا دیگر مشکلات جسمانی به پزشک عمومی مراجعه کنند. پزشک خانواده در حین درمان مشکلات جسمانی، می تواند به درمان مشکلات روانی آنها اقدام کند. اگر تفکر بیمار پارانوئید خیلی آشفته باشد، پزشک عمومی معمولاً او را به روان پزشک ارجاع می دهد تا به صورت سر پایی یا بستری در بیمارستان تحت درمان قرار گیرد. اما به خاطر داشته باشید که در بسیاری از موارد، بیمار از پذیرش درمان روان پزشکی امتناع می کند زیرا نسبت به روان پزشک بدبین است و معتقد است که هیچ مشکل روانی ندارد. شدت علائم بیماری و آنکه آیا بیمار و اطرافیانش در خطر هستند یا نه، از عوامل تعیین کننده نوع درمان می باشد: رایج ترین درمان برای این بیماران دارو درمانی همراه با روان درمانی است.

چه داروهایی برای این دسته از بیماران تجویز می شود؟
 

گر چه بیمار پارانوئید بدون دلیل نسبت به درمان های دارویی و عوارض جانبی ناشی از آن بدبین است و به داروها به عنوان یک نوع زهر یا سم نگاه می کند، اما معمولاً آرام بخش های عمده یا داروهای ضد روان پریشی برای آنان تجویز می شوند. داروهای ضد روان پریشی، داروهایی نظیر هالوپریدول، پیموزاید، کلرپرومازین، ریسپریدون، اولانزاپین و کلوزاپین می باشند. که در درمان هذیان ها، اضطراب و تهییج ناشی از این اختلال مورد استفاده قرار می گیرند. بیشتر این داروها به شکل قرص هستند اما بعضی ازآنها هم به صورت مایع(شربت) یا آمپول می باشند که در موارد خاصی تجویز می شوند. لازم است بدانید که داروهای ضد روان پریشی اعتیاد آور نیستند. پارانویا با دارو درمانی برطرف می شود. شانس بهبودی زمانی بیشتر می شود که تفکر پارانوئیدی به طور ناگهانی ظاهر شده باشند، یا اینکه پارانویا نشانه ای همراه در بیماری های دیگری باشد که شخص از آن بهبود یافته است. ممکن است داروها نتوانند هذیان ها و افکار پارانوئیدی را در بیمار کاملاً برطرف سازند، ولی می توانند بر شدت آنها تأثیر بگذارند و آنها را کمرنگ کنند. به همین دلیل بیمار می تواند در موقعیت های مختلف زندگی بهتر عمل کند.

داروها ممکن است چه عوارض جانبی ای داشته باشند؟
 

داروهای ضد روان پریشی، نظیر داروهای دیگر ممکن است آثار جانبی نامطلوبی داشته باشند، رایج ترین دارویی عبارتند از: سفت شدن عضلات، لرزش، گرفتگی های عضلانی، بی قراری، خشکی دهان، یبوست و تاری دید. ابتدا که بیمار شروع به مصرف دارو می کند، آثار جانبی آن چشم گیرتر است. برخی از آثار جانبی هم ممکن است در دراز مدت به وجود بیایند، مانند: اختلال حرکتی یا دیسکنزیای دیررس(یک نوع اختلال حرکتی غیر ارادی). در میان گذاشتن این موارد و بحث در مورد آن با پزشک اهمیت زیادی دارد. با وجود این، برای بیمار شدیداً بدبین ممکن است عوارض جانبی ناشی از داروها خیلی ترسناک باشد و بیمار به آن نتیجه برسد که دیگران در صدد صدمه رساندن به او هستند. به همین دلیل، ممکن است از پذیرش درمان، امتناع کند و پزشک را به شدت مورد انتقاد قرار دهد. البته لازم به ذکر است که داروهای جدیدتر، اثرات بیشتر و عوارض جانبی کمتری دارند. قبل از شروع درمان با داروهای ضد روان پریشی، پزشک باید ضرورت مصرف دارو را با بیمار به بحث بگذارد و راجع به عوارض جانبی احتمالی آن صحبت کند. بیماران پارانوئید توانایی کنترل اتفاقات نامطلوب غیر مترقبه را ندارد، بنابراین مطلع ساختن آنها در مورد اینکه در انتظار چه چیزی باشند، از اهمیت زیادی برخوردار است. بهترین شیوه در تجویز داروهای ضد روان پریشی این است که با مقدار کم شروع شوند و برای رسیدن به نتایج مطلوب و کنترل مناسب نشانه های بیماری به تدریج مقدار آنها افزایش یابد. داروهای دیگر نظیر بنزتروپین، بی پریدین، تری هگزی فنیدیل و پروپرانول نیز ممکن است برای به حداقل رساندن یا برطرف نمودن آثار جانبی مصرف شوند. وقتی که پنداره ها یا هذیان های پارانوئیدی فروکش نمودن، می توان میزان داروهای ضد روان پریشی را کاهش داد، این کار به تخفیف یا برطرف شدن عوارض جانبی ناشی از داروها منجر می شود. لازم به یادآوری است که تجویز داروها و مصرف آن باید با نظارت روان پزشک صورت گیرد.

آیا روان درمانی مؤثر است؟
 

اگر اختلال پارانوئیدی در حد خفیفی باشد و بیمار خود تشخیص دهد که برای برخی از مشکلاتش به کمک نیازمند است، در این صورت روان درمانی می تواند، مفید باشد. روان درمانی انواع مختلفی دارد و یکی از آنها که برای بیماران پارانوئیدی بیشتر مفید است، روان درمانی حمایتی است. به کمک روان درمانی حمایتی بیمار تشویق می شود تا جنبه سالم شخصیت خویش را رشد دهد، واکنش های خود را نسبت به استرس بشناسد و سازگار شدن با افراد پیرامونش را یاد بگیرد. مشاوره حمایتی زناشویی نیز ممکن است مفید باشد، به ویژه در صورتی که بیمار نسبت به همسرش بدبین است. گرچه ممکن است روان درمانی برای برخی از بیماران پارانوئیدی مفید باشد، ولی پذیرش این موضوع که رفتار آنها بر روی دیگران تأثیر منفی می گذارد، برای عده ای از بیماران دشوار است. بنابراین، بسیاری از آنها از توانایی لازم برای قبول مسئولیت اعمال خود برخوردار نیستند. در نتیجه، ممکن است در صورت احساس سرزنش و زیر سؤال رفتن از سوی درمانگر روان درمانی را متوقف کنند.

اگر لازم شد بیمار بستری شود، باید چه مواردی را رعایت کنیم؟
 

معمولاً درمان شخصی که از اختلال پارانوئیدی رنج می برند، مشکل است حتی اگر با بستری شدن در بیمارستان موافق باشد. بیمارستان ها معمولاً برای اکثر مردم مکان نامطلوبی به شمار می روند. ولی برای بیمار مبتلا به پارانویا چنین مکانی به عنوان مکانی پر از وحشت و شکنجه تلقی می شود. به علاوه بیمار نسبت به آزمون های مختلف یا شیوه های درمانی بدبین است و حتی ممکن است به صورت کلامی یا جسمانی با کارکنان بخش بد رفتاری کند و اصرار کند هر چه زودتر او را از بیمارستان مرخص کنند. همراه با تجویز دارو، لازم است کارکنان بیمارستان برای بیمار وقت بگذارند و دلایل انجام آزمون ها و اقدامات گوناگون را برای او توضیح دهند. (البته تا حدی که برای او قابل درک باشد). این موضوع زمانی که قرار است بیمار جراحی شود و یا شوک بگیرد از اهمیت خاصی برخوردار است. گرچه گاهی اوقات ممکن است کنجکاوی بیمار بی دلیل به نظر برسد اما لازم است برای کنترل نگرانی وی به سؤالاتش پاسخ داده شود در غیر این صورت اضطراب او تشدید خواهد یافت. در بیشتر بیمارستان ها مددکار اجتماعی و روان شناس بالینی حضور دارند به طوری که خانواده ها به راحتی می توانند با آنها مشاوره کنند و اطلاعات ضروری را در رابطه با چگونگی و نحوه پیدایش بیماری، سیر تکاملی آن و استرس های محیطی تأثیرگذار در بروز بیماری از آنها دریافت کنند. زیرا وقتی بیمار در مرحله حاد بیماری قرار دارد، بیش از اندازه هراسان، فراموشکار و آشفته است و نمی تواند گزارش دقیقی از وضعیت خویش ارائه دهد. در این شرایط اطلاعات ارائه شده توسط خانواده، هم برای ارزیابی و هم برای درمان بیماری ضروری می باشد. زمانی که بیمار در بیمارستان بستری می شود، روان شناس بالینی، مددکاراجتماعی و یا روان پرستار در دسترس خانواده ها هستند و می توانند در رابطه با اینکه چطور می توانند با بیمار ارتباط برقرار کنند، به آنها مشاوره بدهند. از طرفی پس از ترخیص بیمار از بیمارستان برای کمک به سازگارتر شدن هر چه بیشتر خانواده ها با مشکلات احتمالی او در خانه، ممکن است انجام روان درمانی و مشاوره حمایتی به صورت خانوادگی یا زناشویی لازم باشد.