دلیل عدم موفقیت انسان
موضوعی که این دفعه میخواهیم دربارش باهم حرف بزنیم موضوعی است به اسم “دلایل عدم موفقیت انسان” یا چرا موفق نمیشویم ؟در سالهای گذشته، سمینارهای انگیزشی پرشماری با موضوع موفقیت برگزار شده است. صرفنظر از اینکه چنین سمینارهایی با معیارهای سمینار انگیزشی مطلوب همخوان هستند یا خیر، پرسش مهمی مطرح میشود: اینگونه سمینارها تا چه اندازه توانایی برآورده کردن نیاز جوانان در حوزۀ کسبوکار را دارند؟ آن هم جوانانی که پس از گذراندن تحصیلات دانشگاهی با چالشهای پیشِرو در بازار کار روبهرو خواهند شد. پرسش مهمتر این است که تأثیر این سمینارها بر عملکرد جوانان، مثبت و سازنده است (آنگونه که ادعا می شود) یا منفی و مخرب؟ در ادامه به این سؤالات پاسخ می دهیم.
چرا سمینار موفقیت؟
تعداد بیشماری از افرادی که جذب سمینارهای رایج این روزها شدهاند، تجربۀ ناموفقی داشتهاند. آنها بهدلیل ناکارآمد بودن چنین سمینارهایی از صرف زمانشان احساس پشیمانی میکنند. همین مسئله باعث شد من بهعنوان عضوی از خانوادۀ کارآفرینان و کسی که همواره آموزش در حوزۀ مدیریت کسبوکار دغدغهام بوده است، وظیفۀ خود بدانم که راهحلی ارائه کنم.
در مقالۀ پیشِرو، نخست، به بررسی این قبیل سمینارها، علل برگزاری و پیدایش آنها و نیز بررسی میزان تأثیر مثبت یا مخرب بودن آنها پرداختهام. سپس با تکیه بر مطالعات و تجربیاتم در این سالها، راهی برای حل مشکلات آموزشی در حوزۀ مدیریت کسبوکار، پیشِروی خوانندگان گذاشتهام.
امروزه سمینارهای مختلفی با عنوان «سمینار موفقیت» برگزار میشود. برگزاری این سمینارها به مسئلهای جدی و پررنگ تبدیل شده است. همهروزه تبلیغات افراد سخنور و شومنهایی (Showman) را بر درودیوار شهر میبینیم که با کلمات جذاب، افراد بسیاری را بهسمت خود میکشانند تا راه موفقیت کوتاهمدت (بخوانید: راز موفقیت یکشبه!) را به آنها بیاموزند.
چرا این افراد چنین سمینارهایی برگزار میکنند؟ چرا بعضی افراد فریب این حرفهای سطحی و بیپشتوانه را میخورند؟ این پرسشها بیانگر مسئلهای بنیادین و حائزاهمیت است.
چطور فریب نخوریم؟!
یکی از دلایل پررنگتر شدن این معضل، خلأ بزرگی است که بهدلیل تئوریک و غیرکاربردی بودن نظام رسمی آموزش کشور در این حوزه حاکم شده است. در چنین شرایطی، کسانی مورد توجه قرار میگیرند که فقط سخنپردازان متبحری هستند؛ این افراد میتوانند ایدههای بهظاهر جذاب ولی سطحی و حتی خیالیشان را کاربردی جلوه دهند.
علت دیگر مدل ذهنی حاکم بر تفکر افراد جامعۀ ماست. متأسفانه نگاه عمومی جامعه بهسمت سطحیگرایی سوق پیدا کرده است؛ مطالب سطحی برای افراد بسیار جذابتر از مطالب عمیق و مفهومی است. باوجود این، فقط مطالعۀ عمیق و مفهومی میتواند راهگشای افراد در حل مشکلات کسبوکار یا زندگی باشد. پدیدۀ سطحیگرایی در اکثر کشورهای دنیا وجود دارد اما کسی در کشورهای اروپایی تنها با شومن بودن نمیتواند نظر افراد را بهخود جلب کند. اکثر شهروندان اروپایی در پی افرادی عمیق با ذهنی منطقی هستند و سخنانِ بدون پشتوانۀ تجربی و علمی را نمیپذیرند. در مقابل، متأسفانه سطحیگرایی در کشور ما بسیار گسترده است و پیامدهای مخرب بسیاری در حوزههای مختلف بهبار آورده است.
دلیل دیگر را باید در مسئلۀ تخصصگرا نبودن سخنوران و ناآشنا بودن با مقولۀ آموزش علمی و تخصصی جستوجو کرد. مثلا بیشتر مدرسان و سخنوران حوزۀ فروش در ایران، کسانی هستند که پیشازاین در یک یا چند حوزۀ متفاوت، تجربۀ فروش کالا یا خدمات داشتهاند و چهبسا فروشندگان خوبی هم بودهاند. این در حالی است که این تجربیات بههیچوجه برای آموزش مباحث مربوط به فروش کافی نیست. هرچند تجربیات این افراد میتواند بسیار گرانبها باشد، تنها در یک یا چند حوزۀ خاص بهدست آمده است.
این افراد با سخنرانی جذاب خود، تنها به بیان شرحی مختصر از چند اصل فنیِ اولیه و ارائۀ فرمولی از کلیشههای رایج (که مدعیاند برای هرکس و در هر حوزهای کاربرد دارد) بسنده میکنند. از سوی دیگر، همانطور که میدانیم، علم فروش شامل هزاران مبحث فنی، تخصصی، حرفهای و مطالعاتی میشود که از جنس بازاریابی و مدل ذهنیاند. این مباحث در چنین سمینارهایی نادیده گرفته میشوند و سخنورانِ ناآشنا سهلانگارانه از کنارشان میگذرند.
علت دیگر به خصوصیت نسل جوان ما باز میگردد: عجله برای موفقیت! اینکه این ویژگی نسل جوان چه دلایل و ریشههایی دارد، در جای خود قابلبررسی است. مسئلۀ اصلی اینجاست که این ویژگی جوانان را شومنها و سخنوران بهعنوان نقطهضعف، دستاویز قرار میدهند و بهکار میگیرند. جوانانی که بهدنبال میانبرهای رسیدن به موفقیت هستند، بهسمت سمینارهای یکروزه و خلاصۀ کتابهایی جذب میشوند که این افراد معرفی و تبلیغ میکنند. در نتیجه، توجه جوانان به مطالب سطحی و ناکارآمدی سوق داده میشود که نهتنها فایدهای دربر ندارد بلکه در نهایت، امید و انگیزۀ آنان برای دستیابی به موفقیت را نیز سرکوب میکند.
تشخیص واقعیت از توهم
چگونه توهمی به نام «شومن» و راهِ بهاصطلاح، میانبر را از واقعیت اموزش مدیریت کسب و کار تمیز دهیم؟
چنانکه پیشازاین اشاره شد، مسئلۀ پیشِرو دارای علل مختلفی است، مانند نظام آموزشی ناکارآمد، دلایل جامعهشناختی، و خصوصیات و خواستههای نسل جوان. دشواریِ مقابله با این مشکل برعهدۀ مؤسسات و مدارس کسبوکاری است که میکوشند مطالب عمیق و کاربردی برای حل مشکلات کسبوکار افراد در دنیای واقعی ارائه کنند.
از سوی دیگر، چندین سال پیش، علم مدیریت در کشور ما اقبال عمومی نداشت و فقط رشتههای مهندسی و پزشکی مهم تلقی میشدند. مدیران یا باید ذاتا خصوصیات مدیریتی از خود بروز میدادند یا از آموزشهای تجربی بهره میگرفتند. از چند دهه قبل، بهمرور علم مدیریت بهرسمیت شناخته شد و شاخههای گوناگون آن جزئی از رشتههای دانشگاهی شدند. باوجود این، آموزشها در دانشگاهها صرفا تئوریک بودند. این مسئله باعث میشد که پرورش مدیران متخصص در حد مطلوبی نباشد. برای برطرف کردن این خلأ بزرگ در نظام آموزشی، مدارس کسبوکار ایجاد شدند و خوشبختانه تابهامروز با موفقیت در این مسیر پیش رفتهاند.
امروزه مسئلۀ توهم دانش به مسئلهای بحرانی و جدی تبدیل شده و فضای کسبوکار را آلوده کرده است.
ترکیب دانش و تجربه در بهار
برای حل مسئلۀ توهم دانش، تمرکز خود را بر روی ترکیب دانش و تجربه نهادهایم و کوشیدهایم این اصل را رعایت کنیم. در توضیح این اصل باید گفت: اساس موفقیت مدارس کسبوکار (Business schools) در جهان، آشتی میان دانش و تجربه است. در راهِ رسیدن به موفقیت در کسبوکار، ایندو عامل جداییناپذیرند. در جامعه، از سویی با افرادی تحصیلکرده روبهرو هستیم که فقط چند سال تجربۀ عملی دارند و از سوی دیگر، افراد بسیار باتجربهای را میشناسیم که تحصیلات و دانش لازم در حوزۀ مربوط به خود را ندارند. چارۀ کار این است که افراد تحصیلکرده و نیز باتجربهها آموزش را بهصورت ترکیبی بهعهده گیرند. از این بهتر، آن است که مدرسان هر دو مزیت دانش و تجربه را دارا باشند تا بتوان برنامه کامل آموزشی طرحریزی کرد.
این نکته را هم نباید فراموش کنیم که برخی دانش یا تجربۀ عملیِ مناسبی دارند ولی توانایی انتقال مطالب و ارائۀ خوبی برای جذب افراد ندارند. نباید چنین پنداشت که آموزش فقط در شکل و روش ارائۀ مطالبِ هر علم خلاصه میشود. باوجود این، مشکل آنجا بهوجود میآید که افرادی با توانایی بسیار در ارائه (Present) ولی با دانش کم به بدنۀ آموزش سالم ضربه میزنند و در نتیجه، «توهم دانش» جای دانش را میگیرد. بنابراین، باید نحوۀ مناسب ارائه را به افراد تحصیلکرده و نیز باتجربهها آموخت تا آنها بتوانند دانش خود را در اختیار علاقهمندان قرار دهند.
جهت رزرو مشاوره تلفنی با این شماره تماس بگیرید 09374071940 |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.