روانشناسی مشاوره
این شاخه از روانشناسی به بررسی فرآیندهایی میپردازد که با هدف یاری رساندن به مراجع انجام میگیرد. در این فرآیند، رابطهای بین مشاور و مراجع ایجاد میشود که هدف از این رابطه بررسی موضوعی است که برای مراجع مبهم، گنگ یا بهعنوان یک مشکل مطرح است.
در روانشناسی مشاوره برای رسیدن به نتایج مورد نظر مشاوره، اصول و قوانینی مطرح است که با توجه دیدگاههای مختلفی که در زمینة مشاوره وجود دارد، این اصول و قوانین دارای تفاوتهایی با یکدیگر هستند.
تاریخچة روانشناسی مشاوره:
فرآیند مشاوره ارتباط نزدیکی با راهنمایی دارد. هرچند راهنمایی فرآیندی گستردهتر را شامل میشود که تمام امور زندگی فردی و اجتماعی فرد را دربر میگیرد، مشاوره قلب برنامة راهنمایی بهشمار میرود و از خدمات اساسی آن است. با این وصف در تاریخ روانشناسی مشاوره دیده میشود که این شاحه از روانشناسی، با راهنمایی به منزلة فعالیتی منظم و سازمانیافته، در سال ۱۹۰۸ میلادی در شهر بستن ایالت ماساچوست امریکا بهوسیلة شخصی به نام فرانک پارسونز که به پدر راهنمایی حرفهای مشهور است، آغاز میشود.
پارسونز راهنمایی را ابتدا در مقیاسی کوچک و با تأکید بر راهنمایی حرفهای آغاز کرد. بنابراین، کار او به مثابه یک نوآوری در نظام تعلیم و تربیت با نارساییهایی توأم بود و به دلیل تأکید محضش بر راهنمایی حرفهای، یکبعدی به حساب میآمد. به این ترتیب، با توجه به ضرورتهایی که بر لزوم تداوم راهنمایی و مشاوره احساس میشد، روانشناسی مشاوره شکل کاملتری به خود گرفت، بهطوری که نظریات متعدد در این زمینه ارائه شد و روشها و فنون مختلفی معرفی گردید.
ضرورت روانشناسی مشاوره:
شکّی نیست که به موازات گسترش اجتماع و پیچیدگی نهادهای آن مشکلاتی بروز میکند و چیزهای جدیدی ضرورت مییابد که قبلاً نیازی بدان احساس نمیشده است. در چنین شرایطی با توجه به پیچیدهتر شدن شرایط اجتماعی، سستتر شدن روابط عاطفی و عوامل متعدد دیگر توجه به اصلاح شرایط عاطفی و روانی افراد کاملاً ضروری بهنظر میرسد. تحول جوامع از حالت ساده به پیچیده، جنبههای مختلفی از زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد، بهطوری که سازگاری با این دگرگونیها از جمله تغییرات در نوع روابط، تغییرات شغلی، تحصیلی و ... لزوم روانشناسی مشاوره را مورد تأیید قرار میدهد.
اهداف روانشناسی مشاوره:
در تعاریفی که از روانشناسی مشاوره به عمل آمده، تصریح شده است که روشهایی تعیین گردد تا به فرد کمک شود که خود را بشناسد (به خودآگاهی دست پیدا کند). منظور و هدف از اینکه فرد خود را بشناسد، این است که با این شناسایی بهصورت انسانی مؤثرتر و خلاقتر و در نتیجه شادمانتر درآید. با استفاده از فنون ارائه شده در روانشناسی مشاوره، فرد نهتنها وضع فعلی خود را درک میکند، بلکه از آنچه که بهصورت آن در خواهد آمد، نیز آگاه میشود. راجرز، روانشناسی که نظریات او در مشاوره کاربرد اساسی دارد، معتقد است که هدف بیشتر مشاغل یاریدهنده که روانشناسی مشاوره را نیز شامل میشود، افزایش رشد شخصی و روانی فرد در مسیر رشد اجتماعی است.
بدین ترتیب، روانشناسی مشاوره دارای دو هدف است:
-
اهداف آنی
-
اهداف غایی
اهداف آنی روانشناسی مشاوره:
شناسایی و کاربرد روشهایی که راهنماییهای لازم را در حلّ مشکلات مختلف، از قبیل مشکلات تحصیلی، خانوادگی، شغلی و ... به فرد ارائه میکند که آن را علاج واقعه قبل از وقوع میدانند و باعث جلوگیری از اتلاف سرمایة مادی و معنوی فرد میشود.
اهداف غایی و نهایی روانشناسی مشاوره:
این اهداف عبارت است از شناسایی و کاربرد روشهایی که فرد، خود قادر باشد یا بتواند که با بینش صحیح به حلّ مشکلات خویش پرداخته و عاقلانه رفتار نماید.
مکتبهای مهم در روانشناسی مشاوره:
معمولاً چندین مکتب در این قلمرو مطرح هستند که مهمترین آنها عبارتاند از:
-
مکتب مشاورة مستقیم
-
مکتب مشاورة غیرمستقیم
-
مکتب مشاورة نیمهمستقیم
مکتب مشاورة مستقیم:
بزرگترین بنیانگذاران این مکتب آلبرت الیس، سالتر، هوارد و میلر هستند. در این مکتب توجه به عقل و منطق میباشد و مشاور معتقد است که مشکل فرد را بهتر از خود او درک کرده و نیز بهتر میتواند نسبت به درمانجو قضاوت کند. این مکتب معتقد است که بشر ذاتاً خلاق و دانا نیست و کلیة افراد بشر توانایی سازندگی خود را ندارند و مشاور فردی است که در درجة اوّل خودش را شناخته و در وهلة دوّم به دیگران کمک میکند تا خود را بشناسند.
مکتب مشاورة غیرمستقیم:
بزرگترین بنیانگذار این مکتب کارل راجرز است و هرچه از فلسفة غیرمستقیم میدانیم، اطلاعاتی میباشد که بر پایة فلسفة او بنیان گذارده شده است. این مکتب معتقد است که انسان موجودی سازنده، خلاق و تواناست که مهمترین خصوصیت بارز او این است که به ذات خود آگاهی دارد. در این مکتب مشاور خودش را بهجای درمانجو میگذارد تا بتواند وی را خوب بشناسد.
مکتب مشاورة نیمهمستقیم:
این مکتب به شرایط انسان در محیط توجه دارد و مشاوره به باز یافتن فرد و نیز پیدا کردن خودش در محیط توجه دارد. به نظر این مکتب، انسان وقتی دچار آشفتگی رفتار یا بیماریهای عاطفی و یا امثال آن میشود که نتواند موقعیت خود را در محیط مشخص کند. کار مشاور این است که بیمار را بهعنوان یک موجود خاص در موقعیت خاص خود مورد توجه قرار دهد.
روشهای مورد استفاده در روانشناسی مشاوره:
روشهای مختلفی برای مشاوره و پژوهش در این شاخه وجود دارد. از جمله مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و ... که عمدتاً براساس مکتب فکری روانشناس، نوع اطلاعات مورد نیاز و اهداف پژوهش یا امر مشاوره مورد استفاده قرار میگیرند. گاه از آزمونهای مختلف هوش، شخصیت و ... نیز استفاده میشود.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.