روش هایی برای پاسخ دادن به سوالات عجیب کودکان
چگونه به سوالات عجیب و غریب کودکان پاسخ دهیم
دنیای کودکان پر از سوالات مختلف است و گاهی سوالات عجیب و غریبشان والدین را دچار سردرگمی عجیبی میکند.عدهای معتقدند فرزندانی که زیاد سوال میپرسند کمی غیرعادی هستند و کودکان ساکت را به داشتن یک کودک کنجکاو ترجیح میدهند اما نه سوال پرسیدن کودکان موضوعی غیرعادی است و نه جواب دادن به آن کاری دشوار. با اینکه امروزه ندانستن جواب سوالات کودکان کاملا طبیعی است اما تقریبا 50 درصد از پدر و مادرها از گفتن کلمه «نمیدانم» احساس خجالت میکنند و حتی ممکن است احساس حماقت به آنها دست بدهد. اما باید بدانید زمانی که صحبت از دانش و علوم جدید میشود، معمولا کودکان امروزی اطلاعات بسیار بیشتری نسبت به پدر و مادر خود دارند. امروزه اطلاعات کودکان بهقدری افزایش پیدا کرده که 26 درصد والدین معتقدند سواد آنها از فرزندان دبستانیشان کمتر است و در خیلی از موارد مانند کامپیوتر و اینترنت در مقایسه با بچههایشان هیچ چیزی نمیدانند.
هر چقدر کودک نسبت به محیط اطراف خود دقت بیشتری داشته باشد به همان اندازه سوالات بیشتری از خانواده خود میپرسد. در ابتدا سوالات کودکان عینیتر است یعنی مربوط میشود به چیزهایی که میبینند و در مورد آنها از پدر و مادر پرسوجو میکنند اما بهتدریج که سن کودک بالاتر رفت سوالات او انتزاعیتر میشود مثل خدا کجاست؟ بچهها از کجا میآیند؟ خوب بودن یعنی چه؟ و سوالاتی از این قبیل اما این نکته را هم به خاطر داشته باشید تا زمانی که کودک، مرحله اول که مربوط به سوالات عینی است را پشت سر نگذارد به مرحله دوم که سوالات انتزاعی است نخواهد رسید.
هدف کودکان زیر 5 سال از پرسیدن سوال، فقط صحبتکردن در مورد موضوعات مختلف است. شاید او اصلا بهدنبال پیداکردن جواب واقعی سوالات خود نباشد و حتی سوال خود را درک نکند اما با اینکار او فرصت پیدا میکند مهارتهای گفتاری خود را تقویت کند. کودکان بین 6 تا 9 سال اغلب درمورد موضوعات جدید سوال میکنند و بهدنبال یافتن جواب چراهای بسیاری هستند که در ذهنشان شکل گرفته است. موضوعاتی که در مدرسه مطرح میشوند یا گفتگوهای والدین با یکدیگر از جمله عواملی هستند که حس کنجکاوی کودک را برمیانگیزد. درباره کودکان بین 10 تا 15 سال، بسیاری از سوالات از رسانههای گروهی مانند تلویزیون یا اینترنت سرچشمه میگیرد. تعداد زیادی از کودکان در این سنین در حال گذراندن دوره بلوغ هستند و طبیعی است که کنجکاویهای آنها در اینباره به بالاترین حد ممکن برسد.
زمانی که کودکان در برابر سوال خود توضیح مفصل دریافت میکنند بسیار راضیتر از زمانی هستند که یک جواب کوتاه میگیرند. این نوع جوابها آنها را ترغیب میکند تا سوالات بیشتری مطرح کرده و به خوبی خود را با موضوع درگیر کنند. اما زمانی که پاسخ آنها همراه با توضیح نباشد، آنها احساس رضایت نمیکنند و به همین دلیل باز هم سوال خود را مطرح میکنند یا همان سوال را به شکل دیگری از والدین خود میپرسند. از مجموع سوالاتی که معمولا کودکان میپرسند و والدین از دادن یک پاسخ روشن به آنها عاجزند میتوان به موارد زیر اشاره کرد: «چرا آب دریا شور است؟ خدا کجاست؟ نوزادان چگونه متولد میشوند یا بینهایت به چه معناست؟» سوالات ریاضی و علمی بیشتر از همه برای پدر و مادرها دردسر درست میکنند بهطوری که نزدیک به 58 درصد از آنها نمیتوانند سوال سادهای مانند دلیل آبی بودن رنگ آسمان را جواب بدهند. زمانی که از والدین پرسیده میشود: «انرژی برق چگونه ساخته میشود؟» بیش از 67 درصد از آنها دلیل آن را نمیدانند.
در برابر این سوال: «نوزادان چگونه به دنیا میآیند؟» نیز والدین سعی میکنند با دادن پاسخهایی مانند خدا آن را پشت در ما گذاشته است یا ما آن را پیدا کردهایم کودک کنجکاو خود را قانع کنند.
سوالاتی درمورد خدا و سرنوشت انسانها بعد از مرگ هم ازجمله مواردی هستند که بسیاری از والدین را به دردسر میاندازد. برای مثال زمانی که یک کودک از پدر خود میپرسد: «برای مادربزرگ بعد از مرگ چه اتفاقی میافتد؟» نزدیک به 40 درصد از والدین اینگونه به فرزندشان جواب میدهند: «او پیش خدا رفته.» یا «مادربزرگ اکنون در بهشت است.» یا «او تبدیل به یک فرشته شده و همیشه در حال نگاه کردن به توست.»
اما واکنش والدین در مقابل سوالات کودکان بسیار مهم است و تاثیر زیادی در شکلگیری شخصیت فرزندان دارد. نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که در هیچ شرایطی به فرزندتان دروغ نگویید. ممکن است فرزندتان در مورد چگونگی به دنیا آمدن خودش سوال بپرسد و شما به این دلیل که نمیخواهید جواب واضحی به او بدهید، بگویید لکلکها بچهها را به این دنیا میآورند یا جوابهایی مثل اینکه از بیمارستان تو را انتخاب کردیم. اینگونه جوابها 2 پیامد منفی دارد؛ دروغ والدین باعث میشود کودک به والدین خود اعتماد نکند یا اینکه تصور کند شما بهعنوان پدر و مادر نادان هستید و در اینجا رابطه بین والد و کودک آسیب میبیند.
در چنین شرایطی معمولا بهترین حالت این است که از خود کودک بپرسیم در مورد سوال مطرحشدهاش چه اطلاعاتی دارد. در واقع در قدم اول باید اطلاعات کودک را استخراج کنیم تا متوجه شویم چه چیزی در ذهنش دارد. ممکن است فرزندتان از یک منبع نادرست به جواب سوالش رسیده باشد .بعد از اینکه فرزندتان اطلاعات خودش را بیرون ریخت سعی کنید دانستههایش را در مورد سوال را تصحیح کنید. اگر جواب فرزندتان براساس باورها و عقاید مشروع نبود اصلا دستپاچه نشوید و سعی کنید با آرامش، دادههای مناسب سن فرزندتان به او بدهید چون اگر غیر این عمل کنید تاثیر سوئی در شخصیت فرزند میگذارد و سوالات او برایتان به یک دغدغه بزرگ تبدیل خواهد شد.کارشناسان معتقدند بهترین کار برای والدین این است که همراه با فرزندشان برای پیدا کردن پاسخ درست تلاش کنند. به این ترتیب نه تنها ارتباط بین پدر و مادر و فرزندان بهتر میشود بلکه این کار حالتی مشابه با بازی پیدا میکند و باعث تشویق بیشتر کودکان به یادگیری میشود.
رایج ترین سوالاتی که کودکان از والدین می پرسند
1. چرا بعضی موقعها هنگام روز هم ماه در آسمان پیداست؟
2. چرا قسمتی از دنیا روز و قسمتی دیگر شب است؟
3. وزن زمین چقدر است؟
4. پرندهها یا زنبورها در زمستان کجا میروند؟
5. آیا فضاییها وجود دارند؟
6. رنگین کمان از چه چیزی درست شده است؟
7. هواپیماها چگونه پرواز میکنند؟
8. چرا آسمان آبی است؟
9. چرا پیاز اشک ما را در میآورد؟
10. چرا ما پلک میزنیم؟
جوابی که والدین باید به فرزندان بدهند
1. ماه بر اثر تابش نور خورشید به سطح آن روشن میشود و به همین دلیل است که ما میتوانیم آن را در شب ببینیم اما گاهی اوقات بهدلیل موقعیت خاصی که ماه، خورشید و زمین در فضا دارند، ماه نور خورشید را هنگام روز هم به سمت ما بازمیتاباند و ما میتوانیم آن را روشنایی روز هم ببینیم.
2. به دلیل آنکه زمین به شکل کروی است، نور خورشید فقط میتواند نیمی از آن را روشن کند. به همین دلیل، همیشه قسمتی از زمین روشن است و قسمت دیگر در تاریکی شب به سر میبرد.
3. وزن کره زمین 6,000,000,000,000,000,000,000,000 کیلوگرم است. (البته لازم نیست این عدد را برای کودکتان توضیح بدهید، همینکه این تعداد صفر را ببیند خودش متوجه میشود که زمینی که ما روی آن زندگی میکنیم بسیار سنگین است)
4. در این فصل زنبورها دیگر پرواز نمیکنند و پرندهها هم در دستههای پرجمعیت به قسمتهای گرمتر زمین مهاجرت میکنند.
5. هیچکس نمیداند!
6. نور خورشید بعد از برخورد با قطرات آب معلق در هوا به رنگهای گوناگون تجزیه میشود و در این هنگام است که شما رنگینکمان را میبینید. دقیقا به همین دلیل است که معمولا رنگینکمان بعد از بارش باران در آسمان ظاهر میشود.
7. در هواپیماها بالها به شکل خاصی طراحی شدند که هوا را به زیر خود هدایت کرده و باعث وارد آمدن نیرویی به سمت بالا به هواپیما شده و آن را به سمت آسمان میبرد.
8. نور خورشید از رنگهای زیادی تشکیل شده اما زمانیکه به ذرات هوا برخورد میکند، ما فقط رنگ آبی را میبینیم.
9. در پیاز یک ماده شیمیایی وجود دارد که پس از بریدهشدن آن، این ماده به سرعت با هوا ترکیب شده و پس از برخورد با سطح بیرونی چشم آن را تحریک میکند. این تحریک همراه با سوزش است و منجر به خارج شدن اشک از داخل چشم میشود.
10. هر زمانیکه ما پلک میزنیم، مخلوطی از روغنها و ترشحات مخاطی بر سطح چشم پراکنده میشود تا از خشکی آن جلوگیری شود. با اینکار همچنین میتوان از ورود اجسام خارجی به داخل چشم و نورهای آزاردهنده جلوگیری کرد.
جهت رزرو مشاوره تلفنی و حضوری با این شماره تماس بگیرید 09374071940 |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.