روش هایی جهت قصه گویی موثر برای کودکان
داستان نه باید خیلی کوتاه باشد و نه خیلی طولانی. یک داستان خیلی کوتاه شاید نتواند پیام را بهدرستی منتقل کند و یک داستان بلند هم شاید برای کودکان خستهکننده شود و جذابیتش را از دست بدهد؛ بنابراین با در نظر گرفتن سن و شرایط مخاطب در مورد میزان طولانی بودن داستان تصمیم بگیرید.هنگام قصه گویی برای کودکان یک مکان و فضای راحت انتخاب کنید. یک فضای مناسب حس و حال خوب را ایجاد میکند.اگر میخواهید قصهای بگویید، درباره جایی که داستان را از آن شنیدهاید و کسی که آن را برایتان تعریف کرده است یا مکانی که قصه در آن رخ داده، صحبت کنید. برای کودک بگویید این داستان چه کمکی در زندگیتان کرده است و فکر میکنید چه فایدهای برای او داشته باشد. تلاش کنید از همان ابتدا احساس اشتیاق و علاقهمندی را در کودک بیدار کنید.
هنگامیکه مشغول قصه گویی برای کودکان هستید، از حرکتهای دست و حالتهای چهره خود کمک بگیرید و تلاش کنید این حرکتها متناسب با قصه باشد. حتی میتوانید صداهای گوناگون دربیاورید یا از کودک بخواهید این کار را انجام دهد تا داستان جذابتر شود.با صدای بلند و رسا اما درعینحال شمرده و آهسته قصه گویی کنید. صدایتان باید بتواند احساسات مختلف داستان را برای کودکان بیان کند. تن و لحن صدای خود را هنگام قصه گویی تغییر دهید و هر کجا لازم است درنگ کنید.تلاش کنید با استفاده از جملهها مختلف و مطرح کردن پرسشهایی مانند: «تو میدانی؟» او را هم در جریان قصه گویی شرکت دهید. شما میتوانید درباره پیام داستان هم از کودک سؤال بپرسید و به این روش او را در فعالیت شریک کنید.
صدای فرد قصه گو مهم ترین ابزار قصه گویی است.می توانید با تغییر صدای خود مفاهیم مختلفی را به مخاطب خود منتقل نمائید.تقویت بیان(بلند کردن صدا ویا تاکید بیشتر بر روی کلمه در قسمت های مهم داستان که دارای نکات آموزنده می باشد) بسیار موثر است.گوینده داستان باید بداند که لازم است در قسمت هایی از داستان ،تن صدا را بالا یا پایین ببرد، درلحظاتی کلمات را با تاکید بیشتر بیان کند ودر جایی سرعت خواندن بیشتر ودرجایی دیگر کمتر باشد و از مکث ها در جایگاه مناسب استفاده شود.
می توانید آن چه را که می خواهید به کودک بگوئید، از طریق یکی از شخصیت های داستان برای او نقل کنید.به طور مثال ،در طی داستان بگویید، فیل به زرافه گفت:"تو نباید فضای جنگل و محل زندگی حیوانات جنگل را کثیف وآلوده کنی".زمانی که از مثال استفاده می شود ، کودک درسطح هوشیار، آگاه نیست که مطلب مورد نظر متوجه اوست زیرا توجه هوشیار او معطوف به داستان وشخصیت های آن است اما ضمیر ناهوشیار او ،این توصیه و پیام را دریافت می کند وفرایند یادگیری رفتار جدید از طریق ضمیر ناهوشیار کودک فعال می شود.مکث در مکالمه معنای خاصی دارد واین کار باعث جلب توجه شنونده می شود.مکث باعث خواهد شد که حتی اگر عاملی باعث حواس پرتی شده است،مجددا تمرکز روی مطلب انجام شود.از طرفی در زمان مکث ،به کلامی که بعد از مکث بیان می شود معنای خاصی بخشیده شود.
به عنوان مثال سگ نازنازی فهمیده بود که(مکث) با تمیز نگه داشتن اطراف محل زندگی خود می تونه با همسایه هاش رابطه بهتری داشته باشه.درکنار مکث، نشانه گذاری نیز می تواند بسیار تاثیر گذار باشد.نشانه گذاری یعنی برای تاکید بیشتر روی قسمتی از کلام متمرکز شویم.روش موثر دیگر برای نشانه گذاری این است که نام کودک نیز درمیان داستان گنجانده شود.در این حالت اگر نام کودک دربخش مهمی از داستان آورده شود، باعث خواهد شد که کودک ،خود را با شخصیت داستان همانند سازد.مانند:"سگ ناز نازی می دانست که، سارا با همکاری خواهد توانست از بازی با دوستانش لذت ببرد."
سعی کنید که جزئیات خاص را در داستان کم تر کنید.کودکان توصیف های کلی و واضح نشده را با تصورات خلاق خود تکمیل می کنند.هر قدر جزئیات بیشتری از داستان در اختیار کودک قرار داده شودبه همان اندازه قدرت تخیل کودک ،کمتر به کار خواهد افتاد، اما اگر جزئیاتی از داستان حذف شود، فرصتی فراهم خواهد شد که کودک در ذهن خود مطالب میانی را تجسم وتصور نماید.
جهت رزرو مشاوره تلفنی و حضوری با این شماره تماس بگیرید 09374071940 |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.