یکی از مشکلاتی که در زندگی زناشویی دیده میشود، سوءظن به همسر است. شک و تردید به همسر ممکن است با چک کردن پیامکها، جیب، کیف و گوشدادن به مکالمات تلفنی یا حتی سرک کشیدن به محل کار او باشد و به تدریج زندگیای که با عشق و علاقه شروع شده است به یک ارتباط مخرب تبدیل میشود که گاهی با طلاق و جدایی خاتمه مییابد....
آیا میتوان توصیه مشخصی برای این زوجها داشت؟ ریشه بدبینیها کجاست؟ آیا میتوان یک نسخه برای همه آنها تجویز کرد؟ گفتوگوی ما با دکتر محمدرضا خدایی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در همین رابطه است.
▪ چرا برخی از همسران شکاک هستند؟
- باید به شک با دیده بازتری نگاه کنیم. قبل از هر چیز باید تعریف کنیم شک چیست؟ ازدواج چیست؟ و پیوستگی و ارتباط بین زنان و مردان چگونه است که باعث ایجاد شک میشود؟ در مورد ارتباط زنان و مردان باید گفت که در همه فرهنگها پیوستگی بین زن و مرد وجود دارد و این پیوستگی به ازدواج ختم میشود. خدا نیز در قرآن میگوید: «ما انسانها یا حیوانات را به صورت زوج آفریدیم.»
شریک زندگی موجب ارتقای سطح سلامت روان و جسم افراد میشود. بیشتر بزرگسالان شریک زندگی را معمولا منبع حمایت و منبع عاطفه میدانند اما این عقیده مشروط بر این است که آشفتگی بین زوجین اتفاق نیفتد. آشفتگیهای زناشویی میتواند به صورتهای مختلف که بدترین شکل آنها طلاق عاطفی یا طلاق قانونی است خود را نشان دهد. یکی از عوامل مهمی که باعث آشفتگی بین روابط زن و مرد میشود شک و حسادتی است که ممکن است بین آنها به وجود بیاید البته عوامل مختلفی باید دست به دست هم بدهند تا روابط پاک و کامل را به سمت آشفتگی پیش ببرند.
▪ چه عواملی باعث شک بین زوجین میشود؟ اصلا ریشههای بدبینی از کجا آغاز میشود؟
- قبل از هر چیز باید نگاهی به گذشته داشته باشیم. باید به قبل از ازدواج برگردیم و نحوه آشنایی و ارتباط زوجین را بررسی کنیم و ببینیم آشنایی در چه حدی بوده و آیا ازدواج توام با هیجانات سر گرفته است؟ معمولا چنین ازدواجهایی از منطق زیادی برخوردار نیست و بیشتر عوامل روبنایی باعث پیوستگی بین زوجین میشود. در این نوع وصلتها رفتارها به اما و چرا و چگونه تبدیل میشود. در صورتی که دخترها و پسرها قبل از ازدواج روابط زیادی داشته باشند بعد از ازدواج مکالمات بین آن دو به صورت کنایه درمیآید و درواقع گذشتههای یکدیگر را به رخ هم میکشند و به نوعی وفاداری همدیگر را زیر سوال میبرند. به این علت است که حتما جوانان قبل از ازدواج باید مشاوره شوند. این مشاورهها لازم نیست حتما به صورت کلاسیک یا در مراکز مشاوره باشد. این مشاورهها میتواند به صورت پرسیدن از والدین و نظرخواهی آنها یا تحقیق در مورد خانوادههای یکدیگر باشد. مورد دوم سوء برداشت است. زن و مرد احساسات، ایدهها، هیجانات و افکارشان را نمیتوانند به صورت مشترک با هم مطرح کنند یا وقت ندارند یا مهارت و توان ندارند و کمکم تبدیل به سوءبرداشت میشود. مورد بعدی عدم شفافیت بین روابط دو فرد است. پنهانکاری، پردهپوشی و کتمان یا دروغ و شنیدن مسایل مهم زندگی از دهان دیگران به این شک و تردید دامن میزند. ذهنخوانی عامل بعدی محسوب میشود یعنی فرد از صحبت کردن همسر رفتارها را پیشبینی میکند و ذهن را میخواند و به دنبال ذهنخوانی پیشداوریها آغاز میشود. مورد پنجم عدم اعتماد به یکدیگر یا پذیرش یکدیگر به عنوان شریک زندگی است. این افراد معمولا زوجاند ولی از نظر عاطفی و عملی کاملا از هم دورند نه اعتمادی به یکدیگر دارند و نه اعتباری یرای همدیگر قائل هستند. این مرحله پیشرفتهتر است و ممکن است با هم صحبت نکنند و جدایی عاطفی رخ دهد. همه رفتارها زیر ذرهبین است و مسایل را بزرگتر میبینند. به عنوان نمونه فکر میکنند اگر همسر در محیط کار با جنس مخالف صحبت میکند حتما رابطهای در حال شکلگیری است و مورد آخر شکهای هذیانگونه است. برداشتهای غیرمنطقی از رفتارهای معمولی فرد مقابل که میتواند به صورت هذیان باشد و برداشتی غیرمنطقی که با هیچ منطقی اصلاح نمیشود و به سمت هذیان و حسادت پیش میرود و اگر درمان به درستی صورت نگیرد به طلاق سایر مشکلات میانجامد.
▪ وقتی زن یا مردی متوجه شک همسر خود شد چگونه باید رفتار کند؟
- باید به صورت پلکانی عمل کند. ابتدا بهتر است به جای دلیلتراشی و توجیه، سیاست صبر، تحمل همراه با سازگاری را پیش بگیرد. دلیلتراشی را کنار بگذارد یعنی یکدفعه قصد متقاعد کردن همسر را نداشته باشد. زیرا ممکن است شک از نوع هذیانی باشد و با دلیل و منطق از بین نرود و همه دلیلها و منطقها را باعث تثبیت هذیان در ذهن کند یعنی فرد فکر کند با این توجیهات حتما کاسهای زیر نیم کاسه است. فرد باید به مرور زمان با رفتار خودش نشان دهد که شکها بیدلیل است. خشونت، پرخاشگری و قهر کردنهای بیمورد را کنار بگذارد و با رفتار خود طرف مقابل را هدایت کند اما گاهی این روشها جواب نمیدهد و لازم است صحبت کردن علنیتر، مستقیمتر و شفافتر صورت گیرد و به صورت رودررو باشد. اگر این روش نیز جواب نداد باید از بزرگان فامیل یا افرادی که مهارت بیشتری دارند کمک گرفته شود مانند مراکز مشاوره، روانشناسان یا روانپزشکان. اگر همه مراحل قبلی بیفایده بود بدترین نوع شک مطرح میشود که به صورت هذیان حسادت است. این مرحله حتما نیاز به یک متخصص روانپزشک و درمانهای خاصی دارد زیرا اگر درمان نشود میتواند طرف مقابل را دچار خطرات احتمالی بکند یعنی صدمات جسمی و روحی. معمولا درمانهای روانپزشکی خوب جواب میدهند و میتوانند هر دو طرف را به زندگی عادی بازگردانند. درصد کوچکی از این بیماران ممکن است به درمان پاسخ ندهند و تصمیمگیریهای بعدی از طرفین و با اختیار خودشان و با کمک مشاوران انجام شود.
▪ شک یا سوءظن در مردان بیشتر دیده میشود یا زنان؟
- شک از یک عقیده پیشبها داده شده و هذیان تشکیل شده است. درصد کمتری از نوع هذیان است و بیشترین نوع شک از نوع پیشبها داده شده است. آمار دقیق در مورد شکلهای پیشبها داده شده نداریم. سوءظنهای هذیانگونه به نام هذیان حسادت به نشانگان اوتللو معروف است. در برخی مواقع آمارها نشان میدهد که هذیانهای حسادتگونه در مردان بیشتر از زنان دیده میشود.
▪ این روزها خیلی رایج شده همسران موبایلهای یکدیگر را کنترل میکنند. سوال من این است که آیا این روش بیشتر موجب تنش بین زوجین نمیشود؟
- به نظر من این روشها سادهانگارانه است و باید به سمت اعتمادسازی دو طرف پیش برویم. اگر بخواهیم با این روشهای پلیسی، مچگیری کنیم در صورتی که هیچ اتفاقی هم نیفتاده باشد طرف مقابل احساس میکند تحت بازرسی قرار گرفته و این اصلا خوشایند نیست. در واقع موجب تحریک او نیز میشود. این روشها گاهی اوقات جواب منفی هم میدهد البته معمولا در زندگی زناشویی چککردنهایی دیده میشود اما باید اعتمادسازی صورت گیرد و زمینه برای وجود این اشکالات حذف شود. این روش، روش غلط و متاسفانه بسیار شایعی است که به جای نجات زندگی، زندگی را مشکلتر و تلختر میکند. توصیه من این است که در هر دو طرف ارتباطات باید تعریف شده باشد و ارتباطات در بیرون و محیط کار طوری باشد که از طرف جنس مقابل مورد شک نباشد چون ارتباطات با جنس مخالف در بیرون و محیط کار کاملا غیرقابل اجتناب است.
▪ این رفتار والدین شکاک چه تاثیری روی فرزندان میگذارد؟
- فرزندان معمولا الگوپذیری متنوعی دارند. اولین الگو برای فرزندان والدین هستند و در درجات بعدی معلم و بعد الگوهایی که در خارج از محیط خانه و مدرسه است مانند دوستان، خویشاوندان و... رفتار والدین مسلما تاثیرات زیادی روی فرزندان میگذارد. اگر فرزندان ببینند پدر و مادر حرمتها را میشکنند یا برخی از مسایلی که کودکان نباید از آنها اطلاع داشته باشند را مطرح میکنند یا پیامهای متضاد از والدین میگیرند یعنی در مورد یک مساله مشترک از پدر یک پیام و از مادر پیام دیگری دریافت میکنند. احساس میکنند که الگوهای خوبی ندارند و سردرگماند و این یکی از بدترین حالات است و رفتارهایی به فرزندان آموخته میشود که در ازدواج آنها نیز تاثیر میگذارد و ما فکر میکنیم که باید بستر آماده باشد یعنی فرزندانی تربیت کنیم که خوشبین باشند و همه چیز را با دید بهتری ببینند و این میتواند آثار مثبتتری در زندگی و آینده فرزندان داشته باشد.
مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب
📞تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:
0922-638-0616 سلحشور
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.