شیوع اختلال وسواس فکری-عملی ( OCD)

وسواس بیش از آنچه که تصور می شود،شایع می باشد .در واقع از نظر شایع بودن چهارمین بیماری روانی است .یعنی بعد از افسردگی ،دائم الخمر بودن وهراس اجتماعی،وسواس قرار دارد. ولی به هر حال می توان گفت که یک در صد از جمعیت بزرگسال دنیا از طریق اختلال وسواس فکری-عملی افسرده وناتوان شده اند و از...

واز هر دویست نفر کودک ونوجوان در دنیا یک نفر مبتلا به وسواس است.

میزان شیوع وسواس در مردان وزنان علیرغم اینکه علایم ونشانه های آنها متفاوت می باشد ،یکسان است.به عنوان مثال زنان بیشتر از مردان به وسواس شستن مبتلا هستند ،در عوض مردان بیشتر وسواس مربوط به شماره ها،وسواس جنسی ویا وسواس عملی مربوط به کند بودن وآهسته بودن را دارا هستند.زنان مخصوصاًدر دوران حاملگی ویا دوران بعد از زایمان ،در معرض خطر ابتلا به وسواس قرار دارند،چرا که احتمالاًمیزان مسئولیت آنها افزایش می یابد.در کودکان پسر میزان وسواس حتماًدو برابر دختران می باشد.



سن شروع اختلال وسواس فکری- عملی


افراد مختلف در سنین مختلفی مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی می شوند.گروهی هستند که اختلال وسواس فکری-عملی را از همان سنین اولیه یعنی شش سالگی آغاز می کنند .گروه دیگری از افراد هستند که اختلال وسواس فکری- عملی را از دوره نوجوانی آغاز می کنند.ولی به هر حال به طور متوسط سن ابتلا به وسواس ،اوائل دهه بیست سالگی است.البته در مردان تا حدودی زودتر ،یعنی در اواخر دوره ده سالگی است.وزنان تا حدودی دیرتر ،یعنی در اواسط دهه بیست سالگی به آن مبتلا می شوند .به عبارت دیگر می توان گفت که ممکن است فرد در همان دوران کودکی ،یعنی از سه سالگی ویا در دوران پیری به آن مبتلا شود.





تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی

1-اهمیت فوق العاده افکار
حالت احساس مسئولیت زیاد وشدید منجر به وجود آمدن افکار خودکار وباورهایی می شود که بر اساس آن فرد می پندارد که افکارش بی اندازه مهم هستند. در واقع بسیاری از مردم که مبتلا به وسواس هستند ،معتقدند که صرف وجود داشتن یک نوع فکر می تواند موجب بروز عمل بدی شود ویا داشتن چنین افکاری بسیاروقیح وزشت می باشد.


2-خطر بیش از اندازه بزرگ جلوه کردن
یکی دیگر از جنبه های معنی دادن به وسواس خود این است که میزان تهدیدی که از طرف وسواس خود احساس می کنید را بیش از اندازه بزرگ جلوه دهید ودر نتیجه توان وقدرت سازگاری خود را کمتر فرض کرده ودر جستجوی کمک نباشید .بنابراین ،اگر شما ترس از ابتلا به بیماری ایدز (
HIV) را داشته باشید، هر کجا لکه قرمز رنگی را ببینید با تصور اینکه آن لکه خون آلوده به HIV می باشد ،این امر در شما پدیدار می شود که شما هیچ وقت قادر نیستید خود را از این جریان محافظت کنید.

3-ناتوانی در تحمل عدم قطعیت
بسیار از افراد مبتلا به وسواس معتقد هستند که آنها نیاز دارند با قطعیت کامل بدانند که چیز بدی اتفاق نخواهد افتاد. بعضی دیگر هم معتقدند که آنها قادر به سازگاری با تغییرات غیر قابل پیش بینی نیستند ، وآنها دوست دارند که گفته شود، به طور یقین تغییرات بدی روی نخواهد داد .افرادی که مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی هستند ،معتقدند که اگر آنها کوشش زیادی به خرج بدهند واعمال خاصی را با روش معینی اجرا کنند ،می توانند به قطعیت کامل برسند .در واقع این نوع طرز تلقی ها جزءسیاست وبینش آنها می باشد. ولی واقعیت این است که کوشش زیاد برای حصول اطمینان ، باعث افزایش شک،وتردید بوده ودر نتیجه فرد بیش از پیش دچار عدم قطعیت خواهد شد.
 
4-کمال گرایی
بعضی از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی معتقدند که بهترین راه حل برای انجام دادن کارها وامور،این است که
آنها را به طور کامل وبدون عیب ونقص انجام داد وانجام دادن کارها لازم وضروری است. این افراد معتقدند که شکست در قسمتی از امور به معنی شکست کامل در آن امور می باشد .این نوع باورها باعث می شوند که رفتار فرد تحت تاثیر قرار گرفته وتغییر کنند واو تبدیل به فردی غیر فعال وغیر خلاق شود. به عنوان مثال ،صرف کردن ساعتهای متمادی برای اصلاح کردن یک امر که فرد می داند درست است ولی فکر می کند که به اندازه کافی خوب نیست باعث از دست دادن هدف واقعی ونهایی می شود کمال گرایی ویژگی بسیار رایج اختلال وسواس فکری-عملی می باشد وکسانی که مبتلا به وسواس هستند علاقمندند که همه چیز را در کنترل خود داشته باشند.
5-احتکار وجمع آوری وسایل
اولین ویژگی احتکار این است وابستگی عاطفی شدیدی به مالکیت دارد .در واقع می توان گفت افرادی که وسواس احتکار دارند در واقع می خواهند با مالک بودن به آنها هویت خود را آشکار سازند . وقتی فردی مبتلا به وسواس احتکار است ،می تواند مالکیت خود را به چیزهای دیگری گسترش دهد که بخواهد از طریق آنها هویت خود را آشکار سازد.بنابراین چنین فردی وقتی مالکیت خود را نسبت به چیزها از دست می دهد در واقع احساس می کند که قسمتی از خودش را از دست داده است. فردی که مبتلا به وسواس احتکار است دوست دارد همه را در کنار وهمراه خود داشته باشد وبا انجام دادن چنین کاری فکر می کند که از بروز اضطراب ونگرانی جلوگیری می کند ویژگی دیگر وسواس احتکار ،آشفتگی ودر هم ریختگی است.برای اینکه فرد همه چیز را در اطراف. خود قرار می دهد وفضایی برای سازندگی عادی باقی نمی گذارد.
 
6-توجه
Attention
اگر فرد مبتلا به وسواس است، احتمالاًبه موقعیت هایی که فکر می کند خطرناک هستند توجه بیشتری نشان می دهد.در واقع می توان گفت که این امر همانا بزرگ کردن موقعیتهاست.در واقع این امر همان حلقه معیوب می باشد،بدین معنی که هر چقدر به افکار مزاحم خود توجه نشان دهید به همان اندازه بیشتر از وجود آنها آگاهی پیدا کرده وآنها را بزرگتر وموثرتر خواهید یافت وبه همین ترتیب تاثیرشان بیشتر خواهد شد.

7-تفسیر اطلاعات مبهم
فردی که مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی باشد بیشتر از افراد عادی ،اطلاعات مبهم را به طور خطرناک تفسیرمی کند،به عنوان مثال اگر شما نسبت به بیماری ایدز وسواس داشته باشید ،وقتی لکه قرمز رنگی را در پیاده رو ببینید ،احتمالاًبیشتر از افراد دیگر آن را به عنوان لکه خون تصور خواهید کرد.در نتیجه بیش از دیگران آنر ا آلوده دانسته وخطرناک خواهید خواند.باید خاطر نشان سازیم که تفسیر اطلاعات مبهم از ویژگی های منحصر به فرد وسواس نیست ،بلکه در تمام بیماریهای اضطراب نیز دیده می شود .
8-اضطراب
افرادمختلف به روشهای گوناگون در مورد اضطراب فکر می کنند وآنرا بیش از اندازه خطرناک می پندارند .ما در اینجا به سه نوع روش اشاره می کنیم :
الف- بسیار بد جلوه دادن ب- مصیبت بار خواندن ج- عدم تحمل شکست وناکامی.
الف
بسیار بد جلوه دادن:
 مشکل اساسی وعمده در اینجا این است که فرد در برخورد با اضطراب آنرا در بالاترین وبدترین حد خود دانسته واز این طریق باعث می شود که اضطراب بیش از پیش خطرناک وتهدید کننده باشد ونتیجه این امر باعث اضطراب بیشتر خواهد شد .
ب- مصیبت بار خواندن:
احساس مصیبت بار خواندن رویدادها از ویژگی های بسیار شایع در اختلال وسواس فکری-عملی می باشد.این امر به این معنی است که فرد فکر می کند دیوانه وخارج از کنترل می شودواین امر تا ابد ادامه خوهد داشت.بعضی ازبیماران تصورات اینچنینی دارند:«من مبتلا به ایدز خواهم شد وآن را به فرزندانم انتقال خواهم داد .»
ج- عدم تحمل شکست وناکامی
  یکی دیگر از روشهای احساس ناراحتی وپریشانی از وضعیتهای اضطرابی ،عدم تحمل شکست وناکامی می باشد. این امر بدین معنی است که فرد احساس می کند موقعیتهای اضطراب آور غیر قابل تحمل می باشند .همین امر به نوبه خود باعث افزایش اضطراب وپریشانی خواهد شد. در چنین موقعیتی فرد برای فرار از اضطراب ،به روشهایی چون اجتناب کردن وجستجوی راه حل های فرار از موقعیت مبادرت می ورزد که خود این جریان غرق شدن بیشتر در باتلاق اختلال وسواس فکری-عملی می باشد. 



علل اختلال وسواس فکری-عملی

  بدلیل اینکه انواع مختلفی از آن وجود دارد بسیار مشکل می باشد.به عنوان مثال ،عواملی که باعث به وجود آمدن علایم ونشانه های جمع آوری اشیا در فرد می شوند با عواملی که ترس از آلودگی را به وجود می آورند متفاوت هستند.
وسواس همانند سایر بیماریهای روانی نتیجه ترکیب عوامل مختلف زیستی ،روانی واجتماعی می باشد.
با این حال ،افراد مختلف با علائم ونشانه های متفاوت می توانند ترکیب گوناگونی از عوامل را داشته باشندوهمین امر ،شناخت ومشخص کردن علت بیماری را بسیار پیچیده می کند.

مدل ژنتیکی

تحقیقات نشان داده اند که پنج در صد افراد بسیار نزدیک به فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی در مراحلی از زندگی دارای علائم ونشانه های وسواس بوده اند. در واقع می توان گفت که علایم ونشانه های وسواسهای فکری عملی (نه بیماری وسواس فکری- عملی ). تنها در ده تا پانزده در صد افراد بسیار نزدیک فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی دیده می شود. بنابراین می توانیم بگوییم که در این زمینه عوامل ژنتیکی بیش از عوامل اجتماعی دخالت دارند. حتی اگر افرادی به طور ژنتیکی مستعد مبتلا شدن به اختلال وسواس فکری-عملی باشند ،باید این استعداد به وسیله عوامل اجتماعی جرقه زده باشد واگر شرایط زندگی اجتماعی خوب باشد ممکن است فرد هرگز به وسواس مبتلا نشود.

 

 

 

نظریه یادگیری و مدلهای شرطی سازی

 نظریه های یادگیری زیادی وجود داردکه  برخی از آنها برای تبیین اختلال وسواسی فکری عملی استفاده شده است.،اما به نظر می رسد که نظریه یادگیری دو عاملی بیش از همه مورد استفاده بوده است .در این نظریه فرض بر آن است که افکار وسواسی به این دلیل ایجاد اضطراب می کنند که در تجربه فرد آن افکار با محرکهای اضطراب بر انگیز غیر شرطی همراه بوده اند .لذا افکار وسواسی ایجاد اضطراب شرطی می کنند ،که کاهش آن برای فرد تقویت کننده است .اعمال وسواسی به این دلیل ایجاد ونگهداری می شوند که موجب کاهش اضطراب می شوند .این اعمال وسواسی از طریق زنجیره ای کردن پاسخ ،ساخت می یابند.بنابراین عامل اول شرطی سازی کلاسیک پاسخ اضطرابی است،وعامل دوم شرطی سازی ابزاری رفتار وسواسی است که از طریق کاهش اضطراب تقویت می شود (یعنی تقویت منفی )

 

 

 

رویکردهای درمان فردی

 

درمان روان پویشی وسواس فکری-عملی

 شاید کاملترین توضیح از یک رویکرد روان پویشی معاصر برای اختلال وسواس فکری-عملی، بررسی الگوهای معاصر و نیز ریشه تعارضها،و ایجاد رابطه درمانی خودمانی در ملاقاتهای خانوادگی،جلسات خانوادگی،و مشاهده بازی و غیره و بیان و درک احساسات را توصیه می کند.

درمان رفتاری

درمان رفتاری معمولاً از دو مدل خاص اختلال وسواس فکری-عملی مشتق می شود.نخست،نظراتی که رفتارهای وسواس فکری-عملی را از دید مدل کاهش کشش مینگرند،که درآن افکار وسواسی و رفتار تشریفاتی،اضطراب را کاهش می دهند.درمانهای بوجود آمده از این مدل بر کاهش شناختها وتشریفات مزاحم ازطریق کاهش برانگیختگی در مقابل موقعیتهایی که اضطراب ایجاد میکنند تاکید دارند.دوم،مدل شرطی سازی کنشگر که اصلاح پیامدهای افکار و رفتاروسواسی را مهم می داند.نمونه های تنبیه و خاموشی از این مدل بدست می آیند.تکنیکهایی که منعکس کننده مدل کاهش اضطراب هستند،شامل حساسیت زدایی منظم،انواع سرمشق دهی،و مواجهه و پیشگیری از پاسخ می شوند.ارائه موقعیتها ممکن است واقعی یا خیالی باشد.تکنیکهای سرمشق دهی،که از نظر روش کار شبیه نمونه های مواجهه هستند نیز در اختلال وسواس فکری عملی،توجه تجربی را به خود جلب کرده اند.از دو نوع تکنیک سرمشق دهی استفاده شده است:سرمشق دهی مشارکتی و منفعل.سرمشق دهی مشارکتی بیشترین استفاده را داشته است.همجون حساسیت زدایی منظم،این رویکرد دربرگیرنده سلسله مراتبی از محرکهاست که ایجاد می کنند.درمانگر عمل مواجهه را با ماده ای که در پایین ترین سطح سلسله مراتب است تا بالاترین سطح سلسله مراتب است را در حضور بیمار انجام می دهد.سپس بیمار با موقعیت مواجه می شود و با آن تماس برقرار می کندتا اینکه قادر شود مراحل کامل آنرا بطور متوالی و بدون کسب کمک از دروانگر انجام دهد.در سرمشق دهی منفعل بیمار درمانگر را مشاهده می کند که با محرکهای رتبه بندی شده مواجه می شود،اما بیمار با محرکها تماس برقرار نمی کند.در هردو تکنیک از روش جلوگیری از پاسخ استفاده می شود. 

 

روشهای درمانی اختلال وسواس

 

روشهای درمانی گوناگونی تاکنون برای اصلاح علایم اختلال وسواس به کار رفته است . بخش مهمی از این روشها،درمانهای دارویی می باشد .درمان دارویی را برخی از متخصصان به عنوان انتخاب اول برای درمان اختلال وسواس فکری عملی به کار می برند . برخی دیگر درمان دارویی را به عنوان مکمل روان درمانی بینش گرا یا رفتار درمانی به کار می برندیا برای بیمارانی تجویز می کنند که برای آنها روان درمانی و رفتار درمانی ، به تنهایی ، بی اثر بوده است . کلومیپرامین داروی استاندارد برای استفاده در درمان اختلال وسواس فکری عملی شناخته شده است .

 

روان درمانی حمایتی بدون تردید جای خود را دارد ،به خصوص برای گروه بیماران وسواسی ،که بر خلاف علایم خفیف یا شدید خود ، قادر به کار وتطابق اجتماعی هستند . تماس منظم و مستمر با یک متخصص علاقه مند،دلسوز و تشویق کننده ،ممکن است به بیمار کمک کند تا با اتکای او به عملکرد عادی خود ادامه دهد، در حالی که بدون چنین کمکی مغلوب علایم خود خواهد گردید.در مواردی که آداب وسواسی و اضطراب به سطح غیر قابل تحمل می رسد ،باید بیمار را بستری نمود تا محیط بیمارستان ودوری از استرس علایم بیماری را به سطح قابل تحمل کاهش دهد . نباید فراموش کرد که خانواده بیمار نیز غالباً تحت تاثیر رفتار بیمار به مرز درماندگی رسیده است . هرگونه تلاش روان درمانی باید شامل توجه به اعضای خانواده بیمار نیز از طریق تقویت روحی ،اطمینان بخشی ،توضیح دادن و اندرز در مورد مدارا با بیمار بوده باشد . بسیاری از متخصصان رفتار درمانی را درمان ا نتخابی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی می دانند . رفتار درمانی ممکن است هم به طور سرپایی و هم به صورت بستری انجام گیرد . رفتار درمانی در 60 الی 75 درصد بیماران موثر است .حساسیت زدایی ،بازداری فکر ،غرقه سازی تجسمی و شرطی سازی آزارنده نیز در درمان بیماران به کار رفته است . تعهد بیمار حائز اهمیت است . بعضی از متخصصان رفتار درمانی ،از روش ممانعت از ابراز پاسخ استفاده می کنند که در آن گاهی به زور از انجام عمل وسواسی جلوگیری می شود.

پدید آیی و بسط تکنیکهای شناختی و کاربرد سودمند آن در بسیاری از اختلالات خلقی و اضطرابی ،به لحاظ به کارگیری این روشها در درمان اختلال وسواس موجب علاقه محققان متعدد شده است . تاکنون چندین مطالعه اثر بخشی این روشها را به اثبات رسانیده است .

 

شیوه های روان درمانی خانواده غالباً بر حمایت خانواده ،کمک به کاهش نا هماهنگی زناشویی ،که از اختلال وسواس ناشی شده است و ساختن اتحاد درمانی با اعضای سالم خانواده تاکید داشته اند .

به تازگی چند مطالعه اثر بخشی به تنهایی ودر ترکیب با سایر روشهای درمانی را برای بیماران وسواسی به خصوص مبتلایان وسواس همراه با افسردگی آندوژن ،به اثبات رسانده اند .

سرانجام برای بیماران شدید که به هیچ روش درمانی واکنش مثبت نشان نداده اند ،لوکاتومی بایمدیال که ضایعاتی در الیاف تالاموسی پیشانی ایجاد می کند موثر گزارش شده است.

 

 

مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب

تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:

فرزاد سلحشور 0616-638-0922

مرکز مشاوره تلفنی

https://t.me/entekhab123