قدم برای رهایی کودک از ترس
بزرگترین
اشتباهی که والدین مرتکب میشوند، نامحترم دانستن ترس کودک از تاریکی و
مسخره کردن اوست. ترس بچهها از تاریکی، نشانه خلاقیت و هوش آنهاست.
شهرزاد: «یکی
توی کمدم قایم شده، چشماش توی تاریکی برق میزد!»، «اجازه بده امشب توی
اتاق شما بخوابم»، «میشه پیشم بمونی تا خوابم ببره؟» و... همه والدین، در
دوران خردسالی فرزندشان، با چنین جملاتی مواجه میشوند. گاهی قضیه، به
هیولای زیر تخت مربوط است و گاهی هم غول پشت پنجره. من و شما میدانیم که
در تاریکی هیچ خبری نیست و خانه، در سیاهی شب، به اندازه روشنایی روز، در
امان و امان است، ولی یک کودک دو، سه ساله که ترسیده، میتواند اینقدر
منطقی باشد؟ به نظر شما، بهترین راه برخورد با ترس از تاریکی در بچهها
چیست؟
قدم اول: به ترس کودک احترام بگذارید
بزرگترین اشتباهی که والدین مرتکب میشوند، نامحترم دانستن ترس کودک از تاریکی و مسخره کردن اوست. ترس بچهها از تاریکی، نشانه خلاقیت و هوش آنهاست. وقتی شما، او را مسخره میکنید یا با الفاظی مانند ترسو و بیعرضه خطابش میکنید، نهتنها ترسش را از بین نمیبرید، بلکه باعث میشوید خجالت بکشد و احساس گناه کند.
قدم دوم: آرام بمانید و آرامش کنید
وقتی بچهها ترسیدهاند، به همدردی شما نیاز دارند. پس، حتی اگر از ناراحتی فرزندتان معذب شدهاید، سعی کنید با چهره و صدایی آرام صحبت کنید. لازم نیست در همان لحظه، درباره اینکه «تاریکی اصلا ترس نداره» یا «هیولا و غول مال قصههاست» با او حرف بزنید. این کار را به روز موکول کنید و بهجای آن، از فرزندتان بخواهید درباره چیزی که باعث ترسش شده صحبت کند.
قدم سوم: با ترس بچهها بازی نکنید
شاید بردن کودک به تختخواب نرم و گرم خودتان، راحتترین راهی باشد که ساعت دو بعد از نیمه شب، به ذهنتان میرسد، ولی این کار، انتخاب درستی نیست. برای دادن توانایی مقابله با ترس به دختر یا پسر کوچولوی وحشتزدهتان، چند دقیقه از خواب نازتان بزنید، کنارش بمانید و دستش را بگیرید. حتی میتوانید از او سوال کنید که دوست دارد هر چند دقیقه یک بار به اتاقش سربزنید. ممکن است بگوید هر پنج دقیقه یک بار. سخت است، اما ارزشش را دارد.
برای اینکه فرزندتان آرام شود، لازم نیست در اتاقش راه بیفتید و زیر تخت، پشت پنجره یا هر جای دیگری را کنترل کنید و بگویید «اینجا هیچ غولی نیست!» یا «اگه پسر خوبی باشی، آقا غوله سراغت نمیاد.» این کار، رسمیت بخشیدن به چیزی است که کودک را در تاریکی ترسانده. بهجای این کارها، میتوانید به او بگویید: «بیا زیر تخت رو یه نگاهی بنداز. اینجا فقط اسباببازیها و کفشای خودته».
چرا بچهها از تاریکی میترسند؟
۱) تلویزیون: تصویر و صدای تلویزیون، باعث تحریک بیش از حد مغز کودکان- بهخصوص قبل از چهار سالگی- میشود.
۲) داستانهای قبل از خواب: داستانهای ترسناک و پر از موجودات خیالی که والدین، قبل از خواب برای کودک تعریف میکنند، دلیل دیگر ترس کودکان است.
۳) والدین: عجیب است، اما والدین با گفتن جملاتی مانند «اگه اتاقت رو مرتب نکنی، شب، آقاغوله میاد میبردت»، باعث ترس کودک از تاریکی میشوند.
تاریکی با جیغ بنفش
پیش از هر کاری، یک بار، بخش اول کارتون شرکت هیولاها را ببینید؛ جایی که هیولاها باید برای تامین انرژی شهرشان، از بچهها، جیغهای بنفشتری میگرفتند. بله؛ همانجا که یک هیولای پشمالو، نیمهشب، از توی کمد تاریک میپرد وسط اتاق خواب یک بچه گوگوری مگوری و او، از تهتههای دلش جیغ میکشید و زبان کوچکش، ته حلقش، لقلق میخورد و اینطوری، یک کپسول انرژی برای شهر پر میشد؛ حالا، این شمایید که با ترساندن یک بچه، حس شرارت خودتان را ارضا میکنید.
تاریکی، بهترین فرصت است؛ فرصتش فراهم است تا حس توهم بچه را قدری قلقلک بدهید که «ای وای، توی شیشه پنجره، عکسی افتاده. یعنی کی میتونه باشه؟»
کافی است همین موقع، پارچه یا هر چیز نرمی را روی پوست بچه حرکت دهید و اصلا به روی خودتان نیاورید. تکرار این حرکت، حس یک ترس تکرارشونده را در ذهن بچه، ماندگار میکند. اگر سوسکی، چیزی هم همین موقع، از اطراف شما رد شود که عالی میشود.
در همین لحظهها، یک جمله زیبا که البته گفتن آن، ظرافتهای خاص خودش را دارد، هیجان را به اوج میرساند؛ جملهای مثل «پخّ»!
برای تکمیل کاشتههایتان، کافی است یکی از آن زیرزمینهای تاریخی- نیاز نیست راه دوری بروید. معمولا زیرزمین و پارکینگهای تاریک هم این ویژگی را دارند- را انتخاب کنید؛ چون تاریکیهای همراه با پله و فرود، نقش مخوفی دارند.
بله؛ بله؛ این شمایید که دارید ترس بچه را از تاریکی، زیاد میکنید. خود شمایید که میتوانید یک ترس مهیب را بکارید تا بعدتر، کپسول کپسول، خباثت پر کنید.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.