قطع رابطه ؟؟
ما گاهی رابطه ای را قطع می کنیم
برای آنکه از پایان یافتن آن نگرانیم.
« قطع رابطه » غالباً ترفندی است
برای بازگرداندن دیگری
نوعی فشار ناشی از خلاء است.
یعنی فرد احساس می کند که
فاصله میان او و محبوبش دهان گشوده است
و مهار رابطه از دستش می گریزد
از این رو یکباره فضای رابطه را
از حضور خود خالی می کند
تا فشار خلاء ناشی از غیبت اش محبوب را به سوی او بمکد.
« قطع رابطه » نوعی عشق ورزی خشونت بار است:
نوعی زورآزمایی پنهان است
برای آنکه محبوب را به تسلیم واداریم، یا از او امتیاز بگیریم.
اما « پایان رابطه » از جنس دیگری است.
گاهی افراد رفته رفته درمی یابند که
گره های میان شان گشودنی نیست.
گویی بقای رابطه در گرو فنای آنها شده است
انگار که باید خود را ورای توان شان چندان بکشند یا مچاله کنند
تا در قالب ناساز آن رابطه بگنجند.
کشف این امتناع رابطه را به پایان می رساند.
رابطه را اما می توان با ملاطفت به پایان برد:
می توانیم در فضای همدلانه گفت و گو به هم مجال دهیم که
امتناع رابطه را با هم ببینم، و با هم دریابیم که راه به پایان رسیده است.
یعنی به جای آنکه توفان غیبت محبوب ریشه کن مان کند
بر شاخسار چندان برسیم که به نسیمی رها شویم.
خلاصه آنکه
به نظرم « قطع رابطه » همیشه به معنای « پایان رابطه » نیست
بلکه غالباً ترفندی (خشونت آمیز) است برای حفظ رابطه
مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب
تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:
0616-638-0922 فرزاد سلحشور
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.