مدیریت در ازدواج
تقریباً همه ما از تکتک لحظاتمان انتظار نتیجه داریم. مثلاً وقتی سوئیچ را در ماشین میچرخانید، انتظار دارید ماشین روشن شود. و وقتی این اتفاقها نمیافتد، فوراً دچار ناامیدی میشویم. این درمورد روابطمان هم صدق میکند. برای خیلی از ما انتظاراتمان از نامزد یا همسرمان متفاوت است. درواقع، این تفاوتها اینقدر مهم میشوند که اگر برآورده نشوند، موجب پایان یافتن آن رابطه یا ازدواج میشود.
ازدواج ناموفق هزار و یک دلیل دارد که شاید پشت همه آنها، یک عامل مشترک وجود داشته باشد. مدیریت بد ازدواج! شاید برای خیلی از افراد، ازدواج شانسی باشد که پیش می آید و قدم به قدم آنها را به خوشبختی یا بدبختی نزدیک تر می کند. اما حقیقت این است که ما در تمام مراحل ازدواج، انتخاب می کنیم و درست به همین دلیل مدیریت این انتخاب ها اهمیت دارد.
کسانی که دوران نامزدی را فرصتی برای تفریح و خوشگذرانی می دانند و کسانی که در مواجهه با مشکلات ازدواج واکنشی مثل سازش، انکار و بی توجهی نشان می دهند، همان کسانی هستند که مقوله مدیریت در ازدواج را جدی نمی گیرند. از نظر آنها کسب یک شناخت کلی در مرحله خواستگاری یا نامزدی کافیست و بقیه شناخت را به زندگی مشترک موکول می کنند.
وقتی ما بدانیم در دوره نامزدی و ازدواج مان باید چه کارهایی را انجام دهیم، چه می خواهیم و قرار است به چه هدفی دست پیدا کنیم، می توانیم بقیه مسیر را برنامه ریزی کنیم.
ازدواج
مثلا کسی که فکر می کند در دوران نامزدی باید طرف مقابل را بشناسد و در صورت نیاز نامزدی خود را با او بهم بزند، در هر مرحله از نامزدی با حواس جمع و چشمان باز طرف مقابل را غربال می کند.
اما در مقابل، کسی که فکر می کند دوران نامزدی مقدمه ازدواج است و بی برو برگرد باید با کسی که نامزد شده، زندگی کند، بیشتر از آنکه در پی شناخت نقاط ضعف و قوت طرف مقابلش باشد، سعی می کند با او به تفاهم برسد و تمام تمرکز خود را بر سازش با این فرد می گذارد ولو این که این تفاهم و سازش به قیمت نادیده گرفتن خواسته های خود یا چشم پوشی از نقاط ضعف طرف مقابل تمام شود.
بنابراین قدم اول شناخت است. در مرحله بعد، شما باید بدانید که از ازدواج تان چه انتظاری دارید. دنبال سر و سامان گرفتن هستید؟ پی یک همراه می گردید؟ دنبال آزادی های یک شخص متاهل هستید یا صرفا چون همه باید یک روزی ازدواج کنند، ازدواج می کنید؟
تعیین این هدف به شما کمک می کند تا قدم های بعدی تان را بشناسید. این قدم ها شامل تحلیل رفتار طرف مقابل، تعیین شرط و شروط ازدواج و حتی تعیین شرایط کلی زندگی آینده شما می شود. مثلا اگر شما قصد داشته باشید که با ازدواج از تنهایی در آیید، قطعا نیازمند کسی هستید که وقت زیادی را با شما صرف کند. اما اگر هدفتان از ازدواج پیدا کردن کسی است که شریک کارتان باشد و بتواند در رسیدن شما به درجات موفقیت همراهی تان کند، انتخاب کسی با موقعیت شغلی شما اولویت پیدا می کند.
شناخت طرف مقابل بدون شناخت خودتان، صرفا اطلاعات پراکنده و ناکارآمدی به شما می دهد که نمی توانید آنها را تحلیل کنید
خودشناسی
بنابراین اینجا یک مرحله دیگر به چشم می آید و آن شناخت خودتان است. شما تا زمانی که خودتان را نشناسید، ندانید چه علایقی دارید، در زندگی مشترک چه چیزی برایتان اهمیت دارد و حد و مرزهای زندگی تان چیست، نمی توانید شناخت منسجم و هدفمندی از طرف مقابلتان کسب کنید.
به عبارت دیگر شناخت طرف مقابل بدون شناخت خودتان، صرفا اطلاعات پراکنده و ناکارآمدی به شما می دهد که نمی توانید آنها را تحلیل کنید. شما متوجه می شوید همسرتان آدم جدی، با پشتکاری است که گاهی دروغ می گوید، سعی می کند فرایض دینی اش را به طور کامل انجام دهد، اهل حساب و کتاب، شاد و پرانرژی است، کمی زود عصبانی می شود و... اما نمی دانید این خصوصیات به کار زندگی شما می آید یا نه. یا از کدام یک از نقاط ضعف می توان چشم پوشی کرد و به کدام نقطه قوت امتیاز بیشتری داد.
پس برای مدیریت ازدواج باید:
1- خودتان را بشناسید.
2- هدفتان را از ازدواج مشخص کنید و بدانید چه خط قرمزهایی دارید.
3- بدانید در نامزدی دنبال چه هستید.
و در نهایت با توجه به تمام این موارد و کمک گرفتن از مشاوران با تجربه یا افراد قابل اعتماد، تصمیم بگیرید.
جهت رزرو مشاوره تلفنی با این شماره تماس بگیرید 09374071940 |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.