یک گره کور زناشویی

 روابط زناشویی, آموزش روابط جنسی, گره کور زناشویی

 

زنان و مردان سبکهای گفتاری کاملا متفاوتی را بروز می دهند به عنوان مثال، زنان به طور کلی توجه زیادی به جنبه های ارتباطی صحبت شان دارند در حالی که مردان بیشتر به محتوای صحبت شان توجه می کنند. یکی از تفاوت عمده که در این میان خود را به وضوح نشان می دهد این است که مردان گاهی اوقات به جای... .

صحبت کردن با همسر

همانطور که اکنون کاملا مشهور شده و در بسیاری از متون روانشناسی مربوط به تفاوتهای زنان و مردان می خوانیم، زنان و مردان سبکهای گفتاری کاملا متفاوتی را بروز می دهند به عنوان مثال، زنان به طور کلی توجه زیادی به جنبه های ارتباطی صحبت شان دارند در حالی که مردان بیشتر به محتوای صحبت شان توجه می کنند. یکی از تفاوت عمده که در این میان خود را به وضوح نشان می دهد این است که مردان گاهی اوقات به جای صحبت کردن و برقراری رابطه، تمایل به سخنرانی کردن دارند و این کار اغلب و به طور متناوب با زنان(یعنی همسرشان) انجام می دهند تا مردان. این الگو به منزله یک خاموش کننده ارتباط میان زنان و مردان است زیرا زن، در چنین شرایطی با کسی که همه چیز را می داند مواجه می شود و به وضوح سخنرانی فرصت صحبت کردن زن را از بین می برد و باید تنها شنونده محض باشند. اتخاذ این الگوی رفتاری خصوصا در زندگی زناشویی می تواند بسیار مضر باشد چرا که به منزله گرهی کور در ارتباط زوجین با یکدیگر است و فرصت یک گفتگوی دو طرفه را از هر دو نفر می گیرد. اما چرا مردان چنین الگوی ارتباطی دارند؟

بسیاری از مردان در بیان علت رفتار خود عنوان می کنند که این احساس را دارند که اطلاعات و آگاهی های مفیدی درباره موضوعات مختلف دارند(که البته این ادعا بسیار به واقعیت نزدیک است). آنها فکر می کنند که از طریق ایجاد روشنگری در افکار دیگران به نوعی مشغول خدمت رسانی هستند. همچنین در اکثر مواقع این گونه نمایش آگاهی و دانش، برای آنها نشان دهنده مطلع بودن، در جریان بودن و داشتن اطلاعات عمومی بالا و نشان از هوش و ذکاوت است. در دنیای رقابتی که بیشتر افراد خواهان کسب قدرت هستند، این اقدام نیز خود نوعی قدرت نمایی است حتی برای یک زمان کوتاه.

همچنین مردان تمایل دارند که" حلال مشکلات" باشند. برای مثال امکان دارد یک زن درباره محل کارش بحثی را شروع می کند و بلافاصله شوهرش شروع به ادامه راه می کند. هر چند همسرش اصلا چنین خواسته ای نداشته است و فقط می خواسته که مشکل را مطرح کند یا تنها قصد داشته حرفش شنیده شود و یا شاید دنبال کمی همدردی می گشته و هرگز خواهان حل مشکل نبوده، اما مرد این فرصت را از وی گرفته و شتابزده در صدد حل مشکل کاری همسرش برآمده است.

نمونه هایی از الگوی کلامی مردان

گاهی اوقات شما(مرد) نزد پزشک خانوادگی خود می روید. در ابتدای این دیدار موضوعی مثل سن و سال و سلامتی مطرح می شود. در این لحظه احتمالا دکتر وارد سخنرانی می شود و ده دقیقه ای درباره این مشکل که افراد بالغ به دلیل مشغله کاری زیاد فاقد سرگرمی و تفریح لازم هستند حرف می زند. در یک مکث کوتاهی که میان صحبتهایش پیش می آید شما می گویید که اتفاقا تاکنون درباره این موضوع سخنرانی های متعددی داشته اید اما او اصلا به حرفهای شما گوش نمی دهد و دوباره شروع به به مطرح کردن بحثهایی می کند که به نظر شما بسیار سطحی است.

زوجین باید سعی کنند در ارتباطاتی که با هم دارند از سیستم گفتگوی مشارکتی و تعاملی بهره ببرند نه اینکه یکی از زوجین نقش متکلم وحده را ایفا نماید

در ملاقات دوم او احتمالا همچنان پرحرفی خودش را دارد و درباره موضوعاتی چون جامعه، غذاهای فست فود و .. به سخنرانی برای شما می پردازد و به نظر می رسد که خروج از سخنرانی این آقای دکتر ممکن نیست.

بسیاری از مردان این چنین ویژگی و تمایلی دارند. حتی گاهی اوقات اساتید دانشگاه و مدرسان نیز گرفتار این قضیه شده و تصور می کنند که کار آنها ارایه ایده های خود به دانشجویان از طریق "انتقال مستقیم" یا "آموختن گفته های" خود است در حالی که اکنون مشخص شده که فراگیری بهتر در کلاس هایی است که مدرس کمتر حرف بزند و سعی کند با طرح یک سری سوالات در کلاس، دانشجویان را نیز درگیر با درس کند یا به اصطلاح از سیستم"یادگیری مشارکتی" استفاده کند. از این طریق نه تنها دانشجویان با محتوای درس(واقعیات، نظرات و تئوری ها) آشنا می شوند بلکه یاد میگیرند چگونه فکر کنند و یا با دیگران بحث و تبادل نظر نمایند.

همین مقوله در ارتباط زناشویی و رابطه زوجین با یکدیگر هم صدق می کند و زوجین باید سعی کنند که در ارتباطاتی که با هم دارند از سیستم گفتگوی مشارکتی و تعاملی بهره ببرند نه اینکه یکی از زوجین که عمدتا مرد است نقش متکلم وحده را ایفا نماید. اتخاذ این روش گفتگو به زوجین این فرصت را می دهد که بیشتر وارد دنیای ناشناخته یکدیگر شده و یکدیگر را بهتر بشناسند.

"با کسی حرف زدن" یا "درباره چیزی حرف زدن"

صحبت کردن با همسر

تعداد اندکی از ما دوست داریم که درباره چیزی حرف بزنیم؛ ما ترجیح می دهیم که با کسی دیگر حرف بزنیم.

گفتگو یک تلاش و کوشش متقابل است در حالی که الگوی کلامی مردان که مبتنی بر سخنرانی است به این تقابل ختم می شود. در عوض به شنونده این طور القا می شود که تحت مدیریت و طرح ریزی قبلی قرار گرفته و انگار رییس وی با او حرف میزند.

مردانی که این مقاله را می خوانند لازم است به بررسی این مطلب بپردازند که آیا آنها نیز این عادت را دارند اگر این طور است به تدریج این تمایل خود را متعادل تر کنید زیرا ارتباطات اجتماعی شما را به شدت بهبود می بخشد.

اما زنان، شما نیز می توانید بیشتر در بحث درگیر شوید و با مطرح کردن پرسش هایی، ارایه جمع بندی و یا گفتن"خب الا اجازه بده من هم نظرم را بگم" سخنرانی را قطع کنید. اگر ساکت بمانید ممکن است شوهرتان سکوت شما را به اشتباه نشانه تایید بداند در این صورت مجبورید به جای گفتگو کردن با کسی تنها مورد خطاب او قرار گیرید و شنونده محض باشید.

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

چرا کاهش میل جنسی؟
نکته: میل جنسی(libido) بطور چشمگیری در افراد مختلف مـتـفاوت میـباشد، حتـی در یک فرد بسته به شرایط درونی و بیرونی، میل جنسی متغیر میباشد.

نکته: کـاهـش میـل جنـسی در زنان امری بسیار شایع و در مـردان امری نادر اسـت. (حـتـی غـالب مـردانی کــه از اختلال نعوظ رنج میبرند نیز میل جنسی خود را از دست نمیدهند.)

نکته:هورمون جنسی مردانه ی تستوسترون نقش فراوانی بروی میل جنسی در هر دو جنس مرد و زن ایفا میکند.

نکته: برخلاف تصور عام پس از یائسگی احتمال افزایش میل جنسی در زنان بیشتر است تا کاهش میل جنسی.

علل کاهش میل جنسی در مردان:

علل جسمی:

1-اعتیاد به الکل و یا مواد مخدر

2-کم خونی (نادر)

3-افزایش ترشح هورمون پرولاکتین از غده هیپوفیز.

4-چاقی (علت شایع)

5-مصرف برخی داروها (بویژه داروهای درمان مشکلات پروستات)

6-کاهش هورمون جنسی تستوسترون (نادر)

7-بیماریهای عمومی و مزمن نظیر دیابت.

علل روانی:

1-افسردگی.

2-استرس.

3-خستگی و کار زیاد.

4-اختلافات و مشکلات جدی با شریک زندگی.

5-گرایشات همجنس گرایانه.

6-ترس از عدم توانایی در ارضاء شریک جنسی.

7-استرس های محیطی از قبیل سروصدا و یا نورهای آزاردهنده.

علل کاهش میل جنسی در زنان:

علل جسمی:

1-کم خونی به علت از دست دادن آهن در هنگام عادات ماهانه و یا زایمان (شایع)

2-اعتیاد به الکل و یا مواد مخدر.

3-بیماریهای عمومی و مزمن نظیر دیابت.

4-پس از زایمان،طی بارداری و یا شیردهی به علت تغییرات شدید هورمونی.

5-مصرف برخی داروها از قبیل آرام بخش ها،ضد افسردگی ها،کاهنده فشار خون و ضد حاملگی.

6-افزایش ترشح هورمون پرولاکتین از غده هیپوفیز.

علل روانی:

1-افسردگی.

2-استرس.

3-خستگی و یا کار زیاد.

4-اضطراب.

5-تجارب پیشین آزارهای جنسی و یا تجاوز جنسی.

6-گرایش به همجنسان خود.

7-اختلافات و مشکلات جدی با شریک زندگی.

8-شرایط زندگی دشوار(زندگی کردن در یک منزل مشترک یا والدین خود و یا والدین شریک زندگی)

9-استرس های محیطی از قبیل سروصدا و یا نورهای آزاردهنده.

دلایل مشترک در مردان و زنان:

1-اضطراب عملکردی: چنانچه مردان در رابطه های گذشته انزال زودرس و یا اختلال در نعوظ و زنان رابطه جنسی دردناک و یا عدم رسیدن به ارگاسم را تجربه کرده باشند، از بیم تکرار آن ممکن است از رابطه جنسی امتناع ورزیده و یا از آن دلزده شوند.

2- افزایش آشنایی: عموما میل زوجین برای برقراری رابطه جنسی با یکدیگر با گذشت زمان کاهش می یابد.

3-سرکوب کننده های میل جنسی: از قبیل تغییر در ظاهر فیزیکی (چاقی و یا لاغری)، بوی نامطبوع بدن، نامرتبی موها و لباس و عدم رسیدگی به بهداشت فردی.

4-فعالیت بدنی خیلی زیاد و یا خیلی اندک.

5-عدم آگاهی از دانش جنسی، خواسته ها و ترجیهات جنسی شریک زندگی.

6-تکراری شدن شیوه و وضعیت بدنی برقراری رابطه جنسی.

راهکارهای درمانی کاهش میل جنسی:

1-درمان برای هریک از اختلالات زمینه ای.

2-هورمون درمانی.

3-کنترل استرس.

4-مشاوره با کارشناسان مسایل زناشویی.

5-فراگرفتن مهارتهای گفتگو و برقراری ارتباط موثر با جنس مخالف.

6-رفع اختلافات و حل مشکلات، تنشها و رنجش ها.

7-افزایش صمیمت با شریک زندگی.

8-آموزش جنبه های مختلف رابطه جنسی.

9-در میان گذاشتن علایق جنسی و خیالپردازیهای جنسی.

10-رسیدگی به وضع ظاهری و بهداشت فردی.

11-ایجاد تنوع در نحوه و مکان برقراری رابطه جنسی بصورت دوره ای.

12-اجتناب از بی تحرکی.

13-ایجاد اعتدال در کار و جنبه های دیگر زندگی.

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

ناتوانی جنسی همیشه مثل کابوسی برای همه  مــردان بوده است. هرچـنـد کـه امـروزه با پیشرفت های عــلمی و  داروهـایی که برای درمان این مشکل ساخته شده اســت  دیـگـر مـسئله وحشـتناکی به نظر نمی آید. امـا راه هـایی هـم وجـود دارد که بتـوان این مشکـل را بـدون اسـتـفاده از  دارو بـرطـرف کـرد. پـس قـبـل از اینکه توی خـرج بیفتـید و از  بعضی از این داروها که گاهی بسیار خطرناک هم هستند اسـتـفـاده کـنـید، بهتر است که این درمان های طبیعی را
هم تجربه کنید.

ناتوانی جنسی چیست؟
در گذشته ناتوانی جنسی را در مردان عدم فعالیت آلت جنسی می دانستند اما امروزه علاوه بر این به معنای ناتوانی در بیرون راندن اسپرم هم می باشد.

دو نوع ناتوانی جنسی وجود دارد: اولیه و ثانویه. مردانی که ناتوانی جنسیشان از نوع اولیه است هیچگاه توانایی کافی برای انجام یک رابطه جنسی را به طور مطلوب نداشته اند. این نوع ناتوانی بسیار نادر است و معمولاً دلایل عمیق روانشناسی مثل ترس از صمیمیت، احساس گناه و اضطراب دارد.

در ناتوانی جنسی ثانویه توانایی فعال شدن آلت جنسی بعد از مدت زمانی فعالیت نرمال از دست داده می شود، و این نوع متداول تر می باشد. مردانی که دچار ناتوانی جنسی ثانویه هستند فقط توانایی انجام ۲۵ درصد از فعالیت جنسی را دارند. این نوع ناتوانی معمولاً به طور تدریجی ایجاد می شود و درمانش هم نسبت به نوع اول ساده تر می باشد.

دلایل بروز ناتوانی جنسی
اگرچه مردان میانسال و کهنسال بیشتر در معرض این ناتوانی هستند، اما ناتوانی جنسی می تواند گریبان گیر هر مردی شود حتی در جوانان هم دیده شده است. طبق آمار حدوداً ۱۰ تا ۱۵ میلیون مرد در آمریکا با این مشکل دست به گریبانند. دلایل اصلی ناتوانی جنسی به شرح زیر است:

بیماری ها
طبق تحقیقات پزشکی ۷۰ درصد از ناتوانی های جنسی از عواقب ابتلای افراد به دیابت، بیماری های کلیه، سفت شدگی بافت ها، اختلالات غدد، بیماریهای آوندی، فشار خون بالا و همچنین بیماری های اعصاب می باشد. بین ۵۰ تا ۶۰ درصد کلیه افراد مبتلا به دیابت دچار ناتوانی جنسی هستند. ممکن است که ناتوانی جنسی علامتی برای ابتلای شما به بیماری جدی تر باشد که از آن خبر ندارید – پس اگر دچار ناتوانی جنسی هستید، سریعاً دنبال درمان های تخصصی باشید.

معالجات
برخی از داروها که برای درمان فشار خون، زخم معده، افسردگی، سرطان پروستات و همچنین داروهایی که برای جلوگیری از طاسی و کمک به رژیم های غذایی استفاده می شوند ممکن است عوارض جانبی مثل ناتوانی جنسی داشته باشد. در اینگونه موارد این ناتوانی جنسی فقط تا زمانی که از این داروها استفاده می کنید طول میکشد.

اعمال جراحی
جراحی های انجام شده بر روی نخاع، پروستات، مثانه و لگن خاصره ممکن است با قطع بعضی عصب ها، بافت ها، ماهیچه ها و شریان های مورد نیاز به ناتوانی جنسی منجر شوند.

استفاده از سیگار، مشروبات الکلی و  داروهای مخدر
امروزه ثابت شده است که کشیدن سیگار هم یکی از دلایل ابتلا به ناتوانی جنسی به حساب می آید. هر چند که بعضی به غلط تصور می کنند که سیگار با تحریک جنسی همراه است اما این تصور کاملاً بی پایه و اساس است. در مورد مشروبات الکلی و داروهای مخدر مثل هروئین و کوکائین هم وضع به همین منوال است. (تقریباً ۱۰۰ درصد مردانی که کوکائین استفاده می کنند دچار ناتوانی جنسی هستند.)

عدم توازن هورمون ها
از آنجا که تستوسترون و سایر هورمون های نرینگی با ورود به میانسالی کاهش مییابند، عقیده بر این است که پایین بودن تستوسترون به خصوص در کهنسالان مهمترین دلیل ابتلا به ناتوانی جنسی می باشد. علاوه بر این تحقیقات نشان داده است که کمبود تستوسترون همچنین به سایر مشکلات جنسی نیز می انجامد.

عوامل روانی
آمار نشان می دهد که حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از ناتوانی های جنسی نتیجه مستقیم بعضی مشکلات روانی مثل کمبود اعتماد به نفس، افسردگی و به خصوصاسترس و اضطراب  است. در اینجا هیچ مشکل جسمی وجود ندارد  و مرد کاملاً سالم است اما باز هم قادر به برقراری ارتباط نیست. میزان آسایش مرد هم بسیار مهم است. خستگی و بی حوصلگی، مشکلات زناشویی، یا تفکرات منفی نسبت به همسر می تواند به بروز ناتوانی بیانجامد. ناتوانی جنسی که از مشکلات روانی ناشی می شود معمولاً موقتی هستند و فقط تا زمانی وجود دارند که ان مشکل روانی نیز در فرد وجود دارد.

  • خود را آزمایش کنید

برای اینکه ببینید ناتوانی جنسیتان مربوط به عوامل جسمی است یا روانی می توانید از این آزمایش ساده استفاده کنید. مرد ها شب هنگام و در موقع خواب بارها دچار تحریکات جنسی می شوند. اگر شما نیز این تحریکات را داشته باشید و آلت تناسلیتان چند بار در موقع خواب فعال شود، معلوم است که حالت نرمال داشته و کلیه عصب ها، ماهیچه ها و رگ هایی که در این زمینه کاربرد دارند درست کار می کنند. و این نشان میدهد که دلیل این ناتوانی جنسی جای دیگر است نه اشکالات جسمی.
برای مشخص کردن این مسئله می توانید به سادگی با تر کردن آلت جنسی و چسباندن یک برچسب بر سر آلت جنسی به خواب روید. پس از بیدار شدن در روز اگر برچسب سرجایش نباشد به این معنا است که در شب دچار تحریکات شده اید و کاملاً سالم هستید.

  • درمان ناتوانی جنسی بدون استفاده از دارو

تلمبه مخصوص
این وسیله که متشکل از یک استوانه پلاستیکی، یک تلمبه و حلقه ای فنری است میتواند به فعال کردن آلت جنسی مردان کمک کند. طریقه کار کردن آن به این شکل است که استوانه در آلت جنسی قرار می گیرد و تلمبه برای بیرون کشیدن هوا از استوانه به کار می رود. فرد باید حلقه را در پایه آلت جنسی قرار دهد تا از برگشتن خون به بدن جلوگیری کند. این حلقه تا پایان رابطه جنسی باید همانجا باقی بماند. اگرچه بسیاری از مردان از آن شکایت داشته و می گویند که اذیت می شوند اما این وسیله بسیار خوب عمل می کند.

داروهای گیاهی
اگر چه بسیاری معتقدند که گیاهان دارویی برای این منظور کاربردی ندارند و این مشکل را برطرف نمی کنند اما تحقیقات خلاف آن را ثابت کرده است.
بعضی از گیاهان دارویی که در فروشگاه ها موجود است خارخسک، یوهیمبه، گینکو و... می باشد. اگرچه این داروها بر خلاف داروهای شیمیایی کاملاً بی ضرر و فاقد عوارض جانبی هستند، مهم است که بدانیم کیفیت کاربردی آنها متفاوت است.
یکی از بهترین این داروها خارخسک است که روی کاربرد آن تحقیقات بسیاری انجام شده است. این ماده از زمان های قدیم در اروپا و آسیا برای درمان ناتوانی های جنسی و ناباروری مورد استفاده قرار می گرفته است البته قبل از اینکه پیشرفت های علمی داروهایی شیمیایی و علاج های پزشکی برای این عارضه پیدا شود و ماده اصلی آن که پروتودیوسین نامیده می شود کشف شود.
شش دانشگاه و بیمارستان آکادمیک بیش از نه تحقیق روی این مسئله انجام داده اند که آثار پر منفعت داروهای گیاهی را به اثبات می رساند. این تحقیقات نشان داده است که خارخسک در مواقعی کاربرد دارد که هورمون های جنسی فرد نامتوازن بوده یا تستوسترون کاهش یافته باشد. در این حالت ماده فعال موجود در خارخسک می تواند با استفاده از آنزیم های طبیعی بدن فرد این کمبود را جبران کند.
تحقیقات دیگری نشان داده است که خارخسک می تواند DHEA که ماده ای موثر برای برقراری یک رابطه ی جنسی سالم و کامل می باشد را در بدن فرد بالا ببرد.
این ماده برای درمان ناتوانی های جنسی بالا بردن کیفیت عملکرد فرد بسیار خوب عمل می کند و اگر به طور مرتب مورد استفاده قرار گیرد می تواند این مشکل را درمان کند، به یاد داشته باشید که این دارو فوری عمل نمی کند و نیازمند زمان است. هیچ عوارض جانبی هم تا به حال از این ماده دیده نشده است.

نکته قابل توجه: اگرچه می توان در فروشگاه ها انواع مختلفی از این داروی گیاهی را مشاهده کرد، اما باید توجه داشته باشید که بعضی از این داروها اصل نیستند و فاقد آن ماده فعال که به درمان این عارضه کمک می کند هستند. دقت کنید که نوعی از این ماده را انتخاب کنید که حداقل ۴۵ درصد حاوی پروتوسین باشد.

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

سردمزاجی اصطلاح عامیانه‌ای است که در میان مردم برای مردان یا زنانی که دچار کاهش یا فقدان میل جنسی هستند، به کار می‌رود. سردمزاجی یا کاهش میل جنسی مفهومی علمی دارد و نمی‌توان به راحتی به هر کسی گفت سردمزاج. باید شرح‌حال درستی از فرد گرفته شود تا منظورش از به کار بردن این کلمه مشخص شود. هرگاه مردی که بیشتر از 20 سال سن دارد، ازدواج کند و فاصله بین دو رابطه زناشویی‌اش 10 روز یا بیشتر باشد، به او سردمزاج گفته می‌شود.

میل جنسی رابطه مستقیم با سن انسان‌ها دارد و این میل در هر 2 جنس با افزایش سن کاهش می‌یابد ولی شدت کاهش متفاوت است. اگرتناسب نسبی در نیازها و تمایلات جنسی هر دو نفر وجود داشته باشد مشکلی نیست مشکل وقتی است که یکی از طرفین هر روز تمایل به برقراری رابطه زناشویی داشته باشد و دیگری هر ماه!  اینجاست که موضوع سردمزاجی یا همان کاهش میل جنسی مطرح می‌شود.

 

سردمزاجی 2 نوع است؛ اولیه که از همان روزهای نخستین بعد از ازدواج، مرد مایل به برقراری روابط زناشویی با فاصله زیاد است و سردمزاجی ثانویه. در این نوع مرد از ابتدا چنین مشکلی نداشته و بعدها دچار کاهش میل جنسی شده است.

کاهش میل جنسی ممکن است خفیف، متوسط یا شدید باشد. در نوع شدید ممکن است مرد ماه‌ها یا اصلا تمایلی به برقراری رابطه زناشویی نداشته باشد. سردمزاجی در آقایان خیلی زودتر آشکار می‌شود، در حالی که در زنان به‌خصوص در مراحل خفیف معمولا پنهان باقی می‌ماند.
عواملی مانند مشاغل نامناسب، مشغله فکری زیاد، مشکلات زندگی، افسردگی و اضطراب و اختلال در رابطه عاطفی با همسر از مشکلاتی هستند که به روان مرد صدمه می‌زنند و می‌توانند باعث کاهش میل جنسی او شوند. از موارد مهمی که روی میل جنسی تاثیر می‌گذارد، کاهش هورمون مردانه است. هورمون مردانه در سنین بالا به‌تدریج کاهش می‌یابد و متعاقب آن میل جنسی کمتر می‌شود ولی گاهی در افراد جوان یا میانسالان روند کاهش این هورمون سریع است و مشکل‌هایی را برای مرد پدید می‌آورد.

 

مردانی که کاهش میل جنسی تدریجی دارند، بهتر است سطح هورمونشان به روش آزمایشگاهی اندازه گرفته شود. یکی دیگر از مواردی که باعث کاهش میل جنسی مردان می‌شود، مصرف داروهای اعصاب است. این داروها فقط باید به وسیله پزشک تجویز شوند. در صورتی که بیماران با مصرف دارو دچار سردمزاجی شدند، باید موضوع را به پزشک اطلاع دهند و هرگز نباید خودسرانه اقدام به ترک دارو یا تغییر دوز آن کنند.

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

دلایل خیانت در زن و شوهرهای ایرانی

آمارها و گزارش های روانشناسان و دادگاه های خانواده نشان می دهد در دهه گذشته گرایش به خیانت به همسر در جامعه ما بسیار افزایش یافته است.با بحرانی شدن این مسئله به طرح و ریشه یابی و عللی که در این امر دخیل هستند، پرداخته ایم.

آمارها و گزارش های روانشناسان و دادگاه های خانواده نشان می دهد در دهه گذشته گرایش به خیانت به همسر در جامعه ما بسیار افزایش یافته است.

روانشناسان و متخصصان، از بین رفتن عشق و علاقه، عدم جذابیت همسر، سهل انگاری همسر، هوسرانی، عقده های جنسی، اخلاق و رفتار غیرقابل تحمل همسر، بی خطر شمردن خیانت، زیاده خواهی و تنوع طلبی را از دلایل اصلی خیانت و بی وفایی همسران به یکدیگر می دانند.

اکنون با بحرانی شدن این مسئله به طرح و ریشه یابی و عللی که در این امر دخیل هستند، پرداخته ایم. در زمینه دلایل، نقش جامعه، انواع خیانت و عکس العمل همسران نسبت به این ناهنجاری اخلاقی با دکتر محمد کاظم عاطف وحید، روانشناس و عضو هیئت علمی انستیتو روانپزشکی تهران گفتگو کرده ایم.

خیانت بین همسران در حال حاضر به چند شکل دیده می شود؟

- خیانت در رابطه خانوادگی دارای انواع و اقسام مختلفی است که عبارتند از:

1- خیانت رفتاری: منظور از خیانت رفتاری این است که یکی از همسران به صورت رفتاری و با ارتباط برقرار کردن با شخصی خارج از سیستم خانواده به همسرش خیانت کند که بخش اعظم آن را ارتباط های جنسی تشکیل می دهد و در جامعه ما نیز رایج است.

2- خیانت ذهنی: افرادی که در فکر و تخیلاتشان مدام به شخصی دیگر می اندیشند و از آنجا که زاده ذهنشان است، آن فرد شخصی ایده آل به شمار می آید و در این موقع است که برای زندگی مشترک خطر می آفریند چرا که آن شخص دایما شریک زندگی اش را با فرد ایده آل ساخته ذهنش مقایسه می کند و چون در حال قیاس است، در ارتباط با همسرش به مشکل برمی خورد و رابطه سرد می شود.

3- خیانت کلامی: در این نوع خیانت، زن یا مرد به صورت تلفنی یا اینترنتی یا اینکه در هر موقعیتی که فراهم شود با یکدیگر صحبت کرده و گرم می گیرند. متاسفانه امروزه به دلیل وجود اینترنت، ارتباط جنسی کلامی و حتی ویدئویی وجود دارد که این هم به نوعی، خیانت محسوب می شود. ناگفته نماند این نوع خیانت نوعی انحراف جنسی به حساب می آید.

چه دلایلی منجر می شود زن یا مرد به همسرش خیانت کند؟

- دلایل زیادی وجوددارد که آنها را به طور خلاصه ذکر می کنم اما نمی توان برای آنها اولویت و مرتبه ای در نظر گرفت.

1- سردی روابط: وقتی بین زوج ها روابط محبت آمیز، عاطفی و هیجانی کم می شود و دیگر خبری از احساس شور و عشق اولیه نیست، در این زمان ممکن است یکی از زوج ها وارد رابطه خیانت آمیز شود.

2- سرد شدن نسبت به ظاهر یکدیگر: در زندگی زناشویی افرد به تدریج ممکن است نسبت به ظاهر همسرشان دلسرد شوند یا اینکه جذابیت های فرد مقابل برایشان یکنواخت و تکراری شده باشد.

3- اعتماد به نفس پایین و خودانگاره منفی نسبت به خود: افراد برای آنکه عزت نفس و خودانگاره شان را حفظ و تقویت کنند، می کوشندت از طریق رفتارهایشان نشان دهند عزت نفس شان بالاست و در این زمینه مشکلی ندارند. این دسته از اشخاص به دنبال رابطه هایی خارج از سیستم خانواده می گردند تا خودشان را اثبات کنند. البته گاهی هم فرهنگ ها باعث ایجاد این تصورات می شوند. مرد می خواهد از طریق مردانگی و زن از طریق جذابیت، خود را نشان دهد.

4- داشتن اختلالت و مشکلات روانشناختی: افرادی که دچار یکسری از اختلالات بالینی هستند بیشتر در معرض خیانت به همسرانشان قرار می گیرند. مثلا اشخاصی که کنترل های هیجانی ندارند یا اینکه دچار ضعف شخصیت اند.

5- ازدواج های اجباری: زن یا مردی که برخلاف میل شان و به دلیل اصرار خانواده تن به ازدواج می دهند، احتمال آن که به همسرشان خیانت کنند بیشتر از سایرین است.

6-انتقام گرفتن: زن و شوهر ممکن است به خاطر رنجشی که از یکدیگر دارند دست به انتقام بزنند و راه خیانت را انتخاب می کنند. مثلا مردی که به همسرش بدبین است و او را تحت فشار قرار می دهد، همسرش برای انتقام گرفتن از او بی وفایی می کند. این مورد در زنان شایع است چرا که دائما زنان به این فکرند کارهای بدی را که همسرشان در حق شان کرده تلافی کنند.

7- برآورده نشدن نیازهای جنسی: افرادی که در روابط جنسی به مشکل برمی خورند به جای آن که از طریق مشاوره و مراجعه به متخصصان مشکلاتشان را حل کنند، سعی می کنند به همسرشان خیانت کنند.

8- هیجان خواهی: یکسری از افراد دوست دارند دست به کارهای پنهانی بزنند چرا که برایشان تولید هیجان می کندن و این احساس را به دست می آورند که افرادی زرنگ اند و دیگران نمی توانند این قضیه را بفهمند اما این را باید دانست بالاخره روزی این روابط آشکار می شود.

9- علل اقتصادی: وقتی یکی از همسرها در زندگی مشترک، خواسته های مادی اش برطرف نمی شود وارد رابطه ای قرار می گیرد که مرکز توجه اند و نیازهای اقتصادی شان فراهم می شود می شود که بیشتر در مورد زنان مصداق دارد.

10- کنجکاوی: گاهی افراد به دلیل صحبت سایرین درباره روابط خارج از سیستم خانواده، به دنبال بی وفایی می روند و به اصطلاح می خواهند ببینند چه خبر است.

با توجه به عللی که برشمردید در جامعه امروز ما، کدام یک از دلایل در زمینه خیانت همسران پر رنگ تر است؟

- نمی توان جواب قطعی به این سوال داد، چرا که ما در زمینه آمار مشکل داریم. در مورد خیلی از پدیده ها، تحقیقات محکم، علمی و دقیق انجام نمی شود، لذا با نداشتن آمار نمی توان پاسخ دقیقی داد اما اگر بر مبنای تجربیات و مشاوره های بالینی بگوییم، دلایلی چون هیجان خواهی، سرد شدن روابط از جمله توجه نکردن زنان به ظاهر خود و مشکلات جنسی نقش های پررنگ تری دارند. در مورد مسائل جنسی باید اشاره کرد به دلیل نگاه متفاوت زنان و مردان نسبت به این قضیه، ممکن است دچار مشکلات جنسی شوند. از نگاه مردان ارتباط جنسی، نشان دهنده مردانگی است و برای زنان، بعد عاطفی و هیجانی دارد، حال هر کدام از آنان با توجه به این نگاهی که دارند اگر در روابط زناشویی شان آن ابعاد مورد توجه قرار نگیرد در جایی خارج از روابط خانواده، به دنبالش می گردند. باید این نکته را یادآوری کرد در جامعه کنونی که افراد تحت فشارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هستند، امید خود را به آینده از دست می دهند و به رفتارهایی چون اعتیاد یا خیانت گرایش پیدا می کنند.

جامعه و فرهنگ حاکم بر آن، تا چه حد در افزایش خیانت زن و شوهر نسبت به به هم دخیل هستند؟

- نقش شان، به خصوص در آموزه ها و تربیت های گذشته، بسیار زیاد است. به عنوان مثال این فرهنگ در جامعه ما جا افتاده که خیانت مردان قابل قبول تر از خیانت زنان است. اگر مردی خیانت کند، گفته می شود شیطنت کرده است اما در مورد زن می گویند مشکل اخلاقی دارد. در جامعه ای که به طور ضمنی تعدد زوجات را تایید می کند آن هم بدون مسئولیت و تعهد، مسلم است به رواج خیانت کمک می شود. فشارهای اجتماعی در جامعه نیز سبب استرس می شود و این استرس بر روی زندگی تاثیر می گذارد و منجر به اختلالات زناشویی و تعارضات می شود. برخی از افراد برای رها شدن از این استرس ها می خواهند آرامش را در رابطه دیگر جستجو کنند. وقتی جامعه آستانهتحملش را نسبت به این دسته از رفتارهای غیرمعقول بالا می بردو هیچ راهکاری برای جلوگیری از آن ارائه نمی دهد، زشتی این مسئله از بین می رود و ما خیانت را چه در دوران پیش از ازدواج یا بعد از ازدواج می بینیم.

خیانت به همسر تا چند سال گذشته بیشتر از طرف مردان بود اما امروزه شاهد هستیم زنان نیز به این ناهنجاری اخلاقی روی آورده اند، از نظر شما دلیل این موضوع چیست؟

- زمانی که مردان در گذشته خیانت می کردند، زنانشان برای مقابله با نارضایتی شوهر، خود را وقف امور خانوادهمی کردندو از این طریق تحملشان را بالا می آوردند و پیش خود می گفتند واقعیت زندگی همین است، مردان همه اینگونه اند اما امروزه با توجه به اطلاعاتی که از رسانه های مختلف کسب کرده اند و اینکه در جامعه حضوری پررنگ دارند، درصدد تغییر تابوهای گذشته برآمده اند. برنامه های تلویزیونی ماهواره نیز به این وضعیت دامن زده است. این برنامه ها که معمولا با توجه به فرهنگ های کشور دیگر است، برای بالا بردن جذابیت و هیجان، به پخش فیلم و سریال هایی می پردازند که تمرکز اصلی بر روی خیانت است، همه به هم خیانت می کنند و هیچ اتفاقی نمی افتد و تبعاتی نیز ندارد و نشان دادن اینگونه از برنامه ها سبب می شود خیانت، زشتی خود را در خانواده از دست بدهد.

آینده خیانت در جامعه را چگونه می بینید؟

- با توجه به شرایط خاص جامعه مان، آینده درخشانی را در زمینه ازدواج نخواهیم داشت چرا که سیاستمداران و سیاستگذاران و متخصصان به این مسئله از دیدگاه علمی نگاه نمی کنند و آسیب شناسی دقیقی انجام نمی دهند که برمبنای آن راهکار ارائه دهند. فقط روش های ضربتی مقطعی است که نمی تواند عملکرد موفقی داشته باشد. چیزی که روی زمین است به زیر زمین خواهد رفت و از بین نمی رود و پنهانی تر خواهد شد.

زمانی که همسر با خیانت زن یا شوهرش روبرو شد، از منظر شما مناسبترین عکس العملی که باید نشان داد، چیست؟

- در ابتدا آرامش خود را حفظ کنند و سریع واکنش نشان ندهند. باید این اجازه را به خود بدهند چند روزی از این مسئله بگذرد و در فرصتی مناسب با همسرشان این موضوع را مطرح کنند، دلایل این اتفاقات را بررسی کنند، علت این رفتار را بیابندت و نگاهی به رفتار و عملکردهای خودشان در زندگی مشترک داشته باشند. از تصمیم گیری های عجولان بپرهیزند. بیشتر افراد وقتی با این وضع روبرو می شوند فورا از طلاق حرف می زنند. بهترین کار این است بعد از ماجرا، سراغ مشاور بروند و مسائل را حل کنند و یک بازنگری در رابطه شان داشته باشند. با همه این موارد اگر دیدید شرایط زندگی فعلی تان سخت است، در نظر بگیرید اگر جدا شوید آیا شرایط بهتر می شود یا بدتر.

آیا ازدواج هایی را که بر اثر خیانت زن یا مرد تخریب شده است، می توان دوباره ترمیم کرد؟

- بله. البته به دلایل خیانت کردن بستگی دارد. مثلا اگر دلیل خیانت سرد شدن روابط نسبت به هم باشند می توانند با کمک مشاور، رابطه را بهتر کنند. به هر حال خشم و عصبانیتی که در افراد قربانی خیانت ایجاد می شود با تامل حل و فصل خواهد شد.

بهترین کمکی که به فرد آسیب دیده از بی وفایی همسر می توان کرد چیست؟

- باید به آنها گفت بلافاصله خودشان را محاکمه نکنند، مقصر نشمارند و قبول کنند این رفتاری است که رخ داده و حقشان است که دچار خشم و عصبانیت شوند. باید حتما آنها را به روانشناس ارجاع داد، چرا که مشاور به فرد آسیب دیده کمک می کند به این مسئله از نگاه واقع بینانه تر بنگرد. گاهی ممکن است این دسته از افراد دچار اختلالات افسردگی و اضطرابی شوند که نیاز به دارودرمانی دارند. باید به این اشخاص امیدواری داده شود احتمال ترمیم وجود دارد، هر چند که زمانبر است.

همسران چگوه هباید زندگی شان را از خطر خیانت و بی وفایی همسران حفظ کنند؟

- اول اینکه زن و مرد باید در انتخاب همسر دقت کنند و فقط بر اساس یک بعد مانند زیبایی یا پول ازدواج نکنند چرا که در طول زمان این ابعاد در نظر زن و شوهر عادی می شود. پس باید حتما یکسری اصول در انتخاب شریک زندگی شان در نظر بگیرند. دوم اینکه زمانی که زن و شوهر ازدواج کردند نباید فکر کنند حالا همه چیز درست است. زندگی مشترک نیاز به توجه و تقویت دارد. ازدواج مانند گیاهی است که باید به آن رسید تا رشد پیدا کند. وقتی دختر و پسر با یکدیگر ازدواج کردند مثل آن است نهالی را کاشته باشند و اگر آبیاری نشود، خشک می شود. توصیه ام این است که افراد پس از ازدواج خاطرات خوب خود را با یکدیگر مرور کنند و اینکه ازدواجشان براساس عشق و علاقه بوده است همیشه زنده نگهدارند.

 

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

 

 

طرح دادن مخدر رایگان به معتادان کلید خورد/ بررسی روش های سوئیسی کنترل اعتیاد در مجلس

جامعه > آسیب‌ها - خانه ملت نوشت:
 

نایب رییس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی ضمن اعلام جزئیات سفر تعدادی از اعضای این کمیسیون به سوییس، گفت:‌ طرح ارائه رایگان موادمخدر به بیماران معتاد را بررسی خواهیم کرد.

عبدالرحمان رستمیان در تشریح دستاوردهای سفر اعضای کمیسیون بهداشت به کشور سوئیس، گفت: در ابتدای این سفر بازدیدی از بیمارستان‌های خصوصی شهر زوریخ صورت گرفت که توجه به بخش توریسم درمانی از نکات قابل تامل در این بازدید به شمار می‌رفت.

نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: هر بخش مربوط به توریسم درمانی از قسمت‌های مختلفی تشکیل شده بود که البته از امکانات زیادی نیز برخوردار بود به گونه‌ای که هر اتاق این بخش معادل 8 میلیون تومان هزینه در برداشت.

این نماینده مردم در مجلس نهم، با تاکید بر ضرورت توجه به بحث توریسم درمانی در کشور، گفت: واقعیت این است که می‌توان از ظرفیت‌های مختلف برای توجه به بحث توریسم درمانی در کشورمان استفاده کرد چراکه این اقدامات می‌تواند با هزینه‌های کمی در ایران صورت گیرد.

او یادآور شد: طی سفری که به کشور سوییس صورت گرفت، ‌جلسه‌ای با پزشکان ایرانی برگزار و ارتباط و تعاملات خوبی در این زمینه برقرار شد؛ اعضای کمیسیون بهداشت جزئیاتی از طرح تحول سلامت را به این افراد ارایه کردند که مورد استقبال واقع شد و آنها نیز اطلاعاتی در حوزه بهداشت ارایه کردند.

رستمیان تاکید کرد: اعلام آمادگی برای ارایه تجهیزات پزشکی به ایران از دیگر موضوعاتی بود که مورد تاکید قرار گرفت، همچنین در وزارت بهداشت این کشور جلسه‌ای برگزار شد و شاخص‌های بهداشتی و درمانی دو کشور مورد ارزیابی واقع شد؛ سهم مردم از پرداخت در کشور سوییس 26 درصد بود اما آمار سال 2012 از ایران نشان دهنده 53 درصدی سهم مردم در پرداخت‌ها بود.

نماینده مردم دامغان در مجلس نهم، گفت: از اهداف طرح نظام سلامت سهم پرداخت از جیب مردم کاهش یابد که البته به نظر می‌رسد امروزه حدود 15 درصد این سهم کاهش یافته است.

این نماینده مردم در مجلس نهم،‌ از یادآوری بررسی وضعیت اعتیاد در کشور سوییس و مقایسه آن با ایران، گفت: وضعیت اعتیاد در این کشور از موضوعاتی بود که مورد بررسی واقع شد؛ معتادان در سوئیس در مکان‌های خاصی که برای آنها در نظر گرفته شده مواد خود را تهیه و استفاده می‌کنند چراکه معتقدند انجام این کار می‌تواند به کاهش جرم در این کشور منجر شده و از طرفی تعداد افرادی که با ارتکاب جرم ناشی از اعتیاد در زندان‌ها هستند کم می‌شود.

او گفت:‌ کشور سوئیس با هشت میلیون نفر جمعیت، 30 هزار معتاد دارد که این آمار در ایران حدود یک میلیون و 200 هزار نفر است در حالی که با درنظر گرفتن تناسب جمعیتی با کشور سوییس باید حدود 300 هزار معتاد در کشور داشته باشیم.

نایب رییس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی با تاکید بر ضرورت بررسی فرآیند اعتیاد در کشور،‌ یادآور شد: در اردیبهشت ماه سال آینده در جلسه‌ای با مسئولان مرتبط با فرآیند بررسی اعتیاد، این موضوع را بررسی خواهیم کرد و امیدواریم در این جلسات گزارش دقیق آماری ارائه شده و کار کارشناسی صورت گیرد البته زمانی که دکتر پزشکیان وزیر بهداشت وقت بودند چنین طرح مشابهی برای معتادان و ارائه رایگان مواد مطرح شده بود اما به نتیجه نرسید.

رستمیان همچنین به بررسی مصرف سیگار در مقایسه ایران با سوئیس پرداخت و گفت: مصرف سیگار در کشور سوئیس از آمار بالایی برخوردار است که حدود 25 درصد را شامل می‌شود که البته در کشور ما این آمار تقریبا کم است. همچنین به جهت اعتقادات مذهبی کشورمان؛ از مشروبات الکلی استفاده نمی‌کنیم اما مردم سوییس به جهت استفاده از این مشروبات به بیماری‌های کبدی زیادی دچار می‌شوند.

این نماینده مردم در مجلس نهم‌، درباره بررسی وضعیت اجرای پزشک خانواده در سوئیس گفت: در سوئیس به ازای هر هزار الی 2 هزار نفر یک پزشک خانواده وجود دارد اما سیستم ارجاع هنوز به درستی تعریف نشده است. در واقع در این کشور هشت هزار پزشک، بحث پزشک خانواده را پوشش می‌دهند.

او گفت:‌در مقایسه با ایران، در کشور سوئیس بیمه‌ها نقش فعال‌تری دارند به گونه‌ای که با کلینیک‌های درمانی قرارداد منعقد می‌کنند که این مهم در روند بهبود عملکردها در حوزه بهداشت و درمان موثر است.

 

 

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################


 
فاصله سنی مناسب بین بچه ی اول و دومتا مدت ها پیش، والدین به فاصله سنی فرزندان توجهی نداشتند؛ ولی پس از آشنایی با برنامه تنظیم خانواده و آگاهی از این که فاصله سنی تا حد زیادی بر روابط کودکان تاثیر می گذارد، این موضوع مورد توجه قرار گرفته است.بعضی والدین احساس می کنند که کودکان آن ها به علت فاصله سنی کم یا زیاد، توافق و همکاری لازم را با یکدیگر ندارند و به خوبی با هم کنار نمی آیند. نظر این والدین درباره فرزندانشان ممکن است درست باشد ؛ اما یک قاعده کلی و توافق عمومی درباره فاصله سنی مناسب وجود ندارد. روابط خانوادگی تحت تاثیر عوامل متعددی قرار می گیرد و در مقایسه با دیگر عوامل، سن بین دو فرزند ممکن است تاثیر مهمی نداشته باشد. برای فاصله های سنی مختلف می توان امتیازها و نارسایی هایی را برشمرد. اطلاعاتی که در ادامه ذکر می شود راهنمای خوبی درباره فاصله سنی کودکان خواهد بود .

فاصله سنی ۹ تا ۱۸ ماه

اگر فاصله سنی دو فرزندتان کمتر از ۱۸ ماه باشد، با فرزندانی سر و کار دارید که اغلب نیازهای مشترک و مشابهی دارند. وقتی نوزاد به دنیا می آید ، فرزند اول هنوز دارای توقعات بچه گانه ای برای استراحت، جلب توجه و تغذیه است. بچه اول نمی تواند اختلاف بین سن خود و نوزاد را تشخیص دهد و حتی ممکن است حضور ناگهانی نوزاد، او را دلتنگ و ناراحت کند. در این فاصله سنی، فرزند اول در مرحله ای از تکامل قرار دارد که در پی استقلال و خود کفایی است تا وابستگی اش را به والدین، به ویژه مادر کم کند ؛ اما در شرایط جدید، وابستگی زیادی به مادر نشان و نسبت به دیگران رفتارهای پرخاشگرانه ای بروز می دهد.

اگر والدین و دیگر نزدیکان در مراقبت از دو کودک همکاری کنند و مادر بتواند مدتی از وقت خود را به کودک بزرگ تر اختصاص دهد، این فاصله سنی بهتر قابل تحمل خواهد بود. در این شرایط، به تدریج که کودکان بزرگ می شوند ، به علت نزدیک بودن سن می توانند همبازی های خوبی برای هم باشند. کودک کوچک تر تلاش می کند که از بزر گ تر عقب نماند و فرزند اول ممکن است احساس کند که رقیب کوچک او بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و هر چیز را آسان تر به دست می آورد. این احساسات گاهی به رقابتی شدید بین آن ها منجر می شود. برای این که از بروز اختلاف شدید جلوگیری شود، والدین باید از دخالت کردن در دعوای آن ها و مقایسه آن ها خودداری کنند.

 

در کنار این رقابت ها، بسیاری از خواهران و برادران بزر گ تر که فاصله سنی کمی دارند؛ خود را نسبت به هم خیلی نزدیک وصمیمی احساس می کنند و این احساس رفاقت در طول زندگی شان ادامه می یابد. مهم ترین نکته درباره این فاصله سنی، ناتوانی و ضعف مادر است که اطرافیان باید مواظب سلامتی او باشند. وقتی مادر در فاصله یک سال یا کمتر از تولد نوزاد اول و قبل از این که بدن او کمبودها و عوارض زایمان اول را جبران کند و به حالت عادی برگردد، باردارمی شود؛ قدرت کافی برای پرورش و نگهداری از جنین نخواهد داشت. این بارداری ها و زایمان های نزدیک برای مادر و نوزاد ، مشکلاتی به وجود می آورد. بارداری با این فاصله کم باید زیر نظر متخصص زایمان باشدتا احتمال بروز خطرات برای مادر و نوزاد کاهش یابد.

فاصله ۱۸ ماه تا ۳ سال

این فاصله رایج ترین فاصله سنی بین کودکان است و امتیازات زیادی دارد. بچه بزر گ تر تا حدودی به حرف والدین گوش می کند و سخنان آن ها را می فهمد و اگر نزدیک سه سالگی باشد، می تواند تمایلات و عقاید خود را بیان کند. اگر کودک اولی دو ساله باشد، با این که به مراقبت زیادی – مثل تعویض پوشک – نیاز دارد، لیکن می تواند برای رفع نیازهای خود مدتی صبر کند. کودک بزر گ تر برای خود، احتمالا برنامه منظمی دارد و معمولا تمام شب می خوابد، ولی با ورود نوزاد ممکن است این برنامه مختل و در طول شب بیدار شود. او می تواند برای مدت کوتاهی به تنهایی با اسباب بازی هایش مشغول شود و در مرحله ای از تکامل قرار دارد که علاقه زیادی به مساعدت والدین و تقلید از آن ها نشان می دهد .

 

با این که کودک به علت توجه مادر به نوزاد، تا حدی خود را فراموش شده احساس می کند، ولی می داند که نوزاد به توجه بیشتری احتیاج دارد. والدین می توانند ضمن گفت و گو با بچه اول او را قانع کنند و با گوش دادن به حرف های او، بار دلتنگی و نگرانی اش ر ا سبک کنند. گاهی کودک برای جلب توجه والدین ، رفتار بچه گانه ای پیدا می کند و وابستگی شدیدی به مادر نشان می دهد. این رفتار را در این شرایط باید امری عادی تلقی کرد. والدین روش تربیتی و پرورش کودک اول را تجربه کرده اند و تربیت و نگهداری از بچه دوم ، به خاطر این تجربه و آشنایی آسان تر است .

 

فاصله سنی بین دو کودک به اندازه ای است که می توانند برای یکدیگر همبازی خوبی باشند و در عین حال به خاطر اختلاف سنی، به طور جداگانه توجه والدین را به خود جلب کنند . این دو کودک احتمالا در مهد کودک و مدرسه در یک کلاس قرار نمی گیرند و این موضوع رقابت بین آن ها را کاهش می دهد. از آنجا که این فاصله سنی خیلی متداول است، احتمال این که آشنایان شما هم کودکانی با این فاصله سنی داشته باشند زیاد است. این موضوع معاشرت با این آشنایان را برای والدین و کودکان عملی مطلوب می سازد. در این معاشرت ها کودک بزر گ تر مشاهده می کند که همسالان او نیز خواهران و برادران کوچکی دارند .

 

فاصله سنی ۳ تا ۵ سال

بعضی از کارشناسان تعلیم و تربیت کودکان، بهترین فاصله سنی بین فرزندان را ۳ تا ۴ سال می دانند . به عقیده آن ها وقتی کودک اول به سن ۳ تا ۴ سالگی می رسد ، می تواند به خوبی حرف بزند و قدرت درک و فهم و استقلال او به اندازه ای است که زیاد به مراقبت و توجه احتیاج ندارد . با توجه به این دلایل ، فاصله سنی بین ۳ تا ۴ سال فاصله خوبی است ؛ ولی با در نظر گرفتن شرایط و ملاحظات دیگر مانند بالا رفتن سن مادر و خطر بارداری ممکن است این فاصله عملی نباشد. به علاوه، هیچ گزارش عملی مبنی بر امتیاز این فاصله سنی منتشر نشده است .

 

بعضی والدین از این که کودک اول پس از ۳ تا ۴ سال که شماره یک به حساب آمده است، با ورود نوزاد خود را فراموش شده تلقی می کند، احساس خوبی ندارند. باید دانست که در این سن کودک در مرحله ای از رشد است که می تواند نیازهای اجتماعی خود را توسط افراد دیگری غیر از والدین، برطرف سازد. کودک در سه سالگی علاقه زیادی به بازی با بچه ها و رفتن به مهد کودک پیدا می کند. اگر نوزاد وارد خانواده نشود، این رابطه اختصاصی به تدریج تغییر می کند. برای والدینی که صاحب فرزند دوم می شوند ، این رفتار کودک فرصت خوبی ایجاد می کند تا به او اجازه دهند که رشد و استقلال خود را به دست آورد .

 

البته این امر، بدین معنی نیست که کودک اول برای آشنایی و سازگاری با نوزاد، از کمک دیگران بی نیاز است. شاید مهم ترین نکته در پرورش کودکان ۳ تا ۵ ساله،  آگاهی از نیاز آن ها برای جلب توجه والدین و مصاحبت با آن هاست. کودک در این سن برخورد مثبت والدین را ترجیح می دهد؛ ولی اگر بداند با برخورد منفی آن ها روبه رو می شود، سعی می کند با بدرفتاری و بهانه گیری، آن ها را عصبانی کند تا به این وسیله توجه شان را به خود جلب کند . بهتر است والدین ساعاتی از اوقات فراغت خود را با این کودکان بگذرانند تا با تامین نیازهای آن ها ، رضایتشان را جلب کنند . بزر گ ترین نارسایی این فاصله سنی، تفاوت علایق و توانایی های آن ها برای مدتی به نسبت طولانی است. به علت این تفاوت، برای سرگرمی و جلب رضایت هر یک از آن ها، فعالیت ها و روش های متفاوتی لازم است .

 

فاصله سنی ۵ سال و بیشتر

این فاصله سنی باعث می شود که هر یک از فرزندان در بسیاری از جنبه های زندگی به طور مستقل رشد و تکامل پیدا کند. در بین این کودکان نیز رقابت وجود دارد، ولی شدت آن به مراتب کمتر از فاصله های سنی کمتر است. دوستان و همبازی های این کودکان متفاوت و فعالیت ها و مدرسه آن ها احتمالا با هم فرق دارد .معمولا خواهران و برادران بزر گ تر در این موقعیت ها، از این که گاهی می توانند به جای والدین نقش آن ها را انجام دهند، احساس غرور می کنند. این فاصله سنی به ندرت در خانواده ها دیده می شود چرا که در حال حاضر با بالا رفتن سن ازدواج، بارداری دیرهنگام می تواند مشکلات جسمی زیادی برای مادر و نوزاد به وجود آورد.

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

 

 

 مزایای عاطفی - روانی شیر مادر

      خداوند احسن الخالقین که انسان را بعنوان اشرف مخلوقات آفرید بر او منت گزارد و وی را مستغرق در نعمات و عنایات بی حساب خویش قرار داد . در زمره نعمتهای بی بدیل خداونـــد ی می توان از شیر مادر نام برد که اگر فقط یک استدلال برای تبیین ارزش و اهمیت آن لازم باشد همانا کلام باریتعالی است . با توجه به اطلاعاتی که در ظرف دهه های اخیر بدست آمده است مزایای عدیده ای را در مورد تغذیه با شیر مادر می توان برشمرد ولی در این نوشته فقط بــه گوشه ای از آنچه در مورد اثرات عاطفی – روانی شیر مادر شناخته شده است می پردازیم .
در ظرف سه دهه اخیر تحقیقات گسترده ای در زمینه روابط عاطفی – روانی مادر و فرزند صورت گرفته است که نتایج همة آنها بر اهمیت تغذیه زود هنگام و انحصاری با شیر مادر و در نتیجه تماس بسیار نزدیک و مستقیم مادر و نوزاد از لحظه تولد تأکید دارد . ارتباط عاطفی و روانی بسیار خاص و نزدیک که در اثر تغذیه با شیر مادر بین مادر و فرزند برقرار می شود نه تنها آنان را سخت بهم پیوند می زند بلکه آثار روانی آن برای دهها سال زندگی فرزند را تحت تأثیر قــرار می دهد . بر طبق مطالعات انجام شده هر چه تماس مادر و نوزاد و در نتیجه تغذیه با شیر مادر زودتر شروع شود احتمال موفقیت افزایش می یـــابد و دوران تغذیه با شیر مادر هم طولانی تر می شود .
بحث دربارة توانایی های نوزاد ( 4 ماهه اول زندگی )‌ نیاز به آمیختن داده های علم پزشکی – بیولوژیکی و روانپزشکی دارد تا در ورای آن منشأ رفتار -  عواطف و احساسات انسان  شناسایی شود . سالها تصور می شد که نوزاد دارای رفتارهای واکنشی و فاقد احساس ، درک و عاطفه و هر گونه مهارت است . تحقیقات سالهای اخیر که پایه گذاران آن ، بولی  BOWLY ،‌ برازلتون BRAZELTON ،‌ پیاژه PIAGET ، هارلو HARLOW  و افراد  سرشناس دیگرند خلاف این نشان میدهند ، هر نوزاد موجودی خاص و بی همانند است ، مجموعه ای است از عواطف و احساسات ، ترس ، درد و شادی و ....... که از برخورد او با محیط ریشه می گیرد .

در گونه های مختلف پستانداران برای موفقیت در شیر دهی لازم است نوزاد بلافاصله پس از تولد در کنار مادرش باشد تا پستاندار مزبور با استفاده از عادات و اقدامات خاصی که در  رده های مختلف پستانداران متفاوت است ارتباط لازم را با فرزند خود برقرار کند از جمله این عادات لیسیدن نوزاد و در بعضی از رده ها خوردن جفت را می توان ذکر کرد .
در مورد نوزاد انسان ، تماس بعنوان مهمترین طریق ارتباط  نوزاد با محیط شناخته شده است برای مثال در تحقیقی ، نوزادان در دو وضعیت متفاوت قرار داده شدند ، در یک وضعیت در آغوش مادر و بدون امکان تغذیه با سینــه مادر و در وضعیت دیگر در آغوش یک آدمک مکانیکی و با امکان تغذیه با شیشه شیر ، در این وضعیت نوزاد آغوش مــادر را ترجیح داد و اگر بدلیل گرسنگی شیشه شیر را می پذیرفت بعد از چند دقیقه رها کرده و به گریه ادامه می دادند .
هر گاه تماس مادر و نوزاد هر چه زودتر شروع شود موجب تفاوت محسوسی در رفتار مادر و فرزند می شود همین طول مـــدت تغذیه افزایش می یابد و بچه ها از رشــــد بهتری برخوردار می شوند و امکان بروز عفونت در بین آنان به مراتب کمتر است .
یک نوزاد  نارس  از بدو تولد دارای یک نظام روحی – فطری است که به او این امکان را می دهد که با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کند . تحقیقات بـــولی نشان داد که نوزادان بیماری که جدا از مادر در بیمارستان بستری می شوند سیـــر بهبودی آهسته تری نسبت به نوزادانی که همــراه با مادر بستری می شوند دارنـــد ، تماس با مادر باعث کاهش تنش و اضطراب نوزادان بیمـــار می شود .
بررسی که در کشور تایلند صورت گرفته نشان می دهد که در صورت تماس زود هنگام مادر و نوزاد و شیر دادن نوزاد هر چه سریعتر پس از تولد و همچنین هم اتاقی مادر و نوزاد در طول  اقامت در بیمارستان ، 97% این مادران تمایل به بزرگ کردن فرزند خود و مراقبت از آن را داشته ، نسبت به مادرانی که در بیمارستان با فرزند خود هم اتاق نبوده و تمایلی به مراقبت از فرزند خود پس از ترخیص از بیمارستان ندارند .

 کلیه تحقیقات حاکی از آن است که برقراری تماس زود هنگام مادر و نوزاد و فراهم کردن امکان تغذیه نوزاد از پستان مادر در طی ساعات اول عمر و ادامه هم اتاقی مادر و نوزاد در تمام طول مدتی که مادر و فرزند در بیمارستان هستند موجب استمرار موفق تغذیه با شیر مادر و برقراری ارتباط قوی عاطفی بین مادر و نوزاد میگردد.
همین اقدام فوق العاده مهم یعنی برقراری تماس زود هنگام و نزدیک والدین با فرزند است که موجب افزایش امکان بقــاء  و سرعت تکامل فرزند شده و ایثار ها و فداکاریهای بی شمار مادر را در مقابل فرزند سبب می شود .
تماس فیزیکی بین والدیـــن و کودکان احساس دوست داشتن و ارزش نهادن را در کودک به وجود می آورد این احساس به کودک  اجازه می دهد  تا حس اعتماد به نفس و اطمینان خاطر در او رشد کند .
تحقیقات نشان می دهد کودکانی که لمس می شوند ( مورد  ماساژ  قرار می گیرند ) نسبت به سایر کودکان کمتر بیمار می شوند و یا گریه می کنند .
ماساژ همچنین می تواند جریان خون را بهبود بخشد و به حرکت  جریان لنف در بدن کمک کند تا مواد مضر را از بدن دفع کرده و سیستم ایمنی را تقویت کند .
تغذیه با شیر مادر موجب تسریع در پیشرفت مراحل مختلف تکامل فرزند هم میگــردد ، برای تکامل عصبی و تعادل روحی نوزاد ، از ساعات اول عمر ارتباط متعــادل و طبیعی با محیط مخصوصاً با مادر ضروریست ، مبادله پیام در این رابطه دو طرفه در حیطه حرکتی ،‌ سمعی ، بصری صورت می گیرد ، برازلتون این پیوند متقابل را پوشش یا پوست نام نهاده است مانند پوست میوه که قسمت درون خود را از گزند حوادث خارجی مصون می دارد .
نوزاد از ساعت اول عمر بو را تشخیص می دهد ، در پژوهشی پنبه های آغشته با شیر گاو ، ‌شیر خشک و شیر مادر یکی بعد از دیگری نزدیک صورت نوزادان چند روزه قرار گرفت با استشمام بوی شیر مادر خود نوزادان سر را به طرف منشأ‌ بو حرکت می دادند .

 کودکانی که با شیر مادر تغذیه می کنند حتی در دوره نوزادی یعنی 4 هفته اول زندگی از سایر نوزادان هوشیار ترند . مطالعه نشان داده است که این دستــداز شیر خواران در هفته اول و دوم تولد  فعالیت بدنی بیشتری داشته و عکس العمل آنان نیز از سایر نوزادان بیشتر است .
مطالعات نشان می دهد که اگر تغذیه انحصاری با شیر مادر برای مدت شش ماه ادامه یابد آثار پیشرفت در تکامل فرزند بیشتر می شود  حتی اگر مدت تغذیه انحصاری با شیر مادر به نه ماه افزایش یابد  باز هم  پیشرفت در امر تکامل کودک افزایش می یابد اما همین مطالعه نشان داد که اگر تغذیه انحصاری با شیر مادر برای مدت دوازده ماه ادامه یابد دیگر این سرعت پیشرفت مشاهده نمی شود .
تحقیقی که در ایالت هاوایی در آمریکا انجام شد نشان داد که هر چه طول مدت تغذیه با شیر مادر بیشتر باشد قدرت تشخیص ، مکالمه و حافظه  فرزند افزایش می یابد .
بــا عنایت به اینکه بهداشت و سلامت روان ، بعد بسیار مهمی از سلامت انسان محسوب می شود  و با ترویج  تغذیه با شیر مادر و فراگیر شدن  هر چه بیشتر این شیوه از تغذیــه ، می توان علاوه بر سایر منافع و ویژگیها ، به مجموعه هوش کل جامعه و تعادل عاطفی – روانی همه مردم در آینده کمک کرد

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

 

 

 

شرکت داروسازی ویووس نتایج کارآزمایی‌های بالینی جدید خود روی داروی درمان‌کننده اختلالات جنسی و مشکلات نعوظ را منتشر کرد. این دارو که اوانافیل (Avanafil) نامیده شده است در کارآزمایی‌هایی با عنوان REVIVE 301 -TA مورد بررسی قرار گرفته‌اند. این کارآزمایی‌ها نشان می‌دهند مردانی که 15 دقیقه پس از مصرف دوزهای 50، 100 و 200 میلی‌گرمی از این دارو اقدام به برقراری رابطه جنسی کرده‌اند، به ترتیب در 67 درصد، 69 درصد و 72 درصد موارد موفق به تکمیل رضایت‌بخش رابطه جنسی شده‌اند. این ارقام در مقایسه با رقم 29 درصد در مورد مصرف دارونما رقم بسیار امیدوارکننده‌ای محسوب می‌شود و از نظر آماری نیز معنی‌دار بوده است.

با توجه به اینکه در مطالعه جدیدی، بیش از 75 درصد از مردان مبتلا به اختلالات جنسی مهم‌ترین انتظار خود از یک دارو را سریع بودن زمان اثر آن اعلام کرده‌اند به نظر می‌رسد این دارو با توجه به تنها 15 دقیقه زمان اثر مورد استقبال قابل‌توجه بیماران قرار گیرد و در آینده بازار را متحول سازد. اوانافیل نیز مثل دیگر داروهای معروف درمان اختلالات جنسی مردان، یک مهارکننده آنزیم فسفودی‌استراز است. این دارو در کارآزمایی‌های بالینی نشان داده است در صورت مصرف با دوز 200 میلی‌گرم در حدود 80 درصد از موارد می‌تواند نعوظی که برای انجام رابطه جنسی کافی باشد را ایجاد کند.

از دیگر یافته‌های قابل توجه این کارآزمایی‌ بالینی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:  اثربخشی این دارو به سرعت شروع شده و در بیماران تا حدود 6 ساعت باقی می‌ماند.  اوانافیل به خوبی و بدون وقوع عارض جانبی قابل‌توجه از سوی تمام 646 بیمار شرکت‌کننده در این کارآزمایی بالینی تحمل شده است و بیماران از تاثیر آن رضایت کامل داشته‌اند.

سردرد، گرگرفتگی و احتقان بینی که به عنوان عوارض جانبی شایع در مصرف دیگر انواع داروهای مهارکننده آنزیم فسفودی استراز به کرات گزارش شده‌اند در این کارآزمایی‌ بالینی شیوع بسیار اندکی داشته است.  برای مصرف این دارو بیماران نیاز به هیچ‌گونه محدودیتی در مصرف موادغذایی یا الکل ندارند.  به دنبال نتایج رضایت‌بخش از کارآزمایی‌های بالینی فاز دوم، این دارو وارد مرحله سوم از کارآزمایی‌های بالینی خود شده است و در این مرحله روی 1300 بیمار مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. اوانافیل به عنوان یک داروی به شدت انتخابی، روی نوع 5 از آنزیم فسفودی استراز اثر اختصاصی خود را اعمال می‌کند.

 

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

 

محققان 633 زوج را مورد تحقیق و بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که زوج های شادی که برای مدتی طولانی در کنار هم بوده اند در 9 مورد اشتراک داشته اند.

 
9 نشانه یک رابطه سالم را بشناسید
 اگر می توانستید راز یک رابطه سالم و شاد طولانی مدت را پیدا کنید، چه کار می کردید؟ محققان 633 زوج را مورد تحقیق و بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که زوج های شادی که برای مدتی طولانی در کنار هم بوده اند در 9 مورد اشتراک داشته اند. آنها همچنین دریافتند که این زوج ها همیشه در یک رابطه آرمانی و کامل و بدون مشکل نبوده اند. همه چیز نمی تواند عالی باشد و حتی آنهایی که برای مدتی طولانی در کنار یکدیگر بوده اند نیز با مشکلات و چالش هایی در زندگی خود مواجه بوده اند. اما نکته مشترکی که بین همه آنها وجود دارد «همراهی و مشارکت» است. آنها کارها را با هم انجام می دهند، با هم با مشکلات مواجه می شوند و در مورد مسائل بحث می کنند و آنها را با هم به اشتراک می گذارند. در اینجا 9 علامت یک رابطه با ثبات و رضایت آمیز ذکر شده اند، اگر شما هم در رابطه زناشویی خود این گونه هستید بدانید که راهی درست را در پیش گرفته اید:
 
1. یکدیگر را دوست دارید و تحسین می کنید
مسلما عشق شرط اول یک رابطه شاد و رمانتیک است و تعجبی ندارد که در صدر این لیست قرار گرفته است. اما آنچه که همراه با آن باید باشد، یعنی تحسین، با اینکه یکی از عوامل کلیدی در بقای عشق است، بیشتر وقت ها نادیده گرفته می شود. هیچ گاه نباید شریک زندگیتان را دست کم بگیرید، یا توجه و محبتتان را از او دریغ کنید. با مهربانی های کوچک، با تشکر، درست کردن یک فنجان قهوه، به او نشان دهید که او را دوست دارید و تحسین می کنید. این کارهای کوچک اثری بزرگ بر رابطه شما خواهند گذاشت.
2. به راحتی افکار و احساساتتان را با هم در میان می گذارید
در یک رابطه سالم شما می توانید حرف دلتان و احساستان را به همسر خود بگویید بی آنکه مورد تمسخر واقع شده و یا نادیده گرفته شوید. این که چنانچه چیزی شما را آزار می دهد بتوانید آن را با شریکتان به اشتراک بگذارید و در رابطه آن صحبت کنید از اهمیت زیادی برخوردار است، خواه این مسئله شخصی و مربوط به خودتان باشد و یا اینکه در رابطه با زندگی مشترکتان باشد. ارتباط راحت و انتقاد سازنده فرصتی است برای هر دوی شما که به خودتان نگاهی بیندازید و رشد و تغییر کنید.
3. با هم تصمیم می گیرید و بار مسئولیت ها را تقسیم می کنید
از پرداخت قبوض گرفته تا بیرون بردن زباله و تمیز کردن خانه، زوج های سالم وظایف روزانه خود را به صورت یک تیم انجام می دهند و رابطه خود و کارهای منزل را همراه با هم پیش می برند. این بدین معنی نیست که لزوما کارها باید به صورت مساوی تقسیم شوند. بلکه دو طرف باید همراه با هم تصمیم بگیرند که چه کسی چه کاری را انجام دهد و تقسیم وظایف کنند تا مشکلی در این رابطه پیش نیاید.
4. تلاش می کنید چالش ها را به صورت سازنده حل و فصل کنید
به جای دعوا و مرافعه  و ضربه وارد کردن به یکدیگر، در یک رابطه پایدار زوجین هنگام رویارویی با چالش های حساسی مثل چگونه گذراندن تعطیلات و یا انتخاب محل زندگی، با مهارت تمام با آنها مواجه می شوند و با احترام گذاشتن به یکدیگر و تمرکز بر پیدا کردن راه حل هایی که هر دو نفر راضی باشند آنها را پشت سر می گذارند.
5. رابطه جنسی سالمی دارید
این که رابطه جنسی در زندگی زناشویی از اهمیت ویژه ای برخوردار است بر هیچکس پوشیده نیست. اینکه شما دوستان خوبی باشید مسئله ای اساسی است، ولی اینکه عاشق هم باشید مهمتر است و این رابطه جنسی است که بین این دو مهم تمایز ایجاد می کند. وقتی می گوییم زندگی جنسی سالم، منظور اصلا کمیت آن نیست، بلکه کیفیت آن است. این که تعریفی مناسب از رابطه جنسی و خواسته هایتان داشته باشید و در مورد آن با هم حرف بزنید.
6. اهداف و ارزش های هماهنگ دارید
 از هماهنگی در مسائل بزرگی مثل مسائل مذهبی و اخلاقی گرفته تا چیزهای کوچکی مثل تعداد بچه هایی که می خواهید داشته باشید و کسانی که با آنها رفت و آمد دارید، داشتن ارزش ها و اهداف مشترک باعث می شود که یک زوج به هم متصل باقی بمانند و در یک راه مشترک با هم گام بردارند.
7. گذراندن زمان با کیفیت با یکدیگر را در اولویت قرار می دهید
زوج هایی که به یکدیگر وابسته هستند از زمان زیادی که با یکدیگر می گذرانند خوشحالند و فعالیت هایی پیدا می کنند که هر دو از انجام آنها لذت می برند. یکی از عوامل عدم وفاداری زوجین و از بین رفتن زندگی مشترک آنها، توقف گذراندن وقت با یکدیگر و نداشتن تفریحات مشترک است. پس به یاد داشته باشید که با یکدیگر ورزش کنید، با دوستان مشترکتان وقت بگذرانید، سفر کنید و چیزهای تازه را تجربه کنید، چرا که بدین گونه به یکدیگر متصل و وابسته می شوید.
8. از زندگی اجتماعی خود به عنوان یک زوج راضی هستید
اینکه هر دو افرادی اجتماعی باشید، یا اهل خانه نشینی و انزوا، یا اینکه هر کدام عادات اجتماعی متفاوتی داشته باشید، باید مورد پذیرش هر دوی شما باشد. باید یکدیگر را در زمینه مسائل اجتماعی همانطور که هستید بپذیرید و تصمیم به تغییر دادن یکدیگر نداشته باشید.
9. احساس آزادی می کنید
در یک رابطه زناشویی پایدار هر دو طرف در بیان عقاید خود آزاد هستند و برای حفظ رابطه خود مجبور به سرکوب عقاید و افکار خود نیستند. رابطه شما نباید مانند باری سنگین بر دوشتان باشد که زندگی را برای شما تیره و تار می کند، بلکه باید به شما احساس زندگی بدهد. شما نباید قربانی عشق باشید، بلکه باید در کمال آزادی آنگونه که خودتان می خواهید احساس و رفتار کنید.