بازی درمانی، شیوه ای موثر برای درمان اختلالات دوران کودکی
خراسان - مورخ چهارشنبه 1390/08/11 شماره انتشار 17973
نویسنده: مروی
 
 

بازی علاوه بر این که یکی از مولفه های تاثیرگذار در رشد و تکامل روانی - اجتماعی کودک است و کودک از این طریق یاد می گیرد که با محیط اطراف خود تعامل برقرار کند، شیوه ای موثر برای درمان برخی از اختلالات روانی کودک است. دکتر پیمان هاشمیان، فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با بیان این مقدمه به خراسان می گوید: بازی ها چند دسته است. بازی های «سازنده» مثل پازل یا لگو و بازی های «حرکتی» مثل دویدن و لی لی کردن هر یک در رشد بخشی از شخصیت کودک نقش دارد. در بازی های «وانمودی» کودک خود را جای فرد دیگری قرار می دهد و در خیالات خود بازی می کند. این نوع بازی ها در رشد تخیل کودک به ویژه در ۵ سال اول زندگی نقش مهمی دارد.

اصول بازی درمانی

استفاده از روش های بازی برای رفع مشکل کودک «بازی درمانی» نامیده می شود. در این روش در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده می شود تا کودک بتواند هیجان خود را تخلیه کند. اما این شیوه به عنوان یک روش درمانی تابع اصول خاصی است که بدون رعایت این اصول شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد.

اتاقی که برای بازی در نظر گرفته می شود باید به اندازه کافی بزرگ باشد و یادگیری قوانین باید در ابتدای بازی انجام شود. امنیت، نور و فضای مناسب ضروری است و دمای هوا باید متعادل باشد. درمانگر نیز باید ویژگی های خاصی داشته باشد و بتواند رابطه گرم و دوستانه ای با کودک برقرار کند. ارتباط کلامی و غیرکلامی صحیحی با کودک داشته باشد و از حرکات دست استفاده کند و در بازی تن صدای خود را تغییر دهد. در بازی شریک خوبی باشد و به موقع نوبت دهد. آمادگی تغییر در بازی را داشته باشد و قبل از ورود به اتاق بازی، مسائل مربوط به بازی را بداند. پدر یا مادر قبل از ورود به اتاق بازی قوانین بازی را به زبان ساده به کودک گوشزد کند. مدت زمان بازی بر اساس سن کودک تفاوت می کند و از ۱۵ دقیقه تا یک ساعت طول می کشد. بازی باید هدفمند باشد و به عنوان مثال هدف از بازی مهارت دوست پیدا کردن است و کودک تا پایان بازی باید بتواند این مهارت را در قالب بازی با عروسک ها یا حیوانات و آشنایی آن ها با یکدیگر فرا بگیرد. خاتمه بازی باید مشخص باشد و کودک باید بداند بازی کی تمام می شود.

درمان اختلالات روانی کودکان

دکتر هاشمیان با اشاره به این که انواع اختلالاتی را که ریشه در احساسات و هیجانات کودک و یا سازگاری با محیط دارد، می توان با این شیوه درمان کرد، ادامه می دهد: مشکلاتی مانند افسردگی کودکان، بیش فعالی، اختلالات اضطرابی، اختلالات اوتیسم و حتی کودکان عقب مانده ذهنی را با استفاده از شیوه بازی درمانی می توان بهبود بخشید. این روش برای کودکان تا ۱۰ سالگی قابل اجراست اما برای کودکانی که از نظر رشد روانی تاخیر دارند تا ۱۵ سالگی هم قابل اجراست. طبیعی است که پروتکل های درمانی برای بیماری ها و اختلالات روانی متعدد است و می توان آن را به صورت فردی یا گروهی انجام داد. در بازی های گروهی کودکانی که مشکل مشابه دارند در یک گروه ۴ یا ۵ نفره وارد اتاق بازی می شوند و برنامه درمانی مشابهی برای آن ها اجرا می شود.

گاهی لازم است از روش «مددجو مدار» استفاده شود؛ در این روش کودک آزاد گذاشته می شود تا خودش بازی کند و زمانی که لازم است درمانگر وارد بازی می شود و درمان را آغاز می کند.

در بیشتر موارد قوانین بازی مشخص و واضح است و کودک باید طبق قوانین اتاق بازی، بازی ها را گام به گام پیش ببرد و به ازای هر یک امتیاز بگیرد. گاهی می توان از حضور در اتاق بازی برای ارزیابی وضعیت روانی کودک استفاده کرد. به عنوان مثال می توان میزان اضطراب یا بیش فعالی کودک را پس از حضور در اتاق بازی دریافت. کودکانی که دچار اضطراب هستند در اتاق بازی طی مراحل هشت گانه درمان می شوند به نحوی که از رفتن پدر و مادر احساس ناراحتی نمی کنند. ترس از شنا، تاریکی یا تنهایی در قالب بازی درمان می شود. بازی موش و گربه در اتاق بازی برای این دسته از کودکان اجرا می شود. این بازی طوری انجام می شود که کودک که نقش موش را دارد برنده بازی می شود. در این شرایط او که قهرمان داستان است در واقع خود را درمان می کند. برای کودکان بیش فعال نیز از روش هایی استفاده می شود که بر مبنای اصول «ببین، گوش کن، فکر کن، بایست، عمل کن» است. این روش باعث می شود کودک در محیط اتاق بازی مهارت های ذهنی خود را به وجود آورد. برای کودکان بیش فعال انجام این اصول بسیار سخت است زیرا اصولا این دسته از کودکان نمی توانند یک جا بنشینند و یا صبر و تحمل بسیار کمی دارند. بنابراین تأکید بر این اصول به هنگام انجام بازی دلخواه می تواند به آن ها کمک کند.

این فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان درباره نقش بازی درمانی برای درمان مبتلایان به طیف اختلالات اوتیسم تصریح می کند: بازی درمانی برای این کودکان یک درمان انتخابی است و در کنار کار درمانی و گفتار درمانی بسیار کمک کننده است. بازی درمانی برای این کودکان معمولا به صورت فردی انجام می شود و تأکید بر تعامل بیشتر کودک با محیط اطراف است. تلاش بر این است که احساسات پنج گانه کودک در تعامل با محیط افزایش پیدا کند و معمولا با یک وسیله خاص در اتاق بازی آن قدر با کودک بازی می کنیم تا کودک با آن خو بگیرد و احساسات پنج گانه خود را تقویت کند. درباره کودکان عقب مانده ذهنی هم باید گفت تلاش می شود این دسته از کودکان به کنترل هیجان دست پیدا کنند و یادگیری خود را که معمولا بیش از کودکان عادی وقت می برد، افزایش دهند. برای این دسته از کودکان هم بازی مثل موش و گربه طراحی می شود که نیازمند کمک است و کودک طی بازی تلاش می کند او را درمان کند و کودک در واقع خود را درمان می کند.

نتیجه گیری صحیح

وی با تأکید بر این که نقش درمانگر در به نتیجه رساندن روش بازی درمانی بسیار حیاتی است، می گوید: درمانگر باید بیماری را بشناسد، روش درمانی را بداند و بتواند ارتباط صحیحی با کودک برقرار کند. باید از نظر چهره و علائم برای کودک جذابیت داشته باشد و سعی کند مراحل درمان را پیگیری و تغییرات هر جلسه را ثبت کند و مدت درمان از یک ماه تا ۱۵ ماه را تعیین کند. معمولا برای کودکان یک تا ۶ ساله، یک تا ۴ ماه، برای کودکان ۶ تا ۸ سال، حدود یک تا ۶ ماه برای بچه های ۸ تا ۱۰ سال و حدود یک تا ۱۲ ماه و پس از آن تا ۱۵ ماه مدت زمان بازی درمانی در نظر گرفته می شود. کودکان طی این مدت تکالیف خود را پس از هر جلسه در منزل انجام می دهند و در جلسه بعد آن را اجرا می کنند. در پایان جلسات ارزیابی کلی انجام می شود و درمانگر درباره خاتمه دوره تصمیم گیری می کند. در مواردی پایان ناگهانی بازی درمانی باعث عود مشکل کودک می شود بنابراین ختم درمان بسیار مهم است. به عنوان مثال کودکی که پدر یا مادرش را از دست داده و دچار اضطراب سوگ شده است، طی مدت درمان به درمانگر وابسته می شود. لازم است در طور دوره درمان، تدابیری اندیشیده شود. مثلا در بازی گفته می شود که بابای یکی از شخصیت های داستان به سفر می رود و تا پایان بازی برنمی گردد. به این ترتیب کودک کم کم برای جدایی آمادگی پیدا می کند.

نکته اساسی این که لازم است در ابتدای شروع دوره، والدین نسبت به ویژگی های شخصیتی و مشکلات خود آگاه شوند و راهکارهای درمانگر را برای تغییر بپذیرند تا بازی درمانی موثر واقع شود. والدینی که اطلاعات کافی درباره بیماری و پروتکل درمانی ندارند نمی توانند در اتاق بازی عملکرد مناسبی داشته باشند از این رو این شیوه علمی برای کارکرد مفید به همکاری خانواده و درمانگر نیاز دارد. همچنین در منزل هم باید دستورالعمل های پزشک را اجرا کنند تا به طور موثری از درمان نتیجه بگیرند.

بدغذایی کودکان

در بسیاری از موارد شکایت تکرار شونده والدین درباره بدغذایی کودکان مشکل ثانویه است نه اولیه؛ یعنی کودک بر اثر اضطراب و افسردگی دچار بدغذایی می شود. مشکل این جاست که علایم اضطراب در کودکان اغلب پنهانی است و به صورت دل درد، سردرد، بدغذایی یا بدخوابی خود را نشان می دهد. شناخت سرشت کودک، توجه به سن، افزایش برخی مهارت ها در کودک و به کار بردن برخی دستورالعمل ها در منزل از سوی والدین مشکل بدغذایی کودک را برطرف می کند. فراموش نکنید که توجه به سبک دلبستگی، رشد هوشی، رشد هیجانی و اجتماعی به هنگام اجرای این روش در کودک بسیار اساسی است.

نشانه های هشداردهنده برای شناسایی اختلالات روانی در کودکان

متخصصان روان شناسی برای کمک به کودکانی که اختلالات روانی در آن ها تشخیص داده نمی‌شود نشانه هایی را بیان کنند. به گزارش ایسنا، از بین این نشانه‌ها می‌توان به احساس غمگینی، درون‌گرایی و کم حرف شدن به مدت دو هفته یا بیشتر اشاره کرد که علامت افسردگی است. از آمارهای ثبت شده چنین برمی‌آید که از هر 4 کودک مبتلا به اختلالات روانی سه کودک از جمله آن هایی که به اختلال نقص توجه ناشی از بیش‌فعالی (ADHD)، اختلال دو قطبی و اختلالات تغذیه‌ای مبتلا هستند، بیماریشان تشخیص داده نمی‌شود و مراقبت‌های پزشکی مورد نیازشان را دریافت نمی‌کنند. شناسایی یک اختلال روانی در سال های نخست زندگی امکان درمان زودتر را فراهم می کند. این نشانه های هشداردهنده عبارت است از:* احساس غمگینی خیلی زیاد و درون‌گرایی و کم‌حرفی به مدت دو هفته یا بیشتر . * تلاش جدی برای آسیب رساندن به خود یا برنامه‌ریزی برای این اقدام. * بروز ناگهانی ترس بدون دلیل که گاهی با تند شدن ضربان قلب یا سریع شدن تنفس همراه است. * شرکت در درگیری‌ها و زد و خوردهای متعدد با استفاده از اسلحه یا گرایش به واردکردن آسیب‌ جدی و خطرناک به دیگران . * رفتارهای شدید، تند و غیرقابل کنترل که به خود کودک یا دیگران آسیب برساند. * نخوردن غذا یا پرت کردن آن . * نگرانی‌ها و ترس‌های شدید که فعالیت‌های روزانه را مختل کند . * دشواری شدید در تمرکز یا بروز بی‌قراری که ممکن است کودک را به خطر بیندازد و یا روی بازده تحصیلی او تاثیر منفی بگذارد. * نوسانات خلقی شدید که موجب بروز مشکلات و روابط شود . * تغییرات در رفتار یا شخصیت کودک .

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

 

 

«بازی» به هر گونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدف دار که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب بروز نیازهای کودک شود، گفته می شود. بازی وسیله ی طبیعی کودک برای اظهار و بیان «خود » است. «آلفردآدلر» روانشناس معروف   می گوید: هرگز نباید به بازی به عنوان روشی برای وقت کشی نگاه کرد  و «گری لندرث» اظهار می دارد که: «بازی کردن برای کودک مساوی است با صحبت کردن برای یک بزرگسال، بازی و اسباب بازی، کلمات کودکان هستند». بازی 5 ویژگی اساسی دارد: از درون برانگیخته می شود، آزادانه انتخاب می شود، لذت بخش است، واقعیت گریز است و بازیکنان به طور فعال در آن شرکت دارند. برای درک بیشتر دنیای کودکان می باید آنها را در هنگام بازی  مورد مشاهده قرار داد. بازی برای کودکان همانند کلام برای بزرگسالان است.

در این مقاله قصد داریم به بحث راجع به بازی درمانی که نوعی از انواع هنردرمانی است، بپردازیم. در بازی درمانی، کلامی ساختن چیزی که غیرکلامی است یا هوشیارسازی آن چه ناهوشیار بوده است یکی از جالب ترین و بدیع ترین فعالیت های بازی درمانگر محسوب می شود. اوست که تلاشی را با کمک بیمار/ مراجع برای تفسیر انواع بازی ها و یا حتی تصاویر و نقاشی های نمادین ایجاد شده، انجام می دهد و سعی می کند که این نمادها را به جهان واقعی متصل ساخته و وسیله ی شفادهندگی را در  بیمار/ مراجع فراهم سازد.

 از آنجایی که درکنار بازی درمانی بخصوص روی کودکان، جهت تشخیص بهتر، ممکن است از سایر مقوله های هنر درمانی از جمله: نقاشی درمانی، شن درمانی و موسیقی درمانی نیز بهره گرفته شود، لازم است به مبحث کلی هنر درمانی نیز اشاره مختصری گردد.

کلید واژه ها: هنر، بازی،نقاشی،موسیقی، درمان، کودکان

تاریخچه:

پیشتازان هنر درمانی همچون ارنست هارمز بنیان گذار و سردبیر مجله "هنر روان درمانگری" اثرات شفادهندگی هنری مختلف همچون موسیقی را با توجه به منابع کتاب مقدس بیان می دارند. این که چگونه حضرت داوود تلاش نمود بیماری مالیخولیای سلطان شائول را از طریق نواختن چنگ معالجه کند ( هارمز،1975).

امیل کراپلین در سال 1912 و یوجین بلولر در سال 1918 پیشنهاد کردند که نقاشی بیماران روانی باید در تشخیص بیماری آن ها مورد توجه قرار گیرد.

 در سال 1935 نولن.دی.سی.لویس، نقاشی آزاد را درمورد روان نژندهای بزرگسال به کار برد. منظور از نقاشی آزاد، اجراهایی است که به صورت دلخواه و از روی اراده و بدون هیچ اجباری سرخود به وسیله فرد انجام   می شود و هیچ گونه اجباری در ترسیم و زمان اجرای آن وجود ندارد.

هنردرمانی به هر صورت از تئوری های فروید، یونگ و سایرین نشأت یافته و به خصوص تحت تأثیر تکنیک روان تحلیل گری است. در مفهوم ناهوشیاری (ناخودآگاه) همان گونه که از طریق فروید ارائه گردیده است، افراد یادمانده ها و افکار خویش را از خلال سمبل ها یا نمادها بیان        می دارند، که نهایتاً به عنوان اساس نظری هنردرمانی به کار می رود.

در اواخر قرن نوزدهم فعالیت ژان پیاژه، ماریا مونته سوری و جان دیوئی تأثیرات جالبی را در روانشناسی رشد به جا گذاشت که منجر به شناخت و مطالعه در نقاشی کودکان و ارتباط آموزش دهندگان هنر همچون ویکتورلانفلد، فلورنس کان و دیگران با این جریان شد. این حرکت در نهایت گسترش و توسعه تکنیک های مبتنی بر درک تازه در تعاریف نظری- مقدماتی هنر درمانی را به دنبال داشت.

استفاده از بازی در درمان نیز اولین بار توسط پیشگامان روان شناسی کودک مطرح شد.

 آنا فروید(1928،1964،1965)، مارگارت لئون فلد(1935،1970) و ملانی کلاین(1987،1961) مفروضات تئوریکی را جهت استفاده از بازی ثابت کردند. مثلاً کلاین، بازی خود بخودی کودکان را به عنوان جایگزین تداعی آزاد در روان تحلیل گری بزرگسالان مطرح نموده است. می توان گفت، در نتیجه کارهای ملانی کلاین بود که روشی به نام «بازی درمانی» شکل گرفت و هنوز هم به طور وسیعی در روان درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بیش از 50 سال است که بازی درمانی در آمریکا رواج داشته و روز به روز نیز در حال گسترش است.   تا کنون این روش توسط تعداد زیادی از بازی درمانگران همچون: موستاکز(1953،1966،1973،1981،1992) و اسکافر  (1976،1986،1993)، کسی که باعث ترقی و پیشرفت قواعد اصلی اکسلاینAxline  شد و میان مدل های خانواده درمانی سیستماتیک، قصه درمانی و درمان شناختی_رفتاری تفاوت قائل گردید، هدایت شده است.

مبتکر بازی در خانواده درمانی (Play In Family Therapy) ستیر. ویتاکر.کیت هستند که تکنیک های بازی درمانی و مداخلات خانواده درمانی را برای کار با کودکان از تولد تا 12 سالگی همراه با خانواده هایشان ادغام کردند و از طریق آن اعضای خانواده ارتباط مثبت را برقرار کنند و بیاموزند و شناختشان از مشکلات همدیگر افزایش یابد و با تعارضات بهتر مواجه شوند و یا آن را حل کنند اغلب از بازی های روی تابلو مانند بازی تغییر خانواده (The Chenging Family Game)، بازی قرارداد خانواده (The Family Contract Game) و راه حل ها (Solutions)  استفاده می شود از بازی مصاحبه عروسکی خانواده (Family Puppet Therapy) برای آموزش با ایجاد داستانی استفاده از عروسک ها به کار می رود.

پنج فعالیت ساختار یافته که پایه های خانواده درمانی کودک محور (Child-Centered Family Therapy) را می سازند، بر تکنیک های خانواده درمانی استوار است. فعالیت ها شامل: دفتر یادداشت خانواده، عکس های خانواده، نقاشی شبکه خانواده، مجسمه سازی زنده و ایفای نقش خانواده است.

اهمیت بازی:

بازی به عنوان فرایند چند بعدی که به نحوی قابل توجه درخدمت تکامل ورشد کودک است می تواند راهی جهت تخلیه این انرژیها در مسیر رسانده باشد.کارل گروس از صاحبنظران قرن نوزدهم اعتقاد دارد : بازی عاملی است برای رشد نیروهای خام وآماده سازی آنها برای استفاده در زندگی , بازی فرایند یادگیری را برای کودک , این انسان کوچک لذت بخش می کند وهمچنین منجر به ارضای بسیاری از نیازهای اساسی وزیر بنایی او می شود . اهمیت بازی در مباحث روانشناسی رشد تا حدی است که صاحبنظرا ن آن را تفکر کودک نامیده اند.

بازی وسیله ای است برای احساسات، برقراری روابط، توصیف تجربیات، آشکار کردن آرزوها و خود شکوفایی. فعالیت بازی در واقع تلاش کودک برای کنار آمدن با محیط است که از این طریق او خود را می یابد ودنیا را درک می کند.«پیاژه» روان شناس مشهور سوئیسی، بازی را تحت عنوان «یکی ساختن واقعیت با خود» تعریف می کند. برای شناخت بازی کار انسانی، پنج ضابطه بر شمرده است و این    ضابطه ها عبارتند از :
1 -بازی فعالیتی است که هدفش در خود آن نهفته است، در حالی که هدف کار در خارج آن قرار دارد.
2- بازی فعالیتی است که انجام آن موجب خوشنودی و خوشحالی بازی کننده می گردد، حال آنکه کار ضرورتاً خوشایند نیست.
3- بازی فعالیتی است که فرد آن را اختیار می کند، در حالی که کار، خاصیتی اجباری و الزامی دارد.
4- بازی از قید سازمان آزاد و رهاست، در حالی که کار معمولاً با سازماندهی همراه است .
5- بازی از کشمکش و پرخاش به دور است، حال آن که ماهیت کار گرایش آشکاری به سوی کشمکش و پرخاش دارد.

کودکان از طریق بازی ارتباط برقرار می کنند . مشکلات کودکان در جریان رشد اغلب توأم است با عدم توانایی بزرگسالان برای درک آنها، پاسخگویی به آنچه که کودکان احساس می کنند و یا تلاشی که آنها برای ایجاد ارتباط می نمایند.اکثر بزرگسالان از کودکان انتظار دارند که به آنها از همان طرف که بزرگسالان خود راحت تر هستند ایجاد و ارتباط نمایند، یعنی ارتباط کلامی و آن ها به جای این که با کودک در حد کودکانه رفتار نمایند، از او انتظار دارند که خود را به حد یک بزرگسال برساند. کودکان سعی می کنند خود را بفهمانند، هر چند که اغلب از طریق کلامی موفق نیستند، میان آنچه که از زبان آنها فهمیده می شود و آنچه که کودکان بیان می کنند تفاوت وجود دارد. کودکان معمولاً فراتر از آنچه بیان می دارند، درک می کنند. اکثر بزرگسالان قادرند احساسات (درماندگی، اضطراب و ...) و مشکلات شخصی خود را در قالب کلام اظهار دارند، در حالی که محدود نمودن کودکان به بیان خود از طریق کلامی به سبب تحصیل محدودیتهای غیر لازم و غیر واقعی در ارتباطی که باید بین کودک و مشاور بوجود آید، می گردد. بویژه اینکه این ارتباط برای یک تجربه درمانی باشد، بازی برای کودکان مساوی است با صحبت با بزرگسالان، بازی وسیله ای است برای بیان احساسات، کشف روابط و ارضای خود.

کودکان در صورتی که فرصت یابند، احساسات و نیازهای خود را از طریق بازی به همان صورت و روشی که مشابه روش بزرگسالان است بیان می دارند. پویایی بیان مسأله و وسیله برای ارتباط در مورد کودکان متفاوت است . اما بیانات کودکان در مواردی نظیر (ترس، عصبانیت، شادمانی، ناکامی، ...) شبیه بزرگسالان می باشد. انواع بازی کلمات کودکان هستند و چند مورد از آنها به دقت مورد گزینش قرار گرفته می تواند فرصتی برای کودکان فراهم آورد تا احساسات و مشکلات خود را همانگونه که تجربه کرده اند بیان دارند .

نقش بازی در رشد اجتماعی کودک:

از بعد رشد اجتماعی، تعامل در بازی با دیگر کودکان، کودک را قادر می سازد تا تصورش را از خود و دیگران به صورت عام رشد دهد. کودکی که بازی می کند نقش خود را به طور مرتب تغییر می دهد و مجبور می شود چشم انداز خود را نیز تغییر دهد. در بازی های گروهی که دارای مقررات و قواعد است، بازیکن باید نقش دیگر بازیکنان را بداند و همچنین باید توانایی «برعهده گرفتن نقش دیگران» را در خود رشد و توسعه دهد. تا از طرق پیش بینی آن چه در آینده اتفاق خواهد افتاد، بتواند رفتار خود را با آن سازگار نماید. کودک شروع به ارزیابی توانایی های خود در مقابل دیگران شده و هویت یا تصور از خود را بهبود می بخشد. بچه هایی که بازی می کنند پیش از هویت خود یاد می گیرند، آنها از طریق بازی کردن نقش های مختلف بزرگسالان، مقررات اجتماعی و معیارهایی را که رفتار بازیگر را تنظیم     می کند می آموزند، بازیگر باید یاد بگیرد که به قواعد بازی، حتی زمانی که انگیزه های آنی او را به سوی یک رفتار کاملاً متفاوت دیگر سوق می دهد، تسلیم شود. علاوه بر آن، کودک در حین بازی خود را در موقعیتهای اضطراب آور وترسناک قرار می دهدوبه همراهی عروسک به جستجوی راه حل می پردازد، تا از این طریق تسلط خود را برموقعیتها افزایش دهد کودکی که از مراجعه به دکتر هراس دارد با همکاری عروسکش نقشهای بیمار وپزشک را بازی می کند واز این طریق تسلط خود را بر موقعیتها یی که احتمالا`پیش خواهد آمد رامجسم کرده وتا حدی بر نگرانی وترسش غلبه می کند .  هم چنین یک بازی ممکن است معانی خاص و مهمی برای برخی از کودکان داشته باشند و تمایلات گوناگون آنها را به صورت نمادین ارضا نماید، اما مطمئناً آن بازی نمی تواند برای همه بازیکنان، همان مفهوم خاص را داشته باشد. بازی کودک به خصوص با عروسک، علاوه بر موارد ذکر شده ی قبل،  می تواند در رشد شخصیت کودک تأثیرات بسزای دیگری نیز داشته باشد:

 رشد خلاقیتها :کودک در نقشهایی که تمرین می کند تجدید نظر می نماید وقسمتهای جدیدی را جایگزین قسمتهای قبلی می کند واز این طریق تجارب خود را با ادراکات وشناخت های جدیدش تلفیق می کندواین بازسازی ها وترکیبها کمکی است به رشد قدرت آفرینندگی وخلاقیت او.
کمک به درک تشخیص کودک : اودر حین بازی با عروسک، مهارت هایی را جهت ایجادارتباط با دیگران به دست می آورد. توقعات دیگران از خود رادر حین عروسک بازی ارزیابی می کند وآرزوهای خود را نیز ابراز می کندواین راهی برای شناخت اواز زندگی ومسائل آن است .
ایجاد ظرفیت در مهارتهای حرکتی :کودک در حین بازی عروسکش را بغل می کند، به گردش می برد، به او غذا می دهدو... این اعمال فرصت تمرین وتکرارحرکات فیزیکی را برای کودک فراهم می آوردوبالتبع اورا در بکارگیری اعضایش صاحب تجربه می کند .
تقویت اعتماد به نفس : عروسک هم صحبت ومخاطبی است که پیوسته نزدیک کودک است وهر زمان کودک اراده می کندمی تواند مورد مصاحبت قرار گیردمخاطبی که هیچ گاه از صحبت کودک خسته نمی شود ، پیوسته چشمهایش باز است وحواسش پرت نمی شود، هنگام صحبت کردن کودک خمیازه نمی کشد یا راه شپزخانه را پیش نمی گیرد ویاحتی به او گوشزد نمی کند که گرفتار است؛ حرفهای تکراری کودک را گوش می دهد، هرگز در وسط حرف های او نمی دود ودرحین صحبت اشکالات تلفظی اش را اصلاح نمی کند ویا برای روند کند صحبت اوبی تحمل نیست.

پس با توجه به موارد ذکر شده این نکته شایان توجه است که ارتباط کودک با عروسک یک رابطه ساده وبی ارزش نیست که برخی والدین تنها برای پرکردن اوقات فراغت از آن استفاده می کنند.این ارتباط مبانی اساسی ارتباط عمیق وگسترده روانی_ اجتماعی کودکان رادر دوره های بعدی رشد وتکامل شخصیت آنها پی ریزی می کند وباعث می شود که آنها در آینده بتوانندبا قدرت تحلیل بهتر وتجارب مثبت تری به روابط خود با دیگران در جامعه ادامه بدهند.

بازی ابزاری برای تجربه پیدا کردن:  بازی راهی برای تجربه کردن هستی توسط ادراک است وکودک از این راه خود رابه شکل انسانی آزاد،مستقل وتوانمند می یابد ٬ فرانک می گوید : بازی راهی است که کودک آنچه را که کسی نمی تواند به اوبیاموزد یاد می گیرد .

نقش بازی در رشد هوشی کودک:

یکی از فرضیه های روانشناسی این است که بازی رشد هوشی را تسریع    می کند. در تأیید این فرضیه، نتایج پژوهش ها نشان می دهد کودکانی که فاقد هرگونه اسباب بازی می باشند و یا امکانات اندکی برای بازی دارند، از لحاظ شناختی از همسالان خود عقب ترند. علاوه بر این، فرزندان خانواده های کم درآمد نسبت به کودکان طبقه متوسط کمتر در بازی هایی که به شکل و نقش بازی کردن انجام می شود، شرکت می کنند. در ارتباط با رشد هوش کلامی کودک از طریق بازی نیز باید گفت: در فرآیند دوستی کودک با عروسک قدرت تکلم او به شدت تحت تأثیر قرار می گیرد ورشد می کند؛ کودک به جای خود و به جای عروسک وبه جای همه ی شخصیتهای ذهنش صحبت می کند واز این تکرار،ایجاد وتقلید کلمات بزرگترها به عنوان کلامی جدید تجربه می نماید.  اگر بپذیریم که بازی برای رشد هوشی اهمیت دارد، در این صورت آشنا کردن کودکان با بازی یکی از عواملی است که رشد شناختی را تسهیل می کند .

نقش درمانی بازی:

بازی یک ابزار طبیعی است که کودکان از طریق آن می توانند خودشان را بیان کنند. بازی موجب برانگیخته شدن افکار و کسب تجربیات و نتایج زیاد می گردد . در مواردی نیز بازی می تواند نقش درمانی داشته باشد. بازی درمانی یکی از رایج ترین شیوه هایی است که اغلب روانشناسان بالینی،  روان تحلیل گران و مشاوران برای درمان مشکلات عاطفی کودکان به کار می برند.کودکی که موقعیت مصاحبه رسمی ممکن است برایش تجربه ای ناراحت کننده باشد، هنگامی که وسیله بازی آشنایی را    می بیند، احساس راحتی بیشتر می کند. بازی در درمان کودکان یک وسیله و ابزار ارتباطی است که با کلمات یعنی وسیله ارتباط بزرگسالان قابل مقایسه است. انواع بازی و اسباب بازی، کلمات کودکان هستند و اگر آنها به دقت انتخاب شوند، می توانند فرصتی برای کودکان فراهم آورند تا احساسات و مشکلات خود را همان گونه که تجربه کرده اند بیان دارند. بنابراین بازی به عنوان یک وسیله با بازی به عنوان یک تکنیک متفاوت است. همچنان که کلمات نیز براساس نحوه ی استفاده از آنها متفاوت هستند. بازی زمانی که برای اهداف تشخیصی و درمانی به کار می رود، یک تکنیک است.

بطور کلی کاربردهای بازی در درمان مشکلات عاطفی کودکان را در موارد زیر می توان خلاصه کرد :
1) ابزاری برای تشخیص توانایی ها و مشکلات
2)رابطه کاری
3) وضع تعارضات عاطفی کودکان

بازی درمانی وسیله ای است که باعث ارتباط بین کودکان و نحوه برخورد با آنان شده و کودک از این طریق به بیان خود می پردازد. بازی برای کودک یک زبان است. بزرگسالان توسط زبان کلامی ارتباط برقرار کرده و از آن استفاده می کنند. بازی درمانی به کودک این اجازه را می دهد تا از طریق بازی به بیان احساسات و مشکلات و استرس های خود بپردازد و در نتیجه به مشکلات خود فائق آید .

انواع بازی:

بازی کودک به موازات رشد جسمی وی شکل های مختلفی به خود می گیرد :
1-  بازیهای حسی وحرکتی : این گروه از بازیها در رابطه با فعالیتهای جسمی کودک می باشد واز آنها برای تقویت عضلات ,کسب مهارتهای حسی _ حرکتی , هماهنگی بین اعضای مختلف بدن ,     تقویت بینایی و شنوایی استفاده می شود . بخش عمده بازی کودکان را در دو سال اول زندگی بازی های حسی وحرکتی تشکیل می دهد .
2-  بازیهای تقلید ی: سن دو سالگی آغاز ارتباط واقعی کودک با محیط خود می باشد بازیهای تقلیدی به او کمک می کند تا با تقلید والگو سازی از محیط وافراد، این ارتباط را تقویت نماید . این بازیها شخصیت کودک را شکل می دهند و وسیله پرارزشی در تربیت او محسوب می شوند . کودک دراین سنین قدرت بیان مسائل ومشکلات درونی خود را ندارد،   بنا براین بازیهای تقلیدی فرصت مناسبی را ایجاد می کند تا کودک تنش های درونی ، پرخاشگری وعواطف سرکوب شده خود راتخلیه وبر اضطراب خود غلبه کند . بازی های تقلیدی مهمترین سرگرمی در گروه سنی 2 تا 8 سال می باشد.

3- بازی های با قاعده : در سن 4 سالگی کودک  وارد مرحله بازی های با قاعده می شود این مرحله تا سن 7 سالگی ادامه داشته ، در 12 سالگی به تکامل می رسد وتا آخر عمر ادامه دارد .در این بازی ها کودک به تدریج با اصول وقوانین موجود در آنها آشنا شده وخود نیز برای بازی ها قاعده وقانون وضع می کند . در این بازی ها قانون ، قرار داشته و رقابت وجود دارد وکودک از قوانین جمعی پیروی می کند.
4-  بازی های آموزشی : کودکان بیش از هر چیز از بازی های خود مطلب می آموزند وتمام بازی های آنها تجربه ای برای یادگیری است .

کاربرد و اصول بازی درمانی:

بازی درمانی، اغلب جهت درمان کودکان ناسازگار و کسانی که نسبت به حل مسائل مربوط به سازگاری مشکل دارند، استفاده می شود. بازی درمانی روشی است که به وسیله آن، ابزارهای طبیعی بیان حالت کودک، یعنی بازی، به عنوان متد درمانی وی به کار گرفته می شوند تا به کودک کمک کند فشارهای احساسی خویش را تحت کنترل قرار دهد.

هم چنین این روش در مورد کودکان سه تا هشت سالی به کار می رود که مشکلات خانوادگی (مانند طلاق والدین) دارند، ناخن می جوند، دچار شب ادراری اند، اختلال رفتاری دارند، بیش فعالند، در روابط گروهی موفق نیستند و یا قربانی سوء استفاده از کودکان شده اند.

این نوع درمان در مورد تعلیم و تربیت کودکان استثنایی نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است.

درمانگرانی که از بازی درمانی استفاده می کنند، معتقدند این روش به کودک اجازه می دهد جهان را در مقیاسی کوچک تر با دستان خود بسازد و تحت نفوذ خود درآورد، کاری که در محیط پیرامون هر روز کودک امکان پذیر نیست.

 در مقوله ی بازی درمانی، می توان به دو نوع بازی درمانی فعال و غیر فعال اشاره نمود:

نوعی از بازی که درآن به کودک تعدادی اسباب بازی انتخاب شده داده  می شود ودرمانگر خود جهت تشویق کودک برای به نمایش درآمدن صحنه های آسیب زای مشخصی وارد بازی می گردد ٬بازی درمانی فعال نامیده می شود افرادی مانند لویی ٬ سولومون وکین فرم هایی از این نوع بازی درمانی را توسعه داده اند. به نظر می رسد که بازی درمانی فعال از این جهت که کودک تنها مجاز به داشتن تعدادمحدودی از اسباب بازی ها است ادامه دهنده طرح آنا فروید باشد . در بازی درمانی ` کین ` و` لویی ` نیازی به برقراری احساس همدلی میان کودک ودرمانگر وجود ندارد که از این نظر شبیه به تکنیک بازی ` ملانی کلاین ` است که یک بازی درمانگر فعال عصر جدید نامیده می شود؛ به طوری که میان کودک ودرمانگر هیچگونه همبستگی ای که نشان دهنده ی قدردانی وسپاسگزاری باشد وجود ندارد . به علاوه به نظر می رسد که کار ` کین ` جهت کاهش ناگهانی اضطراب کودک توانسته است در درمان فعال کودک مؤثر باشد .
بازی درمانی غیر فعال همزمان با بازی درمانی فعال گسترش یافته است و دربازی درمانی غیرفعال، درمانگر بازی کودک را محدود نمی نماید، در عوض به نظر می رسد که فقط در اتاق با کودک بنشیند و همان گونه که کودک محو در بازی است، درمانگرنیز به تدریج تلاش می نماید که بخشی از بازی کودک گردد .کودک همیشه اجازه دارد که بازی را رهبری نماید ٬حتی اگر نهایتاً لازم باشد که درمانگر چند مورد تجزیه وتحلیل ساده از رفتار را بیا ن نماید. به طور کلی بازی درمانگر غیر فعال معتقداست که مهمترین عامل برای تغییر اختلال عاطفی کودک، قبول همراه بادرک بیانات واحساسات کودک است .کودک قادر خواهد بود ٬احساس اضطراب ٬خصومت ونا امنی خود را با شتاب خاص خود از طریق بازی بیان نماید .
از آنجا که درمانگر غیر فعال به کودک اجازه انتخاب راه را می دهد ٬هیچگونه محدودیتی در مورد چگونگی انتخاب اسباب بازی ها برای کودک وجود ندارد .کودک می تواند با هر نوع اسباب بازی که علاقمند باشد بازی کند ومحدود به بازی با خانواده عروسکی نیست .در نتیجه انتخابی چنین وسیع از اسباب بازیها وعکس العمل پذیرفته شده وغیر فعال درمانگر، لازم نیست که همه بازی های کودک دارای ارزش عاطفی وسمبلیک قوی باشند. نیمی از بازیها ٬اجرای مجدد فعالیت های ساده تجربیات روزانه کودک هستند .

در محیط بازی درمانی، کودک با وسایل و اسباب بازی هایی که گلچین شده اند مشغول به بازی می شود و مربی بدون هیچ گونه اظهار عقیده ای، تنها به مشاهده عمیق رفتار و عملکرد و صحبت های کودک  می پردازد و بدین ترتیب است که کودک احساسات پنهانش را به سطح می آورد تا بتواند با آنها روبرو شده و بر آنها غلبه کند.

البته لازم به ذکر است که فضای بازی درمانی باید به گونه ای باشد که علاوه بر این که کودک می داند در آن می تواند به راحتی اظهار عقیده و احساس کند، حدود مشخصی وجود دارد مانند: محدودیت در خراب کردن وسایل و مواد بازی، حمله به آموزگار و نیز خروج بعد از ساعت تعیین شده.

بسیار ضروری است که اطاق بازی که اغلب برای تحقیق در مورد رفتار و حتی آموزش کودکان  از آن استفاده می شود، دیوار یک طرفش به صورت آینه بزرگی باشد که در واقع برای افراد داخل اطاق بازی حکم آینه را دارا بوده ولی این آینه از اطاق پهلوی آن به صورت شیشه تیره ای باشد که می توان اطاق بازی را دید و در این اطاق که همیشه بایستی تاریک باشد، افرادی متخصص که به دقت انتخاب می شوند، به وسیله یک ضبط صوت، گفته های کودک را ضبط کرده و نیز مشاهدات خود را از رفتار کودک با توضیحات رفتار درمانی یادداشت کنند. و در نهایت بین یافته ها ی درمانگر و برداشت های محققین، پس از مشورت های بسیار، نتیجه گیری های لازم به عمل آید.

اصول اولیه ای که درمانگران در حین بازی درمانی رعایت   می کنند :

·       ترغیب نمی کنیم: مثلاً نمی گوییم " اطمینان دارم که تو این کار را انجام می دهی"

·       حمایت نمی کنیم: مثلاً نمی گوییم" من به تو کمک می کنم تا تو این کار را انجام دهی"

·       فشار وارد نمی کنیم: مثلاً نمی گوییم: " سعی کن مثل دیگران این کار را انجام دهی"

·       در اتاق بازی بچه آزاد است تا هر کاری که خواست انجام بدهد و هر بازی که انتخاب کرد بکند، اولین مکالمه از سوی بچه شروع می شود و درمانگر، گفتار بچه را عیناً فقط با تغییر ضمائر و افعال به خودش برمی گرداند.

·       اگر مکالماتی بین مربی و کودک در اتاق بازی انجام می شود نباید جلوتر از احساس کودک باشد چون این دخالت در تبیین احساس درونی کودک است مثلاً کودک می گوید من در اینجا از انجام هیچ کاری نمی ترسم و هرکاری که می خواهم انجام می دهم، مربی رو به کودک کرده و می گوید: تواینجا از انجام هیچ کاری نمی ترسی و هر کاری که دوست داری انجام می دهی ( ولی دربیرون، مقررات به تو اجازه چنین کاری نمی دهند). این جمله واپسین در واقع دخالت در تبیین احساسات کودک است و نباید در اتاق بازی درمانی گفته شود.

·       در مواقعی هم درمانگر نباید سکوت کند، مثلاً زمانی که کودک در شخصیت خود شک کرده و می گوید:" من خیلی عروسک بازی را دوست دارم، من همیشه دوست داشتم یک دختر بودم". درچنین لحظه ای مربی باید شخصیت و هویت کودک را برایش قطعی کرده و بگوید: " تو دوست داشتی دختر باشی در حالی که یک پسری".

·       در مواردی که کودک عمل تخریبی را در اتاق بازی انجام       می دهد، رفتار مربی بسیار مهم است. اصولاً کودکان در چنین شرایطی به صورت مربی یا درمانگر نگاه می کنند تا عکس العمل او را دریابند؛ جمله ای که درمانگر می تواند بگوید این است که:" تو فکر می کردی که من برای این کار تورا سرزنش می کنم، مگر نه؟" و مددجو می فهمد که شما در این جا این کار را انجام نمی دهید، در حالی که آن کار غلط بوده است. و شما نباید در آن مقطع مانع او شوید.

·       لازم است درمانگر به والدین یادآوری کند که: هرگز راجع به جزئیات آن چه در جلسه ی بازی درمانی گذشته است، از کودک سؤال نکنند. اگر کودک از جلسه ی بازی درمانی، نقاشی و یا کاری را با خود به خانه آورد، تفسیر نقاشی را از وی نپرسند و آن را به عنوان یک شاهکار هنری تلقی نکرده و هم چنین، هیچ گونه پیشنهادی راجع به بهتر شدن نقاشی و یا کاردستی به کودک ندهند.

اگر والدین نیاز دارند وقایع و یا اطلاعات مهمی که اخیراً در رفتار و عملکرد فرزندشان رخ داده است را با درمانگر درمیان بگذارند، بهتر است برای صحبت راجع به آن، تلفن بزنند و هرگز در جلسه ی بازی درمانی، درمانگر را ملاقات نکنند؛ چراکه تمامی توجه درمانگر باید در طول جلسه، به مشاهده و بررسی کودک باشد.

نتیجه گیری:

خدمات بازی درمانی حدوداً از سال 1920 م. به کار رفته وباگذشت زمان، پیشرفت چشمگیری داشته است. بازی وسیله ای است که کودک ازطریق آن تجارب آسیب رسان را کنترل می کند ومهارت می یابد ( اریکسون ) مثلاً کودکی که مدتی بیمار و یادربیمارستان بستری بوده ،   فعالیت هایی مثل تزریق آمپول به عروسک یا دوستانش را نشان می دهد . یا کودکانی که درگیر جنگ ، زلزله ومشکلات خانوادگی مثل طلاق یا مرگ هستند دربازی هایشان طوری برخورد     می کنند که می خواهند ازآن استرس وفشار رهایی پیدا کنند .متخصصان کودک درمطالعات انجام شده متوجه این موضوع شدند که ازطریق بازی می توان براحساسات منفی وفشارزا درکودک با برون ریزی این احساسات غلبه کنیم .  اهمیت بازی درکودک تا اینجا است که میتواند بزرگسالی بهنجاریا  نابهنجاری را برای  وی رقم بزند.

برای کودکان که قادر به بیان مشکلات وناراحتی هایشان ازطریق گفتگو نیستند ، بازی می تواند بهترین عامل برای شناخت و درمان اختلالات آنان باشد . امروزه دردنیا درزمینه درمان توسط بازی اقدامات پیشرفته ای صورت گرفته که تمام موارد مورد نیاز راشامل می شود.  درکشور ماهم اقداماتی انجام گرفته که قابل توجه است .  درمراکز درمانی خصوصی  ودولتی ودرمراکز توانبخشی ومهدهای کودک اتاق های بازی به شکل ساده ای شکل گرفته است که درآن خدمات درمانی وتشخیص با کادر مجرب اساتید این رشته انجام می شود . اما نکته مهم دراین بین، تأسیس این اتاق ها درمدارس است تا بتوان ازبه وجود آمدن مشکلات غیرقابل جبران پیشگیری کرد. به هرحال بازی درمانی یکی ازخدمات انسانی است که می تواند یک نسل رااز وجود مشکلات روانی واجتماعی وخانوادگی، نجات وفرزندان سالمی را به آینده جامعه تحویل دهد.

فهرست منابع:

1.     ام.اکسلاین،ویرجینیا(1368). دیبز در جستجوی خویشتن.ترجمه سرور مزینی و مریم نوذرآدان. تهران: انتشارات روزبهان.

2.     منصور، محمود و دادستان، پریرخ (1385). روانشناسی ژنتیک 2. تهران: انتشارات رشد.

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

 

 

 

263 هرآنچه درمورد بازی درمانی باید بدانید

 

 

هرآنچه درمورد بازی درمانی باید بدانید

 

بازی کردن تاثیر مستقیمی بر روی رشد فکری کودک دارد. همچنین می تواند بر روی یادگیری کودک نیز اثر گذار باشد. این موضوع امروزه تا حدی مورد توجه متخصصان قرار گرفته که علمی به نام علم بازی درمانی به وجود آمده است.

انواع بازیها

بازی های اکتشافی: این بازی ها سبب چالاکی و افزایش مهارتهای حسی و حرکتی و تقویت سیستم عصبی کودک می شود. از جمله این بازی ها می توان به تخته تعادل هماهنگی مغز در استخر توپ، نقاشی با انگشت و کولاژ اشاره کرد.

بازی های عاطفی اجتماعی: کودکان از طریق این نوع بازی ها احساسات، ناکامی ها و اضطراب های خود را بیان می کنند. بیان احساسات به روش صحیح و موثر باعث افزایش قدرت سازگاری می شود. به کمک این بازی ها کودک مهارتهایی مانند عزت نفس، اعتماد به نفس، خودآگاهی، استقلال، ارتباط موثر با دیگران، همکاری و مسئولیت پذیری را می آموزد. بازیهای خیالی، سینی شن، ایفای نقش، داستان سازی از جمله بازی های عاطفی اجتماعی هستند.

بازی های ذهنی (هوشی): رشد و تکامل ذهن کودک بیش از سایر جنبه ها مورد توجه همگان است؛ زیرا یادگیری یک فرایند ذهنی است. کودک به کمک بازی های ذهنی از طریق دست کاری اشیا و تماس با محسوسات حقایق را کشف کرده و از این راه تجربه می آموزد. بازی با مکعب ها، کارتهای حافظه، دومینوها، سازه ها، ساختنی ها، مک های مغناطیسی، دیوارک ها و بازی های کلامی از جمله این بازی ها هستند.

 

 

بازی درمانی چیست؟

بازی درمانی روشی است که به یاری کودکان می شتابد تا بتوانند مسائل خود را بدست خویش حل کنند. بازی درمانی به کودک اجازه می دهد جهان را در مقیاس کوچک تر با دستان خود بسازد و تحت نفوذ درآورد.

اتاق بازی درمانی: یک اتاق بازی درمانی باید ضدصوت، دارای یک پنجره، فضای کافی برای بازی های پرجنب و جوش داشته باشد. کف اتاق مفروش بوده تا نشستن در آن راحت باشد و همچنین یک آینه یک طرفه و یک دوربین فیلمبرداری در حالت آرمانی وجود داشته باشد.

 

 

اسباب بازی ها و مواد بازی

خانه و خانواده عروسک ها، تخت خواب عروسک، کالسکه عروسک، لباس های عروسک، عروسک های پارچه ای، شیشه شیر، تلفن، کتاب های داستان، سازه ها، لگو، مگ های مغناطیسی، کارتهای بازی، میز و صندلی کودک، کیسه غله، سینی شن، گل رس، انواع ماژیک و مدادها، کاغذ و چسب، ظروف و کارد و چنگال پلاستیکی، سبد خرید، وسایل نقلیه، خرس پشمالو، حیوانات مینیاتوری، حیوانات اهلی و وحشی، دایناسورها در اندازه های مختلف، وسایل پزشکی، ماسک های مختلف.

 

 

حیوانات مینیاتوری

حیوانات اهلی، جنگلی، دایناسورها، خزندگان، حشرات، دریایی ها در اندازه های مختلف مورد نیاز است. هدف اصلی بازی این است که به کودک امکان دهیم تا در مورد استنباطش از روابط شخصی خود و روابط دیگری که در خانواده وجود دارد به داستان سرایی بپردازد.

بررسی روابطش با دیگران در گذشته، حال و آینده، دست یابی به شناخت کاملتری از موقعیت خود در خانواده، بررسی و کشف ترس های مربوط به روابط آینده خود و دیگران و خیال پردازی راجع به روابط احتمالی آینده از دیگر اهداف بازی با این اسباب بازی است. فرایند استفاده از حیوانات مینیاتوری اساسا فرافکنانه است.

 

 

کار با سینی شن

کار با سینی شن به کودک فرصت می دهد تا داستان سرایی کند و در تخیل خود رویدادها و موقعیت های گذشته و کنونی را باز آفرینی کند. او در خلال این بازی می تواند رویدادهای خاص گذشته، حال و آینده را بررسی کند، آن چیزهایی که برایش قابل قبول نبوده یا نیستند به عمل درآورد، نسبت به رویدادها به درک شناختی و کسب بینش می رسد و می تواند برای مسائل مختلف راه حل پیدا کند و بین دوگانگی ها هماهنگی برقرار کند.

 

 

نقاشی، رنگ آمیزی و کولاژ

این رسانه ها تمرکز بر خلاقیت دارد و کودک را به کاوش و آزمایش ترغیب می کند. همچنین به کودکان اجازه می دهد تا با استفاده از تخیل، نمادپردازی، افکار درونی، احساسات و تجاربشان را بیان و منتقل کنند. بیان شرح حال، ابراز احساسات هیجانی شدید یا واپس رانده شده و کمک کردن به کودک در کنترل رویدادهایی که تجربه کرده یا می کند جز اهداف مهم این بازی ها محسوب می شود. تمرینات مقدماتی مانند تمرین تعقیب و شکار و تمرین آقای کج و معوج کاربرد بسیاری دارد.

کولاژها صحنه دیگری را برای بروز خلاقیت کودکان فراهم می آورد. کولاژ این فرصت را به کودک می دهد تا بین بافت و ساختار اشیاء (پرها، خاک اره، پنبه) و احساسات هیجانی اش ارتباط برقرار کند. کولاژها رسانه مناسبی است تا کودک از توصیف های سطحی به سمت توصیف های عمیق تر و خودافشایی حرکت کند.

 

 

مسافرت خیالی

تکنیک بسیار قدرتمندی است که برای فرایند مشاوره کودک مفید و سودمند است. مسافرت خیالی می تواند به کودک کمک کند تا با تجاربی که برایش دردناک بوده اند و به همین دلیل احتمالا سرکوب شده اند ارتباط برقرارکند. به او امکان می دهد که با ناراحتی و درد درونی اش رابطه برقرار کرده و سپس ازطریق فرایند مشاوره با آن درد مقابله نماید.

کمک به کودک برای اینکه شرح حالش را بازگو کند، بتواند با تجارب سرکوب شده ارتباط برقرار کند، به سناریوهای ناتمام دست یابد و تجربه پیدا کند و کنترل نماید و برای اینکه رفتارهای جایگزینی را که نتایج رضایت بخش تری برای او دارند را کشف کند اهداف این شیوه بازی شمرده می شود.

 

 

کتاب ها و داستان ها

کتابها برای مقاصد آموزشی بسیار مناسب هستند. همچنین خلق داستان از نظر درمانی مفید می باشد. کتاب برای کسب آگاهی در مورد مسائلی همچون سوءاستفاده جنسی، خشونت، خشم، جدایی، طلاق و مرگ استفاده می شود.

 

 

بازی های دیگر:

۱) تکنیک زنگ ساعت: برای کودکانی که دارای مشکلات کنترل تکانه، رفتار برون ریزی، عدم عزت نفس (کودکان بیش فعال) مناسب می باشد.

۲) دور ریختن احساسات بد: (یخ را بشکن)

۳) جاسوس و دزد

۴) بادکنک های احساسی

 

 

ویژگی های مطلوب مشاور کودک:

۱) همساز و همخوان با کودک باشد.

۲) با کودک درون خود در تماس باشد.

۳) پذیرا بودن.

۴) عدم وابستگی عاطفی.

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

 

 

بازی درمانی

مقدمه:

بازی درمانی یکی از روشهای مؤثر در درمان مشکلات رفتاری و روانی کودکان است. بطور کلی بازی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی می‌توان به بسیاری از ویژگیها ، مسائل و رشد کودک پی برد. بازیهای کودکان مختلف و نوع ویژگیهایی که از خود ظاهر می‌سازند تفاوتهایی با یکدیگر دارند. هر چند نوع بازیها در گروههای سنی و بچه‌های گروه سنی مشترکاتی دارد، اما نوع شرکت کودک در بازی اهمیت ویژه دارد. بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده می‌کند و تلاش می‌کند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادی‌اش بپردازد. ویرجبینا و اسلاین از بازی درمانگران مطرح در این زمینه هستند.

اصول بازی درمانی

اسکلاین در سال 1982 اصول پایه‌ای را برای اجرای روش بازی درمانی معرفی می‌کند و معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد.

  • درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد شد. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطه‌ای ویژگیهایی را در موقعیت بازی بپذیرد. همانطور که در شیوه‌های روان درمانی بزرگسالان ایجاد رابطه مفید بسیار ضروری و در واقع اساس کار است، در بازی درمانی کودکان نیز ایجاد چنین رابطه‌ای گام اول در شروع درمان است و بدون آن هیچ پیشرفت در کار درمان بوجود نخواهد آمد.
  • درمانگر پذیرش بدون قید و شرط از کودک داشته باشد. به عبارتی کودک بدون در نظر گرفن ویژگیهای خوب و بدی که دارد یا کارهای خوب و بدی که دارد مورد پذیرش قرار بگیرد. عکس این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که درمانگر والدین یا اطرافیان به کودک چنین می‌گویند. چون این کار بد را انجام دادی دیگر دوستت ندارم، گفتن چنین مطالبی به کودک یا ایجاد شرایطی که چنین پیغامی را به کودک برساند، در کودک احساس پذیرش بدون قید و شرط را خدشه‌دار می‌سازد. کودک لازم است احساس کند او را بدون در نظر گرفتن کارهایش دوست دارند، او موجود ارزشمندی است و اگر تنبیهی اتفاق می‌افتد کاری که توسط او انجام گرفته زشت بوده و نه شخصیت او. بر این اساس درمانگر تلاش می‌کند در طول جریان بازی درمانی چنین احساسی را در کودک زنده کند.
  • باید شرایط و موقعیتی حاکی از احساس آزادی برای کودک بوجود بیاید. بازی درمانگر این کار را با کنار گذاشتن روشهای محدود کننده سخت گیرانه انجام می‌دهد، تا کودک احساس آزادی کند. این آزادی ، آزادی در عمل و رفتار و همچنین آزادی در احساس را شامل می‌شود. بطوری که بتواند احساست خود را بدون احساس محدودیت ظاهر سازد. به عنوان یک مثال در یک جلسه بازی درمانی کودک چنین آزادی را احساس می‌کند که عروسک کوچکی را که نمادی از برادر کوچکتر است، مفصلا کتک بزند.
  • درمانگر حضور فعال و عملکرد سریعی در جریان درمان دارد. بر حسب شرایط و موقعیتهایی که پیش می‌آید رفتارهایی که از کودک سر می‌زند به موقع وارد عمل می‌شود و با مداخله مثلا تفسیر احساسات و استفاده از رفتارهای جایگزین به کودک کمک می‌کند.
  • درمانگر تواناییهای کودک را مهم و با اهمیت می‌شمارد و تلاش می‌کند و در فرصتهای مناسب از آنها برای حل مشکل استفاده کند. درمانگر برای این کار باید تلاش زیادی در جهت شناخت کودک و بویژه تواناییهای او انجام دهد و زیرکانه از این تواناییها به نفع کودک استفاده کند. به عبارتی به صورت فعالانه‌ای کودک را در جریان درمان شرکت می‌دهد و با تأکید بر مهارتهای او ، او را در جریان درمان بطور مسئولانه هدایت می‌کند.
  • در شرایطی که در جریان بازی درمانی ایجاد می‌شود بیشترین نقش اولیه را کودک ایفا می‌کند. کودک شرایط بازی را می‌سازد و بازی درمانگر به عنوان هدایت کننده و تفسیر کننده روشهای او را پیگیری می‌کند. درمانگر هیچ نوع بازی و شرایطی را برای کودک القا نمی‌کند و کودک را آزاد می‌گذارد تا به بازی بپردازد و درمانگر آن هوشیارانه بازی او را مورد بررسی قرار می‌دهد و از آن برای درمان کودک استفاده می‌کند.
  • درمانگر تلاش نمی‌کند که فرآیند درمان را سرعت ببخشد. بازی درمانی به صورت تدریجی ادامه و گسترش می‌یابد تا به نتیجه مورد نظر برسد.
  • در کنار آزادی و اختیار عمل که کودک در جریان بازی دریافت می‌دارد محدودیتهایی تنها با هدف نزدیک سازی درمان به دنیای واقعی اعمال می‌شود و توجه کودک را به مسئولیت خود و احساسات خود جلب می‌نماید.

موقعیت مناسب برای بازی درمانی

بازی درمانی معمولا در کلینیکهای مشاوره و درمانی که مجهز به اتاق بازی کودک هستند، انجام می‌گیرد. در این اتاقها فضای مناسب و اسباب بازیهای مناسب برای بازی قرار داده می‌شود. اما در هر حال بازی درمانی را در هر مکانی که مجهز به یکسری وسایل مورد نیاز برای بازی باشد که رفتار عمل کودک را محدود ننماید، می‌توان انجام داد. این روش گاه در مهد کودکها و مدارس نیز ممکن است انجام شود.

کدام اختلالات با روش بازی درمانی می‌توانند درمان شوند؟

انواع اختلالاتی را که ریشه در احساسات و هیجانات کودک ، سازگاری او با محیط و ... دارند، می‌توان با این روش درمان کرد. افسردگی کودکان ، ترسهای کودکان ، مشکلات رفتاری که ریشه اضطرابی دارند شب ادراری ، ناخن جویدن ، دروغ گفتن ، پرخاشگری و ... را می‌توان با استفاده از این روش حل کرد.

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################

 

 

آشنایی با بازی درمانی

درمانگر هیچ نوع بازی و شرایطی را برای کودک القا نمی‌کند و کودک را آزاد می‌گذارد تا به بازی بپردازد و درمانگر آن هوشیارانه بازی او را مورد بررسی قرار می‌دهد و از آن برای درمان کودک استفاده می‌کند.
 
 
play therapy   (( بازی جوهر زندگی و پنجره ای به دنیای کودک است . )) (( ما در این بازی همه بازیگریم آینه دار غم یک دیگریم ))
 
انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی ازاین نیاز است .  هرفرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیازمند اندیشه و تفکر است و باری خمیر مایه ی این تفکرو اندیشه  است .
آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است. بنابراین ؛ بازی هرچه گسترده تر؛ پیچیده ترو اجتماعی ترباشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردارمی شود . کشف دنیای اطراف بخش دیگری ازفلسفه ی بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند . بازی تن وروان کودک را واکسینه می کند و مسؤولیت اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدوش کشد به او می آموزد .
کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات ؛ احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارت های زندگی را بیاموزد . رابرت وایت می گوید : ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچ وجه تلف شده تلقی نمود ؛ بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است .))بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب شود .
- بازی دنیای کودکان است . بادنیای کودکان بازی نکنید.
- بازی مؤثرترین و پرمعنا تربپین راه یادگیری کودکان است .
- بازی یکی از بهترین راه های تربیت فرزند است .
- بازی منبع سرشار و غنی آموزشی است .بازی درمانی یکی از روشهای مؤثر در درمان مشکلات رفتاری و روانی کودکان است. بطور کلی بازی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی می‌توان به بسیاری از ویژگیها ، مسائل و رشد کودک پی برد. بازیهای کودکان مختلف و نوع ویژگیهایی که از خود ظاهر می‌سازند تفاوتهایی با یکدیگر دارند. هر چند نوع بازیها در گروههای سنی و بچه‌های گروه سنی مشترکاتی دارد، اما نوع شرکت کودک در بازی اهمیت ویژه دارد. بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده می‌کند و تلاش می‌کند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادی‌اش بپردازد. ویرجبینا و اسلاین از بازی درمانگران مطرح در این زمینه هستند.تعریف بازی
به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام بپذیرد و موجب کسب لذت و افناع نیازهای کودک شود ؛ بازی می گویند .نفش بازی در رشد اجنماعی کودک:
موجب ارتباط کودک با محیط بیرون میشود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد.
موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود .
همکاری ؛ همیاری و مشارکت کودک توسعه می یابد .
بارعایت اصول و مقررات آشنا می شود .
همانند سازی با بزرگسالان را می آموزد .
با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آن را رعایت می کند .
رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعی تجربه می کند .
قدرت  ابزار وجود پیدا می کند و از ترس ؛ کمرویی و خجالت بیهوده رها می شود .
حمایت از افراد ضعیف را می آموزد .
نقش بازی در رشد عاطفی کودک :
نیاز به برتری جویی را ارضا می کند .
موجب ابراز احساسات عواطف ترس ها و تردیدها ؛ مهرو محبت ؛ خشم و کینه و نگرانی ها می شود .
تمایل به جنگجویی و ستیزه گری را کم می کند
((برون نگری)) کودک را افزایش می دهد .نقش بازی در رشد جسمی کودک :
موجب رشد هماهنگ دستگاه ها و اعضای مختلف بدن می شود.
باعث تقویت حواس کودک می شود .
نیرو و انرزی بدن را به بهترین شکل مصرف می کند .
کودک به توانمندی های فکری و بدنی خود آگاهی پیدا می کند .نقش بازی در رشد ذهنی کودک
در یاد گیری زبان نقش بسزایی دارد .
در رشد هوشی کودک بسیار مؤثر است .
با مفاهیم ساخت ؛ فضا و شکل آشنا می شود .
رفتارهای هوشمندانه کودک تقویت می شود .
موقعیت استفاده از قوه ی تخیل در کودک به وجود می آید .
زمینه ی بهتری برای تفکر فراهم می کند .انجمن کارشناسان بازی درمانی انگلستان (BAPT) درسال ۱۹۹۲ تاسیس شد تا برنامه‌هایی تنظیم کند و با هدایت کارشناسان بازی درمانی و کارفرمایان آن ها، به ثبت اطلاعات این کارشناسان و ساماندهی آموزش بازی ‌درمانی بپردازد.آیا کودک من مشکلی  دارد؟
والدین و پرستاران کودکان هنگامی که کودک با مسئله‌ای روبه روست که سبب می شود غمگین، بی قرار، سرکش یا بی‌توجه شود و نتواند از عهده ی انجام کاری برآید، نگران می شوند. ممکن است شما نگران رشد کودک، درستی الگوهای تغذیه، استراحت یا چگونگی برخورد او با خانواده و دوستان یا مشکلات او در مدرسه باشید. هر کودکی، منحصر به فرد است و خلق و خوی ویژه ی خود را دارد. اما گاهی در احساسات و رفتار خود با مشکلاتی رو به رو می شود که زندگی خود و اطرافیانش را دچار اختلال می کند.
بعضی از والدین و پرستاران، کمک و راهنمایی دیگران را دیر درخواست می کنند، چون نگران آن هستند که به خاطر رفتار نادرست کودک مورد سرزنش قرار گیرند. احساس مسئولیت نسبت به مشکلات و پریشانی‌های کودک، بخش طبیعی مراقبت از اوست. این واقعیت که شما تعهد دارید آغازگر روند یافتن مشکل و حل آن باشید، بخش مهمی از کمک به کودک تان است.بازی درمانی چیست؟
این تکنیک براساس انعکاس رفتار کودک است. باید احساسات کودک را طوری شناسایی کرد و آن را به کودک منتقل کرد که کودک نسبت به اعمال و رفتار خود آگاه شود. بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده می‌کند و تلاش می‌کند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادی‌اش بپردازد.بازی درمانی یکی از روشهای مؤثر در درمان مشکلات رفتاری و روانی کودکان است. بطور کلی بازی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی می‌توان به بسیاری از ویژگیها، مسائل و رشد کودک پی برد. بازی‌های کودکان مختلف و نوع ویژگی‌هایی که از خود ظاهر می‌سازند تفاوتهایی با یکدیگر دارند. هر چند نوع بازیها در گروه‌های سنی و بچه‌های گروه سنی مشترکاتی دارد، اما نوع شرکت کودک در بازی اهمیت ویژه دارد. بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده می‌کند و تلاش می‌کند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادی‌اش بپردازد. ویرجبینا و اسلاین از بازی درمانگران مطرح در این زمینه هستند.
بازی درمانی به کودکان کمک می کند تا احساسات منفی و رویدادهای ناراحت کننده‌ای را که نتوانسته‌اند با آن ها کنار بیایند، درک کنند. به جای استفاده از روش های درمانی رایج بزرگسالان مانند گفت و گو و توضیح درباره ی چیزی که سبب ناراحتی آن ها شده است، از بازی برای برقراری ارتباط به شیوه ی خود بهره می گیرند، بدون آنکه احساس کنند دارند بازجویی یا تهدید می شوند.کاربرد:
جهت درمان کودکان ناسازگار و کسانی که نسبت به حل مسائل مربوط به سازگاری مشکل دارند استفاده می‌شود.محیط بازی‌درمانی:
محیط بازی باید ثابت باشد و در واقع شامل یک محدودة بسته که عمدتاً یک اتاق مخصوص است که از لحاظ روشنایی و دما در جای مناسبی از ساختمان قرار داشته باشد. بچه‌ها باید در محدودة اتاق بازی کنند و هیچیک از اسباب‌بازیها را نباید از اتاق خارج کنند. migna.ir
برای هر جلسه درمان یکسری اسباب‌بازی از قبل تهیه می‌شود و در نظر گرفته می‌شود که عمدتاً شامل نوزاد عروسکی، بطری شیر نوزاد، مداد رنگی، سربازان عروسکی، تفنگ عروسکی، تعدادی عروسکهای کاغذی که بیانگر اعضای خانواده باشد،‌ خانه عروسکی، خمیرهای بازی و توپ است که در اختیار بچه‌ها قرار داده می‌شود و می‌گوییم: ((هر بازی که دوست داری انجام بده))انواع بازی:
کودکان روحیات متفاوتی دارند و با توجِّه به ویژگی های خود ؛ باری های مختلفی را تجربه می کنند . عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت دارد عبارتند از : تفاوت های فردی ؛ میزان سلامتی سلامتی ؛ سطح رشد جسمی و حرکتی ؛ بهره ی هوشی ؛ جنسیت ؛ خلاقیت ؛ فرهنگ خانواده و موقعیت جغرافیایی ؛
برهمین اساس بازی به انواع گوناگون تقسیم می شود.
1 - بازی های جسمی : از قدیمی ترین نوع بازیها ست ؛ به ابزار مخصوص نیازمند است ؛ هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام می شود ؛ برای مصرف انرژی اضافی بدن ونجات یافتن از خستگی و کسالت بسیار مفید است و رفتارهای نا آرام و پرخاشگری توأم با عصبانیت کودک را کاهش می دهد .2 - بازی های تقلیدی : کودک به تقلید نقش هایی می پردازد که آن ها را باور کرده است . معمولاً بهترین شخصیت ها برای شروع ایفای نقش ؛ والدین ؛ برادران ؛ خواهران و دوستان هستند . کودک از ایفای نقش لذت برده و تجربه کسب می کند . در دوره ی دبستان بیشترنقش معلمان را تقلید می کند ؛ در حالی که در دوره ی نوجوانی از تقلید رفتار بزرگسالان دوری می کند و به تقلیذ رفتار همسالان می پردازد که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شدن با گروه های اجتماعی و ایفای نقش های واقعی زندگی .
3 - بازی های نمایشی : کودک در تقلید از بززرگترها از لباس و وسایل مخصوص آن ها نیز استفاده می کند ؛ مانند پسر کوچکی که کت پدر را به تن کرده ؛ عینک اورا به چشم می زند و یا دختربچه ای که کفش پاشنه دار مادر را پوشیده و به زحمت راه می رود .4 - بازیهای نمادی : زمانی که کودک دستیابی به ابزار ووسایل مورد نیازخود را غیر ممکن می بیند ؛ نیازها و آرزوهای خود را با استفاده ازوسایل مورد نیاز خود را غیر ممکن می بیند ؛ نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادین و از طریق بازی بیان می کند . برای مثال بر تکه ای چوب سوار شده ؛ این طرف و آن طرف می رود ؛ مانند این که سوار بر اسبی شده و آن را هدایت می کند . این نوع بازی ها یکی از بهترین شیوه های بازی درمانی محسوب می شوند .5 - بازی های آموزشی : مهمترین وسیله آموزش کودک ؛ استفاده از وسایل بازی مناسب است ؛ مانند مکعب های چوبی که کودک با جورکردن و دسته بندی کردن آن ها می تواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود . از خانه ی کوچک اسباب بازی برای آشنا کردن کودک با واقعیت های موجود زندگی می توان استفاده کرد . بازی های آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودک می شوند ؛ به شرط آن که سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و جهت و مسیر آن را او تعیین کند .6- بازی های خلاقیتی : کودک از طریق به وجود آوردن چیزی ؛ عقاید و احساساتش را اظهار می کند ؛ مانند نقاشی ؛ موسیقی ؛ خمیر بازی ؛ شن بازی و یا استفاده از لغات که او را قادر می سازد تا در آینده داستان ؛ شعر و نمایشنامه بنویسد .بازی درمانی چگونه می تواند به کودک من کمک کند؟
بازی برای رشد اجتماعی، احساسی، شناختی، فیزیکی، زبانی و پرورش خلاقیت همه ی کودکان حیاتی است. بازی سبب تحکیم آموخته‌ها در تمامی کودکان و نوجوانان حتی برای آن هایی که در برقراری ارتباط گفتاری مشکل دارند، می شود. بازی درمانی به روش‌های مختلف به کودکان کمک می کند.کودکان از راه بازی، پشتیبانی عاطفی دریافت می کنند و مطالب زیادی درباره ی احساسات و اندیشه‌های خود می آموزند. گاهی تجربه های سخت و آسیب‌زای گذشته را در بازی‌های خود دوباره به نمایش می گذارند تا درک درست تری از آن ها به دست آورند و بتوانند تسلط بیشتری بر آینده داشته باشند.
همچنین می توانند بیاموزند که چگونه روابط و کشمکش‌های شان را با  شیوه های ‌بهتری مدیریت کنند. بازی درمانی می تواند نتایجی کلی، مانند کاهش اضطراب و افزایش اعتماد به نفس یا نتایج خاص، همچون تغییر رفتار و بهبود روابط با اعضای خانواده و دوستان داشته باشد.در جلسات بازی درمانی کودک من چه اتفاقی روی می دهد؟
کارشناس بازی درمانی کودک شما، مجموعه ی بزرگی از اسباب‌بازی‌ها را در اختیار او می گذارد تا اسباب بازی مورد نظرش را از آن میان انتخاب کند. این مجموعه می تواند شامل ابزار نقاشی و کاردستی یا  بازی های نمایشی خلاق، شن و آب، گل، پیکره های کوچک انسانی یا جانوری، ابزارهای موسیقی، عروسک و کتاب باشد. کارشناس بازی درمانی به کودک شما کمک می کند با استفاده از این مجموعه و بدون ارائه ی توضیحات مستقیم گفتاری، به بیان احساسات خود بپردازد.کارشناس بازی درمانی چه می کند؟
کارشناسان بازی درمانی، در زمینه‌های متفاوت رشد و وابستگی کودک آموزش های جامعی دیده اند. آن ها یاد گرفته اند که چگونه از بازی به عنوان وسیله ای برای درک کودک و برقراری ارتباط با او در زمینه ی احساسات، افکار و رفتارش استفاده کنند. آن ها نخست با دقت به نگرانی‌های شما در مورد کودک تان و خانواده گوش می سپارند. سپس با مراجعه به تجربه های خود، تنش‌های موجود در خانواده را درمی یابند و آن گاه به کودک کمک می کنند تا  به درک درستی از آن ها دست یابد. ممکن است کارشناسان نیاز داشته باشند اطلاعات بیشتری از مدرسه یا دیگر شخصیت‌های بزرگسال پیرامون کودک به دست آورند. توانایی‌ها و نقاط ضعف کودک تان از سوی این کار شناسان ارزیابی می‌شود.
کارشناس بازی‌درمانی به شما خواهد گفت که به کودک تان درباره ی بازی درمانی چه بگویید و چگونه به پرسش های او پاسخ دهید. آن ها ممکن است به شکل انفرادی یا با همکاری مجموعه‌ای از کارشناسان به درمان بپردازند و امکان دارد به شما پیشنهاد کنند برای بخش هایی از روند درمان به کارشناسان دیگری مراجعه کنید. این بخش حتی ممکن است کارشناسی برای پشتیبانی از والدین را نیز شامل شود. گاهی‌، کارشناسان بازی درمانی در اتاق بازی کودک و در حضور او با والدین به گفت و گو می پردازند. بعضی ازکارشناسان بازی درمانی که آموزش‌های ویژه‌ای دریافت کرده‌اند، ممکن است به آموزش والدین بپردازند تا با به کارگیری روش های کودک محور، رابطه ای بهتر با کودک خود برقرار کنند.بازی درمانی چه مدت  به طول می انجامد؟
دوره ی درمانی بعضی از کودکان کوتاه است (به عنوان مثال ۱۲ جلسه). اما در صورتی که مشکلات کودک پیچیده باشد یا مدتی طولانی دچار تنش باشد، به جلسات درمانی بیشتری نیاز خواهد بود. در چنین وضعیتی، بعضی کارشناسان به مدت دو سال یا بیشتر به درمان کودک می‌پردازند. بیشتر جلسات، هفته ای یکبار برگزار می شود و برگزاری منظم آن ها در یک روز ویژه و ساعت و مکان مشخص، در جلب اعتماد کودک بسیار مهم است. جلسات برنامه‌ریزی نشده و نا منظم می تواند پیشرفت درمان کودک را مختل کند.migna.irچرا رابطه ی درمانگر با کودک  از اهمیت بسیار برخورداراست؟
چگونگی رابطه ی میان کودک و کارشناس بازی درمانی بسیار مهم است. کودک باید احساس راحتی و امنیت کند و اطمینان یابد که اورا درک می کنند. این اطمینان دوطرفه سبب می شود هم کودک ساده‌تر بتواند افکار و احساسات خود را بروز دهد وهم درمان کارآمدتر  باشد. ضروری است کودک شما بداندکه شما نیز با کل فرآیند درمان  موافق هستید.

آیا جلسات محرمانه خواهند ماند؟

بیشتر اطلاعاتی که در باره ی کودک و خانواده ارائه می شوند، محرمانه باقی می مانند. کارشناس بازی ‌درمانی ممکن است با اجازه  شما، این اطلاعات را به همکاران و افراد کارشناس دیگر ارائه کند و از آن ها مشاوره بگیرد. اگر او نگران آن باشد که کودک مورد آزار قرار گرفته است یا به دیگران یا خودش آسیب می رساند،باید اطلاعات خود را باکارشناسان دیگر در میان بگذارد. آن ها در این زمینه نخست با والدین مشورت خواهند کرد.
کارشناس بازی ‌درمانی به طور منظم به برگزاری جلسه با والدین می‌پردازد تا نتایج این نشست ها و جلسات بازی‌درمانی را ارائه کند و به بررسی تغییرات و بهبودهایی که آن ها در خانه مشاهده کرده‌اند، بپردازد. هر چند آن ها جزئیات بازی کودک تان را برای شما فاش نخواهند کرد. این کار برای جلب اعتماد کودک و ایجاد احساس امنیت در رابطه ی او با کارشناس بازی‌درمانی اهمیت زیادی دارد.والدین چگونه می توانند کمک کنند؟
نقش شما در پشتیبانی از کودک تان در روند بازی ‌درمانی بسیار مهم است.
ثابت ‌قدم باشید و کودک تان را تشویق کنید در جلسات به طور منظم حضور یابد.
از کودک تان نپرسید در جلسات چه می گذرد. با این کار کودک را تحت فشار قرار می دهید تا مسائلی را توضیح دهد که خودش نیز در فهم آن ها مشکل  دارد.
از کودک خود نخواهید که مودب باشد و رفتار او را زیر ذره بین نگذارید.
درمان برای «خوب بودن» یا «بد بودن» نیست .کودک  شما باید در بیان احساسات "بد" خود بدون سانسور و آزاد باشد.
پافشاری نکنید که کودک مسئله ی خاصی را بیان کند. زمان بازی‌درمانی، زمان ویژه ی کودک و کارشناس بازی‌درمانی است و آن ها باید در بیان احساسات به شیوه ی خود آزاد باشند. دغدغه‌ها و نگرانی‌های خود را در جلسه ی جداگانه‌ برای کارشناس بازی‌درمانی مطرح کنید.
بازی ممکن است لباس‌های کودک را کثیف کند. بهتر است هنگام بازی لباس‌های کهنه ی کودک را  به او بپوشانید تا اضطرابش به حداقل برسد. migna.ir در هر جلسه ی درمان ممکن است رفتارهایی رخ دهد که اوضاع را بدتر از پیش کند. اگر در مورد خاصی نگرانی دارید، آن را با کارشناس بازی‌درمانی در میان بگذارید. می توانید هر سوالی که ذهن تان را مشغول می کند، در دوره ی اجرای بازی‌درمانی از کارشناس بپرسید.موقعیت مناسب برای بازی درمانی
بازی درمانی معمولا در کلینیکهای مشاوره و درمانی که مجهز به اتاق بازی کودک هستند، انجام می‌گیرد. در این اتاقها فضای مناسب و اسباب بازیهای مناسب برای بازی قرار داده می‌شود. اما در هر حال بازی درمانی را در هر مکانی که مجهز به یکسری وسایل مورد نیاز برای بازی باشد که رفتار عمل کودک را محدود ننماید، می‌توان انجام داد. این روش گاه در مهد کودکها و مدارس نیز ممکن است انجام می شود.کدام اختلالات با روش بازی درمانی می‌توانند درمان شوند؟
انواع اختلالاتی را که ریشه در احساسات و هیجانات کودک ، سازگاری او با محیط و ... دارند، می‌توان با این روش درمان کرد. افسردگی کودکان ، ترسهای کودکان ، مشکلات رفتاری که ریشه اضطرابی دارند شب ادراری ، ناخن جویدن ، دروغ گفتن ، پرخاشگری و ... را می‌توان با استفاده از این روش حل کرد.توصیه هایی برای والدین :
1- به بازی کودکان اهمیت دهیم ؛ زیررا زندگی آن ها دربازی ؛ شکل واقعی به خود می گیرد .
2- تلاش کنیم تا بازی های کودکان متناسب با فرهنگ و ارزش های خانواده باشذ .
3- بادقت در تفکرات خلاق و پویایی کودکان در حال بازی می توانیم با چگگونگی شخصیت آن ها بیشتر آشنا شویم .
4 -  در بازی کودکان دخالت نکنیم اما راهنما و کمک کننده خوبی باشیم .
5 -  با همبازی شدن با کودکان راه دوستی ها را باز کنیم و راه پنهان کاری های دوره ی نوجوانی را ببندیم .
6- کاری کنیم که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن کودک باقی بماند.
7 -  برای متوقف کردن بازی از امرو نهی استفاده نکنیم .
8 -  با توجّه به روحیه ی کنجکاو کودک ؛ به گونه ای او راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد .
9 - مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی ؛ فکری و یا روانی نباشد .
10 - در انتخاب نوع بازی ؛ جنس و توانایی های فرزندانمان توجّه کنیم .
11-  نوع و مدّت زمان بازی فرزندانمان را طوری کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد ( به ویژه بازی های رایانه ای ) .
12 - برای انتخاب الگوهای صحیح؛زمینه ی مناسبی را برای بازی های تقلیدی کودکانمان فراهم نماییم .
13 - از محدود کردن کودک در هنگام بازی بپرهیزیم .
14 - وسایل بازی را متناسب سن و رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کنیم .
15 - آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان می توانیم به صورت غیر مستقیم به آن ها بیاموزیم .
16 - به مطالب و نحوه ی بیان کودکان در بازی به خوبی توجّه کنیم زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آن ها دربازی منعکس می شود .
17 - برای انتخاب همبازی های خوب ؛ فرزندانمان را غیر مستقیم راهنمایی کنیم ؛ زیرا رفتارهای یک همبازی خوب تأثیر بسیار مثبتی در آینده ی او خواهد داشت .
18 - اگر در حضور فرزند مان با وسایل موجود درخانه برای او اسباب بازی ( ماشین ؛ عروسک و ... ) بسازیم ؛ ارتباط عاطفی میان ما و کودکمان تقویت خواهد شد .
19 - براب تقویت حس همکاری ومسؤولیت پذیری فرزندانمان با او توافق کنیم که پس ار باری ؛ اسباب بازی های خود را جمع کرده و سرجایش بگذارد و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آن ها را نخواهد داشت .
20 - از فرزندانمان بخواهیم که اجازه دهد تا همبازی هایش از اسباب بازی های او استفاده کنند ؛ زیرا این کار موجب تقویت حس نوع دوستی و تسهیل در ارتباط با دیگران میشود.
21 - اسباب بازی گران قیمت ممکن است وسیله بازی مفیدی نباشد . هنگام خرید توجّه داشته باشیم که اسباب بازی باید بتواند قدرت خلاقیت و سازندگی فرزندانمان را رشد دهد .
وسایل بازی جور کردنی ؛ پازل ها ؛ خمیر بازی ؛ گل رُس و... اسباب بازی های مناسبی به شمار می روند .
22 - اگر کودکان در هنگام بازی  باهم  اختلاف  پیدا کردند اجازه بدهیم خودشان مشکل را حل کنند . در صورتی که اختلاف در صورتی که اختلاف تشدید شود فقط آن ها را از هم جدا کنبم و هرگز از یکی از طرفین ؛ جانبداری نکنیم .
23 - در محیط بازی گروهی مثل زمین بازی  کودکان در پارک ها ؛ اجازه دهیم بچه ها با هم دوست شوند و بازی کنند ؛ از وارد شدن به محیط بازی کودکان بپرهیزیم
24 - از همبازی شدن کودکان با افراد بزرگتر از خود به ویژه (( نوجوانان و جوانان )) اکیداً جلوگیری کنیم .
25 - کودکان همواره نیازمند بازی هستند ؛ پس اسباب بازی های مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشیم .
26- کودکان باید به مجموعه ای ازبازی های جسمی ؛ اجتماعی ؛ عاطفی و ذهنی بپردازند .هنگامی که فقط یکی از بازی ها را انجام می دهند (مثلاً بازی های رایانه ای) ؛ از رشد اجتماعی ؛ جسمی وعاطفی محروم شده و احتمال بروز عصبانیت و پرخاشگری در آن ها افزایش می یابد .اصول بازی درمانی
اسکلاین در سال 1982 اصول پایه‌ای را برای اجرای روش بازی درمانی معرفی می‌کند و معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد.
• درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد شد. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطه‌ای ویژگی‌هایی را در موقعیت بازی بپذیرد.• درمانگر پذیرش بدون قید و شرط از کودک داشته باشد. به عبارتی کودک بدون در نظر گرفتن ویژگی‌های خوب و بدی که دارد یا کارهای خوب و بدی که دارد مورد پذیرش قرار بگیرد. عکس این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که درمانگر والدین یا اطرافیان به کودک چنین می‌گویند. چون این کار بد را انجام دادی دیگر دوستت ندارم، گفتن چنین مطالبی به کودک یا ایجاد شرایطی که چنین پیغامی را به کودک برساند، در کودک احساس پذیرش بدون قید و شرط را خدشه‌دار می‌سازد.• باید شرایط و موقعیتی حاکی از احساس آزادی برای کودک بوجود بیاید. بازی درمانگر این کار را با کنار گذاشتن روش‌های محدود کننده سخت گیرانه انجام می‌دهد، تا کودک احساس آزادی کند. این آزادی ، آزادی در عمل و رفتار و همچنین آزادی در احساس را شامل می‌شود.• درمانگر حضور فعال و عملکرد سریعی در جریان درمان دارد. بر حسب شرایط و موقعیت‌هایی که پیش می‌آید رفتارهایی که از کودک سر می‌زند به موقع وارد عمل می‌شود و با مداخله مثلا تفسیر احساسات و استفاده از رفتارهای جایگزین به کودک کمک می‌کند.• درمانگر توانایی‌های کودک را مهم و با اهمیت می‌شمارد و تلاش می‌کند و در فرصت‌های مناسب از آن‌ها برای حل مشکل استفاده کند. درمانگر برای این کار باید تلاش زیادی در جهت شناخت کودک و بویژه توانایی‌های او انجام دهد و زیرکانه از این توانایی‌ها به نفع کودک استفاده کند.• درمانگر هیچ نوع بازی و شرایطی را برای کودک القا نمی‌کند و کودک را آزاد می‌گذارد تا به بازی بپردازد و درمانگر آن هوشیارانه بازی او را مورد بررسی قرار می‌دهد و از آن برای درمان کودک استفاده می‌کند.• درمانگر هیچ نوع بازی و شرایطی را برای کودک القا نمی‌کند و کودک را آزاد می‌گذارد تا به بازی بپردازد و درمانگر آن هوشیارانه بازی او را مورد بررسی قرار می‌دهد و از آن برای درمان کودک استفاده می‌کند.• درمانگر تلاش نمی‌کند که فرآیند درمان را سرعت ببخشد. بازی درمانی به صورت تدریجی ادامه و گسترش می‌یابد تا به نتیجه مورد نظر برسد.• در کنار آزادی و اختیار عمل که کودک در جریان بازی دریافت می‌دارد محدودیتهایی تنها با هدف نزدیک سازی درمان به دنیای واقعی اعمال می‌شود و توجه کودک را به مسئولیت خود و احساسات خود جلب می‌نماید.اصول بازی‌درمانی:
ترغیب نمی‌کنیم: برای مثال نمی‌گوییم (( اطمینان دارم که تو اینکار را انجام می‌دهی)).
حمایت نمی‌کنیم: برای مثال نمی‌گوییم ((من به تو کمک خواهم کرد تا تو این کار را انجام دهی)).
فشار وارد نمی‌کنیم: برای مثال نمی‌گوییم ((سعی کن مثل دیگران اینکار را انجام دهی)).
در اتاق بازی بچه آزاد است تا هر کاری که خواست انجام بدهد و هر بازی که انتخاب کرد بکند. اولین مکالمه از سوی بچه شروع می‌شود و درمانگر، گفتار بچه را عیناً فقط با تغییر ضمائر و افعال به خودش برمی‌گرداند.
اگر مکالماتی بین مربی و کودک در اتاق بازی انجام می‌شود نباید جلوتر از احساس کودک باشد چون این دخالت در تبیین احساس درونی کودک است مثلاً کودک می‌گوید من در اینجا از انجام هیچ کاری نمی‌ترسم و هر کاری که می‌‌خواهم انجام می‌دهم. مربی برمی‌گردد و به کودک می‌گوید تو اینجا از انجام هیچ کاری نمی‌ترسی و هر کاری که دوست داری انجام می‌دهی (ولی در بیرون، مقررات به تو اجازه چنین کاری نمی‌دهند). این جمله واپسین در واقع دخالت در تبیین احساسات کودک است و نباید در اتاق بازی‌درمانی گفته شود.
در مواقعی هم درمانگر نباید سکوت کند؛ برای مثال زمانی که کودک در شخصیت خود شک ایجاد کرد و سؤالی برایش ایجاد شد برای مثال پسری در حالیکه با اسباب‌بازیهای دخترانه بازی می‌کند می‌گوید: من دوست داشتم که دختر باشم. در چنین لحظه‌ای مربی باید شخصیت و هویت بچه را برایش قطعی کند و بگوید تو دوست داشتی دختر باشی در حالیکه یک پسری.
حالا ممکن است کودک در محیط بازی کاری انجام بدهد که عملی تخریبی و غلط باشد. اصولاً بچه‌ها در چنین شرایطی به صورت مربی یا درمانگر نگاه می‌کنند. جمله‌ای که درمانگر باید بگوید این است که تو فکر می‌کردی که من برای اینکار تو را سرزنش کنم،‌مگر نه؟ مددجو می‌فهمد که شما در اینجا این کار را انجام نمی دهید و اصولاً یک پوزخندی تحویل شما می‌دهد و به کارش در آن زمان ادامه می‌دهد و شما نباید در آن مقطع مانع او شوید.بازی‌درمانی انفرادی:
به علت داخل نشدن عناصر انتقاد و تشویق در محیط درمان، درمان فردی به مراتب آسانتر و کاراتر از درمان گروهی است.
بازی‌درمانی گروهی:
در بازی درمانی گروهی ترجیحاً دختر و پسر را از هم جدا می‌کنند. در ضمن اصل بازتاب احساسات و نقطه‌نظرهای کودک با دقت بیشتری باید حفظ شود تا کودک احساس نکند با سایر بچه‌های گروه مقایسه می‌شود؛ چه لفظ تحسین و چه لفظ انتقاد چنین احساسی را ایجاد می‌کند. برای مثال اگر کودکی کار مثبتی انجام داد نباید از کلمات ((آن می‌داند چه کاری انجام بدهد)) استفاده کرد و اگر کودکی بی‌هدف به گذراندن وقت خود مشغول بود نباید گفت ((تو مثل اینکه نمی‌دانی چه کار بکنی؟)). درمانگر باید احتیاط کافی بکار ببرد تا مبادا تمرکز واکنشهایی بر روی یک کودک به بهای بی‌توجهی به کودکان دیگر تمام شود. درمانگر باید کوشش کند تا عقب‌ترین کودک عضو گروه وارد جرگة ارتباط شود؛ حتی اگر آن فقط یک لبخند دوستانه باشد.
بازی‌درمانی گروهی از لحاظ اینکه حضور کودکان دیگر در اتاق، تنشهای درونی کودک را کاهش می‌دهد و نسبت به درمانگر واکنش طبیعی‌تر خواهد داشت و بطورکلی دامنة گسترش ارتباط بین درمانگر و کودک را افزایش می‌دهد مفید است.چگونه کودک را وارد اتاق بازی کنیم؟
برخوردهای کودکان در اتاق بازی از دامنة ترس همراه با اشک‌ریختن و حالاتی شبیه هیستریک شروع می‌شود تا فعالیتهای گستاخانه اکتشافی در اولین جلسه که حاکی از صمیمیت است.
ارتباط با کودک را از طریق سلام و احوالپرسی شروع می‌کنیم. ما به کودک می‌گوییم ((آن عروسکی که روی میزه دوست داری؟)) در اینجا اکثر بچه‌ها با خنده جواب مثبت می‌دهند و وارد اتاق بازی می‌شوند ولی تعدادی از بچه‌ها ممکن است برخورد دیگری داشته باشند برای مثال می‌گریزند یا می‌گویند نه!
احتمال چنین امری هست. احتمال فراوان وجود دارد که کودک در پاسخ به سلام یک درمانگر پشت خود را به او بکند؛ در چنین شرایطی اصلاً نباید از زور استفاده کرد. حتی نباید جملاتی مثل این که ((ای وای چه اسباب‌بازیهای قشنگی، آنجا پر از عروسک و ماشینه. تو که آنها را دوست داری، مگر نه؟)) را گفت؛ زیرا با این سؤال آخر در واقع شما مسؤلیت تصمیم‌گیری داشتید نه کودک.
در چنین شرایطی درمانگر باید از خطاب سوم شخص استفاده کند و بگوید: ((بچه‌های زیادی اینجا می‌آیند و از اتاق ما خوششان می‌آید)). اگر کودک باز قیافه‌ای منفی گرفت و علاقه‌ای به اتاق بازی نداشت، درمانگر باید بگوید ((تو از این عصبانی هستی که تو را اینجا آورده‌اند))، ((تو دوست نداری کسی با تو اینجوری رفتار کند)) یا بگوید ((مثل اینکه تو دوست نداری با من صحبت کنی چون تو من را نمی‌شناسی؟)).بین این سؤالات پرسشی کمی هم توقف می‌کنیم تا کودک احساسات خود را نمایان کند. ((تو می‌خواهی برگردی خانه (کلاس)، بهرحال اتاق بازی آنجاست))، ((می‌خواهی قبل از اینکه به خانه برگردی (یا به کلاس برگردی) یکسری به آنجا بزنی؟)). اگر باز هم مثمر‌ثمر نشد می‌گوییم قبل از اینکه به خانه برگردی باید در دفتر منتظر باشی، حالا خودت انتخاب کن!
می‌خواهی در دفتر باشی یا در اتاق بازی؟ اگر باز هم نتیجه نداد هرگز از زور استفاده نمی‌کنیم و روی به گروه‌درمانی می‌آوریم تا از تنشهای بچه کاسته شود. بعد از وارد شدن در اتاق بازی کودک را کاملاً در انتخاب بازی آزاد می‌گذاریم و هرگز کارهای انجام شده توسط کودک را تحسین نمی‌کنیم چون این عمل از سوی کودک به عنوان مراقبت تلقی می‌شود و بعدها جملاتی شبیه اینکه معلم مواظبمان هست را بیان می‌کنند.گزارش یک نمونة عملی:
جیمز کودکی است پنج ساله که توسط درمانگرش اینگونه توصیف می‌شود:
او کودکی است سرگردان، جیغ‌جیغو، فردی که به اصطلاح قدرت تشخیص و شناسایی‌اش صفر است و گفتار هم ندارد.
در درجه اول این کودک در ورود به اتاق بازی واکنشهای منفی نشان می‌دهد و به هر طریق ارتباطی ممکن وارد اتاق بازی می‌شود.
در مرحله اول این کودک اسباب‌بازیها را برداشته و به کف اتاق پرت می‌کند و یک نیم نگاهی به درمانگر می‌کند. خانوادة عروسکی را بهم می‌ریزد،‌ماشینها را با سر و صدای تمام به هم می‌کوبد، فریاد می‌زند و خلاصه هر آنچه به دست می‌گیرد به وسط اتاق پرت می‌کند.
در جلسه دوم دوباره اسباب‌بازیها را برمی‌دارد و به وسط اتاق پرتاب می‌کند، ماشینها را روی زمین هل می‌دهد و واگنها را جابجا می‌کند، گهگاهی صدای خنده و گاهی هم صدای ناله از خودش تولید می‌کند در چنین شرایطی به محض خنده کودک درمانگر می‌گوید ((جیمی اینکار را دوست داره)) یا ((جیمی فکر می‌کنه این کار جالبه)) و در هنگام ناله کودک درمانگر می‌گوید ((جیمی این کار را دوست نداره، جیمی ناراحت شده)).
در جلسه سوم جیمی فعالیتهایش را معطوف این کار می‌کند. این بار درمانگر به محضی که کودک اسباب‌بازی از زمین برمی‌دارد، اسم آنرا می‌گوید. در مراحل بعدی کودک از این کار خوشش می‌آید به دفعات این کار را انجام می‌دهد و منتظر می‌ماند که درمانگر نام آن وسیله را بگوید. درمانگر در ضمن باید حالات کودک را بیان کند. برای مثال جیمی داره واگن را هل می‌ده. جیمی داره تیراندازی می‌کنه.
در جلسات بعدی، درمانگر به همان ترتیب عمل می‌کند؛ منتها این بار جیمی منتظر شنیدن نام وسیله‌ها می‌ماند و در صورت توانایی خودش هم با درمانگر تکرار می‌کند. بعد از گذشتن چند جلسه جیمی دارای گفتار دو کلمه‌ای است. او وقتی وارد اتاق بازی می‌شود سلام می‌کند و به آرامی به سمت اسباب‌بازیها می‌رود و شروع به بازی می‌کند و هر وقت اسباب‌بازی از زمین بر‌می‌دارد به صورت مربی نگاه می‌کند و نام آنرا می‌گوید رفتار پرخاشی او بسیار کم شده است و می‌توان گفت در بسیاری از موارد قطع شده است و هر روز به ذخیرة واژگانی او افزوده می‌شود و در واقع کار درمانی ما مناسب پایه‌ریزی و انجام شده است.سایت میگنا
نویسنده بخشی از مقاله : خانم سیدزاده کارشناس گفتاردرمانی

 

####################################################################

مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره باران

####################################################################