نقش تفکر امیدوارانه در رسیدن به موفقیت
با توجه به آن که تفکر و اراده هیچ گونه گسستگی با یکدیگر ندارند، اکثریت مردم به جای آن که تفکرشان را به سمت خاصی هدایت نمایند اجازه می دهند خودش بر مسیری شناور باشد، این گونه هدف نداشتن تفکر خود نوعی پلیدی و شرارت محسوب می شود. لذا اگر فردی دوست دارد در زندگی موفق شود و زندگی اش به سمت نابودی و گمراهی نرود همواره باید برای تفکراتش هدف تعیین کند.افرادی که هدف خاصی را در زندگی دنبال نمی کنند همواره دلهره، استرس و اتفاقاتی ناگوار در زندگی دارند که همه آن ها به دلیل بی هدفی می باشد، فرد بی هدف پس از مدتی به فلاکت رسیده، نا امید شده و ضعیف می شود.
انسان همواره باید برای خود هدفی درست و دقیق تعیین کند و سپس تمام نیروی خود را جهت به انجام رساندن آن جمع نماید. هدف وی درواقع باید شامل مرکز اصلی تفکراتش باشد. هدف افراد مختلف است، ممکن است هدف فردی کاملا معنوی باشد و در مقابل هدف فردی دیگر به صورت صد در صدی مادی باشد و همه ی این ها به ویژگی های ذاتی یک انسان وابسته می باشد.هدف انسان هر چیزی که باشد، او باید تمام قوای تفکر درونی خود را برای به انجام رساندن آن به کار گیرد. درواقع فرد باید رسیدن به اهداف درونی اش را به نوعی وظیفه ی اساسی دانسته و برای آن تلاش کند، او هیچگاه نباید اجازه دهد با عدم رسیدن به خواسته ها و اهدافش، خود را در بین انبوهی از رویاها قرار دهد.
افرادی که نمی توانند اهداف بزرگی که در ذهن خود می پرورانند را به موفقیت برسانند، باید ابتدا تفکرات خود را بر روی موفق شدن بر هدف ها و کارهای ناچیز متمرکز کنند. این گونه به درون و تفکر خود یاد می دهند که کارهای خود را به نحو احسن انجام دهند و باید تا رسیدن به موفقیت به تلاش خود ادامه دهند. با این روش به درون خود اثبات خواهند کرد که در دنیا چیزی وجود ندارد که به سرانجام نرسد.
یک فرد با ضعیف ترین نوع تفکر، اگر بر ضعف درون خود آگاه باشد و بر این اعتقاد باشد که به کمک تمرین و داشتن اراده می تواند نیرو و اراده خود را بیشتر کرده و قادر است وجود واقعی خود را به همگان نشان دهد، تلاش، قدرت و میزان صبر درون خود را روز به روز بیشتر کرده و به روشی خدایی، تفکر خود را به گونه ای تربیت خواهد کرد که هیچگاه موفقیت و پیشرفت از او دور نمی شود. درواقع این مسئله همانند ضعف جسمی فردی است که عضله های خود را به کمک تمرین و ورزش قدرتمند کرده و هر بار با تمرین بیشتر، عضله هایش قوی تر می شوند. هم چنین فردی که تفکراتی منفی داشته و حس می کند فردی بسیار ضعیف است نیز می تواند با تغییر درون خود و مثبت نمودن تفکراتش، مسیر موفقیت و پیشرفت را برای خود هموار نماید.اگر بتوانید تفکرات منفی، ضعف و بی هدفی خود را کنار بگذارید، درواقع به یک نیروی قوی دست خواهید یافت و همانند افراد نیرومندی می شوید که شکست تنها وسیله ای برای راهنمایی بهتر آن ها در مسیر موفقیت معنی می شود. این گونه افراد به کمک تفکر قدرتمند خود تمامی شرایط را به نفع خود تغییر داده، با تمام نیرو برای خود هدفی تعیین می کنند، سپس با بهره گیری از تلاش و استقامت خود در آن موفق می شوند.
فردی که از لحاظ جسمی دارای ضعف باشد می تواند به وسیله تمرین های بدنی و تلاش فراوان بر ضعف خود پیروز شود و به فردی جسور و بسیار قدرتمند تبدیل شود؛ در نتیجه به همین ترتیب اگر فردی تفکری ضعیف داشته باشد با تمرین و ایجاد تفکراتی مثبت در خود، می تواند درون خود را قوی کرده و با کمک تفکر مثبت خود، به فردی قوی و قدرتمند تبدیل گردد. فردی که برای خود هدفی مشخص دارد، برای رسیدن به آن باید مسیری مشخص تعیین نماید و در تلاش باشد جهت رسیدن به نتیجه ی مطلوب از مسیر منحرف نشود. شما باید تلاش کنید ضعف، استرس و دلهره درونی خود را از بین ببرید چرا که ترس خود به تنهایی عامل اصلی برای دور کردن شما از مسیر موفقیت بوده و شما را از مسیر اصلی هدفتان دور می کند. تفکری که همراه با ترس باشد هیچ گاه نتوانسته اجازه دهد تا فرد مسیر هدف را با موفقیت طی نماید، لذا اگر شخصی با این نوع تفکر دست به کاری بزند به شکست ختم می شود. هدف اصلی و قدرت شما برای انجام آن به وسیله ی ترس نابود می شوند.
شخصی که بتواند بر ترس و اضطراب خود غلبه نماید می تواند با قدرتی تمام در جهت تفکر خود حرکت نماید و با نیروی درونی خود بر مشکلات غلبه می کند. او اهدافش را ذره ذره کاشته و در زمان مناسب درو می کند.تفکری که با عدم ترس و هدف خود پیمانی محکم دارد تبدیل به قدرتی سرشار از نوآوری و خلاقیت می شود؛ لذا شخصی که آگاه باشد همواره تلاش می کند فراتر از تفکرات آشفته و بی ارزش باشد و در نتیجه به اربابی قدرتمند برای درون خود تبدیل می شود.
یکی از حقایق بدیهی زندگی، این است که حتی با بهترین برنامه ریزی و استراتژیکترین نقشه هم ممکن است آدم به بیراهه برود. امید، آن حالت ذهنی است که فارغ از میزان استعدادها و مهارت هایتان، به شما کمک میکند در پیچ و خمهای صعب العبور زندگی از پا نیفتید و در شرایط دشوار و طاقتفرسا بتوانید به مسیر ادامه بدهید. قابلیت ما برای تفکر امیدوارانه از اوایل کودکی شروع به رشد میکند. از همان لحظهی تولد، ما کمکم میتوانیم از همبستگیها (این که چه چیزهایی به هم وابسته هستند و معمولا همراه با هم اتفاق میافتند) سر در بیاوریم و در نهایت به جایی میرسیم که درکی از علیت پیدا میکنیم.اجرایی کردن نظریهی امید. با کمک این نظریه، میتوان به افراد کمک کرد تا از فرصتها بیشترین استفاده را ببرند، تواناییها و استعدادهای خود را به کار بگیرند و با تعیین اهداف معنیدار و تلاش خستگیناپذیر برای تحقق آنها، در زندگی خود احساس کامروایی بیشتری داشته باشند.
ترغیب به تفکر هدفگرا ، تفکر هدفگرا و به طور کلی اهداف، بنیان نظریهی امید هستند.هدفها میتوانند کوتاهمدت یا بلندمدت باشند. اهداف ممکن است شکل عبارت و جمله به خود بگیرند؛ مانند «من میخوام ترفیع شغلی پیدا کنم» یا اینکه تصویری ذهنی باشند؛ مثلا وقتی که خودتان را در حال زدن یک شوت عالی تصور میکنید یا وقتی که در مورد لحظهای که بالاخره موفق میشوید یک قطعهی پیانو را بدون هیچ اشکالی بنوازید، خیالپردازی میکنید. به اهداف خودتان فکر کنید. آیا هدفهایتان دستیافتنی و در عین حال چالشبرانگیز هستند؟ از روش هدف گذاری SMART، کمک بگیرید تا هدفهایی که تعیین میکنید مشخص، قابل اندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زماندار باشند. به کمک تخیل خود میتوانید خواستههای زندگیتان را تجسم کنید و موفقیت آینده را در ذهنتان به تصویر دربیاورید.
اصطلاح «تفکر راهبردی» به این باور فرد اطلاق میشود که قادر است مسیر مناسبی برای رسیدن به هدفهایش پیدا کند. هرچقدر در پیدا کردن مسیرهای جدید مصممتر و خلاقتر باشید؛ به همان اندازه امیدوارتر خواهید بود. اگر مانع غیر قابل حلی سر راهتان سبز شود، خیلی راحت میروید و یک راه دیگر پیدا میکنید! به هدفی که در نظر گرفتهاید فکر کنید. چه کارهایی باید بکنید تا محقق شود؟ فهرستی از قدمهایی که لازم است برای رسیدن به هدف بردارید، بنویسید. حالا به این فکر کنید که در طی این مسیر، با چه موانع و پیچیدگیهایی ممکن است مواجه شوید. در مورد چه چیزهایی ممکن است مجبور شوید ریسک کنید؟ با تنظیم یک برنامهی اقتضایی، برای مشکلات ممکن آماده شوید. مطالب دورههای حل مسئله و خلاقیت برای پیدا کردن راه چاره به دردتان میخورند.
«عاملیت»، باور راسخ و مداوم شما به این عقیده است اگر به طور پیوسته در مسیرهایی که به سوی هدف پیدا کردهاید، حرکت کنید، سرانجام به خواستهتان خواهید رسید. اهمیت تفکر عاملی به خصوص زمانی معلوم میشود که با مانعی در مسیرتان مواجه شوید؛ تفکر عاملی آن انعطاف و تمایلی که برای تغییر مسیر نیاز دارید را به شما میدهد تا از راه مسدودشده یا مختوم به بیراهه بیرون بیایید و بتوانید فرمان را به طرف جادهی دیگری بچرخانید.
اگر احساس کردید که مخزن انگیزهتان دارد خالی میشود، برای خودتان کلاژی از تصاویر و نوشتههای مربوط به هدفتان بسازید و روی دیوار بزنید. داشتن چنین چیزهایی مرتب یادتان میآورد که این همه تلاش را برای رسیدن به چه چیزهایی انجام میدهید. اهداف بلندمدت به ثبات قدم و مداومت بیشتری نیاز دارند. یاد بگیرید توجه بلندمدت خود را تقویت کنید تا حتی اگر به این زودیها قرار نبود به مقصد برسید، قادر باشید انگیزهتان را برای ادامه دادن مسیر حفظ کنید. با استراتژیهایی چون تجسم خلاق، تصدیقگرها و تفکر مثبت، قدرت کافی برای مداومت و پایداری را به دست بیاورید.
جهت رزرو مشاوره تلفنی و حضوری با این شماره تماس بگیرید 09374071940 |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.