نمازِقلیانی
شخصی وارد مسجدی میشود برای اقامه ی نماز .
در اول نماز موبایلش زنگ میخورد،
زنگ موبایلش هم یکی از ترانههای معروف قدیمی است.
مرد با اضطراب و پریشانی گوشی را ساکت و با شرم و دلهره نمازش را خواند.
بعد از نماز، نمازگزاری بطرفش میرود
و با حالتی حق به جانب و نگاهی تحقیر آمیز و با لحنی نصیحتگرانه میگوید :
تو که نماز خوانی
اینجا هم خانه خداست
این چه آهنگیه رو موبایلت گذاشتی
تو مسجد از مردم شرم نمیکنی
ز خدا نمیترسی
معصیت در خانه ی خدا
یعنی نمیترسی از غضب خدا ؟ مرد سرش را پایین انداخت .
هیچی نگفت
اون آمدن شد آخرین به مسجد آمدنش،
دیگر از نام مسجد و آمدن به مسجد هم استرس داشت .
زمان گذشت......
همان شخص
روزی دیگر به قهوه خانهای رفت .
ناگهان شیشه قلیون از دستش افتاد و شکست
مرد پریشان و شرمنده شد خواست معذرت خواهی و جبران کند .
صاحب قهوه خانه بطرفش آمدو گفت:
هیچ ایرادی نداره
پیش میاد
خودت را اصلا ناراحت نکن
فدای سرت
شکست که شکست
همین رفتار صاحب قهوه خانه باعث شداون مرد از همان روز مشتری دایمی اش شود .
مشاور و روانشناس مصطفی آفریدون
مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب
تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:
0616-638-0922 فرزاد سلحشور
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.