- من و همسرم ظاهراً با هم روابط خوبی داریم، اما من احساس می کنم که رابطه
ما آن قدرها هم صمیمانه نیست. او احساسات مرا درک نمی کند... .
اساس نزدیکی عاطفی در یک رابطه "همدلی" است، و "همدلی" ریشه و بنیاد تجربه
ما انسانها به عنوان "ما" به جای "من" و "تو" است. اگر احساس کنید شریک
زندگی شما (یا طرف مقابل شما هرکه باشد) واقعاً آن چیزی را که شما در مورد
یک مسأله احساس می کنید حس می کند، سختی و فشار کمتری را احساس خواهید کرد،
علاوه بر این به یکدیگر نزدیکتر خواهید شد و بیش از پیش به او اعتماد
خواهید کرد، و این کار به نوبه خود باعث خواهد شد تا او نیز احساسات مشابهی
از نزدیکی و اعتماد را نسبت به شما تجربه کند. اصولاً همدلی یک مهارت مثل
هر مهارت دیگری است که می توانید آن را کسب کنید و از همسرتان هم بخواهید
آن را کسب کند. علاوه بر این، تقویت مهارت همدلی به شما کمک خواهد کرد که
بتوانید والدین خوبی نیز باشید. بچه ها نیز نیاز به همدلی دارند.
تخیل عاطفی
همدلی به معنای توافق یا تأیید نیست. همدلی یعنی درک کردن، یعنی مستقیماً
لایه های زیرین احساسات، خواسته ها و محرکهای روانی فرد دیگر را درک کنید،
یعنی به دنیا از چشمان وی بنگرید: "اگه من جای اون بودم چه احساسی داشتم؟"
همدلی، به معنی چهار مهارت اساسی زیر است: توجه کردن، پرس و جو، تعمق،
مجدداً چک کردن
توجه کردن
توجه، مثل نورافکن است، موضوع موردنظر را روشن می کند. به چندین طریق می
توانید مهارت "توجه کردن" خود را تقویت کنید: خونسردی تان را حفظ کنید.
خودآگاهانه بخواهید که برای مدت زمانی خاص توجه تان را به مخاطب معطوف
کنید. فقط گوش کنید، بدون این که درباره آن چه می گوید، قضاوت کنید. بدون
این که سعی کند نقش روانکاو یا درمانگر را ایفا کند در مورد لایه های عمیق
تر احساسات فرد به ملایمت و با ملاحظه پرس و جو می کند. این کار باید با
دقت تمام و اغلب در اواخر گفت و گو انجام شود، بدون این که به نظر برسد شما
می خواهید مسایلی که اکنون مطرح شده بی اهمیت تلقی کنید (به خصوص اگر در
مورد خودتان باشد).
چک مجدد
وقتی پیغامی را دریافت می کنیم باید به فرستنده اعلام کنیم "پیام دریافت
شد". در غیراین صورت او همچنان به ارسال پیام ادامه خواهد داد، حتی گاه قوی
تر و بیشتر. بنابراین سعی کنید سؤالاتی نظیر موارد زیر را مطرح کنید: بذار
من بگم چی از حرفات فهمیدم، تو می گی... ؟من مطمئن نیستم که اونو کاملاً
فهمیده باشم، اما به نظرم منظورت اینه که...، درسته؟ آیا مسأله اصلی به
نظرت اینه که ...؟آیا درسته که بگیم تو احساس می کنی که...؟بنابراین یک
قسمت قضیه اینه که...، قسمت دومش اینه که... و قسمت سومش هم اینه که...،
درسته؟
پاداش همدلی
با داشتن تصویر و تصور بهتری از احساسات و خواسته های طرف مقابل مان، بهتر
می توانیم مسایلمان را حل کنیم، چون به این ترتیب می توانیم رفتار هماهنگ
تر و متناسب تری در قبال یکدیگر داشته باشیم. علاوه بر این وقتی طرف مقابل
ما احساس کند که درک شده، بیشتر مشتاق درک متقابل خواهد شد. وقتی نیازهای
اولیه و اصلی بقا برآورده می شوند عمیق ترین پرسش هرکسی در هر رابطه مهمی
این است: "تو مرا درک می کنی؟" و تا وقتی که این سؤال با یک "بله" پاسخ
داده نشود، این سؤال همچنان به گل آلود کردن رابطه آن دو خواهد پرداخت، اما
وقتی همدلی را دائماً زنده نگه می داریم، تار و پود رابطه مکرراً درهم
بافته می شود و بافت رابطه محکمتر و مقاومتر می شود.
منبع: (این سایت اصلی هست www.familyresource.com ، اما این مقاله به نقل از وبلاگ نشاط می باشد)
مقدمه:
در روابط بین فردی گوش دادن اهمیت زیادی دارد. زیرا از طریق این مهارت می توانیم ضمن احترام گذاشتن به فرد مقابل،وی را به ادامه ی تعامل تشویق نموده و در نتیجه اطِلاعات بیشتری کسب نماییم. مثلاً یک مدیر موفق،برای تضمین اطّلاعات صعودی (از زیردست به بالا دست ) از مهارت گوش دادن استفاده می نماید؛ چرا که توانایی خوب گوش دادن مدیر می تواند،برای آنکه زیردستان به گزارش پیام ها ادامه دهند،جو اعتماد به وجود آورد. در عین حال برای ایجاد و حفظ روابط خوب و مطلوب و جلوگیری از اختلاف نظرها،کشمکش ها و سود تفاهم باید دقیق شنیدن را آموخت و بکاربست.
گوش دادن فعال:
گوش دادن در تعاملات اجتماعی به دو معنا به کار می رود.گوش دادن فعال اولین معنا می باشد.این فن اصولاً بر منعکس نمودن احساسات طرف مقابل تکیه دارد.برای اجرای این کار باید حداکثر استفاده را از حواس خود(شنوایی،بینایی)به عمل آوریم.روی آنچه شخص مقابل احساس می کند و بر زبان می آورد متمرکز شویم و با هدف درک کردن به او گوش دهیم.باید توجه نمود گوش دادن فعال ما زمانی نمایان می شود که رفتارهایی انجام دهیم که حاکی از توجه ما به طرف مقابل است.دومین معنا گوش دادن منفعل است.این نحوه ی گوش دادن بر جنبه های پنهان رفتار شنونده اطلاق می شود.مثلا ممکن است بطور پنهانی و بدون فرستادن پیام های کلامی و غیر کلامی، به صحبت های شخص مقابل گوش فرادهیم.
بنابراین در گوش دادن منفعل بدون آنکه رفتار خاصی انجام دهیم که نشانه ی توجه ما به دیگران است،اطلاعات آنان را جذب می کنیم.
درروابط بین فردی ما با مهارت گوش دادن فعال که شامل پیام های کلامی و غیر کلامی است سرو کار داریم .لذا برای کسب این مهارت باید رفتارهای کلامی و غیر کلامی آن را بشناسیم.پیام کلامی مانند بیان استنباط خود نسبت به نقطه نظرهای اصلی و احساسات گوینده با لحنی دوستانه، و پیام های غیرکلامی مانند تصدیق سخنان طرف سخنان طرف مقابل با استفاده از حالات چهره می باشند.بنابراین با توجه به مطالب فوق گوش دادن را اینطور تعریف می نماییم: گوش دادن عبارت است از"فرآیند شنیدن و انتخاب،جذب و سازماندهی،و به خاطر سپردن و دادن پاسخهای مشخص به محرک های شنیداری و غیرکلامی" .در این تعریف تاکید بر دریافت و فهم درست از علایم کلامی و غیرکلامی است.
الف)علایم کلامی:
یکی از نشانه های اصلی خوب گوش دادن در تعاملات اجتماعی استفاده از علایم کلامی است.این علایم به صورت تصدیق،تحسین،انعکاس احساسات،تعبیر و تفسیر کردن و .... در گفتار ما ظاهر می شود.
بهره مندی از گفتار در تعاملات اجتماعی باید متعادل و متناسب با وضعیت و احوال شخص مقابل باشد ؛زیرا افراط و تفریط در گفتار یا پرسش سئوالات نابجا،باعث بی انگیزه شدن طرف مقابل به ادامه تعامل ،از بین رفتن جواعتماد ودر نتیجه عدم کسب اطلاعات دریافتی کافی می شود.
1)تصدیق:این نوع از علایم کلامی شامل کلمات و عباراتی است که نشانه ی تایید یا موافقت با اعمال و گفتار طرف مقابل است. از تصدیق برای تقویت قسمت های مهم گفتار طرف تعامل و جهت دادن به آن استفاده می نماییم.نمونه های آن عبارتند از "بله" ، "درسته"، "همینطور است که شما می گویید" و صدای غیر لغوی مانند "اهوم".
2)تحسین:تحسین هم مانند تصدیق نوعی تقویت مثبت است.ولی فراتر از یک تایید ساده یا توافق با گفتار و اعمال طرف مقابل است.از انواع تحسین کلامی می توان به عباراتی مانند "آفرین!"،"چه جالب!"،"ادامه بده"،"عالیه" اشاره نمود که متناسب با وضعیت به کار می روند.
3)انعکاس احساسات:انعکاس احساسات نوعی همدردی(شاخه ای از مهارت زندگی است)به حساب می آید و کاربرد آن زمانی است که شخص مقابل نیاز به یک همدرد برای کسب آرامش دارد.مثلا وقتی کسی ناراحت،عصبانی وآشفته حال است،باید از این فن استفاده نمود.برای بازگرداندن احساسات باید به دقت به صحبت های طرف مقابل گوش فرادهیم تا از نیازها و مسائل اصلی او با خبر شویم وگفتار خود را براساس آن نیازها تنظیم نماییم.
4)تعبیر و تفسیر کردن: با استفاده از گنجینه لغات شخصی خود،مطالبی را که شنیده ایم برای گوینده تفسیر می کنیم.با این کار مطمئن می شویم که مطمئن می شویم که سخنان وی را درست فهمیده ایم و همچنین نشان می دهیم که در طول تعامل با دقت به سخنانش گوش داده ایم.
ب)علایم غیر کلامی:
پاسخ های غیر کلامی نیز نقش مهمی در گوش دادن بازی می کنند.برخی از این رفتارها نشانه ی توجه به گوینده و برخی هم نشانه ی بی توجهی به اوست که باید به آنها اهمیت داد.از علایم غیر کلامی رایج می توان به "تکان دادن سر"،"حالات چهره"،"وضعیت بدنی"،"تماس چشمی مستقیم" اشاره نمود که در ذیل به تفسیر اجمالی این موارد می پردازیم.
1)تکان دادن سر:سر تکان دادن در مذاکره،علامت توجه به گفته های طرف مقابل است.این مساله باعث تشویق گوینده به ادامه ی تعامل ودر نتیجه کسب اطلاعات بیشتر توسط ما می شود.
2)حالات چهره: حالت چهره بیانگر هیجانات درونی ما می باشد که نسبت به صحبت های شخص مقابل ابراز می کنیم.مانند "بالا انداختن ابروها" که نشانه ی تعجب شنونده است.
3)وضعیت بدن:وضعیت بدن می تواند ،معرف نگرش های مثبت و منفی و سطح هیجانات و تمایات باشد.لذا باید به نحوه ی نشستن یا ایستادن بسیار توجه نمود؛زیرا طرف تعامل از وضعیت بدنی ما تصمیم به ادامه یا قطع مذاکره می گیرد.
4)تماس چشمی مستقیم:نشانه ی گوش دادن به گفته های طرف مقابل است.حال اگر شنونده باشیم بیش از وقتی که صحبت می کنیم از نگاه استفاده می نماییم و نسبت به گوینده نگا ه های طولانی تری داریم.
نتیجه گیری:
اگرچه ما می توانیم ، بدون استفاده از هر گونه علایم کلامی و غیر کلامی،به صحبت های دیگران گوش فرادهیم؛اما بهتر آن است که این موضوع را به طرف مقابل نشان دهیم.لذا هم پاسخ های کلامی و هم غیرکلامی در گوش دادن فعال نقش موثری دارند.در حقیقت علایم کلامی وغیر کلامی گوش دادن فعال طوری در هم آمیخته اند که اگر یکی از این دو کانال ارتباطی گویای عدم توجه ما باشند،طرف مقابل آن را حمل بر گوش ندادن ما می کند .
منبع: بانک مقالات فارسی
آدمی در قرن حاضر به تواناییهای متعددی نیاز دارد که هر کدام میتواند به نوعی در روند زندگی و کار او تاثیرگذار باشد. از این میان، توانایی برقراری ارتباط و ایجاد مناسبات اجتماعی از جمله مهمترین مهارتهاست. همه ما در هر پست و منزلت شغلی، مطمئناً با افراد زیادی روبهرو هستیم که شاید نیمی از زمان حضورمان در اجتماع به آنها اختصاص دارد و مهمترین پل ارتباطی میان ما از طریق «گوش دادن» صورت میگیرد.
در مهارت گوش دادن چنان قدرتی نهفته است که به واسطه آن میتوان از بسیاری از موانع گذشت، افراد زیادی را در اختیار داشت و در انزوای ناخواسته روزگار نو درگیر نماند. در این نوشته تلاش شده راهکارهایی در باب گوش دادن موثر بیان شود تا قدرت پنهانی این مهارت آشکار گردد.
هر نکته به شکلی بیان شده است که شما میتوانید با توجه به نوع عملکرد خود در حین گوش دادن و شناسایی نقاط ضعفتان در این زمینه، جملهای را که توجه به آن منجر به قوت توانایی گوش دادن در شما میشود انتخاب کرده و روی یک برگه نوشته و در مکان مناسبی که در معرض دیدتان باشد، قرار دهید. به این ترتیب با مراقبت از رفتارتان و توجه بر نکته یاد شده میتوانید به سرعت به مهارت گوش دادن در خود قوت بیشتری ببخشید.
در حالت کاملاً عادی، گوش کردن بیش از هر فعالیت دیگر زمان بیداری فرد را به خود اختصاص میدهد. مطالعه بر روی افراد شاغل در زمینههای متفاوت، نشان داده است که 70 درصد لحظههای بیداری افراد به برقراری ارتباط میگذرد. از این زمان نوشتن 9 درصد، مطالعه 16 درصد، صحبت کردن 30 درصد و گوش کردن 45 درصد را به خود اختصاص میدهد. اما با این وجود، متاسفانه فقط عده معدودی از افراد شنوندگان خوبی به شمار میروند. محققان مدعیاند که حتی در سطوح اطلاعاتی خاص و وقتی که شنونده برای کسب معلومات گوش میدهد نیز 75 درصد ارتباط کلامی نادیده گرفته میشود، اشتباه درک میشود و یا به سرعت فراموش میشود. توانایی گوش کردن، برای درک معنای عمیق آنچه افراد میگویند، از این هم نادرتر است و شاید بر همین اساس بوده که نقل میکنند حضرت عیسی(ع) فرمود: اگر چه یک گوش تو کاملاً شنواست، اما گوش دیگرت ناشنواست.»
بیشتر اوقات حرفهای گوینده از یک گوش وارد میشوند و از گوش دیگر خارج میشوند. در جامعه ما یکی از دلایل عمده گوش کردن نامناسب، آن است که بیشتر ما آموزش مقدماتی بسیار عمیقی را برای گوش نکردن دریافت میکنیم.
در دوره پیشدبستان، تاکید والدین به توجه نکردن به آنچه خوب نیست و در سالهای اولیه تحصیل پرداختن و تاکید صرف بر خواندن، از سویی دیگر آغاز الگوبرداری ما از همان سالهای نخست کودکی از بزرگترهایی که خود هرگز درست گوش نمیدهند همه از جمله عوامل یاد دهنده گوش نکردن هستند. نتایج بررسیها نشان میدهد که عدم استفاده صحیح از این مهارت، موجب ناتوانی افراد در حل مشکلات اعم از خانوادگی و یا شغلی میشود. اما این مهارت نیز همچون سایر مهارتها، کسب کردنی و آموختنی است، کافی است به برخی نکات و اصول لازم در این خصوص توجه و عمل کنیم تا از نیروی حاصل از آن در پیشگیری از مسائل و حل مشکلات موجود و نیز برقراری روابطی سازنده بهرهمند شویم. از جمله این نکات میتوان به موارد زیر اشاره کرد. این نکات ساده در قالب جملاتی بیان شده است که توجه به آنها در رفتار عملکرد موجب تقویت گوش دادن فعالانه و موثر میشود.
- در حین رویارویی با هر مراجعه کنندهای اعم از همکاران و یا اعضاء خانوادهام تا زمانی که کاملاً متوجه موضوع نشدهام، زمان گفتوگو را به بعد موکول نمیکنم.
- در طول صحبت کردن طرف مقابل، مشغول قضاوت و ارزشگذاری کلام او در ذهن خودم نیستیم.
- بدون پیشداوری و فارغ از شنیدههای قبلیام به سخنان طرف مقابل گوش میکنم. به این ترتیب ذهن من با نگاهی تازه به تحلیل مسئله مورد نظر میپردازد.
- بعد از اتمام حرفهای طرف مقابل به خودم فرصت فکر کردن میدهم. من مجبور نیستم بلافاصله تصمیم بگیرم و یا چیزی بگویم.
- کوتاه و روشن سخن میگویم تا فرصت لازم برای درک کلامم و نیز صحبت کردن از طرف مقابل وجود داشته باشد.
- برای ذکر مصادیق در حرفهایم از خاطرات دور و دراز خود که تعریف آنها زمان زیادی صرف میکند و رشته کلام را نیز از هم میگسلد، پرهیز میکنم.
- در حین گفتوگو با حرکات سر و کلمات مناسب تمایل و علاقمندی خود را به شنیدن نشان میدهم.
- در طول گفتوگو تلاش میکنم که اصل کلام و منظور طرف مقابل را درک کنم و به برداشت ذهنم اکتفا نکنم.
- میدانم خشم مانع فهم درست معانی خواهد شد، بنابراین در این زمان تلاش میکنم با سکوت بیشتر و توجه به بیان و احساس گوینده موجب کنترل خشم در خود شوم.
- در مواقعی که احساس میکنم دقیقاً متوجه منظور طرف مقابل خود نشدهام، با جملات واضحتر و با استفاده از کلمات گوینده سوال میکنم.
- تا حد امکان سخن گوینده را قطع نمیکنم. اما اگر از نظر زمان در تنگنا باشم، این مورد را با لحن مناسبی مطرح میکنم و حتماً قرار گفتوگوی بعدی را معین میکنم.
- در هنگام شنیدن با بدنی مایل به جلو و در فاصلهای مناسب رودرروی طرف مقابل قرار میگیرم و با وضعیتی گرم و پذیرا، هشیاری همراه با آرامش خود را به او انتقال میدهم.
- در حین گوش دادن سعی میکنم عوامل محیطی مزاحم را به حداقل برسانم مثلاً تلویزیون و رادیو را خاموش کنم، گاهی حتی تلفن را قطع کنم و یا در را ببندم.
- در گفتوگو با طرف مقابلم سعی میکنم سؤالات کمتری بپرسم تا او وقت بیشتری برای سخن گفتن داشته باشد و هدایت مکالمه به دست او باشد.
- در صورت نیاز به پرسش، از سؤالات باز استفاده میکنم، یعنی سؤالاتی که به پاسخی بیشتر از یک کلمه احتیاج دارند.
- همواره به ارزش سکوت در گوش دادن فکر میکنم و میدانم که نقطه آغاز فرد، سکوت و گام دوم آن گوش دادن است.
- در هنگام سکوت به سخنان طرف مقابلم میاندیشم و سعی میکنم احساس او را بفهمم.
- میدانم که زمانی باید ساکت بود و زمانی باید سخن گفت و من مراقب هستم تا سکوت نامطلوب میان ما ایجاد نشود.
- تظاهر به فهمیدن نمیکنم و هر زمان که به هر علت مثل خیالپردازی و فکر کردن به آنچه او قبلا گفته بود، متوجه باقی حرفهای او نشدم، از او میخواهم که سخنش را تکرار کند.
- میدانم گفتن این جمله که «دقیقا میدانم چه احساسی داری» مانع سخن گفتن او میشود. بنابراین تلاش میکنم که همراه او باشم.
- همدلی گوش دادن با قلب و سر است، بنابراین گرمی و صمیمیت و تن صدا و نحوه بیان من میتواند همدلی مرا نشان دهد.
- فراموش نمیکنم گوش دادن فعالانه گاهی تنها کاری است که در کمک به برخی از افراد برای رسیدن به حل مشکلاتشان لازم است، بنابراین گوش کردن من گاهی بسیار موثرتر از ارائه راهحل یا تلاش برای مشکلگشایی است.
مراجع
________________________________________
1 – بولتون، رابرت. روانشناسی روابط انسانی. ترجمه حمیدرضا سهرابی. رشد. 1384
2 – تیوود. جولیا. ارتباطات میان فردی. ترجمه مهرداد فیروزبخت. مهتاب. 1380
3 – هارجی. اون و همکاران. مهارتهای اجتماعی در ارتباطات میان فردی. رشد. 1377
4 – کول. کریس. کلید طلایی ارتباطات. ترجمه محمدرضا آلیاسین. هامون. 1379.
شاید بهتر باشد ابتدا این نکته را بررسی کنیم که اصولاً چرا گوش دادن اینقدر مهم است. اجازه دهید ببینیم گوش ندادن یا با دقت گوش ندادن چه پیآمدهایی دارد: از دست دادن فرصتهای حرفهای و شغلی (بویژه در تجارت)، ایجاد روابط بیمحتوا، ایجاد منازعات بین فردی، بروز اشتباهات، ناراضی ساختن دیگران، مذاکرات بدون کیفیت، ایجاد ضعف در انگیزه و حتی برانگیختن پرخاشگری کارکنان و یا اعضاء خانواده. بهخاطر اهمیت فراوان این مهارت است که در اکثر کتابهای مربوط به تعاملات حرفهای حداقل یک فصل به گوش دادن اختصاص داده شده و حتی کتابهای مستقلی در این باب نوشته شده.
خانوادهها و یا سازمانهایی که مهارت خوب گوش دادن را سر لوحه زندگی خانوادگی و یا فرهنگ شغلی خود قرار میدهند، مزایای متعددی بدست میآورند. بسیاری از اطلاعاتی که برای انجام فعالیتهای روزانه خود نیاز داریم ، از صحبتهای دیگران بدست میآید. در ضمن با گوش دادن صحیح و فعال و با کنار گذاشتن تفکرات شخصی خود (حداقل به طور موقت) میتوان در طرف مقابل خود احساسی ایجاد کنیم که باعث میشود پیوندمان با او تقویت شده و میزان صمیمیت افزایش یابد.
گوش دادن یکی از مهارتهای مهم مراحل اولیه رشد نیز میباشد. نوزاد با شنیدن و گوش دادن ، پاسخدهی به دنیای جدید را شروع میکند. او پیش از صحبت کردن، گوش دادن، پیش از خواندن، صحبت کردن و پیش از نوشتن، خواندن را میآموزد. پژوهشگران نشان دادهاند که بطور متوسط ۴۵% از وقت ارتباط صرف گوش دادن، ۳۰% صرف صحبت کردن، ۱۶% صرف خواندن و ۹% صرف نوشتن میشود.
گوش دادن چیست؟
آن جنبة گوش دادن که در تعامل میانفردی مورد نظر ما میباشد، فرآیند معنایابی گفتار دیگران در ذهن ما است. به بیانی دقیقتر باید بگوییم گوش دادن عبارت است از فرآیند آموخته شده و پیچیده حس کردن، تفسیر، ارزیابی، ذخیرهسازی و پاسخدهی به پیامهای شفایی.
در این گونه تعاریف بین شنیدن و گوش دادن تمایز گذارده میشود، زیرا شنیدن را فعالیتی جسمی و گوش دادن را فرآیندی ذهنی میدانند. ما با گوشهای خود میشنویم اما با مغزمان گوش میدهیم. بنابراین شنیدن نیازی به یادگیری ندارد، چراکه دستگاه شنیداری ما اتوماتیک در اثر برخورد اصوات ، تحریک شده و احساس شنیدن اتفاق میافتد، اما تا اصوات وارده را رمزگردانی نکنیم و به آن توجه نداشته باشیم، ادراک نخواهد شد.
« گوش دادن فعال یعنی یافتن معنای گفتار دیگران در ذهن خود»
با این تعریف شنیدن با گوش دادن متفاوت است . شنیدن فعالیتی جسمی است و … نیازی به یادگیری ندارد، چرا که دستگاه شنیداری ما غیرارادی در اثر برخورد صداها، تحریک شده و شنیدن احساس می شود. اما گوش دادن فعالیتی ذهنی است که نیازمند یادگیری است و تا به آن توجه نکنیم ادراک نمی شود. ما با گوش های خود می شنویم اما با مغزمان گوش می دهیم.
فواید و کارکردها ی گوش دادن:
۱ – تمرکز بر پیام های دیگران
۲ – برداشت کامل و درک مناسب تر منظور دیگران
۳ – ابراز علاقه، نگرانی و توجه به دیگران
۴- تشویق دیگران به بیان و ابراز آزادانه و صادقانه مسائل خود
۵ – تقویت ارتباط و تعامل خود با دیگران
۶ – افزایش تفاهم ما با دیگران
۷ – جلوگیری از سوء تفاهم ها
۸ – افزایش قدرت یادگیری
۹ – کمک به خودآگاهی و گسترش شناخت از خود و دیگران
۱۰ – افزایش روحیه ی مشارکت جویی و کار گروهی
مهارت های اساسی گوش دادن فعال
۱ – مهارت توجه :
یعنی توجه جسمی و غیر کلامی به طرف مقابل که به او نشان دهد دقیقاً به صحبت های او گوش می دهیم مثلاً هنگام گوش دادن با بدنی مایل به جلو، در فاصله ی مناسب، رو در روی گوینده قرار گرفته و نگاه ما تا شعاع نیم متری صورت گوینده باشد، ضمن پرهیز از رفتارهای حواس پرت کن (بازی با کلید و سکه و…) سعی کنیم شنونده ای خشک و بی حرکت نباشیم و محیط گفتگو را از عوامل مزاحم و ترس آور دور کنیم.
۲ – مهارت پی گیری :
گاهی گوینده نگران و هیجان زده است که در حالت های چهره، تُن صدا و رفتارهای او نمایان می شود، در این صورت بایستی بدون زورگویی او را به صحبت کردن دعوت کنیم. مثلاً با استفاده از جملات در باز کن (امروز سرحال به نظر نمی رسی! خب ! – بعد چی شد! – ادامه بده ! ) با استفاده از کلمات تشویقی کوتاه (هوم – درسته – بله و …) با استفاده از سؤال های کوتاه و باز و یا حتی گاهی سکوت توأم با توجه و مشاهده ی او می تواند این موانع را از میان بردارد.
۳ – مهارت انعکاسی :
یعنی انعکاس توضیحات و احساسات و معانی درک شده از گوینده به خود او که نشان دهنده ی درک و فهم و پذیرش او نزد شنونده است.
راهکارهای عملی گوش دادن فعال :
۱ – برای درک بیشتر گوینده به علایم غیرکلامی (زبان بدن) او توجه کنیم.
۲ – خود را به جای گوینده قرار داده و سعی کنیم دنیا را از دیدگاه او ببینیم و درک کنیم.
۳ – با طرح سؤالاتی از خود، حساسیت گیرندگی مان را افزایش دهیم. مثلاً ( چرا او حالا این موضوع را به من گفت ؟ – منظور او چیست؟ – نکات اصلی حرف او چیست ؟ و…)
۴ – به یاد داشته باشیم که سرعت متوسط تکلم انسان بین ۱۲۵ تا ۱۷۵ کلمه در دقیقه است. در صورتی که سرعت متوسط تفکر انسان بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ کلمه در دقیقه است. از این فرصت برای پردازش اطلاعات گوینده خوب استفاده کنیم.
۵ – عوامل حواس پرتی مانند مواردزیر را به حداقل برسانیم :
- بازی کردن با کلید و سکه و …
- تکان خوردن یا حالت عصبی
- ضرب گرفتن روی میز با انگشتان
- جا به جا شدن مکرر
- تماشای تلویزیون
- سر تکان دادن به عابرین
- روزنامه خواندن و …..
۶ – ارتباط چشمی مناسب برقرار کنیم. نه آن قدر خیره شویم که گوینده را معذب کنیم و نه آن قدر به او نگاه نکنیم که تصور کند به ارتباط با او علاقه ای نداریم .
۷ – موانع فیزیکی را از بین ببریم مثلاً در دفتر کار خود، از پشت میز بیرون آمده و در کنار او بنشینیم و صحبت کنیم.
۸ – بهتر است به گونه ای بنشینیم که بدن ما کمی متمایل به جلو و به طرف گوینده باشد.
۹ – احساسات درک شده اش را به او انعکاس دهیم مثلاً ( گویا موضوعی باعث خوشحالیت شده ؟! ، غمگین به نظر می رسی ! و …)
۱۰ – با بیان عباراتی گوینده را به ادامه ی صحبت تشویق کنیم مثلاً (خب خُب! – بعد چی شد؟ – جدی ؟! – واقعاً ؟! و …)
۱۱ – گوینده را با سؤالات پی در پی بمباران نکنیم که احساس کند مورد بازجویی قرار گرفته است.
۱۲ – در گوش دادن به مطالب مهم ،از یادداشت برداری نکات کلیدی غفلت نکنیم.
۱۳ – درک خود را از احساسات گوینده بیان کنیم مثلاً (به نظرم این موضوع شما را ناراحت کرده !)
۱۴ – گاهی موضوعات مهم مطرح شده را به گوینده یادآور شویم تا میزان درک خود را مورد ارزیابی قرار دهیم مثلاً ( چند دقیقه اجازه دهید ببیننم درباره چه چیزهایی صحبت کردیم ، اول ….)
۱۵ – منظور گوینده را با کلمات خودش به او انعکاس دهیم.
۱۶ – برای خوب گوش دادن و درک بهتر گوینده ضروری است تلاش نماییم برخی خصوصیات و توانایی ها را در خود افزایش دهیم، برای مثال تحقیقات نشان داده است که : – کسانی که خزانه ی واژگان غنی تری دارند، شنوندگان بهتری هستند.
- کسانی که پیشرفت تحصیلی بهتری دارند، توانایی گوش دادن آن ها نیز بیشتر است.
- زنان در تفسیر و تشخیص پیام های غیرکلامی از مردان کارآمدترند.
- معمولاً افراد درونگرا، شنوندگان بهتری هستند.
۱۷ – تا وقتی که گوینده مطلب خود را تمام نکرده و یا منتظر پاسخ نیست، سخن او را قطع نکنیم.
۱۸ – موقع شنیدن سخنانی که خوشایند ما نیست و یا مخالف خواسته ها و تمایلات و افکار ما هستند، صبر و شکیبانی از خود نشان داده و با علایم کلامی و غیرکلامی نامناسب از خود عکس العمل نشان دهیم.
۱۹ – عوامل مزاحم را از محل گفتگو دور کنیم ، مانند : (خاموش کردن رادیو، تلویزیون، ضبط صوت در صورت ضرورت قطع تلفن و یا نصب و یا نصب کاغذی بر روی در اتاق با عنوان لطفاً مزاحم نشوید)
۲۰ – از سدها و موانع ارتباطی اکیداً پرهیز کنیم از جمله :
- دستور دادن، تهدید کردن و ترساندن
- موعظه ، نصیحت و سخنرانی کردن
- قضاوت و انتقاد کردن
- ارائه ی دلایل منطقی و یا راه حل
- تحقیر ، توهین و ناسزا
۲۱ – در پرسش، از سؤال های کوتاه و باز استفاده کنیم.
اگر بیشتر از آنچه که در یک گفتگو حرف میزنیم، گوش بدهیم و به حرفهای بقیه توجه کنیم، خیلی بیشتر در مورد دیگران، موقعیتها و چیزهای اطرافمان یاد میگیریم. اگر میخواهید تکنیکهای گوش دادن فعال را تمرین کنید تا پایان این مقاله ما را همراهی کنید. گفتگو یک فرایند دوطرفه است. حرف زدن و گوش کردن هر دو بخش مهمی از ارتباط هستند. اکثر ما دوست داریم که در گفتگوها فقط خودمان حرف بزنیم و نظراتمان را بیان کنیم. تعداد کمی از ما هستند که دوست دارند به حرفهای بقیه گوش کنند. دلیل آن این است که نمیدانیم چقدر میتوانیم با گوش دادن فعال یاد بگیریم و روابطمان را بسازیم. چه زندگی خصوصیمان باشد و چه زندگی کاری، اگر دقیق به چیزهایی که بقیه میگویند گوش دهیم میتوانیم کیفیت گفتگوهایمان را بالا ببریم و همه میدانند که گفتگوی خوب رمز داشتن رابطه خوب است. در زیر به نکات مفیدی برای تمرین تکنیکهای گوش دادن فعال برای داشتن یک گفتگوی موثر اشاره میکنیم.
توجه تان را تقسیم نکنید
چه به صورت جمعی یا فردی به حرفهای یک نفر گوش میدهید، برای اینکه بتوانید خوب گوش کنید، باید تمام توجهتان را به آن فرد معطوف کنید. به رویا و خیال فرو نروید و به هیچ چیز دیگری هم فکر نکنید. در ذهنتان به آماده کردن جوابی که میخواهید به آن فرد بدهید هم نپردازید. سعی کنید خوب و با دقت به حرفهای طرف مقابل گوش دهید تا زیر و بم حرفهای او را و چیزهایی که میخواهد غیرمستقیم به شما بگوید را بفهمید. اینکه بتوانید به طور کامل حرفهای طرف مقابل را بفهمید به میزان توجهی که موقع گوش دادن به حرفهای او دارید بستگی دارد.
حرف طرف مقابل را قطع نکنید
وقتی کسی حرف میزند، بین حرف او نپرید. سعی نکنید در همه گفتگوها حرف خودتان را به کرسی بنشانید. وقتی با کسی گفتگو میکنید، به همان اندازه که حرف میزنید باید گوش کنید.
توضیح بیشتر بخواهید
وقتی کسی با شما حرف میزند، اگر در حرفهایش متوجه چیزی نشدید، حتماً از او بخواهید برایتان بیشتر توضیح دهد تا دچار سوءتفاهمات نشوید. این مسئله مخصوصاً در گفتگوهای کاری اهمیت ویژهای دارد. نکته ای که باید رعایت کنید این است که وقتی هنوز فرد حرفش تمام نشده است، از او توضیح نخواهید. اجازه بدهید حرفهایش را به پایان برساند و وقتی مکث کرد، اگر هنوز منظور او را متوجه نشده بودید، بخواهید که بیشتر توضیح دهد.
از زبان بدن استفاده کنید
با استفاده از زبان بدن مثبت و فعال، به فرد نشان دهید که به حرفهای او گوش میدهید و به بحث علاقه مندید. موقع گوش کردن لبخند بزنید، ارتباط چشمی برقرار کنید، سر خود را به نشان تایید و تکذیب تکان دهید، هر از گاهی از کلماتی مثل “بله”، “صحیح” و “درست است” استفاده کنید. این رفتارها فرد را به ادامه گفتگو دلگرم میکند.
در ذهنتان تکرار کنید
برای آن دسته از شما که برای تمرکز کردن روی حرفهای طرف مقابل خود مشکل دارند، یک تمرین گوش دادن فعال این است که کلماتی که فرد مقابل بر زبان می آورد را در ذهنتان تکرار کنید. اینکار کمک میکند تمرکزتان روی حرفهای او باشد و کاملاً حرفهایش را متوجه شوید.
پاسخ مناسب بدهید
وقتی برای گوش دادن فعال تمرین میکنید باید بدانید که ارائه یک پاسخ مناسب نیز بخشی از این مهارت به شمار میرود. موقع جواب دادن به طرف مقابل، حرفهایتان را با حفظ احترام کامل بیان کرده و از حمله کردن به طرف بپرهیزید. طوری با او رفتار کنید و به او پاسخ دهید که دوست دارید با خودتان رفتار کنند. در پاسختان قاطع باشید نه خشن. احساسات، ایده ها و افکارتان درمورد موضوع بحث را رک و راست و صادقانه بیان کنید. اگر حرفهای طرف مقابل اطلاعات و دیدگاه تازه ای در اختیارتان قرار داده است، حتماً از آن تحسین و تشکر کنید. هر گفتگوی منطقی شامل بحث، تبدل نظر و بهدست آوردن اطلاعات و دانش جدید است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.