همه چیز درباره شخصیت های هموسکشوال
واژه Sexual Orientation به معنی شناخت جنسی است. شناخت جنسی یعنی علاقه و آگاهی جنسی و روانی یک شخص که شامل روابط جنسی او میشود.
افراد از نظر شناخت جنسی به 3 دسته زیر تقسیم میشوند:
- هتروسکشوال یا دگرجنسگرا
- بایسکشوال یا دوجنس گرا
- هموسکشوال یا همجنس گرا
در این مطلب از هونل میخواهیم از بین این شاخهها، دسته هموسکشوال یا گرایش به همجنس را مورد بررسی قرارداده و به برخی ابهامات در این زمینه پاسخ دهیم.
هموسکشوال چیست؟
بر اساس مطالب فوق هموسکشوال یعنی همجنسگرا. یک همجنسگرا رضایت روحی، جسمی و جنسی خود را در ارتباط با همجنس خود میبیند. این واژه برای اولین بار در سال 1868 توسط کارولی م. کرتبنی در مکاتبات شخصیاش استفاده شد و یک سال بعد در یک سری دفترچههایی که به جهت روشن سازی ماجرای لوط پیامبر و اقوام سدوم و عماره منتشر شده بود استفاده شد و نسل به نسل گشت و اکنون با گذشت بیش از 130 سال رسمیت پیدا کرده است.
آیا یک فرد هموسکشوال بیمار است؟
با وجود گذشت هزاران سال هنوز نگاه کشورهای مختلف به این موضوع متفاوت است. سالیان درازی طی قرن بیستم و همچنین پیش از آن، روانشناسی رایج و استاندارد زمانه، همجنس گرایی را در قالب الگوهای آسیبشناسانه و به صورت یک بیماری روانی مشاهده میکرد. مطالعات علمی در مبحث همجنسگرایی به مرور زمان نشان داد که مستندات تجربی از دستهبندی همجنس گرایی به عنوان یک اختلال پشتیبانی نکرده و محسوب نمودن آن به عنوان یک بیماری پایه علمی ندارد. پیشفرضهای رایج در خصوص هنجارهای اجتماعی در زمان قدیم، و جامعه آماری یکطرفهای که از نمونههای «رسمی» (شامل اشخاص مراجعهکننده برای مشاوره یا اشخاص دستگیرشده توسط سیستم قضایی) تشکیل شده بود، علت اصلی طبقهبندی همجنسگرایی به عنوان یک اختلال روانی در نسخههای پیشین منابعی مانند راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی به حساب میآید.
همه چیز درباره شخصیت های هموسکشوال
از دههٔ 1970، اتفاقنظر دانشمندان علوم اجتماعی و رفتاری، و متخصصان روانشناسی در جهان، چنین است که همجنسگرایی یک شاخه سالم از گرایشهای جنسی در انسان است، اگر چه تعدادی از متخصصان برخلاف دستورالعملهای سازمانهای مرجع علمی، همچنان آن را یک اختلال به حساب میآورند. انجمن روانپزشکی آمریکا از سال 1974 همجنس گرایی را از فهرست بیماریهای روانی خارج کرد. دیگر سازمانهای بزرگ بهداشتی در جهان نیز کمی بعد همجنسگرایی را از لیست بیماریهای خود حذف نمودند. انجمن روانشناسی آمریکا در سال 1975، سازمان بهداشت جهانی در سال 1992، سازمانهای بهداشتی انگلستان از سال 1994، سازمانهای بهداشتی روسیه از سال1999 و انجمن روانشناسی چین از سال 2001 از جمله این سازمانها هستند.
با این وجود آنچه باید بدانید اینست که بیماری حالت خاصی از شرایط ژنتیکی و روانیست که به دلیل مشکلاتی که برای فرد مبتلا فراهم میکند نیازمند درمان است و اصولا با درمان قابل معالجه است. اما همجنس گرایی با اینکه یک حالت خاص ژنتیکی و روانیست، اما نیازمند درمان نبوده و اصلا با درمان قابل معالجه هم نمیباشد! پس از تعریف بیماری خارج است.
فرق بین همجنس گرایی با همجنس بازی
مهم تر از همه من فکر میکنم باید بین همجنسگرایی و همجنسبازی تفاوت قایل شد. شخص همجنسگرا یا هموسکشوال فقط به همجنس خود گرایش دارد و نمیتواند با یک غیر همجنس خود ارتباط جنسی یا عاطفی برقرار کند، ولی یک همجنسباز هم میتواند با همجنس خود ارتباط جنسی داشته باشد (بصورت تفریحی!) هم با غیرهمجنس خود؛ بنابراین سمت و سوی این نگاههای منتقدانه در جامعه ما بیشتر باید به طرف همجنسبازی باشد نه همجنسگرایی.
همجنس گرایی با داشتن بار معنایی گرایش، به یک گرایش و کشش فطری اشاره دارد که لزوما در نهاد فرد قرار دارد. اما همجنس بازی با همراه داشتن بار معنایی لغت بازی، به یک تفنن جنسی و یک متد ارضا نیازهای عاطفی و جنسی اشاره میکند.
چرا افراد به همجنس بازی روی می آورند؟
بهتر است مفهوم همجنسبازی را دقیقتر شرح دهیم. همجنسبازی انحراف جنسی ناشی از شرایط اجتماعی، فرهنگی و تربیتیست که در فردی که فطرتا هموسکشوال نیست ظهور میکند. مثلا در شرایط فشار و سختگیری پیرامون مسائل جزئی جنسیتی، افراد به ناچار و به علت دسترسی راحت تر به همجنسان خود برای ارضا غرایض جنسی به همجنسبازی روی میآورند. در این حالت اگر این شرایط ادامه پیدا کند فرد به این شرایط عادت کرده و فطرت اصولی جنسیاش که همانا تمایل به جنس مخالف است به مرور تضعیف میشود و به اشتباه تصور میشود که این فرد همجنسگراست.
همین طور در شرایط بی بند و باری جنسی، همجنس بازی بسیار دیده شده است. فرد در این شرایط به دلیل غوطهور شدن در مسائل جنسی، دچار یک تنوعطلبی بیمارگونه و به انحرافات جنسی دچار میشود.
دیگر عامل جدی بروز انحراف همجنسبازی، عدم آگاهی کافی از روشها و اصول ارتباط جنسی کامل و سالم با جنس مخالف است. معمولا زنانی که در ارتباط جنسی خود با مردان دچار یک نوع مردسالاری عمیق جنسی و به نوعی بهرهکشی و آزار شدهاند و حقوقشان در آمیزش جنسی به هیچ گرفته شده است، پس از مدتی دچار سرد مزاجی و ترس از روابط جنسی میشوند. در این مواقع احتمال خطر همجنسبازی به وجود میآید. چون در این گونه موارد فرد به یک نفر از جنس خود بیشتر و بهتر میتواند اعتماد کند و نزدیک شود.
به هر حال شخص همجنسباز هرچقدر هم تحت شرایط خاصی دچار این انحراف شده باشد، باید بداند که این امر به انتخاب خودش صورت گرفته و یک امر فطری نیست.
ریشه های همجنس گرایی؛ فطری یا انتخابی؟
اگر گرایش فطری، عاطفی و جنسی به جنس مخالف را حالت ایده آل و معمول فرض کنیم و قبول کنیم که کشش و جاذبه به جنس مخالف درست همانند داشتن دو دست و دو پا و یک بینی نشانه سلامت جنسی و ژنتیکی انسان محسوب میشود، میتوانیم همجنس گرایی را یک حالت فطری و ژنتیکی خاص بنامیم.
البته لازم به ذکر است که کماکان در این تعریف همجنس گرایی به عنوان یک حالت خاص محترم و همجنس گرا به عنوان یک انسان صاحب حق و حقوق کامل شهروندی به حساب می آید.
به هر حال بدیهی است که همجنس گرایی نمیتواند انتخابی باشد. انحصاری بودن روشهای تولید مثل به ارتباط زن و مرد باعث شده که ایده آلترین تعریف خانواده در انحصار تمایل به جنس مخالف قرار گیرد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که همجنس گرایی حالتی خاص از تمایلات جنسی و عاطفی ست نه یک حالت عمومی
حرف آخر
تحمل بار برچسب خوردن توسط دیگران و حتی تابو قلمداد کردن نفس کشیدن یک فرد همجنسگرا یا هموسکشوال باعث میشود این احتمال که افراد خودشان انتخاب کرده باشند اینهمه سختی بکشند دور از ذهن باشد! با این وجود باید این را درک کرد که همجنسگرایی با همجنسبازی تفوت زیادی دارد و برای یک شخص همجنسگرا فقط روابط جنسی اولویت نیست بلکه او در روابط عمومیاش با افراد جامعه، انتظارات آنها و نگاه دیگران به خودش هم مشکل دارد. او با هویت خودش درگیر است و این درگیری باید درک شود. این افراد هم مثل همه افراد جامعه حق زندگی دارند و باید به مسیر درستی هدایت شوند.
جهت رزرو مشاوره تلفنی و حضوری با این شماره تماس بگیرید 09374071940 |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.