وابستگی عاطفی در روابط دوستی دختر و پسر(لیلاچهرازی مشاورخانواده)
💡در روابط دوستی، بهخصوص در آغاز به دلیل آنکه بحث تعهد و مسئولیت و چالشهای یک زندگی جدی وجود ندارد، افراد بیمحابا تمام عواطف خود را چنان نثار هم میکنند که بعد از مدتی این تصور در آنها ایجاد میشود که مبادا در آینده با فردی جز این فرد ازدواج کنند که به این اندازه آنها را دوست نداشته باشد. حال آنکه گاهی این ارتباط عاطفی تنها یک سوء تفاهم است یا یک نوع وابستگی که به طور طبیعی شکل میگیرد. بههمین دلیل است که در بسیاری آموزشهای پیش از ازدواج ضمن تأکید بر لزوم وجود دوره آشنایی، تأکید میشود که نباید زمان بیش از 4 یا 5 ماه طول بکشد چون طولانی شدن زمان بهخودی خود سبب ایجاد وابستگی عاطفی میگردد و تصمیمگیری را تحت تأثیر قرار میدهد.
دختر و پسری که از نظر مذهبی و فرهنگی با هم تفاوت زیادی داشتند و هرچند وقت یک بار این مسئله به مشاجرات زیادی بین آنها تبدیل میشد و ضمناً خانوادههای آنها با ازدواجشان مخالف بودند، قادر به جدایی از هم نبودند چون از این واهمه داشتند که هرگز فرد دیگری آنها را به این اندازه دوست نخواهد داشت.
💟اجبار به ازدواج
روابط دختران و پسران در همه فرهنگها چالشهای خاص خود را دارد. در فرهنگ ما نیز با وجود آنکه دیگر شکل سنتی گذشته را ندارد، چنین روابطی اغلب همراه با پنهانکاری است. در حقیقت هنوز در اکثر خانوادهها، نگاه مثبتی به چنین روابطی بهویژه اگر نیت ازدواج در آن نباشد، وجود ندارد. بسیاری اوقات آشکار شدن رابطه یا ایجاد شرایطی در آن که مغایر با ارزشهای شخصی یا خانوادگی افراد باشد، سبب میشود تا هر دو طرف بهویژه دختران ماجرا را به سمت وصلتهایی سوق دهند که ممکن است هیچ تناسبی در آن نباشد و چون معمولاً در سنین پایین اتفاق میافتد، مشکلات بسیار زیادی به دنبال دارد.
💟روابط عجولانه
پسر دانشجویی میگفت: «برای من که تا قبل از دانشگاه با هیچ دختری ارتباط نداشتم، خیلی نگرانکننده بود که چطور با دخترها برخورد کنم؟! همه چیز در این مورد برایم مبهم بود. برای همین، همه تلاشم را صرف این کردم تا با آنها صحبت کنم و گروههایی تشکیل بدهیم که دخترها و پسرها هر دو در آن باشند. ولی اگر میدانستم که این کار به سرعت باعث دوستیهای زیادی صمیمانه و جدی میشود هرگز این کار را نمیکردم. من هدفم روابط اجتماعی گسترده بود ولی خیلی زود به یک سری وابستگی عاطفی تبدیل شد که نمیدانم با آن چه کنم؟ اول فکر میکردم که رابطه با جنس مخالف یک چیز عجیب و غریب است اما بعد فهمیدم که کاملاً عادی است و فقط خودم را به دردسر انداختم.»
این یکی از نگرانیهای عمده دانشجویان در هنگام ورود به دانشگاه است که چگونه با فضایی که دختران و پسران احتمالاً برای نخستین بار در یک مکان مشترک به تحصیل مشغولند کنار بیایند؟ آیا توان ایجاد رابطه با آنها و کسب پذیرش اجتماعی را خواهند داشت؟!
⚛البته این نگرانی طبیعی است ولی شاید راهحل مناسب آن نباشد که خود را با عجله درگیر چنین تجربهای کرد. به ویژه آنکه معمولاً در آغاز هر فعالیت جدید وموقعیت جدید از جمله ورود به دانشگاه نگرانیها و بحرانهای مختلفی در مقابل فرد قرار میگیرد که فرد باید با تکتک آنها کنار بیاید. کمی تأمل و صبر باعث میشود که فرد با درایت بیشتری با مسائل مواجه شود. بسیاری از این افراد از ترس اینکه مبادا تنها بمانند، با عجله دوستانی برای خود انتخاب میکنند که چون با دقت و حوصله نبوده است برای آنها مشکلزا میشود.
💟سعی در تغییر دیگری
آنچه معمولاً به عنوان پیامد وابستگی عاطفی و اجبار به ازدواج اتفاق میافتد آن است که یا افراد سعی در توجیه تفاوتها میکنند یا سعی در تغییر دیگری.
لیلا میگفت، رضا حتماً بعد از ازدواج، اعتیادش را ترک میکند الان به خاطر سختیهای زندگیاش به این کار ادامه میدهد.
آیدین میگفت، «بدخلقیهای نگار به خاطر خانوادهاش است. اگر او از این خانواده بیرون بیاید، درست میشود.»
اینها چیزی جز توجیه ادامه مبهم رابطه نیست. گاهی نیز همانطور که گفتیم دو طرف سعی در تغییر دیگری میکنند.
فردی که سالهای سال با شیوه خاصی از پوشش و رفتار و نگرش زیسته است بهراحتی قادر به تغییر آن نیست و تازه این تغییر نگرش و رفتار باید به خواست او صورت گیرد. افراد ترجیح میدهند همانگونه که هستند مورد پذیرش قرار گیرند و نه پذیرش مشروط. به همین دلیل است که تلاش در تغییر دیگری در جهت دلخواه خود در بسیاری موارد با ناکامی مواجه میشود و اگر هم طرف مقابل به اجبار به آن تن در دهد، با دلخوری، انتظار متقابل و کاهش اعتماد به نفس همراه خواهد بود
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.