ویژگیهای شخص مهرطلب:
*نیاز به تایید و تصویب دائمی از سوی دیگران *از قبول یا ردِ درخواست و انتظار دیگران ناراضی و ناراحت است و رنج می برد. ( به درخواست بد و نامشروعِ دیگران، نه نمی‌تواند بگوید)
*ازمطالبه‌حق خودخجالت کشیده وسربازمی‌زند
(گفتنِ اصلا قابلی نداره در مسائل مالی
*از مقاومتِ آشکار دوری می‌کند.(غیبت دائمی وپشت سرراحت حرف می‌زندولی رودرروهرگز
*به راحتی اظهار عقیده نمی‌کند(با ابهام حرف زدن و تغییر موضع سریع به محض مخالفت دیگران

*توهین را تحمل می‌کند ولی مسخره‌شدن راخیر
*همه‌ی اعمالش جهت جلبِ محبت دیگران است(پیام می‌دهد: من را خوب بدانید و دوست داشته باشید)
*آدمی حسی و احساسی است. (صبور نیست، زود به او بر می‌خورد
*در روابط اجتماعی‌اش مهر و کین را با هم دارد
*آدمی غصه‌خور و غمگین است. (روضه‌خوانی از گذشته تخصص اوست)
*آدمی ناامید و مأیوس است.
*بسیارپرتوقع است وازدیگران انتظارزیادی دارد
*همیشه باید دیگران را متنبه و پشیمان ‌کند. (همیشه دیگران را به غلط‌کردن می اندازد)
*تصور می‌کند به دنیا آمده تا احتیاجات دیگران را برطرف کند. (فکر می‌کند از این طریق مهربان به نظر می‌آید)
*برای خودش خسیس است ولی برای دیگران ولخرجی می‌کند.(همه ی چیزهای خوب برای مهمان است، بد برای خود)
*همیشه دلش میخواهدبهتر(مهربان‌تر،نجیب‌تر
،پاک‌تر،مؤمن‌تر)باشد نه برتر
*ملاک خوب و بد، درست و غلط، مفید و مضر بودن را قضاوت، گفته، حرف و نظرِ دیگران می‌داند.
*به گونه‌ای پنهانی حسود است.
*احساس حقارت و کمتر و پایین‌تر و بدتر از دیگران بودن دارد.(لغات خاک‌توسری و بدبختی فراوان در ادبیاتِ او)
*اهمیتِ بسیاری به احترام می‌دهد. (بالاتر و پایین‌تر بودن آدم‌ها نسبت به هم) دلش به احترامات خوش است.
*اساس کارِ او اطاعت است. فرمانده و فرمانبردار است.
*فردی وابسته است. (1-نیازهای خودش را از طریق دیگران و دیگران از طریقِ خودش برطرف می‌کند. محتاج دیگران است و دیگران را محتاج به خود نگه می‌دارد، 2-احساس و اندیشه‌ی خود را مرتبط و همانند دیگران می‌داند و استقلال فکری ندارد)
*احساس تقصیر و گناه می‌کند و به دیگران هم القا می‌کند. (انگشت اتهام به سوی دیگران دارد و همیشه مقصر دیگرانند)
*همیشه در حالِ معذرت‌خواهی است حتی وقتی دیگران مقصرند.(همیشه بدهکارِ دیگران است)
*معتقد است لذت‌خواهی برابر با خودخواهی است. (به دنبال شادی و لذت نیست)
*مواظبت و مراقبت از خودش را خودخواهی می‌داند.( از برچسب خودخواهی بیزار است)
*همیشه باید وجودش مفید و مثمرثمر باشد. (می‌خواهد دیگران را طلب کار کند و بدهکار و مفت خور نباشد)*وجودش پر از شرم و خجالت است. ( برای فرار از شرم، عادت و اعتیاد پنهان دارد)
*موجودی تنها است. (بی‌کس است. من بدم تو بدی و نتیجه‌ی رابطه هم بد است) دلا خو کن به تنهایی که از تن‌ها بلا خیزد. با همه‌ی افراد مشکل و مسئله دارد.
*از خودنمایی، بیزار است.
*مظلوم و مظلوم‌نما است.
*معتقد است که عاشقِ ‌مردم است.(تشنه‌ی محبت مردم است)
*اهلِ تملق و اغراق است.
*عضو حزبِ باد است.
*همواره آماده است که ببازد. ( نمی‌خواهد با برد مخاطب را ناراحت کنه)
*همیشه یادِ‌ دیگران می‌کند. ( همیشه باید جای‌ِ دیگران را خالی کند)
*از همه‌چیز ناراضی است.
*عشق از نظر او به معنی تسلیمِ کامل است.
*معتقد به تحمل و گذشت و فداکاری است.
*از ضعف و ضعیفی لذت می‌برد.
* میل به تکرار دارد و از تغییر و تنوع بیزار است. (شرایطِ بدِ شناخته شده را به شرایط خوبِ ناشناخته ترجیح می‌دهد)
*برای دیگران زندگی می‌کند نه برای خود. ( از زندگی خود فرار میکند . هرکس می‌خواهی باش ولی خودت نباش)آبرو(نظر و قضاوت دیگران درباره‌اش) برای او بسیار مهم است.
*بسیار مبادی آداب است.
*ظاهری آرام دارد ولی دردرون بهم ریخته است.
*اهل تظاهر و تعارف است.
*به موضوع قدردانی و قدرشناسی اهمیتِ فراوان می‌دهد.
*برای خودش و دیگران محدودیت و محرومیت ایجاد می‌کند.
*اهل قضاوت و پیش‌داوری است.
*غرورش رابصورت تواضع وفروتنی نشان میدهد.
*اهلِ شعاردادن‌های بی‌شعور است.
*آدمِ وظیفه‌شناسی است(آنچه از بیرون تحمیل می‌شود) ولی مسئول نیست(آنچه از درون تحمیل می‌شود)
*به جای تعهد و مسئولیت، دنبالِ رسالت است و منتظرِ ناجی.
*آدمی با بارِ خرافی و مذهبی است
*همیشه می خواهدنجات دهنده باشد.
*فامیل راخوب ودوست می‌داندوغریبه رابدودشمن
*آغازگرِ ‌خوبی است ولی تمام‌کننده‌ نیست.
*اهلِ قضا و قدر و سرنوشت و تقدیر است.
*مضطرب و نگران است.
*حالات خفیف افسردگی دارد.
*خشمگین و عصبانی است.