پیش از ازدواج درباره اینها گفتگو کنید
اگر شما بتوانید از همان دوران آشنایی و نامزدی درباره موضوعاتی که نیاز به توافق دارند گفتگو کنید، در زمینه ازدواج گامی بلند برداشته اید و موفق خواهید شد. در اینجا شما را با موضوعاتی آشنا میکنیم که حتما لازم است قبل از آغاز زندگی مشترک درباره شان صحبت شود.
فلسفه زندگی
هر
آدمی به فلسفه ای اعتقاد دارد؛ در حقیقت باورهای ما سبک زندگی مان را شکل
می دهند؛ یعنی جزیی ترین کارها تا بزرگترین تصمیمات زندگی ما تحت تاثیر
باورهایمان قرار می گیرد؛ برای همین نباید از این نظر با هم اختلاف زیادی
داشته باشید. باورهای مذهبی و فلسفی در عمق وجود ما ریشه دارند و تغییرشان
کار آسانی نیست. شاید در ظاهر به هم شبیه باشید و در چند ماه اول آشنایی به
مشکلی برنخورده باشید اما در درازمدت این تفاوت ها ممکن است برایتان دردسر
بسیاری درست کند. از جمله موضوعاتی که در این زمینه باید بررسی شود،
اولویت بندی مسائل زندگی، میزان اطمینان به مردم و خود، هدف از زندگی،
باورها و وظایف قومی- نژادی و مذهبی و نیز نقش خود در جهان هستی است.
گذشته و آینده
خیلی
ها فکر می کنند گذشته ها، گذشته است و تنها آینده است که در ازدواج اهمیت
دارد؛ اما گذشته افراد تا حدودی نشان دهنده شخصیت امروز آنهاست. گذشته می
تواند شامل خانواده، محیط و شرایطی باشد که افراد در آن رشد یافته اند. آیا
در پر قو بزرگ شده اند یا سختی کشیده اند؟ خانواده آنها چه شخصیتی دارند؟
در واقع صحبت درباره گذشته علاوه بر اینکه شناخت کافی را برای درک عمیق
یکدیگر میسر می کند، به شما کمک می کند مثل دو دوست واقعی با هم ارتباط
برقرار کنید. گذشته شامل روابط عاطفی قبلی فرد نیز می شود. شما به عنوان
شریک آینده حق دارید بدانید روابط قبلی او در چه حدی بوده و اینکه آیا زخم
های عاطفی اش التیام یافته یا هنوز روابطش با فرد قبلی ادامه دارد؟
علاوه
بر گذشته، برنامه ها و اهداف آینده هم مهم است؛ چون قرار است این آینده را
با هم شریک شوید. محل زندگی، شغل، تحصیل، بچه ها، خانواده، پول و...
عواملی هستند که می توانند جزیی از مسائل آینده باشند؛
مثلا اگر شما شیفته این باشید که با پنج شش بچه در یک دهکده ساحلی زندگی
آرامی را بگذرانید اما او بخواهد به کره ماه سفر کند، روزی خواهد رسید که
ناگزیر مسیرتان را از هم جدا می کنید. یادتان باشد انتخاب میان با هم ماندن
و چشم پوشی از آرزوها یا تنها به راه خود ادامه دادن کار آسانی نیست.
پول
پول
مهم است چون بسیاری از بحث و جدل های زن و شوهری به خاطر این مسئله است؛
حتی برای زن و شوهرهایی که اولش فکر می کردند آنقدر موضوعات مهمتر در زندگی
وجود دارد که این تکه کاغذ بی ارزش جایی برای صحبت ندارد. اینجا بحث بر سر
این نیست که پول عامل خوشبختی است یا خیر، بلکه بحث ما آن است که هزینه
خانواده را چه کسی تامین می کند، چطور این پول باید خرج شود و آیا آن
درآمد، جوابگوی نیازهای یک خانواده است یا خیر و ... حتی باید تکلیف این
قضیه نیز روشن شود که لازم است پول خانم در خانه خرج شود یا تنها پول مرد
خانه کفایت می کند و اینکه آیا دو روز زندگی را باید خوش بود یا باید برای
روز مبادا پس انداز کرد و مواردی از این قبیل.
چقدر دوستم داری؟
اگر
نگوییم مسائل احساسی و زناشویی مهمترین هستند، حداقل یکی از ابعاد مهم
ازدواج و البته یکی از رایج ترین موضوعات اختلاف برانگیز محسوب می شوند؛ پس
اگر نتوانید انتظارات خود و طرف مقابل تان را دریابید یا اگر تنها به جنبه
های معنوی ازدواج فکر کنید، قطعا تضمینی برای رضایت آتی شما وجود نخواهد
داشت.
همسر آینده شما قبل از
اینکه شریک زندگی شما باشد، شریک عاطفی شماست و در این زمینه موضوعاتی وجود
دارد که حتما باید درباره شان صحبت کنید؛ مثلا اینکه چه چیزهایی خوشحال یا
ناراحت تان می کند، چه چیزهایی به شما احساس دوست داشته شدن می دهد،
معمولا چه کارهایی برای نشان دادن عشق تان انجام می دهید و اینکه اصلا چقدر
به عشق و عاشقی اعتقاد دارید. اگر در این باره صحبت
نکنید، همسر آینده شما مجبور می شود براساس حدس و گمان خود رفتار کند؛ مثلا
ممکن است ناخواسته فکر کند اگر به شما جورابی را هدیه دهد، شما بیشتر
خوشحال می شوید؛ تا اینکه جواهری را به شما تقدیم کند!
تقسیم کار چطور باشد؟
اگر
شما و همسرتان بتوانید به شکل مسالمت آمیزی درباره نقش زن و مرد در زندگی
مشترک گفتگو کنید، به احتمال زیاد بسیار با یکدیگر سازگار خواهید بود و
یکدیگر را پشتیبانی خواهید کرد. در گذشته این بحث ها وجود نداشت و خانم،
خانه دار و آقای خانه نان آور منزل بود اما امروزه کم پیش می آید زن و
شوهری بدون داشتن تصمیم مشترک قبلی، بر سر شستن ظرف ها یا رسیدگی به بچه
بحث شان بالا نگیرد؛ پس حتما قبل از ازدواج حوزه مسئولیت تان را مشخص کنید؛
مثلا آیا خانم می تواند بیرون از خانه کار کند یا خیر، چه کسی قرار است به
امور بچه ها، خانه، کار، خرید و ... بپردازد.
بچه ها
بچه
ها یکی از شیرین ترین هدایای خداوند به انسان هستند. شما باید درباره بچه
ها صحبت کنید؛ چون وجود آنها کل زندگی تان را تحت تاثیر قرار می دهد. بچه
ها یک دنیا شادی، لذت و هیجان همراه با یک دنیا کار و زحمت، خرج و مخارج و
نیز نیاز به رسیدگی و محبت هستند. آنها نیاز به رسیدگی دارند و باید
برایشان پول خرج کنید و تازه اینها فقط گوشه ای از دنیای پدری و مادری است.
قبل از تمام این مسائل نیز باید بر سر تعداد فرزندان و زمان بچه دار شدن
توافق کنید یا اگر خدای ناکرده بچه دار نشدید یا فرزندی مشکل دار به زندگی
شما وارد شد، باید از قبل به توافق نهایی برای حل این معضلات رسیده باشید.
رفت و آمدها
مهمانی
ها، رفت و آمدها، تفریحات و سرگرمی ها هم موضوع جالبی برای گفتگو هستند؛
علاوه بر خانواده، میزان رفت و آمد با دوستان و آشنایان هم می تواند بحث
برانگیز باشد. می توانید درباره میزان روابط صمیمانه تان با اقوام و
دوستان، تعداد برگزاری یا شرکت در مهمانی ها در مدت یک ماه یا یک سال و نیز
موضوعاتی از این دست با یکدیگر گفتگو کنید.
وفاداری یعنی چه؟
ازدواج
به معنای تعهدی برای تمام عمر است؛ تعهدی که شما را ملزم به وفادار ماندن
می کند اما تعریف وفاداری برای هر کس متفاوت است؛ یعنی ممکن است شما خوش و
بش با همکاران را یک موضوع کاملا عادی تلقی کنید اما به نظر همسرتان این
کارها در چهارچوب ازدواج نگنجد.شاید مواردی مثل سفره دل را پیش غریبه ها
باز کردن، مطرح کردن رازهای زندگی با اعضای خانواده یا بسیاری موارد دیگر
هم جزو حریم ازدواج به شمار بیاید اما شما متوجه نباشید.
گفتگوی شفاف
درباره این موضوع سبب می شود به جای اعتماد مبهم و بی اساس، اعتمادی ریشه
دارتر نسبت به هم داشته باشید و در نتیجه دلگرمی و آرامش بیشتری در زندگی
تان جاری شود.
مقدمات لازم برای ازدواج
شرایط ازدواج رشد است؛ نه بلوغ جنسی و جسمی. شش نوع بلوغ وجود دارد که پنج نوع آن باید قبل از ازدواج محقّق شود. به مجموعه ی بلوغ فکری، بلوغ عاطفی، بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی رشد گفته میشود. بلوغ اجتماعی می تواند بعد از ازدواج محقّق شود.
اما رشد به زبان ساده یعنی داشتن درک متقابل، هم در مسائل جنسی و هم در مسائل انسانی که در ایران معمولا برای دختران بعد از 18 سالگی و برای پسران بعد از 20 سالگی ایجاد می شود.
احساس نیاز به ازدواج، یک سری علائم مستقیم دارد و یک سری علائم غیر مستقیم. علائم مستقیم عبارتند از: حسّاس شدن به جنس مخالف در رفتار و تخیّل. علائم غیر مستقیم عبارتند از: بروز ناگهانی حالت های غیرمتعارف روحی نظیر پرخاشگری، خودنمایی و حتّی مهربانی.
بعضی افراد با وجود رسیدن به سن رشد، نسبت به جنس مخالف دلزدگی دارند و این امر موجب عدم رغبت آن ها برای ازدواج می شود. این افراد حتماً باید با روانشناس مشورت کنند.
بعضی افراد که به سن رشد رسیده اند و به دنبال تحصیل علم هستند، به دو شرط می توانند ازدواج را به تأخیر بیندازند: رد نشدن از سن متعارف و نداشتن هیچگونه مزاحمت درونی و بیرونی.
برای شروع چه باید کرد؟
برای ازدواج که یکی از حساس ترین انتخاب های ماست، مشاوره و مطالعه اصلیترین نقطه شروع است. البته هر کسی به قدر وسع خود وظیفه دارد. شاید برای یک فرد عامی یا روستایی که دسترسی به منابع ندارد، مشورت به چند نفر کافی باشد؛ ولی برای یک فرد تحصیل کرده خواندن حدّاقل چند کتاب در مورد ازدواج، همسرداری، تربیت فرزند و خانه داری لازم است.
مشورت با افراد امین و آگاه مکمل است. مشاور می تواند با توجّه به شرایط، کتبِ خوب را اولویت بندی و به ما معرفی کند. یادتان باشد که لزوماً تمام قسمت های کتاب ها درست نیست. مشاور می تواند در نقد کتاب و پیدا کردن حقیقت ما را یاری کند. بسیاری از کتابها در مورد آنچه که خوب است صحبت می کنند؛ اما روش رسیدن و تشخیص خوبی به شرایط زمان و مکان بر می گردد. یک مشاور خوب معمولاً به روش ها آگاهی دارد. این مشاور باید متدیّن، عاقل، فهیم، دلسوز، خیرخواه، امین و رازدار باشد و نسبت به مسائل ازدواج آگاهی کامل داشته باشد.
پیش نیاز اساسی برای ازدواج
متأسّفانه در حال حاضر، بسیاری از جوانان در امر ازدواج صرفاً به منابع روانشناسی غربی تکیه می کنند. این امر دو علّت دارد. یکی اینکه مسلمانان به دستورات اسلامی عمل نمی کنند. دوم اینکه دشمنان با طرح شبهات مقایسه ای بین زن و مرد، اسلام را سیستمی کهنه و مرتجع قلمداد می کنند. در امر ازدواج بر جوانان مسلمان وظیفه است به منابع ناب دینی رجوع کنند.
بر جوان واجب است قبل از ازدواج کار کند، تا درآمدی هر چند مختصر داشته باشد. از خودسری و تکروی بپرهیزد. والدین را در این امر با خود همراه کند و در هر صورت احترام و اکرام آن ها را از یاد نبرد.
در قرآن کریم آمده است: جوانان بدون همسر را همسر دهید. اگر فقیر باشند، خداوند از فضل و رحمت خود آنان را غنی و بی نیاز می کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله هم فرمودند: کسی که ازدواج را به خاطر خوف روزی ترک کند، به تحقیق که سوء ظن به خود برده است.
بد نیست بدانید که آمارها نشان داده که جوانان متأهّل، مهم ترین مسأله در ازدواج را تطابق فرهنگی می دانند؛ نه مانع اقتصادی و برعکس بسیاری از مجّردها مهم ترین دغدغه را عامل اقتصادی می دانند.
نامزدیتان را با این کارها بهم میزنید!
اما گاهی هم پیش می آید که یک رابطه به بن بست می رسد. دلایل این شکست چه می تواند باشد؟ ما در اینجا چند دلیل این که چرا یک رابطه با شکست مواجه می شود، برایتان آورده ایم.
برای رابطه خود چک لیست دارید
این
که بدانید از نامزدتان و رابطه با او چه چیزی می خواهید یا حتی نمی
خواهید، بسیار خوب است اما آماده کردن فهرستی ایده آل گرایانه از خصوصیات
شریک زندگی تان، تنها انتظارات و خواسته های شما را بالا می برد و در مدت
کوتاهی منجر به دعوا و اتمام رابطه می شود. در یک رابطه ایده آل عقل در
محوریت است اما احساس هم به تکامل رابطه کمک می کند. بنابراین به توانایی
های شریک زندگی خود اعتماد کنید.
مقایسه می کنید
مقایسه
زندگیها با یکدیگر یکی از دلایل سقوط رابطه شما است. این که فلانی چطور
عروسی گرفت، همسر فلان فرد فامیل چقدر تحصیلات یا ثروت دارد و... از حرف و
حدیث هایی است که در دوران نامزدی زیاد به گوش می خورد و همین بزرگترین
دلیل اختلافات است. این چشم و هم چشمی ها و مقایسه ها خیلی وقت ها از سوی
دیگران اتفاق می افتد و رابطه شما و نامزدتان را شکرآب می کند. اگر با همین
فرمان جلو بروید، تحت هیچ شرایطی به آرامش نخواهید رسید. پس بهتر است برای
رسیدن به آرامش خود، شرایط زندگی تان را بپذیرید و پای انتخابتان بایستید.
بیش از حد یکدیگر را نقد می کنید
صداقت
در هر رابطه ای ضروری است اما اگر مدام از شریک زندگی تان انتقاد کنید،
اعتماد به نفس او پس از مدتی کاهش می یابد و موجب افسردگی اش می شود. به
ویژه در همان ابتدای ازدواج یا نامزدی که حساسیت ها بالاتر است دو طرف دوست
ندارند زیاد زیر ذره بین باشند و شرایط جدید، یعنی تاهل، دست و پای آنها
را همه جوره ببندد. این که یکی مدام از وزن، ظاهر، قد، دوستان، سبک زندگی و
کارتان انتقاد کند، احساس بی ارزشی به شما دست می دهد. قبل از هر انتقاد
از خودتان بپرسید: «آیا انتقاد من واقعا صادقانه و به جا است یا خیر؟»
به تنهایی یکدیگر احترام نمی گذارید
درست
است که در ابتدای یک آشنایی یا نامزدی آدم ها مشتاقند که بیشتر از همیشه
با هم وقت بگذرانند و دلشان می خواهد در زندگی یکدیگر غرق شوند اما نزدیکی
خیلی زیاد باعث احساس خفگی می شود و نمی تواند برای مدتی طولانی ادامه پیدا
کند. باید سعی کنید به حریم یکدیگر احترام بگذارید و زیاده از حد در زندگی
یکدیگر سرک نکشید. اجازه بدهید طرف مقابلتان وقت هایی برای خلوت کردن با
خودش یا دوستانش داشته باشد یا در زمان هایی مثل دوران مجردی بتواند با
خانواده اش تنها باشد.
حسادت خود را کنترل نمی کنید
هر
رابطه ای احتیاج به عشق و حمایت دارد اما حسادت می تواند این زیبایی را از
بین ببرد. شما می توانید نشانه های حسادت را در شریک زندگی تان به سادگی
بیابید. آیا او از شنیدن این که دوست اش در شرکتی معتبر استخدام شده ناراحت
می شود؟ این نشانه ها را از همان ابتدا، یعنی در دوره آشنایی و نامزدی
باید جدی بگیرید و در صورت مشاهده، درباره این ازدواج احتیاط کنید.
فکر می کنید صداقت اهمیتی ندارد
ممکن
است دروغ مصلحتی به رابطه شما و نامزدتان آسیب نزند اما عدم صداقت نشان
دهنده بی احترامی شما به شریک زندگی تان است. دروغ گفتن منجر به بی
اعتمادی، ناراحتی و عصبانیت می شود. این که در شرایط گوناگون با همدم تان
صادق باشید، بسیار اهمیت دارد. شما باید تحت هر شرایطی این دو جمله را از
خود بپرسید: «آیا می توانم به او اطمینان کنم؟ آیا او نیز همین انتظار را
از من دارد؟»
ناعادلانه یگدیگر را سرزنش می کنید
در
ابتدای زندگی مشترک یا نامزدی، ممکن است تنش های زیادی راتجربه کنید که
منجر به درگیری شود. اما باید بدانید که سرزنش کردن مداوم، واقعا آزار
دهنده است و موجب می شود که فرد احساس کند همیشه در اشتباه است. بهتر است
به جای سرزنش کردن، مسئولیت کارهای خود را به عهده بگیریم و با شریک خود
تحت هر شرایطی، با احترام برخورد کنیم.
برای با هم بودن وقت نمی گذارید
هر
چقدر هم هر دو شما زندگیهای پرمشغلهای داشته باشید، حتماً حداقل یک یا
شب در هفته را تنها با هم بگذرانید. تجربههای تازه با هم داشته باشید، از
خاطراتتان برای هم بگویید و از بودن با هم لذت ببرید.
به بلوغ احساسی نرسیده اید
بلوغ
احساسی ربطی به سن ندارد. مراقب افرادی که به هر دلیلی از کوره در می
روند، باشید. در ابتدای رابطه بیشتر افراد جلوی احساسات منفی خود مانند
حسادت، خشم و عصبانیت را می گیرند اما شما باید رفتار طرف مقابل تان را در
موقعیت های مختلف زیر نظر داشته باشید. گاهی افراد نابالغ برای رشد خود از
شما کمک می خواهند اما مراقب باشید، تغییر دادن افراد کار ساده ای نیست.
یکدیگر را کنترل می کنید
زندگی
کردن با فردی که مدام می خواهد شما را کنترل کند، خسته کننده است و خشنود
کردن چنین آدمی کار ساده ای نیست. آنها دوست دارند زندگی شما را با قوانین
خود پیش ببرند. به این نشانه ها دقت کنید: به شیوه لباس پوشیدن شما انتقاد
می کند، گوشی و ایمیل تان را کنترل می کند، بدون خبر به خانه یا محیط کار
شما می آید.
موفقیت در ازدواج دوم ممکن است؟
تا وقتی این ترس حل نشود، به نظر میرسد که ازدواج قبلی بر ازدواج بعدی سایه میاندازد و مانع خوشبختی میشود. چه کنیم که ازدواج بعدی از ازدواج قبلی متاثر نشود؟! ابتدا ببینیم که ماهیت این ترس چیست و آیا واقعا انسانها از تکرار حوادث منفی زندگی قبلی در زندگی بعدی میترسند یا گره کار در جای دیگری است؟!
آماده هستید؟
زمان
مورد نیاز یک فرد برای آمادهشدن و آغاز یک زندگی دیگر، از مسائلی است که
سبب میشود شدت خطرپذیری و در نهایت ترس از ازدواج مجدد، کاهش پیدا کند.
البته در نظر گرفتن یک زمان استاندارد و توصیه آن به همه کسانی که ازدواج
شکست خورده داشته اند ، برای ازدواج دوم، کار اشتباهی است. خیلی زود یا
خیلی دیر اقدام کردن برای زندگی دوم کار اشتباهی است. خیلی زود تصمیم گرفتن
برای ازدواج مجدد، میتواند تصمیم فرد را تحتتأثیر زندگی سابقش قرار دهد و
خیلی دیر تصمیمگرفتن هم نشانه وسواس است. بنابراین باید زمان معقولی با
توجه به شرایط و روحیه فرد مورد نظر انتخاب شود و بعد از آن مرحله، تصمیم
گیری برای انتخاب آدم مناسب شروع میشود.
باخت یا تجربه تلخ؟
افرادی
که ازدواج ناموفق داشته اند ، نیاز دارند نگاه بدبینانه به زندگی را کنار
بگذارند و به خودشان به چشم آدم های شکست خورده نگاه نکنند. آنها باید به
جایی برسند که ازدواج ناموفق در زندگی انسان امروزی، شکست به حساب نمیآید.
واقعا در زندگی های امروزی، نمیتوان نام این اتفاق را شکست گذاشت، بلکه
باید به آن به چشم تجربه تلخ نگاه کرد.
اگر این باور در بین افرادی که ازدواج ناموفق داشته اند جا بیافتد آن وقت میتوان گفت ازدواج های دوم ازدواج های خوب و موفقی از آب درمی آیند. هر انسانی میتواند با داشتن تجربه ای در انجام کاری، آن کار را برای بار دوم درستتر و راحتتر انجام دهد. در مورد ازدواج دوم هم همین طور خواهد بود، اگر افرادی که ازدواج ناموفق داشته اند به ازدواج اولشان به چشم تجربه ای ارزشمند نگاه بیاندازند و از خاطرات آن برای جلوگیری از به وجود آمدن مشکلات جدید استفاده کنند، در نتیجه اینبار با دید بازتری انتخاب خواهند کرد.
هدفتان چیست؟
یک
صفحه کاغذ بردارید و موقعیت فعلی تان را فهرست کنید. سپس، انتخابها و
راهحلهای ممکنتان را برای هر مشکلی که دارید، بنویسید. در مورد یافتن یک
راهحل برای همه مشکلات، نگران نباشید. تنها تلاش کنید که به صورت واضح آن
چه در گام بعدی باید انجام دهید، ببینید. با مشخصکردن یک هدف در هر هفته
شروع کنید، بنویسید چه کارهایی باید انجام دهید و صرفاً آن را انجام دهید.
این کار اعتماد به نفستان را خیلی سریع بهبود میدهد.
انگیزههایتان را اصلاح کنید
بسیاری
از افراد در ازدواج دوم برای فرار از تنهایی، فشارهای خانوادگی و اجتماعی
یا برای رو کم کنی همسر سابق و خانوادهاش یا رفع نیازهای عاطفی، جنسی،
مالی و.. بدون درنظر گرفتن معیارهای مناسب فقط برای فرار از شرایط موجود تن
به ازدواج مجدد میدهند. بسیاری افراد بعد از طلاق بیشتر بهدنبال بیان
عیب و ایرادهای طرف مقابل هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستیهایی که
در انتخاب همسر و در زندگی مشترک داشتهاند توجه چندانی نمیکنند. به
اصطلاح بیشتر نقش قربانی و کسی که مظلوم واقع شده بهخود میگیرند و همین
موضوع باعث میشود، دوباره در انتخاب خود دچار اشتباه شوند.
ازدواجهای پرخطر را بشناسید
ازدواجهایی
که مبنای احساسی دارند ازدواجهای پرخطری هستند؛ فردی که برای فرار از
شرایط موجود ازدواج میکند، برای نجات دادن طرف مقابل از مشکلاتی که دارد،
کسی که فکر می کند دیر شده و سنش بالا رفته، کسانی که به لحاظ احساسی هنوز
درگیر رابطه قبلی هستند و کسانی که معیارهای تناسب سنی، ظاهری، تحصیلی،
اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی، جایگاه اجتماعی، شغلی و حتی سلامت جسمی، روانی،
اعتیاد طرف مقابل را نادیده میگیرند.
از خرابکارها دور شوید!
چه
کسانی برای ازدواج دوم شما خطرناک به حساب می آیند؟ کسانی که سعی دارند
اشتباهات شما در ازدواج یا نامزدی سابق را مدام به رختان بکشند و دقت و
تلاش شما را برای ازدواج سالم دوباره تان زیر سوال ببرند. افراد سرزنشگر،
افراد مداخله جو، خانوادههای کنترلکننده میتوانند اثرات مخربی در زندگی
دوباره شما داشته باشند. سعی کنید در مواجهه با آنها تسلیم نشوید. لازم
نیست بجنگید، فقط حرف های سرزنشگرانه یا دخالت های بی موردشان را نادیده
بگیرید.
با تجربه های خود و توصیه های مشاور ازدواجتان، سعی کنید زندگی
متفاوتی را برای خود فراهم آورید. وقتی این رابطه طولانی میشود، 2 طرف
تصور میکنند که یکدیگر را کاملا شناختهاند درصورتی که وقتی دونفر بهطور
رسمی یا به قول معروف زیر یک سقف میروند با وجوه دیگر و واقعیتری از
شخصیت یکدیگر آشنا میشوند که برایشان ناآشنا و گاه عجیب است
انتقام ممنوع
ممکن
است مقدار زیادی خشم را با خودتان حمل کنید. تلاش برای انتقامجویی از
همسر سابقتان تنها انرژی شما را با چیزی که هیچ دستاوردی به شما نمیدهد،
تمام میکند. با یک دوست یا مشاور یا حتی فردی که فقط یک شنونده خوب است،
صحبت کنید؛ کسی که نخواهد شما را نصیحت کند و تنها گوش بدهد و به او بگویید
که چه احساسی دارید. خشم، نیاز به مجرای خروجی دارد. بیان آن به شما کمک
میکند تا به یک وضعیت سالم هیجانی برگردید.
متوقف نشوید
این
مسئلهای حیاتی است که شما آسیبهای هیجانی تجربه تلخی را که تجربه
کردهاید، درک کنید؛ اما نباید در آن متوقف شوید. به عبارت دیگر، باید خیلی
سریع و بدون تاخیر، دوباره کنترل زندگیتان را به دست بگیرید و به سوی تحقق
آرزوهای جدیدتان بروید. این کار را باید با بررسی گذشته، توجه به موقعیت
فعلی و برنامهریزی برای بقیه زندگیتان انجام دهید. زندگی قبلیتان را همچون
کتابی بدانید که اکنون بسته شده و باید کتابهای دیگری باز شوند. توجه به
موقعیت فعلی تان بسیار مهم است. اگر حالتان خوب نیست حتما کتاب زندگی قبلی
تان به روی شما بسته نشده است. از جا بلند شوید و به سوی یک مسیر مثبت برای
دستیابی به آرزوهایتان گام بردارید. حتی اگر حال و حوصله اش را ندارید،
با دیگران ارتباط برقرار کنید. مطمئن باشید که حوصله به دنبال شما خواهد
آمد.
این فرد، همان فرد است؟
یکی
از بزرگترین مواردی که در راه خوشبختی در ازدواج بعدی ایجاد مانع میکند،
مقایسه همسر فعلی با همسر سابق است. ریزترین شباهت رفتاری با همسر سابق
موجب میشود که خاطرههای بد فرد، از همسر سابق راهاندازی شود و به سطح
هوشیاری آورده شود. بلافاصله فرد واکنشی بسیار منفی و شدیدتر از سطح منطقی
به این رفتار یادآورنده میدهد و خب معلوم است که فرد مقابل نیز در مواجهه
با مکررشدن این رفتارهای واکنشی پرخاشگرانه بیکار نمینشیند. هر فردی در
این دنیا، با فرد دیگر شباهتهایی دارد و البته تفاوتهای بسیار. پس نباید
هر شباهت رفتاری را به حساب یکیبودن و این همانی بگذاریم.
این معیارها را در ازدواج نادیده نگیرید
یکی از معیارهای اساسی در ازدواج، اصل کفویت است کارشناسان همیشه اصل کفویت را برای داشتن یک ازدواج موفق ضروری دانسته اند، البته هم کفو بودن لزوماً به معنای برابری و مساوی بودن نیست و همچنین در ابعاد مختلفی چون اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی لازم است که زوجین اصطلاحاً هم کفو باشند. اصل هم کفو بودن اعتقادی (هم کفو بودن طرفین ازدواج از نظر ایمان) از اهمیت بیشتری برخوردار است و اگر قبل از ازدواج محقق شود دیگر ابعاد کفویت را پوشش می دهد.
اگر زوجین از لحاظ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اعتقادی هم کفو نباشند به احتمال زیاد در زندگی مشترک با مشکلات زیادی روبه رو خواهند شد و شاید به همین دلیل، آنها با درخواست شما مخالفت میکنند.
تناسب اقتصادی
اگر
توانایی اقتصادی دختر و پسری که تصمیم به ازدواج دارند، با هم تناسبی
نداشته باشد باعث می شود که این دختر و پسر از 2 دنیای متفاوت و با سطوح
مختلفی از انتظارات، آرزوها و خواسته ها وارد یک زندگی مشترک شوند. معمولا
چنین زوج هایی به طور طبیعی نمی توانند درک صحیحی از سلایق، خواسته ها و
روحیات طرف مقابل شان داشته باشند. این ناهمگونی اقتصادی می تواند زمینه
بروز اختلافات اساسی در زندگی مشترک باشد.
اگر دختر و
پسری سعی کنند به توافق نسبی در این زمینه برسند، باید بدانند که خانواده
های آن ها ممکن است برای پذیرش این قضیه آمادگی نداشته باشند؛ به عنوان
مثال خانواده ای که دختر یا پسرشان در یک طبقه اقتصادی مرفه زندگی کرده و
هر چیزی که فرزندشان خواسته، در اختیارش قرار داده اند حتی اگر کوچک ترین
کاستی در زندگی فرزندشان ببینند، نمی توانند با آن کنار بیایند. در بعضی
مواقع، همین کنار نیامدن ها می تواند باعث رفتارهای تحقیرآمیز خانواده ای
با عروس یا دامادشان شود. گاهی دیده می شود که این فاصله طبقاتی باعث می
شود که نگاه خانواده ها به چنین زوج هایی نگاه بالا به پایین باشد که باعث
سرخوردگی و دلسردی زوج ها می شود.
زندگی در پول خلاصه نمی شود و همه
مشکلات با تمکن مالی حل شدنی نیست بنابراین زوج هایی که یکی از آن ها در
طبقه اقتصادی بالاتری هستند، باید به چند نکته توجه کنند تا آرامش بیشتری
درزندگی شان حکم فرما شود.اگر خانواده یکی از زوجین از لحاظ مالی ضعیف تر
باشد، او باید توجه کند که اهمیت دادن بیش از حد به مسئله مالی زندگی اش را
تحت تأثیر قرار می دهد. گاهی مرد یا زنی که از طبقه اقتصادی پایین تری
است، اهمیت تفاوت اقتصادی را آن قدر پررنگ فرض می کند که اجازه تلاش برای
کنار آمدن با مشکلاتش را از خودش می گیرد. در واقع اختلاف نظر ممکن است در
همه زندگی ها باشد ولی گاهی اوقات فردی که موقعیت اقتصادی پایین تری دارد
دچار سوء برداشت می شود و کوچک ترین مخالفت یا انتقاد همسرش را به پای
وضعیت اقتصادی اش می گذارد.
اختلاف بین زن و شوهرها به علت های مختلف در
همه زندگی ها وجود دارد. یکی از این علت ها هم، همین تفاوت طبقه اقتصادی
است که زن و شوهر می توانند با یک گفت وگوی منطقی، آسیب های آن را به حداقل
کاهش دهند.در چنین زندگی هایی، جایگاه و وظایف زن و شوهرها باید مشخص شود و
هیچ کدام از آن ها نباید به خاطر پولدارتر بودن از موقعیتش سوء استفاده
کند و از انجام وظایفش در زندگی سر باز بزند.
تناسب سنی
در
این خصوص مطالب زیادی تاکنون مطرح شده ولی آنچه که مهم است و بیشتر صاحب
نظران و روانشناسان روی آن اتفاق نظر دارند این است که اختلاف سنی زیاد
باعث میشود که زوجین درک صحیح و کاملی از یکدیگر نداشته باشند و به همین
علت اختلاف نظر و تفاوت سلیقه زیادی با هم داشته باشند.
تناسب شخصیتی
اگر
طرفین همان گونه که هستند، یکدیگر را بپذیرند و نسبت به طرف مقابل احساس
خوشایندی داشته باشند و به امید تغییر، طرف مقابل را برای همسری انتخاب
نکنند در آینده مشکلات کمتری خواهند داشت. بنابراین داشتن تناسب شخصیتی
باعث میشود که شما نیازی به تغییر رفتارهای همسرتان نداشته باشید.
پذیرش خانواده ها
بعضی
جوان ها وقتی از مخالفت خانواده ها با ازدواج شان مطمئن می شوند، می گویند
که ما می خواهیم با هم ازدواج کنیم و اگر لازم باشد با خانواده ها رفت و
آمد نمی کنیم. جوان ها باید بدانند که رفت و آمد نکردن با والدین امکان
پذیر نیست. بالاخره هر زندگی فراز و نشیب دارد و در صورت برخوردار نبودن از
حمایت های مالی و روانی والدین، زوج ها قطعا به مشکل خواهند خورد.
علاوه
برآن و با توجه به این که انسان به زندگی اجتماعی نیاز دارد، این زندگی
های اجتماعی از دید و بازدید با فامیل های درجه یک مثل والدین شروع می شود.
شاید دختر و پسری بتوانند در یک دوره موقتی این رفت و آمدها را قطع کنند
ولی در دراز مدت با آسیب هایی رو به رو می شوند. یکی از این آسیب ها، این
است که هر کدام از دختر یا پسر که ارتباطش با خانواده اش قطع شود بعد از
مدتی دلتنگی به سراغش خواهد آمد. علاوه بر دلتنگی، سرزنش های فامیل از این
قطع ارتباط هم لحظه ای او را آرام نخواهد گذاشت. چنین دختر و پسرهایی در
این شرایط به دنبال مقصر قطع ارتباط خواهند گشت و معمولا همسرشان را مقصر
تشخیص می دهند که این موضوع باعث دلخوری و ایجاد کدورت بین آن ها و زمینه
ساز اختلافات جدید می شود.
10نکته برای اولین جلسه خواستگاری
در ازدواج های سنتی بخش مهمی از شناخت در جلسه خواستگاری اتفاق می افتد. شما شاید چندین جلسه در خواستگاری و حتی در خلوت با همسر آینده تان مذاکرده داشته باشید اما غیر از این مذاکره ها، مواردی هستند که در اولین برخوردها خود را نشان می دهند و شما باید برای داشتن یک جلسه خواستگاری موفقیت آمیز به آنها توجه کنید.
1- دقت کنید شخصی که برای ازدواج انتخاب می کنید، آیا شخصیت اجتماعی است؟ یعنی مجموعه حرکات، رفتارها، آداب معاشرت و برخورد اجتماعی اش با عقاید شما همخوانی دارد یا خیر؟ اگر همخوانی وجود داشت، تحقیقات جزئی در مورد خانواده اش به عمل آورید و خانواده او را با خانواده خود از لحاظ اقتصادی و اجتماعی مقایسه کنید، اگر در یک ردیف بودید، به خواستگاری بروید یا اجازه دهید به خواستگاری تان بیایند.
2- در مراسم خواستگاری، زیباترین لباس های تان را به تن کنید و پوششی مناسب داشته باشید چرا که اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می ماند. در تمام طول مراسم خواستگاری، متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود.
3- هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید سنجیده حرف بزنید.
4- در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر، بنا را بر صداقت بگذارید و متعهد شوید که آن چه می گویید، کاملاً از سر صداقت باشد و به این تعهد خود نیز پایبند شوید. بهتر است به عنوان اولین سؤال، از فرد مقابل بخواهید خودش را به طور کامل معرفی کند و خلاصه ای از گذشته زندگی اش را برای شما بگوید و خودتان نیز متقابلاً خلاصه ای از سرگذشت خود را مطرح کنید.
5- پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید، می توانید دیدگاه او را درباره مذهب جویا شوید و بعد، متقابلاً دیدگاه خودتان را راجع به مذهب مطرح کنید. مطلب دیگری که می توانید سؤال کنید، نگرش مخاطب شما درباره مسائل اقتصادی و نحوه درآمد است. شغل و میزان درآمد ماهیانه خود را مطرح کنید و آن چه واقعاً هست را بگویید.
آقایان باید امکانات مالی خود را توضیح دهند، اگر توان مالی شان در شرایط فعلی، بیش تر از امکانات موجود نیست، این مورد را نیز تذکر دهند و سپس، نظر دختر خانم را در این مورد بپرسند و ببینند ایشان چه مقدار پول را برای داشتن یک رفاه نسبی لازم می دانند و اگر خواسته های ایشان با درآمد آنان همخوان نیست، موضوع را مطرح و روی آن تأکید نمایند.
6- وعده ها و قول هایی که با امکانات شما نمی خواند و امکان برآورده شدنش نیست، ندهید. همیشه برای بهتر شدن زندگی، تلاش کنید اما قول های نا به جا ندهید. علاوه بر نگرش خود و فرد مورد نظر در مورد مسائل مادی و اقتصادی، باید موقعیت اقتصادی هر دو خانواده را با یکدیگر مقایسه کنید. بسیار مهم است که دختر و پسر از یک ردیف اقتصادی با یکدیگر ازدواج کنند و ازدواج طبقات متضاد اجتماعی، اصلاً صلاح نیست.
7- یکی دیگر از مطالبی که حتماً باید در جلسه خواستگاری پرسیده شود، ارزش های خانوادگی ست. باید پی ببرید که در خانواده فرد مقابل، چه چیزهایی ارزش است. برای نمونه، اگر در خانواده شما، تحصیل جایگاه مهمی دارد و برای تحصیلات و فرد تحصیلکرده ارزش زیادی قائل اید، اما در خانواده شخص مورد نظر، هیچ بهایی به تحصیل داده نمی شود، جای تأمل دارد؛ باید اندکی دست نگه دارید.
8- هریک از طرفین در جلسه خواستگاری باید از طرف مقابل بپرسد به نظر او، یک همسر ایده آل چه شرایطی باید داشته باشد؟ اگر خصوصیاتی که مطرح می شود، در وجود او نیست، به سرعت اعلام کند که این خصوصیات فردی مورد نظر شما، در من نیست و یا اصلاً نمی توانم این گونه باشم.
9- خانم ها حتماً باید از خواستگارشان سؤال کنند که به نظر او زن باید با چه نوع پوششی در اجتماع ظاهر شود، چگونه باید با مردم نشست و برخاست کند، نظرش راجع به شاغل بودن زن چیست و ... اگر خانم ها در شرایط فعلی شاغل بوده و به شغل شان نیز علاقه مند هستند و کار کردن برای شان اهمیت دارد، اما احساس می کنند که خواستگارشان نظر چندان مساعدی نسبت به شاغل بودن آنان ندارد، باید به این نکته تأکید شدید کنند؛ حتی در صورت لزوم، آن را شرط ضمن عقد قرار دهند.
10- مسأله دیگری که باید در خواستگاری مطرح شود، برنامه های فعلی و برنامه های آینده است. وضعیت فعلی تان را کاملاً مشخص نمایید، برنامه های آینده را نیز حتماً مطرح کنید. اگر قصد ادامه تحصیل دارید، این نکته را تذکر دهید. اگر قصد جا به جایی و مسافرت خارج از کشور دارید، باید پیش از ازدواج مطرح نمایید. اگر بیماری جسمانی خاصی دارید و یا قبلاً در زندگی شما اتفاقی افتاده است( نامزدی یا عقدی داشته و ناموفق بوده اید یا مسائل مشابهی داشته اید) آن را پنهان نکنید. شاید همه این مطالب را در جلسه خواستگاری نتوان مطرح کرد؛ هیچ اشکالی ندارد، تعداد جلسات خواستگاری را اضافه نمایید، مشروط بر این که حسن نیت داشته باشید.
ارزیابی جلسه گفتگو
پس از این که در طول جلسات خواستگاری، اطلاعات لازم را دریافت کردید و نکته ای برای تان مبهم نماند، زمان ارزش یابی و تجزیه و تحلیل فرا می رسد.
فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهید، نکات مثبت را در شخصیت و موقعیت او جست و جو کنید و آن را در یک ستون زیر هم قرار دهید. در مقابل، ستونی را نیز به صفات و خصوصیات منفی اش اختصاص دهید. آن مورد یا مواردی از خصوصیات منفی که اطمینان صد در صد دارید تغییر می نماید را مثبت حساب کنید و سپس، آن ها را مورد سنجش قرار دهید و تحلیل کنید.
گاهی اوقات یک مورد منفی به تمام موارد مثبت برتری دارد. برای نمونه فرد مورد نظر، تحصیلات و شغل خوبی دارد، از خانواده خوب و نجیبی برخوردار بوده و موقعیت اقتصادی اش نیز مناسب است، اخلاق خوبی هم دارد اما تفاوت سنی خیلی زیادی با شما دارد؛ در این شرایط باید دست نگه داشته و برای ازدواج، عجله نکرد.
قبل از ازدواج در مورد مادیات هم صحبت کنید
پژوهش ها نشان می دهد «پول» یکی از عوامل اصلی سوء تفاهم های زوج هاست. اگر با صداقت و صراحت قبل از ازدواج در مورد مسائل مالی صحبت کنید، ازدواج با دوامی خواهید داشت.
سوزان بایردر نویسنده «پرسش های مشکل؛ 100 سؤال مهمی که از نامزدتان می توانید بپرسید» می گوید: ازدواج امیدها، آرزوها و ترس های مالی خاص خود را به همراه دارد. بسیار مهم است که تصویر روشنی از توقعات، انتظارات و خواسته های خود داشته باشید. با نامزدتان در مورد مسائل مالی صحبت کنید. نظر او را نسبت به نحوه اداره مسائل مالی بپرسید. هر چه اطلاعات کامل تری از او و انتظارات خود داشته باشید، بهتر می توانید تصمیم گیری کنید.
نظر او را نسبت به بیمه درمانی، بیمه عمر، صرفه جویی در محدودیت های مالی موجود، محل اقامت، هزینه رهن، اجاره و وام، و هزینه ادامه تحصیل بپرسید.
ادامه تحصیل مستلزم فداکاری همسران است. زیرا باید مخارج اضافی را برای تحصیل شما اختصاص داد. از طرفی در صورت ادامه تحصیل، شاید فرصت کافی برای کار کردن نداشته باشید.
طرح چنین مسائلی بسیار مشکل است. ولی باعث می شود حالا و پس از ازدواج خیالتان راحت باشد و تصمیم گیری تان بر اساس واقعیات موجود باشد نه رؤیاها و آرمان ها. اگر فرهنگ خانواده تان اجازه نمی دهد خودتان این مسائل را مطرح کنید، از والدین بخواهید آنها را بپرسند.
پرسش های زیر به شما کمک می کند تا تصویر روشن تری از وضعیت مالی آینده داشته باشید:
1 - درآمد ماهانه خواستگارتان چقدر است؟
2 - آیا کار کردن هر دوی شما لازم است؟
3 - اگر خانم کار نکند، آیا همسر، خانه داری را باارزش می داند؟
4 - برای گذران زندگی چقدر درآمد کافی است؟
5 - چگونه باید خرج کرد؟ چه هزینه هایی در اولویت است؟
6 - آیا با نحوه خرج کردن یکدیگر توافق دارید؟ با چه مواردی موافق و با چه مواردی مخالفید؟
7 - اگر هر دو کار می کنید، پولتان را با هم خرج می کنید یا جداگانه؟
8 - چه مبلغی (هر دو) در بانک دارید؟
9 - اگر خواستگارتان شغل آزاد دارد، چه مقدار از درآمدش را پس انداز یا سرمایه گذاری می کند و چه مقدار را خرج می کند؟
10 - چه کسی مسئولیت برنامه ریزی مالی را در درازمدت برعهده می گیرد؟
11 - برای داشتن احساس امنیت، چه مقدار پول کافی است؟
12 - چند درصد از درآمد را پس انداز می کنید؟ آیا نامزدتان با پس انداز در بانک موافق است؟
13 - چه کسی حساب دخل و خرج را دارد؟ چه کسی قبوض آب، برق، تلفن و گاز را می پردازد؟
14 - در صورت بیمه نبودن نامزدتان، آیا با بیمه اختیاری (خویش فرما) هر دو شما موافق است؟
15 - آیا نامزدتان باید خرج والدینش را بدهد؟ در صورت پاسخ مثبت ماهانه چقدر از درآمدش را به این کار اختصاص می دهد؟
16 - اگر خدای نخواسته ازدواج تان به طلاق منجر شود آیا می تواند مهریه را پرداخت کند؟
17 - آیا او با خرید وسایل اضافی برای منزل یا کادو برای دوست موافق است؟
18 - آیا نامزدتان می پذیرد که دارایی قبل از ازدواج مثلاً زمین، خانه و ماشین به اسم خودتان باشد؟
19 - آیا خواستگارتان بدهی ندارد و ورشکست نشده است؟ در صورتی که بدهی دارد تا چه مدت پس از ازدواج چه مبلغی باید پرداخت کند؟
20 - آیا می توانید حساب جداگانه ای برای هزینه های منزل داشته باشید؟ یا هر کسی بخشی از درآمد خود را برای آن اختصاص دهد؟
21 - آیا موافقید که حساب پس انداز جداگانه ای داشته باشید؟
22 - اگر پس از ازدواج با پول کار هر دو شما خانه یا ماشین خریداری شود، آیا موافقید که سند آن به نام هر دو باشد؟
23 - اگر پس از ازدواج با بحران مالی یا ورشکستگی روبه رو شوید چه می کنید؟
24- آیا موافقید مبلغی را برای موارد غیره منتظره نظیر هزینه عمل جراحی یا بیمارستان پس انداز کنید؟
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.