چرا باید کودک خود را تشویق کنیم
اگر تشویق به گونهای درست، اندیشمندانه، به موقع و متناسب صورت گیرد عاملی موثر بر سازندگی و جهتدهی فرزندمان است. هانیه رضایی با اشاره به اینکه تنبیه در مقابل روشهای تشویقی موثر و مطلوب جایی ندارد، اظهار کرد: وقتی کودکی مورد تشویق قرار میگیرد کشش و جذبهای در او ایجاد میکند که به ادامه سیر جهت مقصدی که والدین برای او تعیین کردهاند پرداخته و رفتار ناهنجار خود را ترک میکند، مثلا تشویق در پیشرفت تحصیلی و حتی رشد اخلاقی دانشآموز بسیار موثر بوده و در امر یادگیری و آموزش عامل محرک اساسی مثبت در فراگیری دانشآموز به حساب میآید. بچه ها باید تشویق شوند تا احساس خوبی نسبت به خویش داشته باشند، طی یادگیریهای جدید به انجام فعالیت مورد نظر دلگرم و تحریک شوند، حس لیاقت و داشتن کفایت در آنها رشد کند و ما را از تواناییهایشان که جزئی از کل خود آگاهی آنهاست مطلع سازند.
تشویق غذای روح و روان است و برای پیش بردن کار، بسیار ضروری. اگر کودک ما در حوزه ای خاص توانیای و استعداد دارد، حتما آن را شناسایی کنیم. تشویق، باعث ایجاد پشتکار و میل به تمرین بیشتر در او شده و کودک را نسبت به رشد توانایی اش دلگرم تر می کند تا حدی که آن توانایی جزئی از خود آگاه او می شود. برخی از والدین تا اندازه ای با این عقیده مخالفند، ولی دست کم باید به آنها گفت که شناختن توانایی بچه ها کار غلطی نیست. ما به عنوان یک انسان نیاز داریم که ضعف ها و توانایی های خود را بشناسیم و بتوانیم از طریق شناخت آنها شخصیت خود را با آگاهی واقع بینانه تری رشد دهیم. درست و واقعی از خود،نقطه شروعی برای تعیین و سازگاری ما با زندگی است.
اولین قانون تشویق این است که این کار را به طور واقعی و حقیقی انجام دهیم، نه ظاهری و دروغین. تلخ ترین واقعیت موجود این است که گاهی تشویق در پرده غیبت فرو می رود و به ندرت به یاد استفاده از آن می افتیم. مثلا هنوز هم جامعه برای کارهای سخت و سرویس های خدماتی و کمک رسانی ارزشی قائل نیست و کسی ارائه کنندگان این خدمات را تشویق نمی کند. ممکن است در جامعه این احساس شود که زیاد هم نباید خود را مدیون مسائلی خاص دانست، زیرا آنها نیز به ازای انجام خدمات خود پول دریافت می کنند.برای آنکه تشویق موثرافتد، باید خالص باشد و خالصانه بیان شود. اگر می خواهیم وقت بچه ها را هدر دهیم و با رشد آنها مقابله کنیم، از نوعی تشویق توام با ریاکاری، پوچ، تهی، تعاریف غیر واقعی و تعارفی استفاده کنیم.
تجربههای معلمان و مربیان نشان میدهد دانشآموزانی که در کلاس و مدرسه به خاطر تلاش در درس و پیشرفت تحصیلی مورد تشویق قرار میگیرند بیش از افراد دیگر به فراگیری توجه نشان میدهند و موفقترند؛ در واقع تشویق در فرم دادن شخصیت و سازندگی آن و جهتدهی و هدایت رفتار کودک نیز نقش مهم و اساسی دارد؛ چرا که از طریق آن میتوان رفتار مثبتی را در دانشآموز پدید آورد و ریشه رفتار و عملکرد ناروا را در او خشکاند. هنگامی که فردی را در مورد کاری تشویق میکنیم در حقیقت به او میگوییم راه درستی در پیش گرفته و ادامه آن به صلاح و مصلحت او است، از این رو میتوان گفت اصل اساسی در تشویق، تحریک درست عواطف یا توجه به آموزههای معنوی است تا زمینهساز تحقق اعمال و رفتار مثبت افراد باشد، البته والدین باید در خصوص تشویق دقت زیادی داشته باشند؛ چرا که گاهی ناخواسته به رفتار بد پاداش میدهند، مثلا یک رفتار برایشان خندهآور یا تعجببرانگیز است و دقت نمیکنند که کنترل نکردن واکنشها منجر به تکرار دوباره رفتارهای ناپسند میشود.
متاسفانه گاهی والدین ناخواسته رفتار خوب را با تنبیه پاسخ میدهند، در حالی که بیتوجهی به رفتار کودک و یا تمرکز بر جزییات منفی یک رفتار خوب مثل ریخت و پاش اتاق درقبال کشیدن یک نقاشی جدید میتواند رفتار مثبت را خاموش یا کمرنگ کند؛ در واقع این خطاها میتوانند به ایجاد مشکلات رفتاری و هیجانی در کودکان کمک کنند، البته باید در نظر داشته باشیم که پدر و مادر نیز مانند کودکانشان بیعیب و نقص نیستند، اما باید نهایت سعی خود را برای تربیت اعضای خانواده به کار گیرند. گاهی والدین از تنبیه کودک به دلیل رفتار بد غفلت میکنند(هنگامی که تنبیه ملایم ضرورت دارد)، گاه بیحوصلگی و مشغله زیاد زمان را برای تنبیه کودک از پدر و مادر سلب میکند، کودک در این مواقع چنین برداشت میکند که انجام این رفتار من برخی اوقات اشکال ندارد، چون همیشه من را به خاطرش مواخذه نمیکنند.
اگر بچه ها متوجه شوند که جمله "کارت خوب است عزیزم! را به شکلی غیر ارادی و بدون هر گونه احساس واقعی بر زبان آورده ایم،دچار نا امیدی و ناراحتی شدیدی می شوند. کودکان در این مواقع فکر می کنند که واقعا از موفقیت هایشان خوشحال نشده و به آنها توجهی نداریم. اگر هنگام تشویق، احساس کنند که منظور واقعی ما تشویق آنها نبوده است، رفتارمان را این گونه تعبیر می کنند که تلاش کرده ایم با این حرف ها احساس خوبی نسبت به کاری که حتی خودش هم مطمئن نبوده که بتواند درست انجام دهد، در او ایجاد کنیم. این تشویق به جای اینکه تقویت اعتماد به نفس در او بشود، آن را از بین خواهد برد برای اینکه کودکمان را ریاکارانه تشویق نکنیم جملاتی را به کار ببریم که با من شروع می شود، مثل من فکر می کنم واقعا تمام تلاش خودت را برای تحقیق مدرسه ات انجام داده ای.یا من دوست دارم وقتی امروز دوستت برای بازی با تو آمد، اسباب بازهایت را به او بدهی.
در نتیجه وقتی صحبت های خود را با "من"شروع می کنیم تشویق ما بیشتر جنبه واقعی پیدا می کند. زیرا واقعی بودن اساس تشویق درست است و دلایل مهم و عمدتا دقیق استفاده با جملاتی که با "من" شروع می شود این است که این نوع جملات مشخص می کنند ما در حال بیان نظرو احساس شخصی خود نسبت به رفتار کودک هستیم و بر اساس ارزشهایی که نزد خودمان اعتبار دارد آن را تفسیر می کنیم ووقتی می گوییم عالی است!،کارت را بسیار عالی انجام دادی و رفتارت وحشتناک است در واقع نشان داده ایم که بچه هایمان را با معیار هایی قطعی و عمومی،مثل خوب بودن و یا بد بودن و موفق شدن یا شکست خوردن می سنجیم.
جهت رزرو مشاوره تلفنی و حضوری با این شماره تماس بگیرید 09374071940 |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.