بنام عشق الهی.از جلسه ی ۱۴ درخدمت دوستان بودم و تونستم تا حدودی اون معذلاتی ک زندگی منو ب شکست رسوند رو پیدا کنم و درحال حاضر درحال ترمیم زخمای روحی و جسمی خود هستم ک شکر خدا از روندش کاملا راضیم..
این جلسات دورهمی ک توسط جناب آفریدون و سرکار خانم طهماسبی برگزار میشه از چند جهت برای من ارزشمنده...
1)لطفی ک این دو بزرگوار درقبال من انجام میدهند ب منزله ی سیراب کردن تشنگی چندین ساله ی من، درقبال دانسته های ارزشمند شاد زیستنه.....
2)حضور دوستان دراین جلسات ب خاطر تجارب و نظرات مختلفی ک ارائه میشود ،کاربرد مفیدتری دارد..
3)نظر خود کارشناسان و تجارب ب اثبات رسیده ی ایشان،بلاشک کلید موفقیت در زندگی شخصی من میباشد...
4)هرآنچه ک ندانستم و برمن چیره شد،درنظر من گذرا و قابل حل نشان داده شد..
5)و مهمتر از همه این بود ک یاد گرفتم (اول) خود رابشناسم..(دوم)ارزش خود رابدانم...(سوم)آنچه ک دراطراف من است همه آفریده شده برای ب سعادت رسیدن من،پس آنها دراختیار منن،ن من دراختیار آنها...
از جلسه ی 14 درخدمت دوستان بودم با این موضوع (اشتباهاتی ک درزندگی نباید انجام دهیم)..
دراین جلسه دوستان از روابط خود با همسرانشان گفتن و دوستان مجرد از انتظاراتشان از همسران آینده شان..
خانمی از رفتار مادرگونه ی خود باهمسرش گفت ک چنان وظایف شخصی و غیر شخصی اورا بعهده گرفته بود تا جایی ک دختر 4ساله اش دربازی کودکانه ی خود ب تقلید از مادر ،رفتار او را با عروسک خود بازی میکرد..
این رفتار برای من آشنا بود چرا ک من اولین طفل و کودک زندگی خود را با سن 25سال برا خود درست کرده بودم و زندگی را برای خود با این کودک بزرگ ،سخت و دشوار ساختم..
سخن این خانم اولین تلنگری بود ک در اولین جلسه ی حضور من ب من زده شد و واقعیت اشتباهمو ب من نشان داد..
جلسه با گرمی و صمیمیت خاصی دنبال شد و همگان از ابراز نظرات خویس خرسند..راهنمایی های اساتید ،ارزشمندترین سخنانی بود ک شنیدم...
_15 جلسه با موضوع(شناخت نیازها قبل و بعد از ازدواج)
دراین جلسه استاد گرام نیازها رو بر 5پایه اساسی تقسیم کردن..
نیاز ب بقا..عشق..آزادی..قدرت و تفریح..
نداشتن هرکدوم از این نیازها درزندگی ،کمبودهایی ایجاد میکند ک شخص از همراهش دلزدگی پیدا کرده و ب نیازهایی ک براساس این کمبودها دراطرافش میبیند ،پاسخ میدهد ک درنهایت ضربات جبران ناپذیری ب همراه دارد..با پیشنهاد آقای آفریدون دوستان تعاریفی از ازدواج بیان کردن ک شنیدنشون خالی از لطف نبود..دراین میان تعریف جالب و البته خشنی از ازدواج شنیدم ک معامله بودن ازدواج رو بیان کرد..یک معامله ی پایاپای..بدون کلک و با احترام ب خواسته ها و نیازهای همدیگ و پرداخت ب موقع و دریافت سروقت..دریک کلام تعهد بدون شک..
از نظر من ازدواج بازی پازلی میمونه ک تکه های پازلتو دست گرفتی و منتظر همبازی یا همسفر خوب و زبردستی هستی ک درکمال آرامش و دوستی و با نگاهی از عشق و خواستن ،تکه های پازلتو یکی یکی کنار هم بچینی و لذت ببری...
_جلسه ی 16 با موضوع(پرسش و پاسخ در زمینه ی ارتباط ما)
دراین جلسه جناب آفریدون کلید back ب جلسات گذشته فشردن و گزیده ای از مطالب جلسات گذشته رو مرور کردن و با تبهری خاص ب هم مرتبط کردن و ب من ارائه دادن..
از روابط گفتن..رابطه ی دو دوست چندین ساله یا دو همسر.این رابطه ب مرور زمان دچار اختلال و مشگل شده..حال راه حل چیست؟؟
این اختلاف روند زندگی رو خدشه دار کرده و دو دوست از هم دلگیر..
اگر یکی از آن دو تمام تقصیرات رو ب گردن بگیره و ب خاطر دیگری گذشت کنه ب مرور زمان از ارزش رابطه کسر شده و دوری و تنهایی ب میان میاد..
طی گفته ی جناب آفریدون دوسیستم احمقانه و خلاقانه میتواند ب نحوی روابط را محکمتر یا سستر کند..
هرانسانی عاداتی دارد.گاه پیوند دهنده ،گاه دور کننده ک در ارتباط با دیگران شخص رافردی اجتماعی یا منزوی نشان میدهد..
خلاصه با این جلسه ب این باور رسیدم ک بعضی وقتا سرآپا گوش شدن برای کسی ک باارزشتر از او درزندگی نداریم و زدن ی لبخند با نگاهی پراز عشق و مهربانی میتواند یخ هردلی رو آب کنه و پیوندها رو محکمتر...
متاسفانه ب خاطر مشغله ی کاری نتونستم درجلسه ی 18شرکت کنم ک از نظر من یکی از مهمترین معیارهای قبل ازدواج میباشد رو از دست دادم و از این بابت ناراحتم..
_موضوع جلسه18(خودشناسی درازدواج)
اما آنچه از نظرمن درخصوص این موضوع میباشد رو ارائه میدم..
کلمه ی خودشناسی کاملا مشخصه ک بیان کننده ی زوایای جسمی و روحی فرده..چ زن و چ مرد.
هیچ کسی ب جز خود شخص از نیازهای خویش آگاه نیست و از روحیات خودش خبر نداره..
شناخت اون نیازها میتونه ب انتخابش تو ازدواج کمک کنه.با توجه ب اون 5اصل مهم درازدواج میتوان انسانها رو تقسیم بندی کرد..
ب نظر من خودشناسی باید قبل از ازدواج صورت بگیره تا ب قول معروف لقمه گنده تر از دهان خود برنداریم ک نهایتا منجر ب خفگی مان میشه یا مجبور ب پس دادن لقمه میشویم..
کلام آخرم با این دوعزیز سخاوتمنده ک علمشون رو رایگان در اختیار من قرار دادن،بدون هیچ چشم داشتی..
جناب آفریدون و سرکار خانم طهماسبی ،علم و دانش شما،درهای بسته ی شاد زیستن رو ب روی من باز کرد و جاده ی زندگی من رو نورانی....
دعاگوی شما ب درگاه عشق الهی خویش هستم....سپاسگزارم🙏🏻
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.