چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم
مهارت کسب کردن در گوش دادن ،به اندازه محبت کردن مهم می باشد .وقتی کسی راجع به موضوعی صحبت می کند، می خواهید توجه داشته باشید که چه می گوید و شما برای این موضوع نیاز به یک کلیپ بورد یا یک نوت بوک و قلم ندارید .یکی از راه های خوب برای انجام این کار این است که سوالاتی در مورد آنچه که فرد دیگری میگوید بپرسید البته لازم نیست که آنها را با سوالات پی در پی و جزئیات بمباران کنید .در همان زمان وقتی قسمتی از مکالمه شما را جذب می کند و می خواهید چه بیشتر در موردش بدانید ،سوالاتی بپرسید ،که این بهترین راه برای برقراری ارتباط است.
برای اینکه بدانیم چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم، اول باید گفت که طبیعی رفتار کنید. رابطه تنها در صورتی عملی میشود که شما واقعا به آن اهمیت بدهید. هر چیزی کمتر از این را دیگران متوجه میشوند. اگر به کسی که سعی دارید با او رابطه برقرار کنید علاقهی واقعی ندارید، بیدلیل تلاش نکرده و تصنعی رفتار نکنید.وقتی در مکالمهای کسی مشغول صحبت کردن است، صحنه را به او واگذار کنید. برخی گمان میکنند اگر وسط داستان دیگران بپرند و آن را به نوعی به زندگی خود ربط دهند به بهبود رابطه کمک کردهاند. گرچه این رفتار اگر به تعداد دفعات محدود استفاده شود چنین تاثیری دارد، هیچ چیز به اندازهی استفادهی مکرر آن اثر معکوس روی رابطهی شما نمیگذارد.شما نمیتوانید اعتماد دیگران را جلب کنید اگر آنها هربار که میخواهند حرف بزنند احساس کنند شما قرار است وسط حرفهایشان بپرید. چنین کاری تمرکز گوینده را مختل میکند و سرمایهگذاری احساسی او را برای مکالمه باز پس میگیرد، علاوه بر این فرد برای ادامهی صحبت با شما مردد میشود.
استفاده از واژگان خاص می تواند در برقرار کردن ارتباط با دیگران بسیار مفید و کاربردی باشد، و مهارتهای ارتباطی شما را ارتقا بخشد.در هنگام سخن گفتن از تفسیرهای اضافی بپرهیزید، دو قاعده خوب را رعایت کنید:
1.چیزهایی را که فکر می کنید دیگران نمی خواهند بشنوند، نگویید و چیزهایی را که نمی خواهید پشت سرتان بگویند، نگویید.
2.یکی از راههای خوب ارتباطی ،که می توانی انجام دهید، این است که ایده و نظر خودت را خیلی واضح و روشن بیان کند و برای گفتن نظر و نتیجه گیری خیلی طفره نروید.
زبان بدن یک ابزار شگفت انگیز است که در برقراری ارتباطات به کار می آید .خوشبختانه بدن ما معمولاً حد ارتباط با دیگر اعضای بسیار خوب است ،با این حال اگر می خواهید مهارتهای ارتباطی بیشتری داشته باشید باید بدانید که کدام یک از قسمتهای بدن شما می تواند کمک بیشتری به نشان دادن منظور شما به صورت واضح کند.سعی کنید از صحبت کردن به عنوان سلاح استفاده نکنید، که این می تواند به ذهن شما را ببندد و ایده های جدید را نپذیرد .یکی دیگر از راه های استفاده از زبان بدن این است که تمام رفتارهای طرف مقابل را کپی کنید و به آسانی بتوانید با آن ارتباط برقرار کنید.
شما واقعا میخواهید گوش دهید زمانی که افراد دیگر صحبت می کنند ؟ گوش دادن به عنوان یک کلید ارتباطی برای بهتر شدن ارتباطات کمک می کند. همیشه منتظر این نباشید که نوبت شما بشود تا صحبت بکنید ،بسیاری از مردم درباره فهم بین گوش دادن و شنیدن سردرگم هستند اگر می خواهید مهارت های ارتباطی خود را بهبود ببخشید نحوه گوش دادن را یاد بگیرید .پس مهمتر از همه در وهله اول گوش دادن به حرف مردم است.
وقتی یک ارتباط برقرار می شود ،یک ارتباط برقرار کننده خوب همیشه می داند که چیزی را که قبلاً راجع به او صحبت شده بود را تصدیق کند.شما به راحتی میتوانید بگویید که ((بله ))من شنیدم که شما چه می گویید پس صحبت خود را ادامه دهید حتی بهتر است که در بعضی از قسمت های مکالمه تان ازجملاتی استفاده کنید که به شخص مقابل بفهمانید که شما صحبت های آنها را شنیده اید ،همچنین شما می توانید با استفاده از جملاتی مثل ،من درک می کنم که...... یا ،بنابراین آنچه که شما می گویید ........،،برای تمرین کردن می توانید از این جملات استفاده کنید ،این کار باعث می شود که فرد مقابل احساس کند که شنیده شده است و به آنچه که شما می گویید گوش می دهد.
وقتی با دیگران حرف میزنیم دلمان میخواهد نشان بدهیم که اطلاعات بالایی داریم و تحصیلکرده هستیم. برای برخی پذیرفتن این واقعیت که بار اول است بعضی اطلاعات را میشنوند دشوار است. مدیران زیادی هستند که راهنمایی گرفتن از دیگران برایشان گران تمام میشود، زیرا گمان میکنند باید همهچیز را بدانند و آن کسی باشند که به سایرین راهنمایی میدهد. از آن طرف هم کارکنان مایلند خود را اثبات کنند، بنابراین سعی در پوشاندن نقاط ضعف خود دارند. اما همهی ما در مکالمههایی قرار گرفتهایم که خودمان میدانیم تنها به این دلیل مطلب مهمی را بیان کردهایم که بشنویم دیگران دربارهی آن اطلاعات ناچیزی دارند.به دیگران این احساس را بدهید که مهم هستند، و این کار را صادقانه انجام دهید.زمانی که دیگران بدانند وجودشان ارزشمند است، احساس خوبی پیدا میکنند که به آنها اجازهی بیان بیشتر خودشان را میدهد. بنابراین مراقب خودبینیتان باشید و سعی کنید کنترل رفتارتان را به دست منیّت خود ندهید.
حتی بزرگترین و قدرتمندترین آدمهای زمین هم کاری دارند که خوشحال میشوند کسی به آنها کمک کند. آدمهای بسیار زیادی از ترس اینکه مبادا چیزی برای ارائه به آدمهای بالاتر از خودشان نداشته باشند هرگز اقدامی نمیکنند. اما شما بیشتر از آنچه فکر کنید میتوانید به دیگران ببخشید: مقاله یا پستی در وبلاگ راجع به آنها بنویسید، پروژهی آنها را با افرادی که میشناسید در میان بگذارید یا پیشنهاد مصاحبهای بدهید که در آن بتوانند پیام خود را به دیگران برسانند. دربارهی اینکه چگونه میتوانید به اهداف آنها سودی برسانید خیلی خوب فکر کنید، اگر در نهایت معلوم شود پیشنهاد شما برای آنها چندان فایدهای ندارد همین تلاشتان به تنهایی شما را متمایز میکند.
اگر توجه نکنید تقریبا غیرممکن خواهد بود که بتوانید به شکلی واقعی پیشنهاد کمک بدهید. منظور توجهی واقعی است نه اینکه فقط بدانید چه کسبوکاری راه انداختهاند و چه ورزشی دوست دارند! قبل از تلاش برای برقراری رابطه تحقیق خود را با خواندن نوشتههای وبلاگ، کتابها و مقالههای آنها آغاز کنید. سوابق و اشتیاق آنها را جستجو کنید. زمانی حقیقی را صرف کنید تا آنچه واقعا برای آنها اهمیت دارد و اینکه چطور میتوانید به آنها کمک کنید را بفهمید.
فکر کنید که چطور دوستان فعلی خود را پیدا کردهاید. همهی داستان همین است. شما فقط با آدمهایی دوست میشوید که واقعا آنها را در زندگی خود میخواهید. همین قانون را باید در مورد رابطه با آدمهای مشهور به کار ببرید. بیش از حد دربارهی اینکه چه باید بکنید فکر نکنید. مثل یک انسان رفتار کنید، کمککننده باشید و در این شرایط بیشتر آدمها بدون اینکه در نظر داشته باشند چه کسی هستند با رضایت در برابر شما رفتاری مانند انسان نشان خواهند داد.
جهت رزرو مشاوره تلفنی و حضوری با این شماره تماس بگیرید 09374071940 |
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.