چگونه در زندگی مشترک از حسادت مقابله کرد

آدم های زیادی با حسادت زندگی می کنند. یک پژوهش علمی نشان داده است که بیش از یک سوم آدم ها به ویژه در رابطه زناشویی حسود هستند. حسادت یکی از دلایل مهم مراجعه زنان و مردان به مراکز روان درمانی و مشاوره است.

شاید برایتان این سوال پیش می آید که چرا حسادت می کنید یا چرا او به شما حسادت می کند؟ می خواهید بدانید چطور باید آن را کنترل یا متوقف کنید و عکس العمل درست در برابر حسادت بی دلیل دیگری چه باید باشد.

حسادت از چه و برای چه؟

شاید برایتان جالب باشد که بدانید حسادت بیشتر از اینکه یک خصلت باشد یک واکنش عاطفی است در برابر نگرانی واقعی یا غیر واقعی که فرد گمان می کند رابطه اش را در معرض تهدید قرار داده است یا موقعیت اش را خراب خواهد کرد. می گویند کمی حسادت برای حفظ چیزی که داریم یا برای به دست آوردن یک رابطه و بهبود رابطه لازم است. اما به نظر نمی آید این توجیه درستی برای وجود چنین احساسی و ابراز آن در یک رابطه باشد. حسادت باعث نمی شود چیزی را حفظ کنید یا مراقب آن باشید. اگر کسی را دوست دارید و از نظر شما رابطه عاطفی عمیقی وجود دارد دلیلی ندارد که با حسادت از آن مراقبت کنید.

آیا حسادت طبیعی است؟

حسادت برآمده از احساسات است؛ یک احساس منفی است و با غبطه خوردن فرق دارد. ممکن است شما زیبایی، موفقیت و جایگاه شریک زندگی تان را ببینید و دوست داشته باشید شما هم چنین موقعیتی را تجربه کنید. تا زمانی که جایگاه دیگری را تحسین می کنید و برایش خوشحال هستید و بخشی از این موفقیت را سهم خودتان می دانید شما حسود نیستید. وقتی دیگری انگیزه ای را در شما تقویت می کند تا تغییری ایجاد کنید شما حسود نیستید.

اما زمانی که تحمل موقعیت دیگری را ندارید، دچار احساس خود کم بینی می شوید، گمان می کنید موقعیت تان متزلزل شده است و تهدید شده اید شما آدم حسودی هستید و معمولاً برای نشان دادن این احساس هر رفتار نامعقول و نامتناسبی را از خود نشان می دهید. کمتر پیش می آید که آدم حسود خوددار باشد.

حسود و احوالاتش

آدم های حسود در یک زمان درگیر چندین احساس هستند. آنها هم می ترسند و هم خشمگین هستند، احساس شکست می کنند و در عین حال فکر می کنند تهدید شده اند، سو ظن دارند، غمگین و متأسف هستند، دچار بی اعتمادی، شک، دردمندی و تردید هستند و خود را آدمی ناقابل و کم ارزش می دانند. آدم حسود همیشه در موقعیت از دست دادن است هرچند که سعی می کند برای آرام کردن این احساس دیگری را کنترل و هدایت کند اما در نهایت او یک بازنده است چون همیشه نگران و مضطرب است. حسادت مثل سم ذره ذره اثر می کند و شیره یک رابطه را می کشد.

منشاء حسادت چیست؟

حسادت به دلایل متفاوتی تحریک می شود. گاهی انتظارات غیر معقول و ناممکن از یک رابطه باعث ایجاد حسادت می شود ممکن است از فرد درگیر رابطه انتظارات نامتعارف یا نامعقولی داشته باشید. معمولاً عدم تحمل موفقیت دیگری و تمایل به سلطه گری در رابطه و کنترل فرد با عنوان غیرت و تعصب دو عامل مهم برانگیزاننده حسادت هستند.

وقتی حسادت رابطه را خراب می کند

حسادت شما را از احترام ، توجه و محبت تهی می کند. اگر در رابطه ای هستید که دیگری به شما حسادت می کند حتما به خوبی متوجه شده اید که چقدر گاهی خودتان را تهی از عشق و علاقه می بینید و چقدر از اینکه در معرض تهدید های فرد حسود هستید رنجیده اید.با وجود حسادت رابطه پر از گلایه مندی، خشم، جنگ و درگیری، بحث های بی پایان،بی اعتمادی، افسردگی، حس انتقام جویی متقابل، جوابگویی های غیر لازم، واکنش های جسمی، تغییرات خلقی شدید دو طرف و رنجش های بی پایان است.به مرور زمان احساس می کنید بی خواب شده اید، علاقمندی هایتان را از دست داده اید و حتی ذائقه غذایی تان تغییر کرده است.

با حسادت چه کنید؟

آیا می توان بر حسادت غلبه کرد؟ بله، می شود اما این نیاز به تلاش و صبر زیادی دارد. برای کنترل و درمان حسادت گام به گام با ما همراه باشید.

گام اول: پذیرش

ایرادی ندارد اگر پیش خانواده یا دوستان می گویید «عمرا به کسی حسودی کنم!» اصلا قرار نیست شما پیش عالم و آدم اعتراف کنید که از موفقیت فلانی چه حسی دارید، اما لطفا با خودتان صادق باشید و بدانید پشت جمله «حالا دری به تخته خورده و فلانی به جایی رسیده!» یک حسادت ظریف نهفته است. پذیرش احساس حسادت می تواند به ما کمک کند تا به خودشناسی بهتری برسیم شاید پشت این حسادت، یک حس منفی قدرتمند، مثل عدم عزت نفس خوابیده باشد. تا وقتی حسادت را نپذیرید آن احساساتِ منفی قدرتمندِ درمان پذیر هم پنهان می ماند.

گام دوم: شناسایی نوع حسادت

این که مردان بیشتر به پول و شغل و موقعیت اجتماعی دیگران و زنان به تحصیلات و زیبایی و دوستی های دیگران حسادت کنند کمی طبیعی و وابسته به جنس است، هر چند در این زمینه هم به زنان جفا شده و آنقدری که از «حسادت های زنانه» می شنویم از «حسادت های مردانه» کسی چیزی نمی گوید. آنچه در این میان مهم است شناسایی درست و منطقی این حسادت و در نتیجه یافتن ریشه اصلی آن است.

گام سوم: حل کردن ریشه ی افکار نادرست

اگر حسادت را یک بیماری در نظر بگیریم مهم ترین مرحله درمان آن، رفع ریشه های بیماری است. اگر مشکل از عزت نفس یا احساس حقارت است باید به مشاور و روان شناس مراجعه کنید، آن گاه از طریق درمان هایی مثل درمان شناختی می توانید در افکارتان تجدید نظر کرده و نسبت به خودتان حس بهتری پیدا کنید. اگر مشکل از توجه طلبی و اختلال شخصیت است باید باورهایتان را دستکاری کنید و با کمک یک مشاور در مسیر درست قدم بگذارید. اگر به دلیل وضعیت ناپایدار اجتماعی مثلا نداشتن امنیت شغلی یا موقعیت مناسب اجتماعی دچار حسادت به بالادستی هایتان شده اید باید تمام تلاشتان را به کار ببرید تا موقعیت خودتان را در شغل و تحصیلات و مهارت هایتان با توجه به ظرفیتی که دارید ارتقا دهید، وقتی به یک ثبات نسبی دست پیدا کنید و خیالتان از جانب خودتان راحت شود بهتر می توانید با این جنس حسادت مواجه شوید.

گام چهارم: شناسایی ابعاد وجودی خود

دنیا پر از تفاوت است؛ زیبایی، ثروت، هوش، مهارت های کلامی، مهارت های عملی و... هیچ کدامشان به شکل برابر بین انسان ها تقسیم نشده است. هرکس که در یک رشته توانمندتر از دیگری است، بی شک در زمینه ای دیگر ضعیف تر از او ارزیابی می شود. باید بدانیم انسان ها با سلایق و خواسته های متفاوت پرورش یافته اند و هرکدام از این علایق برای خود جذابیت هایی دارد که می تواند حس حسادت را تحریک کند. اگر به دستاوردهای دیگران بیش از دستاوردهای خود توجه کنید به خود جفا کرده اید. هر کدام از ما جنبه های منحصر به فردی داریم که کافی است شناسایی شو د و در مسیر درست خودشان قرار بگیر د. به همین دلیل شناخت استعدادها و به عمل آوردن آنها یکی از راه های لذت بردن از وجود خویش و راه ندادن حسادت به فکر و ذهن است.