چگونه دیگران را متقاعد کنیم

شما هرگز نمی‌توانید کسی که به آنچه در موردش صحبت می‌کنید علاقه‌ای ندارد را متقاعد کنید. برای آنکه شخص را به موضوع مورد نظر خود علاقه‌مند کنید باید بتوانید آنچه را که می‌خواهید بگویید به نحوی به علاقمندی‌های وی مرتبط سازید. ما همه به خودمان علاقه‌مند هستیم و زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد پول، عشق یا سلامتی می‌کنیم. اولین هنر متقاعد کردن این است که بتوانید موضوع مورد نظر خود را با این موضوعات پیوند دهید تا بتوانید توجه مخاطبتان را جلب کنید.

هرکسی را می‌توان با توجه به زمان و موقعیت مناسب، متقاعد کرد اما نه لزوماً در کوتاه‌مدت. کمپین‌ها و گروه‌های سیاسی وقت و پول خود را بر روی گروه‌های کوچکی از افراد متمرکز می‌کنند که مردد بوده و احتمال تغییر نظرشان بیشتر است. همیشه اولین قدم در متقاعد کردن شناسایی افرادی است که قبل از آن توانسته‌اید به نحوی آنان را در مورد موضوعی متقاعد کنید و سپس انرژی و زمان لازم را صرف تغییر نگرش در آنان کنید.

اساس متقاعدسازی به زمینه و موقعیت و همچنین زمان مناسب بازمی‌گردد. درواقع برای قانع سازی زمینه باید تا حدودی محیا باشد. به‌عنوان‌مثال، آزمایش زندان استنفورد نشان داد که دانش‌ آموزانی می‌توانند به زندانبان‌های دیکتاتور تبدیل شوند که زمینه و توانایی بالقوه آن را داشته باشند. زمان نیز بر روی آنچه از دیگران و زندگی می‌خواهیم، تاثیر می‌گذارد. برای مثال در طول زمان ممکن است ملاک‌های ازدواجمان تغییر کند چراکه آنچه در زندگی می‌خواهیم با گذشت زمان تغییر کرده است.

هنگامی‌که من برای شما کاری می‌کنم، احساس می‌کنید مجبور هستید کاری برای من انجام دهید. این بخشی از روند تکامل انسان است و به نحوی با DNA ما مرتبط می‌باشد. از آن مهم‌تر این است که شما بتوانید از این اهرم به‌طور غیرمستقیم به نفع خودتان استفاده کنید. با اعتنا کردن حتی ناچیز به دیگران و توجه نشان دادن، شما می‌توانید انتظار بازگشت میزان خیلی بیشتری از توجه را از جانب آنان داشته باشید.

کسی که خواسته‌ها و ارزش‌های معنادار خودش را حفظ می‌کند، درنهایت دیگران را قانع خواهد کرد؛ راهی که بسیاری از شخصیت‌های تاریخی با کمک آن توانستند درنهایت توده‌های مردم را با مبارزه و پیام خود همراه کنند. آبراهام لینکلن قبل از اینکه به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالات‌متحده آمریکا انتخاب شود، مادرش، سه پسر، خواهر و دوست‌دخترش را از دست داد، در کسب‌وکار ناکام ماند و هشت بار در انتخابات شکست خورد.

احترام بر روی همه ما تأثیر مثبت زیادی می‌گذارد و احساس خوبی در ما ایجاد می‌کند. ما تمایل داریم به کسی اعتماد کنیم که احساس خوبی به ما می‌دهد. سعی کنید به مردم صادقانه احترام بگذارید و از چیزهایی که معمولاً نسبت به آن بی‌تفاوت هستید، تعریف و تمجید کنید. این ساده‌ترین کاری است که می‌توانید انجام دهید تا دیگران را بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای متقاعد کنید که تا در مورد آنچه می‌خواهید فکر کنند.

علاوه بر نیازهای اولیه برای زنده ماندن، اکثر نیازهای انسان دارای ارزش نسبی است. ما خیلی از چیزها را می‌خواهیم چون دیگران هم آنها را می‌خواهند. اگر می‌خواهید کسی آن چیزی را که شما تمایل دارید، بخواهد، باید این احساس نیاز و فقدان نسبت به آن چیز را در فرد ایجاد کنید، حتی اگر آن چیز مورد نظر، خودتان باشید.شما باید بتوانید برای آنچه می‌خواهید انجام دهید در دیگران احساس نیاز فوری ایجاد کنید. اگر ما اکنون چیزی را نخواهیم بعید است در آینده آن را بخواهیم. ما باید مردم را در حال حاضر متقاعد کنیم، و ایجاد احساس نیاز فوری به آنچه ما ارائه می‌دهیم مهم‌ترین کارت ما برای بازی است.

آنچه ما می‌بینیم، قوی‌تر از چیزی است که ما می‌شنویم. شاید به همین دلیل است که شرکت‌های داروسازی در حال حاضر عوارض بالقوه وحشتناک داروهای خود را، بر روی تصویری از افرادی که از غروب خورشید هاوایی لذت می‌برند، چاپ می‌کنند. اولین نظرات خود را بدون نقص ارائه داده و در خلق تصاویر ذهنی و تحریک قوه تخیل افراد در مورد آینده‌ای که می‌توانید با تجربیات خود برای آنان بسازید، ماهر شوید.بعضی مواقع مؤثرترین روش برای متقاعد کردن کسی این است که به آن‌ها چیزهایی در مورد خودشان بگوییم که دیگران نخواسته‌اند بگویند. مواجهه شدن با حقایق سخت، یکی از نافذترین و معنی‌دارترین اتفاقاتی است که می‌تواند در زندگی آدمی رخ دهد. با گفتن حقایق بدون قضاوت یا نصیحت و دستورالعمل، در اکثر مواقع با پاسخ‌های کاملاً تعجب‌آوری از طرف دیگران مواجه خواهید شد.

افراد منعطف، نه لزوماً قدرتمند، کسانی هستند که موقعیت را تحت کنترل دارند. بچه‌ها اغلب بسیار متقاعدکننده هستند، زیرا آن‌ها با مجموعه‌ای از رفتارها، آنچه را که می‌خواهند به دست می‌آورند (قهر کردن، گریه کردن، چانه زدن، التماس کردن، دلبری کردن)، درحالی‌که پاسخ والدین یک "نه" واحد است. هر چه خزانه رفتارهایتان بزرگ‌تر باشد و الگوهای رفتاری بیشتری برای سازگاری با موقعیت‌ های مختلف داشته باشید، بیشتر قانع‌کننده خواهید بود.برخی از مردم انرژی ما را می‌گیرند و برخی به ما انرژی می‌دهند. افراد متقاعدکننده‌تر می‌دانند که چگونه انرژی خود را به دیگران منتقل کنند تا بتوانند در دیگران انگیزه ایجاد کرده و آن‌ها را سرحال بیاورند. به‌عنوان ساده‌ترین کارها در این زمینه می‌توان به یک ارتباط چشمی، تماس فیزیکی، خندیدن، هیجان داشتن هنگام پاسخ‌های کلامی یا حتی فقط فعالانه گوش دادن به‌طرف مقابل اشاره کرد.

برای شروع همیشه باید در مورد مردم و موقعیت‌های اطرافتان بیشتر بدانید. آمادگی دقیق به شما اجازه می‌دهد قانع سازی مؤثرتری داشته باشید. به‌عنوان‌مثال، شما به‌طور چشمگیری شانس خود را در یک مصاحبه شغلی زیاد می‌کنید اگر که به‌طور کامل با محصولات، خدمات و پس‌زمینه آن شرکت آشنایی داشته باشید.هیچ‌کسی در سراشیبی و یک وضعیت بی‌ثبات نمی‌تواند مؤثر باشد. در شرایط هیجان زا، شما همیشه با آرامش، خونسردی و عدم هیجان‌زدگی، م‌ توانید بیشترین نفوذ را داشته باشید. در تعارضات، مردم به سمت کسانی گرایش پیدا می‌کنند و به آنان به‌عنوان رهبر، اعتماد می‌کنند که بتوانند هیجانات خود را کنترل کنند.

اکثر مردم هنگام تعارض احساس ناراحتی می‌کنند. اگر شما سطح تنش و تعارض را در یک موقعیت بالا ببرید، در بعضی از موارد فرد مقابل عقب‌نشینی می‌کند. به‌ندرت از این موضوع استفاده کنید، و هرگز این کار را در شرایط هیجانی و یا شرایطی که منجر به از دست دادن کنترل خود می‌شود، انجام ندهید. اما به یاد داشته باشید، شما می‌توانید از خشم به‌طور هدفمند به نفع خودتان بهره ببرید. هیچ‌ چیز گیرایی، اقناع‌کنندگی و جذابیت قاطع بودن را ندارد. یک حس بی‌تکلف از قاطعیت می‌تواند همیشه دیگران را متقاعد کند. اگر واقعاً به آنچه انجام می‌دهید باور داشته باشید، همیشه می‌توانید دیگران را متقاعد سازید که آنچه را انجام دهند که هم به نفع آنان است و هم به نفع شما.

اگر از قدرت واژه ها با مهارت استفاده کنید می توانید روی تصمیم گیری های دیگران تاثیر بگذارید.واژه های زیر به نظر بسیار کوچک و بی اهمیت می آیند اما آنها تاثیری فوق العاده روی دیگران می گذارند.
استفاده از واژه برای اینکه / به این دلیل که : با ترفند به کار بردن دلیل کاری، به راحتی می توان دیگران را قانع کرد. حتی اگر آن دلیل پوچ و واهی باشد. این روش به وسیله محققان در یک آزمایش بررسی شد و جواب مثبت گرفت. در آن تحقیق، عده ای در صف کپی گرفتن ایستاده بودند و فقط 7 درصد از آنها در برابر درخواست اینکه "می شود من زودتر از شما کپی بگیرم، برای اینکه خیلی عجله دارم." مخالفت کردند.

استفاده از واژه فقط :استفاده از کلماتی مانند " فقط" و " صرفا" معمولا از اثر عبارت های منفی روی فرد مقابل کم می کند و احتمال اینکه او در برابر حرف هایی که می شنود، مقاومت کند بسیار کم می شود.

استفاده از واژه هنوز : اگر به جمله تان واژه " هنوز" بیفزایید( به طور مثال "من هنوز آن را نمی دانم." )، به طور خودکار اعتماد شنونده را به دست می آورید و این احساس را به او می دهید که برای رسیدن به چیزی، فقط به زمان بیشتری نیاز هست.

استفاده از واژه دقیقا :اطلاعات دقیق، میزان اعتبار شما را بالا می برد تا جایی که طرف گفتگوی تان می تواند به آنچه که می گویید اعتماد کند.

استفاده از واژه ما : این واژه باعث می شود که فرد مقابل تان با شما و ارزش هایتان احساس مشترک بودن نماید و راحت تر با گفته هایتان موافقت نماید.

استفاده از واژه فورا :واژه های "سریع"، "بلافاصله" و یا " فورا"، درست مانند مواد مخدر عمل کرده و موجب واکنش مغز می شوند. در اسکن های مغزی معلوم شده که فقط شنیدن این واژه ها می تواند در ضمیر ناخودآگاه فرد، لذت ناشی از امید انجام کاری در زمان نه چندان دور را به وجود آورد و بدین ترتیب فرد خیلی زودتر قانع می شود.

استفاده از واژه در عین حال :به کار بردن "در عین حال" یا "در ضمن" دانش فعلی تان و اینکه اطلاعات تان به روز است را نشان می دهد.

استفاده از واژه نام طرف مقابل :هیچ واژه ای نمی تواند به اندازه اسم خود فرد، مهارکننده باشد. معمولا نام افراد برای آنها خوش آهنگ ترین اصوات هستند. با قرار دادن واژه "لطفا" کنار اسم فرد طرف گفتگوی تان، او را به تایید گفته های خود تشویق کنید.

جهت رزرو مشاوره تلفنی و حضوری با این شماره تماس بگیرید 09374071940