زن و شوهرهایی که فرزند دارند و به هر دلیلی تصمیم دارند از یکدیگر جدا شوند، معمولا با خودشان می گویند که بگذار از این بحران طلاق بگذریم، بعدش به کودک مان رسیدگی می کنیم و در آینده درباره طلاقمان به او توضیح خواهیم داد. چنین والدینی غافل از این که در همین زمان، کودک در حال تاثیر گرفتن از شرایط به وجود آمده است، به کودک شان هیچ توجهی نمیکنند. در خور ذکر است که تاثیر طلاق بر کودک برخلاف تصور بسیاری، از همان ماه های اولیه آغاز می شود در زمانی که شاید خیلی ها تصور می کنند کودک چیزی متوجه نمی شود.
کودکان در چنین سنی از همان ماه های اولیه، نسبت به رفتارها و واکنش های والدین خود حساس هستند. آن ها اول از همه چهره مادر خود را تشخیص میدهند و در حال تاثیر گرفتن از والدین خود، رفتارها، گفتار و ابراز احساسات آن ها هستند. والدین فکر می کنند نوزاد چیزی متوجه نمی شود، اما برعکس، او احساسات مختلف مانند خشم، ناراحتی، شادی و ابراز محبت را می فهمد، اما نمی تواند درک کند که مخاطب این احساسات، خود او است یا شخص یا موضوع دیگری، برای همین همه را به خود می گیرد و زود از احساسات منفی والدینش دچار ترس و اضطراب می شود. چنین کودکی فکر می کند که پدر و مادرش او را دوست ندارند یا او را نمی خواهند. نوزادانی که محبت دریافت نمی کنند، ممکن است به نوعی افسردگی دچار شوند که با پرهیز کودک از خوردن شیر بروز می کند. در این رده سنی، توجه به نکاتی که در پی می آید ضروری به نظر می رسد.
در حضور نوزاد خود، آرام و مهربان باشید حتی اگر بسیار ناراحت و عصبانی هستید. اگر نمی توانید، از او فاصله بگیرید تا به او احساس بد انتقال ندهید.
حواس تان به مشکلات خوردن و خوابیدن او باشد چون در این سن، ناراحتیاش را این طور نشان می دهد.
هم مادر و هم پدر، باید کودک را در آغوش بگیرید، او را نوازش کنید و با او صحبت کنید.
نوزادی زمانی است که احساس امنیت بنیادی در ارتباط با محیط و دنیای پیرامون در فرد شکل می گیرد. وقتی فردی باشد که پاسخگوی خواسته ها و نیازهای کودک باشد و به علاوه نوعی نظم در برخورد با او وجود داشته باشد، کودک کم کم به دنیایی که در آن پا گذاشته عادت می کند و احساس امنیت بنیادی در او شکل می گیرد.
برنامه نوزاد را بر هم نزنید. اگر پیش مادر یا پدر می رود یا فرد دیگری از او نگهداری می کند، دقت کنید ساعت خواب و تغذیه و استراحت او در همه جا یکی باشد.
بر سر مسائل مهم مانند سلامتی، وسایلی که باید برایش تهیه شود، تغذیه سالم و ... فقط سود او را در نظر بگیرید و با والد دیگر هماهنگ باشید.
فراموش نکنید او نمی تواند از خودش مراقبت یا دفاع کند. بنابراین وقتی مشغول مشاجره یا در حالت قهر هستید او را در معرض سروصدای زیاد، گرما و شرایط کلافه کننده و... قرار ندهید.
کودک در این دوره کوتاه، توانمندی های زیادی را با سرعتی شگفت انگیز به دست می آورد. حرف زدن، راه رفتن، برقراری ارتباط با دیگران و... به کودک کمک می کند به طور مستقل در دنیای محیطی خود کنجکاوی کند. این که کودک در این سن چه قدر دست به کشف دنیای محیطی خود بزند، به اعتمادی بستگی دارد که به محیط و اطرافیان نزدیک خود دارد. کودکی که در هر قدم سرزنش شود، تحقیر شود، تنها رها شود، کودکی که در محیط آسیب ببیند و والدی نباشد که از این آسیب پیشگیری کند دچار ترس از محیط و روبه رو شدن با تازه ها خواهد بود. در آینده هم، او پذیرای موقعیت های جدید، نخواهد بود یا برای تغییر، دلهره زیادی خواهد داشت.
در یک خانواده بدون مشکل هم کنجکاوی ها، شیطنت ها و خواسته های یک فرزند نوپا می تواند طاقت فرسا باشد چه برسد به شرایط بعد از طلاق. به خاطر خودتان و به خاطر فرزندتان دست به وضع قوانین بیش از حد و تنبیه های آن چنانی نزنید.
سعی کنید قوانین کم، اما روشنی داشته باشید. به علاوه سعی کنید روی کارهای مثبت تاکید کنید و کمتر با او درگیر شوید.
موفقیت ها و پیشرفت هایش را نادیده نگیرید و تشویق دائم و ابراز محبت به او را فراموش نکنید. نشان بدهید چقدر از داشتن او خوشحال هستید.
مراقب خشم و نگرانی هایش باشید. کودکان در این دوران سنی، جدا شدن از والدین را درک می کنند و در واکنش به آن، خشمگین می شوند. البته ممکن است خشم خود را به صورت کج خلقی، بیقراری یا رفتارهایی مثل قهر و گاز گرفتن نشان دهند، رفتارهایی که به پای خشم او از جدا شدن از والدینش گذاشته نشود.
با او درباره طلاق صحبت کنید. به او کمک کنید احساسی را که تجربه می کند اما هنوز با آن زیاد آشنا نیست بشناسد و بیان کند: «فکر کنم تو از این که من بعضی وقت ها تو رو خونه مادربزرگ می گذارم نگران می شی اما مطمئن باش، من همیشه کنارت هستم»
زمان با هم بودن را سنگین و شلوغ نکنید. فقط شما و فقط بازی های ساده. هدف با هم بودن و لذت بردن است.
برای تقسیم زمان دیدار والدین در این سن، بهتر است کودک والدی را که با او زندگی نمی کند چند بار در هفته، برای زمانهای کوتاه ببیند تا این که یک بار در ماه و چند روز کامل.
اگر شرایط بحرانی است و کودک تان اضطراب را تجربه میکند اصلا دوره خوبی برای آموزش توالت رفتن به او نیست.
در این سن کودک در حال رشد و پیشرفت در مهارت های مختلف است؛ به طور مثال خودش لباس می پوشد، درباره احساسات بقیه حرف می زند و خیال پردازی می کند. در این سن، او رفتارهای والدین را به خود نسبت می دهد. معمولا کودک در این سن، این احساس ها را به طور هوشیارانه نمی شناسد و به آنها آگاه نیست، همچنین نمی تواند درباره آنها حرف بزند، اما تصویری در ذهن او ساخته می شود که برای همیشه باقی می ماند و حتی در آینده، او به دنبال کسی خواهد بود که این تصویر به وجود آمده، در این سن را تایید کند.
به کودک تان اطمینان بدهید هر دو والد، همیشه از او حمایت خواهند کرد و همیشه او را دوست خواهند داشت.
شرایطی را فراهم کنید که کودک در آن احساس امنیت کامل داشته باشد. نگذارید بابت این که چه فردی بالاخره مراقب او خواهد بود، نگران شود یا این که احساس کند زیادی است.
اجازه بدهید کودک با هر 2 والد ارتباط خوبی داشته باشد. وقتی با والد دیگر است، برایش قیافه نگیرید و بگذارید از لذت داشتن پدر و مادر بهره ببرد.
یادتان باشد شاید معنای غیر ممکن را نفهمد. موضوع مهم در این سن، این است که کودک معنای غیر ممکن را نمی فهمد. آرزوها و افکارش با واقعیت فرقی ندارد و خودش را محور همه چیز می بیند. migna.irدر همین راستا، ممکن است برای خیلی از موارد خود را مقصر بداند و احساس گناه کند.
به کودک خود اطمینان بدهید در طلاق و جدایی شما یا دعواهای تان تقصیری ندارد.
برایش توضیح دهید که فکر، رفتار یا احساس او باعث طلاق شما نشده است بلکه رفتار والدین یا خواسته هایشان، طلاق را به وجود آورده است.
وقتی سعی می کند با خیال پردازی یا بیان یک جمله، به خیال خودش واقعیت را تغییر بدهد، ممکن است واقعیت را انکار کند. احساسش را درک کنید و برایش توضیح دهید چنین اتفاقی نخواهد افتاد. به طور مثال، به او بگویید: «می دونم دوست داری بابا امشب خونه باشه، اما او امشب خونه نمیاد».
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.