برخی گمان می کنند با تغییر محل سکونت، آدمهای تازه دور خود جمع کردن، تغییرشغل یا مسافرت می توانند از شرّ مشکلاتشان خلاص شوند
فراموش می کنند که هر جا بروند خودشان را همراه میبرند.
نمیتوانیم از آنچه که هستیم فرار کنیم
اگر در شیکاگو افسرده باشیم،
در لوس آنجلس هم احساس افسردگی خواهیم کرد .
با تغییر صحنه ممکن است مدتی اوضاع بهتر بنماید.
با این حال رفته رفته همان رفتارهای پیشین را در پیش خواهیم گرفت،
همان کمبودها همان روحیّه،
همان احساسها باز به سراغمان خواهد آمد.
این امر در عشق هم صادق است
به زعم خودمان انتخابمان نادرست بوده است،
بنابراین توقّف می کنیم و با کس دیگری همسفر می شویم
روز از نو روزی از نو !
باز هم چندی احساس خوشبختی میکنیم و با کسی دیگر همسفر
می شویم
دیری نمیگذرد که در می یابیم هنوز اندر خم همان کوچه اوّلیم، مضطرب , ناخوشبخت و زیاده خواه
دگرگونی ها را باید در درون محقّق کنیم نه در بیرون .
همین است و بس میتوان انتخاب کرد، اما نمیتوان از رنج حاصل از انتخاب در امان ماند.
✍ ژوزفین هارت
📚 برگرفته از کتاب زاده برای عشق
اثر لئو بوسکالیا
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.