گفته ی این حکیم حکایت « هنری فورد »
را در ذهنم تداعی می کند که از این قرار است :
هنری فورد در اواخر عمر خود پس از مرگ پسرش ادسال ، مایل بود که اداره ی شرکت بزرگ
فورد را به رییسی دیگر بسپارد . همسرش کلارا فورد، با این تصمیم مخالفت کرد و
تهدید کرد که در این صورت فورد را ترک می کند وبه خانه ی پدرش خواهد رفت. تهدید
کارگر افتاد . آقای فورد مجبور شد اداره ی
شرکت را به عهده نوه اش که بسیار جوان بود بسپارد. تا آن موقع سنت این بود که شرکت
ها با مغز مردان پخته و با تجربه اداره شوند در حالی که آقای فورد برای رضایت زنش
مجبور شد سنت را زیر پابگذارد وجوانی خام ونپخته را برمصدر کارها بنشاند .
شما را نمی دانم اما خودم دوست ندارم همسرم کسلم کند، یا دوست ندارم هر روز ، وقت
وارد شدن به خانه با لبخند به استقبالم بیاید ، یادوست ندارم وقتی برایش لباس می
خرم ازمن قدردانی کند، حال چه ازلباس خوشش بیاید یا نیاید.
آیا می دانید در آمریکا رستوران ها اغلب نان برشته ی سوخته و قهوه ای است که دور
فنجان و در سینی ریخته است ودر این رستوان ها پیشخدمت هایی دارند که معمولا غر
ولند می کنند . دلیل وجود این رستوران ها این است که تحقیقات نشان داده که شوهرانی
که در سفر هستند ، پس ازمدتی دلشان برای عیال و خوراک خانوادگی لک می زند وبه یاد
دست پخت همسر خود می افتند، پس هر روز تلاش می کنم که زنم را خوشبخت کنم ویقین
دارم که تلاش بیشتر مردها در همین زمینه است. این اصل شماره ی سه می باشد .
بعضی از زن و شوهر ها شاد وخوشبخت اند ولی خود را غمگین نشان می دهند. گرچه این
وضعیت عجیب به نظر می رسد ، ولی واقعیت دارد. بنابراین وقتی ملاحظه می کنید که
عیال شما چنین احساسی دارد ، آن را به دل نگیرید .
روزی چند بار ممکن است چنین حالاتی به زن ها دست بدهد که از دست کسی دلگیر بشوند .
ازدست شما یا از دست فرزند یا عروس یا داماد خود. دلیل چنین احساسی این است که
زنان در خوشبختی خود شک دارند وفکر می کنند که شاید خواب می بینند ، زیرا در
بیداری دنیای عینی این همه خوشبختی قابل تصور نیست ! علم روان شناسی و معرفت النفس
زن ها این را ثابت کرده است . این اصل شماره ی چهار است.
پس از ذکر این اصل مهم ، حالا وقت آن است که درباره ی روش های ساده خوشبختی
همسرتان مطالبی را مورد بررسی قرار دهیم. برای رسیدن به این مقصود لازم است چند
عادت پسندیده را درخود تقویت کنید که شرح آنها را در صفحه های بعد می خوانید.
شماره ی 1
باهمسر خود موافقت کنید .
باعیال خود موافقت کنید ، اما دقیقا کار خود را انجام بدهید و اگر با عکس العمل او
روبرو شدید اظهار تاسف بکنید. 90 درصد اوقات به یاد نخواهد آورد که چه قراری با هم
گذاشته بودید ، یا برسرچه چیز توافق کرده بودید . اداره کردن همسر و خوشبخت کردن
او علم نیست ، بلکه یک هنر است . اگراین قضیه توجیه علمی داشت ، باید مردان
ثروتمند همیشه خوشبخت بودند ، در حالی که قضیه درست برعکس است . این یکی از واقعیت
های زندگی زناشویی است.
شماره ی 2
در درجه ی نخست کاری که او می گوید انجام بدهید .
این کار ساده ای است ، از عقل سلیم خود کمک بگیرید .
برای عیال شما کدام مهمتر است ؟ حرفه ی شما و فروختن مثلا یک نوع کالای تجاری یا
ملاقات با معلم دخترتان در مدرسه ؟ مقایسه ی این دوکار مثل مقایسه پشه و ببر است .
درحکایتی مردی با تفنگ به شکار ببر می رود . پس از طی مسافت طولانی به ببر می رسد،
می خواهد نشانه گیری کند وببر را شکار کند ، ولی پشه ها مزاحم او می شوند . چاره
چیست ؟ تا پشه ها را ازخود دور نکند نمی تواند ببر را شکار کند . پس این درسی
آموزنده است ، اول افراد نزدیک به خودت را راضی کن یعنی افراد محیط منزل، بعد از
آن نوبت به کارهای بیرون از خانه یا تجارت می رسد . رضایت دختر شما ودیدن لبخند
اویقینا ازفروش کالای تجاری ارزش بیشتری دارد .
شماره ی 3
خطاهای خود را محترمانه بپذیرید .
اگر خطاها واشتباه های خودرا بپذیرید، حتما راهی درست رفته اید. همسر شما فکر می
کند شما در اشتباه هستید، در حالی که یقین دارید تا 70 درصد اشتباه می کند. عقیده
ی اورا بپذیرید واظهار تاسف بکنید ، اگر او99 درصد در اشتباه باشد، به رویش
نیاورید واظهار تاسف کنید. طولی نمی کشد که همسرتان به اشتباه خود پی می بردو
متوجه قضایا می شود.
کلا بین زن وشوهر ، مطرح کردن این که حق با کدام است دراصل قضیه فرقی نمی کند. بحث
وجدل در این باره که حق با کدام است وناحق کیست؟ سرانجام احساسات هر دوطرف جریحه
دار می کند. در حالی که هراز گاهی زنتان اظهار تاسف بکند، درگوش شوهر ازترانه و
موسیقی هم خوش آوازتر خواهد بود.
سهو وخطا بهترین معلم است، بنابراین تجربه کنید وببنید همسرتان را چه مسائلی
ناراحت می کند و گه گاه آن را به یاد داشته باشید ودلایل ناراحتی اورا کشف کنید .
به احتمال زیاد ممکن است دلایل کودکانه ای موجب ناراحتی او شود . شاید مسائلی
ازقبیل کسالت یا حسادت باشد، سعی کنید این موارد هرگز تکرار نشوند.
شماره ی4
لبخند
لبخند چیزی ارزان ولی بسیار ارزشمند است که می تواند چهره و سیمای شما را مطلوب و
مطبوع نشان میدهد . اگر بخندید دنیا هم باشما می خندد. و اگر گریه کنید یقین
بدانید که دنیا شما را تنها خواهد گذاشت. برای این لبخند نزنید که
شادمان هستید، بلکه برای این لبخند بزنید که شادمان شوید. حکیمی می گفت:« افسرده و
پریشان بودم چون پاپوش نداشتم تا آنکه مردی را دیدم که افسرده بود چون پانداشت »
رودکی شاعر شیرین سخن ایرانی می فرماید:
با داده قناعت کن و با داد بزی در بند تکلف مشو آزاد بزی
در به زخودی نظر نکن شکوه مکن در کم ز خودی نظر کن و شاد بزی
به نعمت هایی فکر کنید که خداوند بزرگ به شما ارزانی داشته است. قدر نعمت وسلامت
را بدانید . فکر کن. شکر کن ولبخند بزن.
می گویند لبخند مسری است وبه دیگران سرایت می کند. ممکن است ابتدا همسرتان فکر کند
که منظورتان از این کار چیست و تعجب کند اما نگران نباشید ، بگذارید لبخند ازسر
وقلبتان بیرون بتابد. او امکان ندارد بتواند مشکلات احمقانه ی محل کار شما را حل
کند ، پس چرابا چهره ای خسته به خانه بیایید ؟ یادتان باشد که وقتی مشکلات خود را
مطرح می کنید، اوبه مسائل شما فکر می کند. درد دل خود را به دوستان بگویید. من
دوستان خوبی دارم که همواره باعث شادی وتقویت حس جوانی در من می شوند. بنابراین
بگذارید این در لوح ذهنتان حک شود که :« لبخند زدن راه ارزانی برای این است که
چهره زیباتری داشته باشیم.»
شماره ی 5
سریع تصمیم بگیرید وبه آن عمل کنید.
یکی از مشکلات روز مره ی همسرم این است که چه غذایی بپزد؟ یا چه لباسی بپوشد؟ این
مشکلات را از مادرش به ارث برده است.
سابقا دراین موارد با من مشورت می کرد. به سادگی می گفتم:
« این کار مشکلی نیست شیر یا خط
بینداز . »
اوهم از بی تفاوتی من بسیار ناراحت واندوهگین می شد. از آن روزها سال های زیادی
میگذرد. اکنون عاقل تر شده ام. حالا هر وقت نظر مرا می خواهد، فقط می پرسم بگو
ببینم چی می توانی درست کنی؟ اوهم اسم چند غذا را می برد که ازمیان آنها یکی دو تا
را انتخاب می کنم. قضیه فیصله پیدا می کند وهمه چیز روبه راه می شود.
گاهی اوقات که ذهن همسرتان آشفته است وتصمیم گیری برایش دشوار است کمک فکری شما
برایش موهبتی بزرگ است. شاید بزرگترین مشغله ی فکری او به نظر شما پیش پا افتاده
جلوه کند، ولی این طبیعت زن است . وظیفه ی شما در این گونه موارد کمک به او است.
شما باید بعضی وقت ها به جای او تصمیم بگیرید و در این صورت مدیون و ممنون شما
خواهد بود. ارزش عشق واحترام شریک زندگی شما خیلی بالاتر از ارزش یک مدال لیاقت ،
یا یک درجه ی ترفیع است که ممکن است در محیط کار دریافت کنید
مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب
تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:
0616-638-0922 فرزاد سلحشور
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.