با سلام دوستان
پسری هستم که قصد دارم تحصیلات بالایی داشته باشم و در آینده از شان و جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار شوم ولی مشکلی که دارم اینه که بیشتر موارد بصورت یک انسان ساده لوح دیده می شوم و در برخوردهای اجتماعی در بیشتر مواقع اعتماد به نفس و قاطعیت ندارم و این باعث میشه که انسان جدی گرفته نشود.
سلام به همگی
یه دخترم اهل اصفهانم . ۱۹ سالم تموم نشده و تقریبا یک ساله عروسی کردم . مشکلم اینه که شوهرم میگه نمیتونم بذارم تنهایی جایی بری همه میگن خوشگلی و فلانی ، واقعا خسته شدم از کاراش..
دانشگاه نذاشت برم، شعر مینوشتم و تا یه جاهای خیلی خوبی پیشرفت کرده بودم میگه یا خودم میام انجمن یا نمیشه بری. منم دیگه نرفتم.. عاشق فوتبال بودم و سپاهان.. همه اتاقم پوستر بود از محرم و حاج صفی ولی تو عقد همه را کند . و گفت نبینم دیگه اینارو.. اینو ناراحت نیستم چون مَرده و لابدحق داره .
علت بسیاری از بیماری های روحی من پدرمه
سلام
چرا خدا ما رو از پدر و مادری متولد می کنه که یک یا دو تاشون در حق ما بدن و دنیا و آخرمونو تباه می کنن؟
برای کسی که یک پدر عصبی و زودرنج داره چه راه نجاتی هست ؟ پدری که شاید تو کل عمرش یکبار به بچه ش " دخترم " گفته باشه؟
باورتون میشه با شنیدن دخترمی که پدر همکلاسیم بهم گفته دلم لرزیده ؟ نگید بلد نیست که خوب بلده قربون صدقه ی نوه ش بره. علت بسیاری از بیماری های روحی من پدرمه. علت بیشتر بدبختی های من پدرمه. اگه وسواس فکری دارم علتش پدرمه. از دعواهای قدیم
سلام آقا پسرای
محترم
میخواستم ازتون
خواهش کنم یکم به تیپ و ظاهرتون برسین و اهمیت بدین . سعی کنین از عادت و جزء
شخصیتتون بشه.
لطفا به کسی که دارین میرین خواستگاریش اهمیت بدین؛ چطور اون دختر به خودش میرسه تمیز ترین و بهترین لباسش رو میپوشه و اگر مثل من چادری باشه سعی می کنه چادر ست با لباسش رو انتخاب کنه، روسریش یا لباسش چروک نباشه، خلاصه همه اینا.
اونوقت بلا نسبت همه ی شما بعضی پسرا از در میان تو، یه شاخه گل که دستش نیست به کنار ( دیگه والا از قدیم ندیما هر کسی میخواست بره خواستگاری یه دسته گل دستش می گرفت)، نکرده یه جفت جوراب نو بپوشه. بابا جوراب مگه چنده ؟ مترو میفروشن
اختلال شخصیت وسواس اجباری
فرد تقریبا در همه جنبه های زندگی به فکر نظم ، ترتیب ، کمالگرایی ،کنترل شخصی و کنترل میان فردی است و در این میان انعطاف پذیری ، باز بودن و صرفه جویی در وقت و انرژی قربانی میشود . این وضعیت قبل از اوایل بزرگسالی شروع شده است . و در شرایط مختلف حضور دارد و 4 مورد یا بیشتر از موارد زیر آن را نشان میدهد:
زمان پدیده ای ساختگی است؛
گفتن "وقت ندارم" مثل آنست که بگوییم "تصمیم ندارم".
(Lao Tzu; فیلسوف چین باستان)
زمان ابزاری است که بشر بمنظور برنامه‌ریزی، سازماندهی و شناخت طبیعت از آن بهره میجوید و البته هیچ شکی بر ارزشمندی این ابزار نتوان برد. مانند هر وسیله دیگری اما قرار بر این بوده که در خدمت نوع بشر باشد تا آن را در جهت آسایش و اهداف خود بکار برد.
ما پنج «من» داریم که با یکی از آنها زندگی می کنیم:
آنچه واقعا «من» است: "من ِ واقعی"
آنچه من گمان می کنم من هستم: "منی که خود من خیال می کند وجود دارد، تصور من از خود"
آنچه دیگران گمان می کنند من هستم: "تصور دیگران از من"
آنچه گمان می کنم دیگران در مورد من گمان می کنند: "تصوری که من از تصور دیگران راجع به خود دارم"
باورهایی که باعث بروز رفتار پرخاشگرانه میشوند:
در هر کارى باید برنده شوم.
اگر زورگویى نکنم، هیچکس به حرف من گوش نمیدهد.
جهان، پر از دشمن است. پس براى اینکه حقم را بگیرم، باید پرخاشگرانه رفتار کنم.
سازش کردن با دیگران، مساوى باخت است.
لزوم تعادل در ابراز محبت
شاید شما هم کسانی را دیده باشید که بیش از حد ابراز مهر می کنند، ولی با این وجود به همان اندازه مهر دریافت نمی کنند.
گاهی حتی همسران و یاران بی تفاوتی دارند و اطرافشان پراست از انسان های "طلبکار محبت".
می دانید چرا؟
چون برای هر چیزی باید قدر و اندازه ای باشد حتی ابراز محبت.
مهارتهای ارتباطی
رابطه خوب عاطفی، اصطکاک داره، دعوا داره، روابطی که درش دعوا نیست ، احتمالآ رابطه نیست!
یکی تو دیگری محو شده که هیچ تنشی پیش نمی‌آد.
در یک دعوای عاطفی چند نکته خوب مورد توجه است:
بازی برنده-بازنده راه نیندازید که به هر قیمت غلبه کنید بر طرفتان، فراموش نکنید که اکثراً بازندگان کینه به دل می‌گیرند.
برای حل مشکل دنبال فرد "موثر" باشید نه "مقصر"!