«قصه ها ناتموم نمی مونن؛ اینقدر تکرار میشن که بالاخره یه جایی تو ذهن آدما تموم میشن! شاید یه وقت دیگه... شاید یه جای دیگه...» «نازلی- فیلم پل چوبی ساخته مهدی کرمپور1390» |
زوج درمانی (couple therapy)
برگرفته ازکتاب زوج درمانی سینما بنیاد
(آفریدون وهمکاران 1394)
ما همگی با قصه عشق بزرگ می شویم، اغلب به ما می گویند باید واقع بین باشیم، یعنی اینکه داستان هایی که برای خودمان نقل می کنیم از رویدادهای واقعی تفکیک کنیم. اما تفکیک دقیق واقعیت از افسانه آنهم در پس زمینه روابط شخصی صرفاً غیر ممکن است، زیرا آدمی واقعیتِ روابط را به گونه ای شکل می دهد تا با افسانه های شخصی خود همخوان باشد. در واقع عشق داستان است، و تنها خود ما نویسندگان این داستان هستیم. ما با داستانهای عاشقانه بهتر ارتباط برقرار می کنیم (خواه به صورت رمان، نمایشنامه، سریال های سبک تلویزیونی یا به صورتهای دیگر) تا با کتاب های خودآموز یا مقالة مجله ها.
همه ما داستان آرمانی خاصی در زمینه عشق داریم و این خود می تواند مهم ترین چیزی باشد که در مورد خودمان یاد می گیریم.