ایجاد عزت نفس و گسترش فضای همدلی در خانواده دو عامل پیشگیری از اعتیاد
هادی بهرامی در گفت‌وگو با روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر اظهارداشت: خانواده و تربیت صحیح فرزندان عاملی مهم در پیشگیری از اعتیاد به شمار می‌رود البته باید توجه داشت که اعتیاد آسیب اجتماعی بسیار پیچیده‌ای است که علل و عوامل گوناگونی در شکل‌گیری و ایجاد آن نقش دارند لذا برای رفع یا کاهش اعتیاد باید به همه این عوامل توجه داشت و تنها به یک یا چند عامل خاص توجه نکرد.
سهم زنان در اعتیاد چقدر است؟
سردار مسعود زاهدیان در گفت وگو با ایسنا، درباره آمار زنان معتاد و اینکه گفته می شود تعداد این افراد در حال افزایش است، گفت: درباره اینکه زنان درگیر مساله اعتیاد و مواد مخدر شده اند باید بگویم که آمارها نسبت به سنوات گذشته تغییرات مختصری داشته و افزایشی را نشان می دهد.
جدیدترین رزومه استاد مصطفی آفریدون
تنوع طلبی پسرانه، کار دست تان ندهد!
منتظر جمله دیگری از زبانش بود انتظار نداشت که بگوید: من با تو ازدواج نمی کنم ! به نظر می رسید بدترین وسنگین ترین حرفی بودکه درطول عمرش شنیده باشد. صورتش از شدت ناراحتی سرخ شده بود و چشمانش سیاهی می رفت ! در یک لحظه همه خاطرات ، رفتار ها ، حرفا و بدتر از همه آبروی بر باد رفته به ذهنش خطورکرد. در آن موقع بودکه فهمید پسرها حاضر نیستند با دختری که با او رابطه جنسی داشته اند ازدواج کنند.
بهترین راه حل مشکلات نامزدی
در دوران نامزدی مشکلات کوچک و بزرگی برای عروس داماد ها پیش می آید که شاید آنها را از ازدواج پیشیمان کند. بعضی از مهمترین این مشکلات را بشناسید و توصیه روانشناسان را جدی بگیرید.
یک علت مهم بروز مشکل در دوران نامزدی این است که به دلیل خجالت از طرف مقابل‌شان سوال نمی‌پرسند. سوال کردن شاهراهی است برای شناخت طرف مقابل اما یکی یا هر دو نامزد، این کار را انجام نمی‌دهند؛ مثلا اگر دختر حساس، عصبی یا زودرنج است این مساله را طرف مقابلش باید بداند تا اگر پسر در دوران نامزدی با این حالات در همسر آینده‌اش مواجه شد بداند که چه عکس‌المعلی باید نشان بدهد. بهترین راه برای شناختن همسر آینده‌تان، زیر نظر گرفتن ساده‌ترین رفتارهای او در دوره نامزدی است. اگر می‌خواهید مطمئن شوید که همسرتان در خانه مشترک‌تان صدایش را روی شما بلند نمی‌کند، چاره‌ای جز بررسی رفتارهایش در دوره نامزدی ندارید.
نامزدی دوران شیرینی است اگر....
نامزدی همانطور که از اسمش مشخص است؛
مرحله ای است برای شکل گیری یک زندگی جدید؛ یعنی قرار است گزینه ای باشید برای
ازدواج و ادامه مسیر زندگی. پس به سلامت گذر کردن از آن، آنطور که به نظر می رسد
کار آسانی نیست. خیلی از نامزدی ها قبل از رسیدن به مرحله اصلی به پایان رسیده و
خیلی ها هم البته با موفقیت رفته اند مرحله بالاتر.
در
واقع می توان گفت دوران نامزدی مرحله نیمه نهایی یک ازدواج است و خود ازدواج مرحله
نهایی. البته درست رفتار کردن در این مرحله کار هر کسی نیست و کاربلدی می خواهد.
مردان و زنان از ازدواج چه می خواهند؟
نگاه زن ها و مردها به ازدواج متفاوت است. اگر این طور نبود، روانشناسان نمی گفتند زن و مرد دو موجود از دو کره متفاوتند. یکی مریخی است و دیگری ونوسی. کاری به این تعبیرها نداریم اما باید بپذیرید که نگاه زنان و مردان به مقوله ازدواج مثل هر مساله دیگری در زندگی متفاوت است و برای آن که به سازگاری بهتری با طرف مقابل برسید، باید این نگاه را درک کنید.
ازدواج، برای یک زن به معنی پیوندی همه جانبه و اشتراکی مقدس است که باید در همه مراحل حفظ شود. اما در مقابل، مردها فکر می‌کنند هنگامی که ازدواج می‌کنند از محیط تنهایی خودشان بیرون می‌آیند، دیگر محیط امن تنهایی خود را نخواهند داشت و از این به بعد برای انجام هر کاری باید بدانند که دو نفر هستند. باید در تمام کارها تقسیم مسئولیت داشته باشند، مهم تر از همه باید نسبت به خانمی که با او ازدواج می‌کنند مسئولیت پذیر باشند. اما این تنها تفاوت زن و مرد در نگاه به مقوله ازدواج و انتخاب همسر نیست.
عشق یا شهوت
چگونه می توان عشق حقیقی را تشخیص داد؟
شما از طریق اینترنت با کسی آشنا می شوید، هر روزی که سپری میشود
خاطره های شما بیشتر و بیشتر شده و نسبت به هم علاقمند می شوید. اما چگونه می
توانید تشخیص دهید که آیا واقعا عاشق شده اید یا رابطه شما تنها به دلیل یک جاذبه
موقتی است؟ یک انسان در طول زنـدگی خـود به طور میانگین حداقل 4
مـرتبه عـاشق مـیشود. اما آیا واقعا هر 4 مرتبه، عشق او حقیقی است؟ ما
در این قسمت علائم مربوط به عشق، احترام و ارتباط را بـاشما در میان مـی گـذاریـم
تـا قـادر به تصمیم گیری باشید و تشخیص دهید که آیا فردی که با او قرار ملاقات می
گذارید شخص مورد نظر شما هست یا خیر.
گفته ی این حکیم حکایت « هنری فورد »
را در ذهنم تداعی می کند که از این قرار است :
هنری فورد در اواخر عمر خود پس از مرگ پسرش ادسال ، مایل بود که اداره ی شرکت بزرگ
فورد را به رییسی دیگر بسپارد . همسرش کلارا فورد، با این تصمیم مخالفت کرد و
تهدید کرد که در این صورت فورد را ترک می کند وبه خانه ی پدرش خواهد رفت. تهدید
کارگر افتاد . آقای فورد مجبور شد اداره ی
شرکت را به عهده نوه اش که بسیار جوان بود بسپارد. تا آن موقع سنت این بود که شرکت
ها با مغز مردان پخته و با تجربه اداره شوند در حالی که آقای فورد برای رضایت زنش
مجبور شد سنت را زیر پابگذارد وجوانی خام ونپخته را برمصدر کارها بنشاند .
