نخستین قدم برای حل کردن مشکل ترس فرزندتان، این است که بدانید او از چه می ترسد و چرا می ترسد.
ما سعی کرده ایم ترسهای شایع در دوران کودکی را برایتان فهرست کنیم.
حیوان ها و حشره ها: بیش تر بچه ها در یک محدوده سنی خاص، دست کم از یک تیره خاص از حیوان ها و حشره ها، نظیر سگ، موش، مار و عنکبوت می ترسند. ممکن است این ترس، در یک برخورد واقعی با یکی از این حیوان ها یا حشره ها، ریشه داشته باشد. مثلا ممکن است سگی به او حمله کرده باشد یا گربه ای به روی او پنجول کشیده باشد. حتی ممکن است از واکنش منفی بزرگ ترها نسبت به برخی از حشره ها، کودک نیز از آن حشره، ترس در دل بگیرد. بنابراین اگر کودک، حیوانی بزرگ و قوی را ببیند که پنجه دارد یا حشره ای را ببیند که پرواز می کند یا نیش دارد، خیلی طبیعی است که از آن بترسد.
علی هشت
ساله در حالی که سر کلاس نشسته است، امیدوار است که معلم اسمش را نخواند.
او پاسخ سؤال معلم را می داند، اما از اینکه بخواهد در برابر همه دانش
آموزان کلاس صحبت کند، هراسان است. او در برابر دیگران نه تنها پاسخ سوال
را فراموش می کند بلکه دچار تپش قلب و خشکی دهان می شود پاسخ اشتباه با
خنده های زیرزیرکی همکلاسی ها به تجربه بسیار تلخی می انجامد که اضطراب
کودک را در حین صحبت کردن میان عموم تشدید می کند
وحشت برخی کودکان از تاریکی، برخلاف تصور بعضی از والدین که آن را تلاش کودک برای جلب توجه می دانند، می تواند ناشی از شب کوری باشد.
پژوهشگران می گویند که این ناراحتی نادر و تشخیص طبی آن دشوار است.
چشم اکثر مردم پس از مدت کوتاهی به تاریکی عادت می کند، اما چشم برخی از
کودکان، که ظاهرا از هیچ گونه ضعف بینایی رنج نمی برند و در محیط پرنور به
خوبی می بینند، به تاریکی عادت نمی کند.
انجمن روانشناس کودک و نوجوان: اضطراب جدایی با شیوع ٥ / ٥ - ٢ / ٥ ٪ شایعترین اختلال اضطرابی در کودکان و نوجوانان زیر ١٨ سال میباشد. هسته اصلی و زمینهای این اختلال، اضطراب و نگرانی شدیدی است که کودک هنگام جدا شدن از اشخاص مهم زندگی خود تجربه میکند. افرادی که کودک شدیدا به آنها دلبستگی دارد که بهطور عمده شامل مادر و پدر میگردد. کودک نگران است که مبادا آسیبی متوجه والد و یا خود او گردد طوری که منجر به جدایی آنها از یکدیگر گردد. او نگران است که والد خود را از دست دهد. میترسد که حادثهای ناگوار و اتفاقی ناخواسته او را از والدش جدا کند، حادثهای مثل تصادف، قتل، گم کردن راه خانه، دزدیدن شدن و
اگر کودک شما از صداهای شدید مانند رعد میترسد، در یک روز ابری و
توفانی او را با خود به حیاط خانه یا بیرون منزل ببرید. سپس به او بگویید:
ابرهای زیبا را نگاه کن، این ابرها، نعمت باران را به همراه دارندو سبب
ادامه زندگی و سرسبزی و زیبایی طبیعت میشوند. از برخورد این ابرها صدا به
وجود میآید که به آن رعد میگویند. به این صورت هم به او آگاهی میدهید، هم
بازی میکنید تا از رعد و برق نترسد.
- اگر کودک شما از دندانپزشک
میترسد پیش از آنکه با دندانپزشک روبهرو شود، او را از نظر ذهنی و روانی
آماده کنید. برای مثال، با او دکتر بازی کنید و بعضی از وسایل دندانپزشکی
را به او معرفی کنید. به علاوه او را نزد دندانپزشک اطفال ببرید و سعی کنید
درباره ترس کودک خود با اوگفتگو کنید. همچنین هرگز درباره درددندان،
تراشیدن دندان و درد آمپول با کودک خود صحبت نکنید.
بسیاری از بسیاری از کودکان تا اندازه ی ترس و اضطراب را تجربه می کنند. آن ها ممکن است در موقعیت هایی قرار بگیرند که در درون خود، احساس تنش کنند و همین احساس را به صورت اضطراب نشان دهند. اغلب والدین نمی دانند که دلایل این اضطراب ها چیست و از کجا سرچشمه می گیرد. آن ها به دفعات از خود می پرسند که «چرا کودک من این قدر مضطرب و وحشت زده است.» اغلب کودکان هنگام رفتن به مدرسه یا محیط تازه ای که قبلاً در آن حضور مستمر نداشته اند دچار اضطراب می شوند. آن ها نسبت به شایستگی ها و عمل کردهای خود فوق العاده نگرانند و حتی رفتارهایی بروز می دهند که اضطراب شدید آن ها را نشان می دهد. به عنوان مثال ناخن های خود را می جوند یا اختلال-هایی در خواب و خوردن پیدا می کنند و دچار ناراحتی های گوارشی می شوند. گزارش های بالینی حاکی است که اضطراب کودکان بیشتر در خانواده های کوچک، گروه های اجتماعی مرفه، کودکان بزرگ تر خانواده و نیز در خانواده هایی وجود داد که نگران اعمال کودک خود هستند. در این جا به نکاتی چند در رابطه با اضطراب کودکان اشاره می کنیم.
مشکلات هنجاری، رفتارهای غیرمتعارفی هستند که با وجود آزاردهنده بودنشان، علتهای آن، اغلب به سن کودک و شرایط رشد روانی وی مربوط میشود و مشکلات نابههنجار، رفتارهایی هستند که از حالت عادی خارج شده و موجب آزار خود فرد و بیش از آن، دیگران میشود.
در بسیاری اوقات، آنچه باعث وخامت اوضاع میشود، بروز چنین رفتارهایی در کودک نیست؛ بلکه واکنشهای نامناسب، ناپخته و گاه اشتباه والدین و اطرافیان در برابر آن است که به علت عدم آگاهی، نهتنها باعث برطرف شدن مشکل نمیشوند، بلکه به ماندگار شدن رفتار نابههنجار یا بروز رفتارهای نامناسب دیگر، منجر میشوند.