زنان بایدباهمسرانشان درباره چیزهاى که درحین رابطه جنسى دوست دارندصحبت کنند.
اگرزنى نخواهدومشارکت نکند شوهر وى به تنهایى نمیتواند نیازهاى هاى اورابفهمدوبه او رضایت جنسى ببخشد.
زنان بایدباهمسرانشان درباره چیزهاى که درحین رابطه جنسى دوست دارندصحبت کنند.
اگرزنى نخواهدومشارکت نکند شوهر وى به تنهایى نمیتواند نیازهاى هاى اورابفهمدوبه او رضایت جنسى ببخشد.
مهارت تفکر نقادانه:
یک فرآیند شناختی، فعال، هدفمند و سازمان یافته است که فرد با استفاده از آن به بررسی اندیشه ها و باورهای خود و دیگران و یا شرایط ویژه می پردازد و با ارزیابی و تفسیر ماهرانه خود، به درک و فهم روشن تر و بهتری دست می یابد.
اصول تفکر نقادانه:
_ پرسشگری: پرسیدن سوال های مناسب از خود و دیگران برای فهمیدن دقیق تر مطلب یا مساله مطرح شده.
_ داده ها(آگاهی ها): جمع آوری داده ها از منابع گوناگون درباره مطلب یا مساله مطرح شده.
_ ارزیابی: بررسی و ارزیابی داده های جمع آوری شده و ارزش گذاری آنها.
_ نتیجه گیری: در نظر گرفتن و گزینش بهترین و درست ترین مفهوم یا راه حل.
مهارت تفکر نوآور:
مهارتی است که شخص به وسیله آن از ترکیب مهارت های حل مساله و تصمیم گیری، از اندیشه ها یا روابط نو برخوردار شده و توانایی کشف و برگزیدن راه حل های تازه را پیدا می کند.
انواع تفکر:
1- تفکر واگرا:
افراد با این تفکر تلاش می کنند که پدیده ها، امور و اندیشه ها را آنچنان که هستند به راحتی نپذیرند یا رد نکنند؛ بلکه نگاه متفاوت تری داشته باشند و از قالب های فکری همسان دور شوند. این نوع تفکر با تفکر نوآورانه رابطه مستقیم دارد.
2- تفکر همگرا:
اندیشه های نو و تازه کمتری در آن راه پیدا می کند و افراد امور و پدیده ها را آنچنان که هستند می بینند و می پذیرند.
مهارت تصمیم گیری:
موفقیت در زندگی، در گرو تصمیم گیری های درست و منطقی انسان است. این مهارت به ما کمک می کند تا با دانش و آگاهی کافی با توجه به اهداف واقع بینانه خود، از میان راه حل های گوناگون بهترین راه حل را برگزینیم، به کار بگیریم و پذیرای پیامدهای آن نیز باشیم.
تعریف تصمیم گیری:
فرآیند بررسی، پیشبینی و ارزیابی نتایج از راه حل های موجود و انتخاب قطعی یک راه حل برای رسیدن به هدف است.
نقش و اهمیت تصمیم گیری:
_ زمینه رشد عاطفی، اجتماعی و روانی بیشتری را در تصمیم گیرنده فراهم می آورد.
_ تصمیم گیری درست و سنجیده، در آغوش کشیدن موفقیت و در نتیجه احساس رضایتمندی هر چه بیشتر را در فرد فراهم می سازد.
_ حس مسئولیت پذیری را در فرد گسترش داده و به او کمک می کند تا پیامدهای تصمیم خود را بر عهده بگیرد.
_ نیاز به خودمختاری فرد را برآورده می کند.
_ موجب افزایش اعتماد به نفس و خودباوری در فرد می گردد.
مهارت حل مساله:
ما هر روزه با مسایل فراوانی روبرو هستیم که برخی ساده و برخی پیچیده اند. مهارت حل مساله این توانایی را به ما می دهد که با توجه به تجربه های عملی و توانمندی های ذهنی خود بتوانیم در جهت حل مساله یا مشکل قدم برداشته و به نتیجه دلخواه دست یابیم.
مراحل حل مساله:
1- شناسایی یا طرح مساله: ذهن(فکر یا احساس) فرد با مساله یا مشکلی رو به رو می شود.
2- جمع آوری اطلاعات: برای مشخص شدن دقیق مساله یا مشکل انجام می شود. معمولا از راه گفت و گو با دیگران(به ویژه کارشناسان)، تجربه های قبلی، کتاب ها، اینترنت و دیگر منابع رسانه ای و اطلاعاتی صورت می گیرد و هر چه اطلاعات دقیق تر و مناسب تر باشند، فرد برای رسیدن به "حل مساله" موفق تر خواهد بود.
3- تعریف دقیق مساله: شخص با بررسی اطلاعات جمع آوری شده و دسته بندی مسایلی که از آن مشکل به وجود آمده اند، به ریشه و ماهیت مشکل پی می برد.
4- تولید و آفرینش راه حل های گوناگون: شخص تلاش می کند راه حل های گوناگون را از راه بارش فکر(همه راه حل های ممکن که به ذهن می رسد)، تعامل و هم اندیشی با دیگران به دست آورده آنها را می نویسد. هدف در این مرحله تنها پیدا کردن راه حل های گوناگون است، نه این که کدام یک از راه حل های انتخاب شده بهتر و قابل قبول تر است.
5- بررسی راه حل های گوناگون و برگزیدن بهترین راه حل: شخص هر یک از راه حل های یادداشت شده را با شماره ارزش گذاری می کند تا دریابد کدامیک از راه حل ها کارایی بهتر و قابلیت اجرایی بیشتری دارد و به نوعی زودتر و بهتر می تواند مساله و مشکل را حل نماید. هدف در این مرحله برخلاف مرحله قبلی، قضاوت و داوری است و به بررسی کیفیت و محتوای را حل ها ارایه شده می پردازد، راه حل های نادرست را حذف و بهترین راه حل ارایه شده را انتخاب می کند.
6- اجرا و ارزیابی: پس از برگزیدن بهترین راه حل و اجرای آن، ارزیابی از مشکل یا مساله آغاز می شود. اگر راه حل انتخاب شده موفقیت آمیز باشد، مشکل پایان می یابد. اگر نباشد اولویت(راه حل) دوم را به اجرا می گذارد.
مهارت مدیریت بر هیجان ها:
اگر بتوانیم مدیریت مطلوبی بر هیجان های خود مانند شادی، غم، خشم، ترس، نگرانی و... داشته باشیم، رویاها،خاطره ها و ادراک های ما جان می گیرند.
تعریف هیجان:
تغییرات جسمانی و روانی که به طور مستقیم به دنبال ادراک یک واقعیت تحریک کننده ایجاد می شوند.
کارکرد های هیجان ها:
1-به زندگی ما تحرک و روح می بخشند.
2-موجب همبستگی بیشتر ما و دیگران می گردند.
3- پایه و اساس هنر و آفرینش آثار هنری هستند.
4- می توانند موجب تولید یا اتلاف نیرو و انرژی شوند.
5- این توانایی را دارند که به کارهای کمک کننده یا آسیب زننده منجر شوند.
مهارت مقابله با استرس:
در دنیای امروز، همواره با تغییرات گسترده پیچیده روبرو هستیم و هر تغییری با فشارهای روحی روانی(استرس) همراه است. فراگیری این مهارت به ما کمک می کند تا استرس های گوناگون و اثرها آنها را شناخته و راه های کاهش یا مدیریت بر آنها را به دست آوریم.
استرس: واکنش جسمانی، روانی و عاطفی در برابر یک محرک بیرونی است که می تواند موجب سازگاری فرد با تغییرات شود.
لایه های استرس:
استرس کم(مثبت): فشار روانی کم در سازگاری ما نقش موثری دارد و در وجود ما به انگیزه و میل مثبت برای پیشرفت تبدیل می شود. مانند استرس دانش آموز برای امتحان.
استرس زیاد(منفی): فشار روانی شدید، پایدار و طولانی موجب بروز خستگی، فرسودگی و بیماری می گردد.
در چه افرادی استرس تاثیر بیشتری دارد؟
افرادی که:
1- با رویدادی بسیار ناگوار روبرو می شوند.
2- نسبت به رویدادها و حوادث برداشت ذهنی و طرز تلقی منفی دارند.
3- وابستگی بیش از حد به خانواده و دوستان دارند.
4- اعتماد به نفس کافی ندارند.
5- به جامعه و آینده خوشبین نیستند.
6- ناراحتی های خود را با دیگران درمیان نمی گذارند.
7- احساس می کنند در برابر رویدادهای آینده ناتوان هستند.
8- سابقه بیماری های جسمی و روانی دارند.
9-از حمایت های اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی مناسب برخوردار نیستند.
10- ذهن خود را درگیر مسایل روزمره می کنند.
11- در گذشته استرس بیشتری را تجربه کرده اند.
12- به طور ناگهانی و بدون زمینه قبلی با رویدادی استرس زا روبرو می شوند.
13- رویداد های استرس زا را به صورت طولانی و مداوم تجربه کرده اند.
14- از خرد و وجدان خود استفاده نکرده و پیرو اخلاق مناسب نیستند.
مهارت روابط بین فردی:
فرآیندی است که به وسیله آن آگاهی ها و احساسات خود را از راه پیام های کلامی و غیرکلامی با دیگران در میان می گذاریم.
این توانایی موجب تقویت رابطه گرم و صمیمی ما با دیگران به ویژه اعضای خانواده، تقویت روحیه مشارکت، اعتماد واقع بینانه و همکاری با دیگران می شود و از این راه می توانیم مرزهای روابط گام برداشته و هرچه زودتر به دوستی های مناسب و ناسالم خود پایان دهیم، پیش از آنکه مورد آسیب جدی قرار بگیریم.
عوامل تاثیرگذار در روابط بین فردی:
1- گوش دادن فعال: توجه به پیام های کلامی و غیر کلامی دیگران برای درک دقیق تر معانی و فهم احساس ها
2- پرسیدن سوال های مناسب در زمان مناسب به منظور شفاف سازی پیام و برانگیختن تفکر افراد
3- احترام گذاشتن: پذیرفتن و گرامی داشتن بی قید و شرط دیگران
4- ابراز وجود: بیان افکار، احساسات، باورها و حقوق خویش به گونه ای که در دیگران ایجاد مقاومت و ناراحتی ننماید.
5- "نه" گفتن در مقابل درخواست های نابجای دیگران
6- کار گروهی
مهارت همدلی:
تمایل پاسخ دهی به حالت عاطفی دیگران با حالت عاطفی مشابه. یعنی این که بتوانیم مسایل دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار نداریم درک کرده و برای دیدگاه ها و احساسات آنها ارزش قایل شویم.
این مهارت موجب می شود تا به دیگران توجه کنیم، آنها را دوست بداریم و خود نیز مورد توجه و دوست داشتن دیگران قرار گرفته با ایجاد روابط اجتماعی بهتر به هم نزدیکتر شویم.
اثرات همدلی:
1_ عامل پیشگیری بسیاری از رفتارهای ناخوشایند می شود.
2_ در طرفین احساس خوشایند و مثبت به وجود می آورد.
3_ فرد را از احساس تنهایی نجات می دهد.
4_ موجب گرفتن تصمیم های درست تر می شود.
5_ از بسیاری تعارض ها و بد فهمی ها جلوگیری می کند.
6_ همدلی به جا و مناسب موجب تعدیل و اصلاح شناخت، احساس و رفتار می شود.
7_ در محکم کردن روابط همسران می تواند نقش مهمی داشته باشد.
8_ احساس آرامش و نیروی ادراک فرد را افزایش می دهد.
9_ موجب افزایش اعتماد به نفس می گردد.
10_ زمینه شناخت بیشتر و بهتر از دیگران را فراهم می آورد.
11_ روابط خانوادگی و اجتماعی را بهبود می بخشد.
12_ امنیت روانی و آسایش خاطر را تقویت می نماید.
13_ میل به شرکت در فعالیت های گروهی را افزایش می دهد.
14_ بیان احساسات خود و درک احساسات دیگران را آسان تر می کند.