اگر می خواهیم مسیر موفقیت را برویم، باید آمادۀ خیلی چیزها باشیم.
مثلا اگر نادانها تحقیرمان کردند، ما به سطحی نگریشان لبخند بزنیم و اعتماد به نفسمان را تقویت کنیم.
اگر تنگ نظران کارمان را بی ارزش شمارند، ما مصمم تر شویم که داریم کاری می کنیم که مورد توجه تنگ نظری واقع شده و این خود دستاورد کمی نیست.
تفاهم
تفاهم به معنی اختلاف نداشتن و توافق کامل با طرف مقابل نیست بلکه تفاهم یعنی فهمیدن و فهماندن.
از آنجا که سوء تفاهم به معنی فهم مطلبی بر خلاف واقعیت است پس تفاهم یعنی فهم درست واقعیتها. تفاهم بین زوجین یعنی: فهم درست شخصیت همسر؛ فهماندن و بروز دادن واقعیت درونی خود به همسر؛
مشاجره شما را به این بیماری ها مبتلا می کند!
فشار روحی و استرس ناشی از مشاجره می تواند زمینه ساز بروز بیماری های روحی و جسمانی شود.بخشی از مشکلات روانپزشکی ناشی از بیماری های روحی هستند که به وسیله محرک های بیرونی مانند جر و بحث، بیزاری از شغل و خستگی زیاد پدیدار می شوند.
مشاجره یکی از عوامل محرک محیطی است که می تواند باعث آشکار شدن بیماری های نهفته در درون فرد شود. مثلا در افراد مبتلا به بد بینی این حالت را آشکار یا موجب تشدید این حس در فرد می شود.
دو نفرکه عاشق هم اند باید به یک اندازه برای هم انرژی و احساس بگذارند.
بسیاری از مشکلات را نباید حل کرد ،
بلکه باید منحل کرد ...
زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست.
ماموریت ما در زندگی؛
یک زن گرانبها ترین اعجاز خداست
برای داشتنش باید وضوی باران گرفت
و به نام عشق، شبنم وار بر عطر او سجده کرد
و هزار هزار گل سرخ را تسبیح لحظه هایش نمود.
اینکه میگویید زن ها پیچیده اند
گاهی هم بهانه گیر
کاملا قبول دارم
اما کافی است به همین زن پیچیده
عشق بدهی
کدام عوامل پیش آگهی و پاتولوژی خیانت
رو بیشتر میکنه یعنی احتمال خراب شدن
رابطه بعد از خیانت را بالا میبرد؟
۱-زوجهایی که خودشون قبل از خیانت مسئله و مشکل زیادی داشتند و رضایت زناشوییشون خیلی پایین بوده و حتی مساله جدایی هم بینشون مطرح بوده است.
۲-زوجهایی که تازه ازدواج کردند و عمر ازدواج کمتری دارند، پیش آگهی بدتری دارند.
۳-این که چقدر زوج راجع به خیانت میتونن حرف بزنن و یا اینکه اصلا از حرف زدن درباره خیانت فرار میکنند و یا کارشون به دعوا میکشه نیز موثر خواهد بود.
بی تفاوت باش!
زیگموند فروید» پایه گذار روانکاوی، رفتار بشری را عمدتأ ذاتی و غریزی می دانست و نتیجه می گرفت که انتخاب های آگاهانه ما نقش اندکی در رفتارهایمان دارند. «جبر گرایی زیستی»
(Biological Determinism) فرویدی ما را محدود و محصور در چارچوب الگوهایی می داند که ژن های ما به ما منتقل کرده اند.
نظریه فروید به سرعت مورد نقد قرار گرفت. «کارن هورنای» یکی از اولین شاگردان فروید، فروید را به «سوگیری نظری» (Theorical Bias) متهم کرد و «مارگارت مید» در پژوهش های میدانی مردم شناسی نشان داد که بسیاری از رفتارهایی که فروید ذاتی گونه بشری می دانست، همچون رفتار جنسی و خشونت، بیش از آن که محصول ژن ها باشند محصول فرهنگ هستند.