من آدم خوشبختی هستم! من آدم بدبختی هستم! ما آدمها خیلی زود به این نتیجه میرسیم که آدم خوشبخت یا بدبختی هستیم. اما این زمان هست که مشخص میکند اتفاقی که برایمان افتاده چه تاثیری در زندگیمان خواهد گذاشت... وقتی کسی که با تمام وجود دوستش داشتی به تو خیانت میکند، وقتی تمام راههای رسیدن به خودش را به رویت میبندد، وقتی میدانی او کسی نیست که شانه هایش بوی امنیت بدهد، وقتی می رود

و کسی را کنار خودش برای همیشه دور ماندنتان قرار میدهد، وقتی از نبودش نفست بند می آید، وقتی میشکنی و کسی نیست که تکه های دلت را به هم بچسباند...تو مطمئن میشوی بدبخت ترین آدم روی زمین هستی... اما این زمان هست که مشخص میکند. یک روز یا یک شب که تنهای تنها توی خیابان زندگی ات قدم میزنی میبینی دلت میخواهد تمام گنجشک های روی درختان را به مهمانی لبخند دعوت کنی، می بینی دلت عجیب حالش خوب است، می بینی بدون کسی که دوستش داشتی هم میتوانی از ته دل بخندی، می بینی از ته دلت میتوانی یک نفس راحت بکشی... خوب فکر میکنی میبینی زمان به تو ثابت کرده تو آدم خوشبختی هستی چرا که، کسی کنارت نیست که شبش را با دروغ و روزش را با دروغ آغاز کند...