اثرات موسیقی بر درد و اضطراب واثرات روانی موسیقی


مقدمه:

در سال 1983 آقای wak تئوریی‏ را ارائه داد مبنی بر این که عدم تمرکز حواس بر روی درد می‏تواند درد را کاهش دهد و بعدها  برای انجام این کار از موسیقی استفاده شد. هر چند که موسیقی درمانی علم جدیدی است ولی تأثیر موسیقی بر روح و جسم انسان قرنها پیش شناخته شده است.

گسترش روز افزون بیماریهای تمدن که عمدة آنها جنبه سایکولوژیک دارند سبب ظهور روشهای درمانی نوینی شده است که شاید ساختار آنها بکلی با درمان داروئی متفاوت باشد. از این روشها می‏توان به موسیقی درمانی، یوگا درمانی، نیرو درمانی،  هیپنوتیزم و اشاره کرد، به طور کلی در علم پزشکی به این روشها Alternative Medicine  یا طب حاشیه گفته می‏شود و پیشینه استفاده از موسیقی درمانی به حدود 2500 سال قبل بر می‏گردد.

یکی از آلات موسیقی که در این پروسه استفاده می‏شود آلت چنگ است. موسیقی چنگ در شنونده ایجاد آرامشی فراگیر می‏کند که باعث کاهش درد، کاهش فشارخون و می‏شود. بطور کلی موسیقی دارای یک نوع کیفیت آرام بخش و دینامیکی بالا می‏باشد که هم در اشخاصی که بیماری سوماتیک دارند در تسکین درد مؤثر است و هم در بیماران روانی در تسریع و بهبود روند درمان مفید است.

ـ موسیقی نه تنها در افراد بزرگسال بلکه در بچه‏ ها و حتی در جنین هم اثرگذار است. ابتکاری که در این زمینه صورت گرفته است شامل بررسی عکس ‏العملهای جنین در هنگام شنیدن آوای آهنگین از قبیل صدای آواز خواندن مادر و می‏باشد. با استفاده از تکنیکهای فیلمبرداری جنین در داخل رحم دیده شده است که در هنگام صحبت کردن یا آواز خواندن مادر یکسری حرکات خاص در جنین اتفاق می‏افتد که مبین این واقعیت است که جنین به آن محرک صوتی پاسخ می‏دهد. اگرچه این مطالعه به بررسی اثرات موسیقی در درد و اضطراب می‏پردازد، اما جا دارد که به اثر موسیقی در بهبودی بسیاری از بیماریهای آناتومیکی حرکتی از قبیل اختلالات عضلانی اندامها و نارسائیهای مغزی مثل آفازی هم اشاره کرد. فرد با شنیدن ریتم موسیقی، سعی می‏کند حرکات بدن خود را با آن هماهنگ نماید و این هماهنگی حاصل نمی‏شود مگر اینکه مراکز عصبی حرکتی مثل هسته ‏های قاعده‏ای ـ مخچه و نرونهای حرکتی نخاع با همدیگر تطابق و هماهنگی عملکرد داشته باشند که خود این امر در درمان بیماران مبتلا به اختلالات حرکتی مفید است.

متدولوژی:

این مطالعه بصورت مروری (Review Article) انجام گرفته است که تعداد 238 مقاله با استفاده از کلمات کلیدی Music therapy و Pain و Anxiety بدست آمد و از این میان تعداد 20 مقاله بصورت راندوم انتخاب گردید که عنوان کلی این مقالات در رابطه با درد و اضطراب و اثر موسیقی در کاهش آنها بود.

 

نتایج:

در پژوهشی که در کالج پزشکی yale  آمریکا انجام شد بیماران بالغی که تحت بیهوشی و عمل جراحی قرار می‏گرفتند بررسی شدند. 48 نفر از این افراد در گروه مداخله قرار گرفتند و به مدت 30دقیقه موزیکی را که خودشان انتخاب کرده بودند گوش دادند. گروه دوم شامل 45 نفر بودند که به موزیک گوش ندادند و فرآیند‏های روتین بخش برای آنها انجام شد. قبل و بعد از مداخله میزان اضطراب آنها توسط آزمون (State- trait Anexity Inventory) و نیز بخش فیزیولوژیک اضطراب از طریق سنجش HR (ضربان قلب) BP(فشارخون) و کورتیزول، اپی‏نفرین و نوراپی‏نفرین سرم اندازه‏گیری شد.

در گروه تحت موزیک درمانی سطح اضطراب به طور قابل ملاحظه‏ای کمتر از گروه کنترل بود (001/0P=) اضطراب در گروه مداخله بعد از موزیک در مقایسه با قبل از موزیک 16% کاهش یافته بود ولی از نظر شاخصهای خونی ارتباط معنی‏داری یافت نشد.

در مطالعه دیگری اثرات موزیک بر اضطراب را در بیمارانی که در انتظار کاتتریزاسیون قلبی بودند مورد بررسی قرار دادند. این مطالعه شبه experimental طراحی گردید. که در آن یکPretest و یک Post test از 101 نفر انجام شد که 63 نفر از آنها مرد و 38 نفر زن بودند. این افراد در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند و گروه مداخله به مدت20 دقیقه به موزیک گوش دادند: در گروه مداخله کاهش اضطراب به صورت معنی‏داری (003/0P=) مشاهده شد و در مقایسه با گروه کنترل نیز با (004/0P=) ارتباط معنی‏داری بین موسیقی و کاهش اضطراب یافت شد. HR وBP در گروه مداخله کاهش یافته بود (در صورتی که در گروه کنترل هر دوی آنها افزایش داشتند)

مطالعات دیگری نیز در زمینه کاهش اضطراب ناشی از موسیقی در بیماریها و شرایط مختلف انجام شده است که باز همگی تأییدکننده تأثیر بسزای موسیقی بر کاهش اضطراب هستند. در یک مطالعه که در آمریکا انجام شد اثرات موزیک برکاهش اضطراب در20 بیمار که منتظر انجام بیوپسی پستان بودند بررسی گردید. این افراد به صورت یک در میان در گروه مداخله یا کنترل قرار گرفتند و هر فرد در گروه مداخله در اتاق انتظار اتاق عمل َ20 دقیقه موزیک گوش داد. و گروه کنترل نیز به صورت روتین به اتاق عمل فرستاده شدند. در نتیجه این مداخله RR و HRو فشارخون بعد از مداخله در گروه مداخله کاهش عمدهای نسبت به گروه کنترل داشتند. شبیه چنین مطالعه‏ای نیز در مردانی که منتظر رزکشن اورترال پروستات بودند انجام شد که نتایج جالبی در پی داشت.

موزیک درمانی همچنین بر کاهش اضطراب و درد ناشی از زایمان در زنان بسیار مؤثر بوده است و در تحقیقات انجام شده این مسأله به اثبات رسیده است.

تأثیر موزیک درمانی بر افرادی که ناتوانی یادگیری دارند نیز جالب بوده است. در پژوهشی که در دانشکده پرستاری دانشگاههای انگلیس انجام شد موزیک درمانی در بیمارانی که ناتوانی یادگیری داشتند باعث کاهش رفتارهای آسیب به خود و نیز پرخاشگری شد و همچنین باعث افزایش ارتباط اجتماعی آنها و نیز بهبود نسبی در وضعیت سایکولوژیک آنان گردید. در بررسی تحقیقات انجام شده، موزیک درمانی بر مشکلات رفتاری نیز تأثیر داشته است.

در مطالعه دیگری نیز که در اوهایوی آمریکا انجام شد محققان دریافتند که موسیقی می‏تواند در کودکان ناآرام باعث بهترشدن رفتار اجتماعی، پاسخهای احساسی و تواناییهای گفتاری شود.

 

اثرات موسیقی بر درد:

طبق تحقیقات انجام شده موسیقی می‏تواند درد را کاهش دهد. در یک مطالعه، خانمی 56 ساله مبتلا به MS و درد شدید به صورت داوطلبانه تحت موزیک درمانی قرار گرفت. در این موزیک کلماتی که بیمار را تشویق به بهبودی و داشتن اعتقاد به بهبودی می‏کرد گنجانده شد و بیمار در حالت استراحت 30 دقیقه به آن گوش می‏کرد. بیمار بعد از شنیدن موسیقی اظهار می‏داشت که خواب راحتی داشته و دردش کمتر شده است.

اثرات موسیقی درمانی در کودکان مبتلا به سرطان نیز در بخش روانشناسی بیمارستان کودکان دانشگاه تورنتو کانادا مورد پژوهش قرار گرفت آنها از این پژوهش نتیجه گرفتند که موسیقی درمانی موجب بهتر شدن احساسات کودکان و بهبود فعالیتهای روز مره آنان می‏شود. این تأثیر در کودکان پیش دبستانی و بالغین وجود داشت اما در کودکان سنین مدرسه این تأثیر مشاهده نشد. محققان پیشنهاد کردند که مطالعات کاملتری به صورت RCT انجام شود.

در بخش انکولوژی بیمارستان مشترک چین و ژاپن نیز پژوهشی درمورد تأثیر موسیقی درمانی در درمان بیماران مبتلا به تومور انجام شد. در این مطالعه 162 بیمار مبتلا به تومور مورد بررسی قرار گرفتند که سنجش و ارزیابی آنان براساس Self Rating Depression Scale (SDS) ، (SAS) Self Rating Anxiety Scale و سنجش ایمونوهیستوشیمیایی لنفوسیتهای T و فعالیت NKC ضد تومور انجام گرفت. در میان این بیماران 46 نفر تحت موسیقی درمانی قرار نگرفتند و بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. در نتیجه این مداخله میزان SDS, SAS در گروه درمان شده، بعد از درمان واضحاً از گروه کنترل کمتر بود. (01/0P< و 05/0P<).

در ایران نیز تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است که یک نمونة آن به بررسی تأثیر موسیقی بر میزان دردهای مزمن بیماران مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان سانترال تهران می‏پردازد که توسط آقای علی یوسفی‏نژاد نوشته شده است، در این مقاله 40 بیمار مبتلا به سرطان در سنین 70-18 سال قرار داشتند که به دو گروه الف و ب تقسیم شدند. روند کار این بود که میزان درد در سه روز اول صبح و عصر تعیین گردید و در سه روز دوم موسیقی برای گروه الف و در سه روز سوم موسیقی برای گروه ب پخش گردید، آنگاه طی سه روز چهارم میزان درد تعیین گردیده و با میزان درد قبل از ارائه موسیقی مقایسه گردید. یافته‏ها با آزمون تی و ویلکاکسون بررسی شدند، نتایج دال بر این بود که میزان درد و تعداد مسکن قبل و بعد از پخش موسیقی اختلاف معنی‏داری دارد. (645/1Z= و 021/2T=).

12 مقاله بصورت Clinical Trial و 8 مقاله به صورت مروری تألیف شده بودند.

 

بحث:

موسیقی درمانی پروسه‏ای است که نحوة عملکرد آن در تخفیف درد و اضطراب محل بحث و مطالعه است. اگرچه توجیهاتی منطقی در این خصوص وجود دارد ولی تا بحال دلیلی قطعی برای آن ارائه نشد ه است. اما آنچه مسلم است این است که موسیقی تأثیری مثبت در کاهش درد و اضطراب دارد که طبق تحقیقات انجام شده این اثر مثبت هم در بیماریهای سو ماتیک و هم سایکولوژیک مشاهده می‏شود. اینکه چه ملودیهایی با چه ریتم و آهنگ خاصی استفاده شود امری سلیقه‏ای است و تاکنون در تمام مطالعات استاندارد مشخصی را بکار نگرفته‏اند، اما عمدتاً از موسیقی‏های بی‏کلام استفاده شده است. نکته جالبی که طی برخی مطالعات مشخص شده این است که موسیقی درمانی فعال (Active music therapy) یعنی اینکه خود فرد با یک آلت موسیقی آهنگی هر چند غیر اصولی و غیر حرفه‏ای بزند، از دریافت غیرفعال موسیقی بصورت شنیداری اثر بهتری دارد همانطور که اشاره شد. یکی از آلاتی که تقریباً در بسیاری از مطالعات استفاده شده آلت چنگ می‏باشد، که تاکنون هیچ توجیه علمی خاصی برای این استفاده مطرح نشده است و منحصراً از طریق مشاهدات تجربی این نتیجه حاصل شده است.

تئوریهائی که در مورد فیزیولوژی اثر موسیقی مطرح است شامل موارد زیر می‏باشد:

- برخی روانپزشکان معتقدند که گوش دادن به موزیک باعث ترشح اندورفین‏ها در بدن می‏شود که این مولکولها باعث تسکین درد می‏شوند. همچنین موزیک با انرژی‏زائی در بدن از طریق تأثیر بر نرونهای مغزی می‏تواند بر تعداد تنفس و ضربان قلب که خود نمودی فیزیولوژیک از آرامش یا استرس هستند اثر بگذارد.

- در سال 1983 ، دو محقق به نامهای Melzain  و Wall در تئوری خود اعلام کردند که احساس درد و پردازش آن یک روند پیچیده از ارسال و پردازش سیگنال‌هایی است که در طی یکسری نرون خاص به مغز می‏رسند. آنها این مسیر را تحت عنوان دروازه درد نامیدند، حال اگر این دروازه باز باشد، یک محرک دردآور می‏تواند باعث ایجاد احساس درد شود، اما یکسری مکانیسمها وجود دارند که با این مسیر پردازش تداخل پیدا می‏کنند و در اصطلاح دروازه درد را به صورت کامل یا ناقص می‏بندند و موسیقی هم با این مکانیسم باعث ساپرشن درد می‏شود.

-موسیقی در طرف چپ مغز یعنی همانجایی که محل پردازش زبان است، درک می‏شود. موزیک با اثر بر روی سیستم لیمبیک باعث تنظیم و اداره احساسات فردی می‏شود و به علاوه بعضی از مسائل فیزیولوژیک غیرارادی از قبیل یأس، احساس درد، فشارخون، را هم تنظیم می‏کند.

این تئوری که به نظر قانع کننده ‏تر است براساس Centry Fugal Control  استوار است یعنی تمرکزی که از CNS به یک امر خاص می‏شود سبب مهار اطلاعات رسیده از محرکهای دیگر و تشدید ایمپالسهای آن محرک مورد توجه می‏گردد. افرادی که درد دارند اگر بر روی درد خود تمرکز کنند، گذر زمان را کمتر احساس میکنند و به نظر آنها زمان ایستاده است که این امر در تشدید درد آنها فوق ‏العاده مؤثر است. موسیقی با جلب کردن حواس فرد به خود، و خود فرد نیز با تمرکز ارادی و عمدی روی موسیقی می‏تواند با توجه به مکانیسم ذکر شده سبب کاهش درد شود.

با توجه به مسائل ذکر شده، پیشرفت سریع موسیقی درمانی در دو دهه اخیر امری دور از ذهن نیست و توجه بیشتر به این شاخه طب حاشیه می‏تواند نتایج بسیار خوبی داشته باشد.

دانشجویان سال چهارم پزشکی

 نقل از فصلنامه علمی زانکو ( کمیته تحقیقات دانشجویی)

****************************

راه هایی برای مقابله با استرس



استرس پاسخ طبیعی بدن ما نسبت به تغییرات محیط بوده و حالتی است که توان سازگاری با این تغییرات را در انسان ایجاد می‌کند. چنانچه استرس از حالت عادی و طبیعی خود خارج گردد عوارض خطرناک و جبران ناپذیری را بر بدن ما، زندگی ما، روابط ما و آینده ما میگذارد. امروزه به دلیل تعدد عوامل استرس‌زا و کاهش توان مقابله افراد با آنها نقش ویرانگر استرس بیشتر خودنمایی میکند. از این رو آگاهی از روش‌های مؤثر برای مقابله با آن ضروری به نظر می رسد.
 

راهبردهای مقابله با استرس (بالا بردن توان عمومی مقابله)

1- محیط فیزیکی خود را تنظیم کنید: نور، رنگ و سر و صدا عناصری هستند که بر حواس ما اثر گذاشته و می‌توانند فشارآفرین بوده ، یا برعکس کاهنده‌ی استرس باشند.
2- خودتان را تشویق کنید: خیلی وقتها آدم‌ها تحت فشار قرار می‌گیرند چون خودشان را سرزنش می‌کنند، حتی زمانی که مقصر نیستند. در چنین مواردی بزرگترین خطای فرد خودگویی‌های منفی است، چون استرس‌آفرین است.
3- افراد موفق را انتخاب کنید: روابط بین فردی محتاج سرمایه‌گذاری عاطفی فراوانی است. افراد منفی‌باف، انتقادگر، یا منزوی، بر استرس وارده بر افراد دیگر می‌افزایند و بر عکس افراد خوش‌بین که خودباوری بالاتری دارند، استرس زیادی در اطرافیان خود وارد نمی‌آورند.
4- به خودتان جایزه بدهید: جایزه و تشکر در قبال انجام کاری، یک بخش حیاتی مدیریت استرس است چون اندورفین یا اوپیوئیدهای درونزاد بدن را آزاد می‌سازد (درست همان موادی که فرد برای کاهش استرس آنها را به شکل مصنوعی موجود در مواد مخدر مصرف می‌کند). منظور از جایزه هر چیزی است که برای فرد لذت بخش است و باعث لبخند زدن وی می‌شود. یک توصیه اساسی این است که هر فردی دست‌کم یک کار لذت بخش را برای خودش در طول روز برنامه‌ریزی کند.
5- رسم و قاعده‌ای برای خود مقرر کنید: افراد پر مشغله استرس زیادی را تحمل می‌کنند چون سیستم، الگو یا قاعده‌ی خاصی را برای زندگی روزمره خود تعیین نمی‌کنند در حالی که داشتن رسوم یا عادت‌های خاص هم صرفه‌جویی در وقت است (چون لازم نیست هر روز برای زندگی برنامه‌ریزی نمود) هم در شرایط افزایش استرس به فرد کمک می‌کند، چرا که فرد احساس می‌کند علیرغم استرس فراوان یا پیش‌بینی ناپذیر، چیزی وجود دارد که در زندگی ثابت است (برنامه‌ی کلاسی منظم، برنامه امتحانی غیرقابل تغییر هم صرفه‌جویی در انرژی روانی است).
6- به زندگی معنوی خود غنا ببخشید: داشتن یک اعتقاد مذهبی، افق دید ما را وسیع می‌کند، به ما سعه‌ی صدر می‌دهد و در شرایط استرس‌های عمیق بسیار کمک کننده است
 
7- دفتر یادداشت روزانه داشته باشید: اینکه فردی همه روزه احساس‌های ناخوشایند خود را در یک دفتر روزانه یادداشت نماید (مخصوصاً کسانی که به سختی می‌توانند درباره مشکلاتشان صحبت کنند، یا گوش شنونده‌ای در اختیار ندارند)، به فرد کمک می‌کند تا هنجارهای منفی‌اش را بیرون ریخته یا به عبارتی از خود دور سازد.
8- از کمال‌گرایی روی برگردانید: اگر از آنهایی هستید که کارهایشان را به تأخیر می‌اندازند چون نمی‌دانند چگونه باید آنها را به عالیترین شکل ممکن انجام داد یا اگر از دسته افرادی هستید که کار انجام شده را چندین و چند بار مرور و ویرایش می‌کنند، تا اینکه بالاخره از مهلت مقرر می‌گذرند و کار تمام نمی‌شود، این توصیه شامل حالتان می‌شود. شاید بهترین راه مدیریت زمان باشد.
 
9- بچه شوید. یک راه خیلی خوب مقابله با استرس انجام کارهای بچه‌گانه است، امتحان کنید. وقتی تحت فشار قرار می‌گیرید، یک مداد شمعی بردارید و نقاشی کنید، یک فیلمی را که در کودکی دوست داشتید تماشا کنید.
10- از سرعت خود بکاهید: کسانی که کار را با آرامش بیشتر و به آهستگی انجام می‌دهند، کمتر تحت فشار استرس قرار می‌گیرند.
11- همواره برای تغییر آماده باشید: شک و عدم اطمینان را به حداقل برسانید. در شرایط بی‌تصمیمی، هر تصمیمی بهترین تصمیم است.
 
12- به تعطیلات بروید: تعطیل از ریشه عطل است یعنی خالی، بدون کار. هر فردی باید اوقاتی را در زندگی‌اش داشته باشد که خالی از تمامی سرنخ‌ها و نشانه‌های روزمره‌گی باشد.
 
13- یک سرگرمی برای خودتان درست کنید: یعنی یک کاری که مزدی برایش نمی‌گیرید، آن کار را انجام می‌دهید چون از آن لذت می‌برید. از کجا بفهمیم سرگرمی واقعی چیست؟ سرگرمی واقعی این است که وقتی به آن مشغولید، متوجه گذر زمان نمی‌شوید. وقتی آن را انجام می‌دهید استرس را فراموش می‌کنید و به نهایت آرامش می‌رسید.مرکز تحقیقات غدد درونریز و متابولیسم (دانشگاه علوم پزشکى شهید بهشتى)


نقل از :http://erc.ac.ir/farsi/healthinfo/10.htm 
 

**************************

با موسیقی به آرامش می رسم

نویسنده: دکتر برایان لوک سی
وارد 
مترجم: مهدی قراچه
داغی 

از روزی که انسان به آواز آهنگین یک پرنده گوش داد، نقش موسیقی و تأثیر قابل ملاحظه
ی آن به رسمیت شناخته شد. برای لحظه ای چشمانتان را ببندید و به ترانه ی مورد علاقه تان فکر کنید. بگذارید صدای موسیقی در ذهنتان طنین انداز شود. آگاهانه به آن توجه کنید و احساس کنید که بدنتان چگونه نسبت به آن واکنش نشان میدهد. بدون تردید، تحریک شنوایی ناشی از موسیقی، میتواند روی حالات جسمانی و احساسی ما تأثیر بگذارد. موسیقی، از توانایی انگیزه بخشی برخوردار است. قرنهای متمادی از صدای موسیقی به شکل طبل و کوس و دهل برای پیش بردن جنگها و پیروز شدن در آنها استفاده شده است. اخیراً نیز در حوادث و مسابقات ورزشی، برای رسیدن به پیروزی، از موسیقی استفاده میشود. اما موسیقی به همین اندازه میتواند آرامبخش و مسکن نیز باشد. به یاد نواهای آهنگینی بیفتید که از آنها برای خواباندن بچه ها استفاده میشود.
از این رو می
توان گفت که موسیقی، به روشهای مختلف، بر شرایط انسان تأثیر میگذارد و میتواند روی آرمیدگی نیز مؤثر واقع شود. درست است که قرنهاست که از این امر مطلعیم، اما در روزگار ما و به شکل علمی، خاصیت التیام بخشی موسیقی به اثبات رسیده است. در زمینه ی موسیقی درمانی، دو مکتب فکری متفاوت وجود دارد. در مکتب فکری اول، صدای آواز یا صدای ادوات موسیقی میتوانند تأثیرات التیام بخش داشته باشند. در این مکتب فکری، موسیقی درمانی کاربرد منظم و به قاعده ی موسیقی به وسیله ی موسیقی درمانگر، برای ایجاد تغییرات احساسی یا ایجاد التیام جسمانی در بیمار است. در مکتب دوم به تأثیرات آرامش بخش موسیقی اشاره میشود. بدین مفهوم، موسیقی درمانی را میتوان توانایی تجربه کردن حالتی تغییر یافته از انگیختگی جسمانی و روحی، به کمک نواها، ضرب آهنگها و لحنهای ناشی از ادوات موسیقی تعریف نمود. در این مقاله، بیشتر به این جنبه از موسیقی درمانی اشاره کرده ‎‎ایم.
امروزه، موسیقی درمانی روشی پرطرف
دار برای رسیدن به آرامش و آرمیدگی است. در جریان یک بررسی که در سال 1991 انجام شد، 75 درصد کسانی که مورد پرسش قرار گرفتند، گوش دادن به موسیقی را، اقدامی برای کاستن از استرس بیان کردند. در حالی که موسیقی درمانی، روشی مناسب برای افزایش آرامش و آرمیدگی محسوب میشود، از توانایی یک اقدام مقابله ای نیز برخوردار است. گوش دادن به برخی از انواع موسیقی، به قدرت پذیرندگی ذهن می افزاید. از آن گذشته، این گونه بیان میشود که موسیقی، بر خلاقیت اشخاص میافزاید و تصورات ذهنی را تقویت میکند.


سابقه
ی تاریخی
قدما معتقد بودند که موسیقی، شیطان را فراری داده، سبب التیام می
گردد. یونانیان باستان، و از جمله ی آنها، افلاطون، ارسطو و فیثاغورث، به قدرت التیام بخش موسیقی معتقد بودند و اظهار میداشتند که اگر اشخاص، همه روزه به موسیقی گوش بدهند، به سلامتی خود کمک میکنند. ارسطو معتقد بود که نوای فلوت بر احساسات انسان تأثیر میگذارد. افلاطون نیز میگفت که موسیقی، موجب هماهنگی و رضایت روح شده، اخلاقیات مردم را افزایش میدهد و بالاخره اعتقاد فیثاغورت این بود که موسیقی به انسان هماهنگی میدهد. به باور او، از دست رفتن هماهنگی در انسان، موجب مرض میشود.
پادشاهان قرون وسطی، برای رهایی از احساس تکدّر خاطر و افسردگی و تب، در قصرهای خود موسیقی پخش می
کردند. بعد از آن، بسیاری از موسیقیدانان کلاسیک و از جمله باخ، پاشل بل و موزارت، با کمک اشراف و سلاطین، به تصنیف آهنگهایی بدین منظور تشویق شدند. اما تنها طبقات بالای جامعه نبودند که از موسیقی استفاده و از آن لذت میبردند. مدتها قبل از آن که نوار ضبط و سی دی و رادیو و ویدیو وجود خارجی داشته باشند، دسته های مختلف مردم دور هم جمع میشدند تا به نوای موسیقی و آواز، گوش فرا دهند. 
در بسیاری از آیین
های قبیله ای در سرتاسر دنیا، از موسیقی استفاده کرده اند. آفریقاییان، قرنهاست که در برنامه های مختلف خود از موسیقی استفاده کرده اند.
در سال 1877، اختراع فنوگراف سبب شد تا مردم اقصی نقاط زمین، با موسیقی آشناتر شوند. موسیقی، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برای اختلالات ذهنی وسیله
ای درمانی گردید. اما تا قبل از سال 1926،‌ موسیقی همچون ابزاری علمی، برای درمان بسیاری از اختلالات بالینی مورد تأیید قرار نگرفت. با آن که ملل مختلف در گذشت سالهای متمادی، از موسیقی برای رسیدن به آرامش استفاده کرده اند، اما تا سال 1946 طول کشید که در آمریکا آن را ابزاری التیام بخش به حساب آورده درباره ی آن بررسیهای بیشتری کنند. 
در اواخر دهه
ی 1970 و اوایل دهه ی 1980 که موضوع استرس برای مردم از اهمیتی خاص برخوردار شد، موسیقی جدیدی برای التیام استرس مورد استفاده قرار گرفت تا بر میزان آرامش و آگاهی های اشخاص بیفزاید.

از صدا به سروصدا و موسیقی
صدا، نوعی از انرژی است که به گوش می
رسد. صدا میتواند خوشایند و یا ناخوشایند، دلنشین و یا آزارنده باشد. صدای ناخوشایند و آزارنده را به اصطلاح سروصدا مینامیم. امواج صوتی را با «هرتز»، اندازه میگیریم. شدت صدایی که گوش تحمل میکند 20 تا 20000 هرتز است که این، البته، به کیفیت صدا بستگی دارد. بعضی از صداها را نیز از طریق پوست و استخوان جذب میکنیم.
در حالی که ارتعاشات به وسیله
ی هرتز اندازه گیری میشوند، صداها با معیاری به نام «دسیبل» ارزیابی میگردند. گفته میشود که یک دسیبل، ملایمترین صدایی است که گوش انسان آن را میشنود. جدول زیر فهرستی از صداهای محیطی را در مقیاس دسیبل نشان میدهد. 


جدول سطح صدای محیط
 
محیط با صدا دسیبل
یخچال 45
مسکونی های مرکز شهر 80
جنگل 35
باران ملایم 50
مته ی کمپرسی 100
چکه ی آب از شیر 40
جارو برقی 80-75
موتور سیکلت 100
مناطق روستایی 40
دستگاه تهویه ی هوا 80
موسیقی راک زنده 90-130
موتور جت (به هنگام برخاستن هواپیما) 120-140



اثرات روانی موسیقی
موسیقی، سوای تأثیرات فیزیولوژیایی، روی روحیه نیز اثر می
گذارد که از جمله میتوان به هراس و افسردگی اشاره کرد. معمولاً بیشتر اشخاص به تأثیر موسیقی بر روی خود اشاره میکنند.

دستگاه مغز و به خصوص هیپوتالاموس، جایگاه نرون
هایی است که وقتی از ناحیه ی حس شنوایی تحریک شدند، میتوانند روحیه و احساسات شخص را تغییر بدهند. در حالی که اشخاص، معمولاً در سطح ذهن هشیار به تأثیر موسیقی روی روحیه پی میبرند، محرک شنوایی میتواند بر ذهن ناهشیار نیز نفوذ کرده به سهم خود، روی روحیه ی اشخاص تأثیر گذارد. برای اندازه گیری تأثیر موسیقی پس زمینه روی کسانی که در سوپرمارکتها خرید میکنند، مشخص گردید که خریداران، وقتی موسیقی ملایمی پخش میشود، بیشتر در راهروهای بین قفسه های اقلام فروشگاه وقت صرف میکنند و در نتیجه میزان فروش افزایش مییابد. در ضمن، ثابت شده که پخش موسیقی ملایم در مطب پزشکان و دندانپزشکان تأثیرات آرام کننده ی فراوان دارد. 
موسیقی می
تواند احساسات توأم با استرس را تخفیف بدهد. در زمانی که سینما هنوز صامت بود، در سالنهای سینما برای بالا بردن احساسات تماشاچیان، در صحنه های عاشقانه، از نوازندگان پیانو استفاده میکردند. به این شکل که وقتی تصویر یک صحنه ی عاشقانه روی پرده نمایش داده میشد، یک نوازنده ی پیانو آهنگ خوشایندی را در لحظه مینواخت. بعد از آن و با صدادار شدن فیلمهای سینمایی، از موسیقی به میزان وسیعی در فیلمها استفاده شد.
در حالی که امروزه، پخش موسیقی در فروشگاه
ها و آسانسورها بسیار رایج است، در اتاقهای عمل نیز موسیقی پخش میشود تا بر سرعت التیام بیفزاید. برای اندازه گیری تأثیر موسیقی روی بیماران مشوش بیمارستانها، دکتر «هلن بونی»، موسیقی درمانگر، نوارهایی از موسیقی تهیه کرد تا در بخش مراقبتهای ویژهی بیمارستان جفرسون در پورت تاون سند ایالت واشینگتن و بیمارستان دیگری در بالتیمور پخش شوند. معلوم شد که پخش موسیقی، روی فشار خون، ضربان قلب، تنفس و تنشهای عضلاتی تأثیر آرامبخش دارد. پخش موسیقی، به افزایش خواب بیماران کمک میکرد و از شدت اضطراب و افسردگی آنها می‏کاست. 
موسیقی، روی احساس و اندیشه
ی انسان تأثیراتی بر جای می‏گذارد که از عهده ی زبان و کلام ساخته نیست. موسیقی میتواند دفاعهای قدرتمند احساس را درهم فرو ریخته و ابراز احساسات را میسر سازد. به همین دلیل، روانشناسان و روانپزشکان برای تخلیه ی بسیاری از هیجانات پنهان هم چون خشم، از موسیقی استفاده میکنند.
تردیدی نیست که موسیقی، روی احساسات در سطح هشیار و ناهشیار تأثیر فراوان دارد. انواع مختلف موسیقی، می
تواند روی برافروختگی و نیز آرامش انسان تأثیر گذارد. در جریان یک بررسی و به منظور ارزیابی رابطه میان انواع موسیقی، انتخاب موسیقی و لذت و شادی و حالات آرمیدگی، والری استراتون و آنتونی زالانوسکی (1984) به این نتیجه رسیدند که یک موسیقی خاص روی همه ی اشخاص تولید آرمیدگی نمیکند، بلکه میزان علاقه ‎‎ی اشخاص به موسیقی انتخاب شده، در ایجاد آرمیدگی مؤثر است. در جریان یک بررسی دیگر، ویلیام دیویس و میشل توت (1989) بر آن شدند که ببینند در نظر اشخاص مختلف کدام موسیقی آرامش بخش ارزیابی میشود. در این بررسی مشخص گردید که نواهای مختلف، روی اشخاص مختلف، اثرات متفاوت بر جای میگذارد.

 

 

مشاور و روانشناس مصطفی آفریدون


 

مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب

تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:

0616-638-0922 فرزاد سلحشور

مرکز مشاوره تلفنی