آیسنک در کتاب واقعیت  وخیال نقل می‌کند که: روزگاری روزنامه نگار شکاکی از روانشناس مشهوری خواسته بود فقط از یک پدیده ی روانی اسم ببرد که میان روانشناسان درباره ی وجود آن اتفاق نظر باشد و قوانین مربوط به آن، چنان شناخته شده باشند که دارای کاربرد عملی باشند. روانشناس جواب داده بود که نه تنها چنین پدیده ای وجود دارد، بلکه این پدیده در نظر بشر امروزی دارای چنان ارج و اعتباری است که در هر شهر و روستا معبدهایی برای آن برپا شده و هر هفته میلیونها تن از مردم برای ورود به این معبدها و تماشای این پدیده پول کلانی می‌پردازند. در برابر این پاسخ، روزنامه نگار ابتدا کمی جا خورده بود تا اینکه بالاخره متوجه شد که منظور روانشناس همان سینما است. پایه‌های سراسر این صنعت پر رونق (که این روزها تلویزیون را هم می‌شود به آن اضافه کرد) بر پدیده ی «حرکت ظاهری» قرار دارد.

فرد با مشاهده این حرکات ظاهری و دیدن فیلم‌های مورد علاقه لذت می‌برد و با بهره گیری از تخیل و همانند سازی به گونه ای با آنها برخورد می‌کند که گویی واقعیت دارند. اشخاص با بهره گیری از این گونه فیلم ها خود را از محدودیت‌های محیطی رها می‌سازند و به آرزوهایشان جامه عمل می‌پوشانند. افراد از طریق فیلم مشارکت و همکاری و رعایت حقوق دیگران و قوانین اجتماعی را یاد می‌گیرند. و اینگونه است که ما متقاعد می‌شویم فیلم برای رشد همه جانبه ما می‌تواند مثمرثمر واقع شود.

از طریق فیلم می‌توان قوت و ضعف و مشکلات فرد را شناسایی کنیم و سپس به درمان و اصلاح مشکلات اقدام کنیم. فیلم یکی از ابزارهای مؤثری است که می‌توان با استفاده از آن با افراد علاقه مند به فیلم و سریال، دنیای سینما ارتباط حسنه برقرار کرد و بدین وسیله به سادگی می‌توان با آنان ارتباط عمیق و همدلانه ای برقرار کرد و از طریق فیلم روش زندگی و سازگاری با دیگران را آموزش داد و باعث شد تا مراجعین داد و ستدهای اجتماعی را فرا بگیرند. انتخاب نوع فیلم ها نیز در رشد همه جانبه ی افراد اهمیت بسزایی دارد و فیلم ها باید براساس ذائقه و اتمسفر فکری و توانایی‌های فرد انتخاب شود. انتخاب مناسب، فیلم را ابزار نیرومندی می‌کند تا بتوانیم از طریق آن دست به شناسایی و تشخیص مشکلات بزنیم و بتوانیم رابطه حسنه با فرد بگیریم و بدین گونه در اتاق فیلم درمانی ، مراجع در محیطی امن به تجربه زندگی می‌پردازد و عکس العمل‌های خود را با دیگران مورد بررسی قرار می‌دهد و چیزهای تازه ای یاد می‌گیرد.

فیلم درمانگر در جلسات فیلم درمانی از روش‌های غیرمستقیم، مستقیم و انتخابی استفاده می‌کند. در روش غیرمستقیم مسئولیت جلسه و فعالیت ها و انتخاب فیلم به خود فرد محول می‌شود و مراجع به ابزار عقیده و تفسیر و تحلیل و بیان نقاط ضعف و قوت فیلم ترغیب و تشویق می‌شود و فیلم درمانگر جهت دهی‌های لازم را صورت می‌دهد اما در روش مستقیم فیلم درمانگر به مقدار زیادی مسئولیت اداره جلسه و هدایت فعالیت ها و انتخاب فیلم ها را بر عهده می‌گیرد و مراجع را وامی دارد تا مشکلاتش را با استفاده از تکنیک‌های موجود و همانند سازی‌های لازم بیان کند و پس از شناخت مشکل راه حل‌های لازم و راهکارهای ارائه شده در فیلم را بررسی و تحلیل می‌کند.

در روش انتخابی پس از انتخاب فیلم، فیلم درمانگر اعمال و گفتار مراجع را تحت نظر می‌گیرد و بنا به اقتضا در مورادی به فرد جهت می‌دهد و پس از تفسیر و نتیجه گیری از عملکردهای مراجع، راه حل هایی برای مشکل او ارائه می‌دهد.

فیلم درمانی را می‌توان به شیوه گروهی اجرا کرد، فیلم درمانی گروهی باعث کسب مهارتهای اجتماعی و خودشناسی مراجع می‌شود. در فیلم درمانی به شیوه گروهی اقدام به یک سلسله فعالیت‌های سازمان یافته می‌زنیم تا گروه به بررسی و تجزیه و تحلیل موضوعی عاطفی روانی بپردازد و تلاش کنند راه حلی برای مشکل بیایند و بدین گونه می‌توانیم از مزایای گروه که در زیر ذکر می‌شوند بهره ببریم.

نخست آنکه گروه موقعیتی فراهم می‌کند تا افراد بهتر بتوانند ایجاد رابطه کنند، از این رو گروه موقعیت یادگیری بهتر و مناسب تری را فراهم می‌آورد. دوم اینکه عکس العمل‌های اعضاء در فیلم درمانی گروهی به مراتب بیشتر از عکس العمل‌های آنان در فیلم درمانی فردی می‌باشد و عکس العمل ها و افزایش روابط اعضا عامل مهمی در یادگیری و تغییر رفتار است و به مقدار زیادی یادگیری را فزونی می‌بخشد. سومین مورد اینکه از طریق فیلم درمانی گروهی می‌توان آن عده را که نیاز به مشاوره انفرادی دارند را مشخص کرد. چهارم اینکه تجارب گروهی از نوع کنشهای روزمره است. پنجم اینکه به همان اندازه فرد کمک دریافت می‌کند، کمک هم بکند و نهایتاً اینکه به فرد فرصتی می‌دهد تا به دست تعریف مجدد بعضی اداراکات نسبت به روابط بزند.

برگرفته ازکتاب فیلم درمانی( آفریدون وهمکاران1394)