راهکار مناسب برخورد با همسر خودشیفته

هر رابطه خوبی حاصل احترام متقابل است اگر یک نفر بیشترین فشار را تحمل کند ، جایی از کار اشتباه است . شما در آنجا نیستید که همه ی کارها را برای همسرتان انجام دهید و نباید از آن ها انتظار داشته باشید که آنها نیز همین کار را انجام دهند.

زندگی در کنار افراد خودشیفته کار آسانی نیست، اگر همسرتان را از همه جهات قبول دارید اما نمی توانید با رفتار خودشیفته بودنش کنار بیاید ما برای شما به طور مفصل درباره راه حل کنار آمدن با این گونه افراد در زندگی مشترک صحبت می کنیم. همه ما خودمان را دوست داریم و فاقد اینکــه متوجه باشیم سعی می کنیم در هر کاری منافع خودمان را در نظر بگیریم. این موضوع طبیعی اســت اما مشکل زمانی ایجاد می شود کــه بعضی از ما بیش از حد به فکر منافع شخصی و نفع خودمان هستیم به گونه ای کــه نمی توانیم به منافع دیگران هم فکر کنیم و ترجیح می دهیم همه چیز همیشه مطابق میل خودمان پیش برود.

زمانیکــه چنین رفتاری داشته باشیم در گروهی از تیپ های شخصیتی به نام «خودشیفته» قرار می گیریم، اما خودشیفتگی چیست و چگونه باید با افراد خودشیفته رفتار کرد؟ در این خصوص با دکتر محمدرضا نجارزادگان، متخصص اعصاب و روان گفتگو کرده ایم.

لطفا خودشیفتگی را تعریف کنید

– افرادی کــه خودشیفته هستند چند ویژگی دارند کــه مهم ترین آنها «خودمحور» بودن و «خودخواه » بودن اســت. آنها فکر می کنند فقط خودشان هستند کــه می توانند از پس حل مشکلات بربیایند. انگار فقط حرف آنهاســت کــه درست اســت و نظرات دیگران از جمله همسرشان چندان اهمیتی برایشان ندارد. این گونه افراد به خواســته های طرف مقابل توجهی ندارند و بیشتر به فکر برآوردن خواســته های خودشان هستند و دوست دارند دیگران تحسین شان کنند. قدرت طلبند و می خواهند همیشه کنترل و قدرت در دست خودشان باشد.
چه عاملی باعث دوری دیگران از افراد خودشیفته می شود؟
– با توجه به اینکــه افراد خودشیفته با دیگران حس همدردی ندارند، دیگران از معاشرت و مصاحبت با آنها احساس خوبی ندارند چون احساسات شان مانند احساس ناراحتی، خشم، سرخوردگی و… نادیده گرفته می شود.

خودشیفتگی اغلب به چه اشکالی ظاهر می شود

– خودشیفتگی در عصر حاضر یکی از معضلاتی اســت کــه در ارتباطات عاطفی و زناشویی باعث جدایی یا طلاق می شود. در مورد علت بروز و افزایش میزان ابتلا به آن در عصر کنونی هم نظریه های زیادی وجود دارد. یکی از نظریات مهم درباره خودشیفتگی به نحوه تربیت فرزند مربوط می شود. معمولا فرزندان امروزه تک فرزند هستند یا تعداد فرزندان در خانواده کم اســت. با توجه به اینکــه نیازهای خود والدین هم در کودکی به درستی برآورده نمی شده، آنها سعی می کنند هر طور شده به خواســته های فرزندانشان پاسخ دهند و هر چه می خواهند در اختیارشان بگذارند. همین موضوع باعث می شود گیرندگی بچه ها بیشتر شود و احساس مسوولیتی کــه باید در آنها وجود داشته باشد به اندازه کافی نباشد.

متاسفانه در نسل نوین این گونه مسوولیت پذیری ها کمتر اســت و انتظاری کــه در کودکان و نوجوان به وجود آمده، برآوردن نیازهای شان توسط والدین شان اســت. این نوع تربیت، فرد را به سمت زیاده خواهی می برد. این زیاده خواهی باعث می شود فرد در زندگی اجتماعی، ارتباطات عاطفی و زندگی زناشویی آینده هم همین قدر زیاده خواه باشد و در مقابل مواردی کــه مطابق میلش نیست، پرخاشگری و تندی کند. متاسفانه این مسائل در نهایت باعث اختلافات دو طرف و جدایی آنها می شود.
راهکار مناسب برخورد با همسر خودشیفته
هنگام برقراری رابطه با افراد خودشیفته چه مشکلاتی وجود دارد

– افراد خودشیفته به این فکر هستند کــه دیگران چه نفعی برایشان دارند، مثلا زنان خودشیفته توجهی ندارند کــه وقتی همسرشان از سر کار بر می گردد، نیاز به توجه و اســتراحت دارد یا مردان خودشیفته انتظار دارند وقتی همسر شاغل شان به خانه می آید، فورا شروع به کار کند و همه چیز برای شان مهیا باشد.

نظریه اجتماعی دیگری کــه در مورد خودشیفتگی وجود دارد این اســت کــه نظام های سرمایه داری افراد را بیشتر به سمت خودشیفتگی و زیاده خواهی سوق می دهند. این گونه نظام ها افراد را تشویق به سرمایه گذاری و ذخیره اموال می کنند و همین کار در واقع مسیری برای کسب قدرت اســت کــه باعث می شود فرد دیگران را تحقیر کند و دوست داشته باشد آنها را کنترل کند. بسیاری از افراد ابتدای ازدواج هیچ چیز ندارند ولی همین کــه به تدریج به جایگاه های بالاتر و بهتری رسیدند، شروع به بی اعتنایی و خیانت کردن به همسرشان می کنند و به ناراحتی و مشکلاتی کــه از این طریق برای او به وجود می آید، توجهی ندارند.

چرا بعضی افراد به زندگی کردن با افراد خودشیفته ادامه می دهند

– نخستین موردی کــه در برخورد با خودشیفتگی افراد خودشیفته به نظر می رسد این اســت کــه فرد مقابل همسر خودشیفته هم مشکلات زیادی دارد. چطور می شود فردی سال ها با فرد خودشیفته ای زندگی کند کــه توجه لازم را به او ندارد؟ حتما او هم مشکلاتی در شکل گیری و سازماندهی ذهنی و روانی خود دارد. معمولا همسران افراد خودشیفته، اعتماد به نفس کمی دارند و همیشه نگران طرد شدن هستند.

در واقع آنها افراد وابسته ای هستند کــه نمی خواهند تنها بمانند. آنها اغلب درگیر دلسوزی های بیمارگونه می شوند و همیشه توجیه شان این اســت کــه به خاطر بچه ها، آبرو با بهانه های دیگر نمی توانند همسر خودشیفته خود را کــه به هر نحو آنها را می رنجاند، ترک کنند. آنها در واقع ضعف خود را پشت این بهانه ها مخفی می کنند.

ویژگی افراد خودشیفته چیست

– همدلی نکردن، جدی نگرفتن احساسات دیگران و همچنین اهمیت ندادن به آنها از مشخصات بارز آنهاســت و در یک جمله، رنج و درد دیگران برایشان اهمیتی ندارد. آنها وقتی کاری دارند، فاقد توجه به همسرشان فقط به انجام آن کار می پردازند و برایشان اهمیتی ندارد کــه همسرشان هم نیاز به توجه و مراقبت دارد. بی اعتنایی و بی تفاوتی از خصوصیات بارز افراد خودشیفته اســت و این در حالی اســت کــه خودشان توقع دارند همسرشان همیشه کاملا به آنها توجه کند و همه امکانات و خدمات مورد نیاز را در اختیارشان بگذارد.

با همسران خودشیفته چگونه باید رفتار کرد

– مهم ترین نکته در رابطه همسران این اســت کــه وقتی می خواهیم با کسی ازدواج کنیم حتما او را از لحاظ اخلاقی و تناسب آن با خودمان مدنظر قرار دهیم و فکر نکنیم در آینده حتما قرار اســت بسیاری از این مشکلات حل شود. لازمه این گونه شناخت ها این اســت کــه دو نفر زمان زیادی کنار هم باشند و ساعت ها برای هم وقت بگذارند و معاشرت دارا باشند. البته در بعضی خانواده ها محدودیت هایی در این خصوص وجود دارد. در چنین مواقعی می توان با رفت و آمدهای خانوادگی از بروز این گونه مشکلات پیشگیری کرد چون افراد تنها از این طریق می توانند متوجه بسیاری از رفتارها و خصوصیات اخلاقی همدیگر شوند.

هنگام ازدواج باید توجه داشته باشیم کــه قرار نیست کسی در آینده تغییر کند چون سازماندهی ذهنی و روانی ما در دوران کودکی و نوجوانی شکل گرفته و تغییر آن به راحتی امکان پذیر نیست. مهم ترین توصیه برای همسر فرد خودشیفته این اســت کــه روی توانمندی های خود بیشتر کار کند، به این ترتیب وابستگی به طرف مقابل کمتر می شود و فرد خودشیفته نمی تواند با توهین و تحقیر اعتماد به نفس فرد را نابود کند. همچنین میزان ایثار و فداکاری های خود را به حداقل برساند و تا حد امکان وابستگی خود را به فرد مقابل کمتر کند. ضمن اینکــه حتما روی برآورده شدن خواســته های خود پافشاری کند و به راحتی از حق و حقوق خود نگذرد.

خودخواهی چه تفاوتی با خودشیفتگی دارد

– خودخواهی در واقع یکی از علائم خودشیفتگی اســت. می توان گفت خودخواهی کم و بیش در همه موجودات وجود دارد ولی زمانی کــه بیش از حد شود و به صورت مطالبه گری در بیاید و تعادلی در این خصوص وجود نداشته باشد، به سمت خودشیفتگی سوق پیدا می کند؛ یعنی فرد به حدی خودخواه شود کــه طرف مقابل و احساساتش را نادیده بگیرد. چنین فردی اگر هم گاهی نیازهای همسرش را برآورده می کند در جهت کسب منافع خودش اســت، در واقع روابط عاطفی افراد خودشیفته بیشتر شبیه معامله اســت تا روابط صمیمانه و اصیل. بنابراین می توان گفت در خودشیفتگی، خودخواهی به بیشترین حد خود رسیده اســت.

محبوب خود شیفته من برگرفته از کتاب عشق ویرانگر

یکی از مواردی دیکری کــه هر دختر و پسری قبل از ازدواج خوبست کــه به آن توجه دارا باشند سلامتی روانی طرف مقابلشان می باشد. یکی از موارد مشکل آفرین بعد از تشکیل زندگی مشترک اینست کــه یکی از همسران دچار مشکل خودشیفتگی باشد. به همین خاطر قسمتی از کتاب عشق ویرانگر نوشته دکتر براد جانسون با عنوان محبوب خود شیفته من را برای شما آورده ایم :
شاید شما هم آن افسانۀ معروف یونانی دربارۀ آن جوان خودشیفته را کــه عاشق عکس خودش در آب شد شنیده باشید….
قبل از هر چیز پیشنهاد می کنم برای درک شخصیت خود شیفته زمانی کــه شکل بسیار افراطی می گیرد فیلم سقوط هیتلر را تماشا کنید.
غالباً داســتان اینگونه آغاز می شود : شما با فردی جذاب ، فریبنده ودوست داشتنی ملاقات می کنید و در همان برخورد نخست سخت شیفته و عاشق او می شوید!!

آیا محبوب شما یا همسر شما

خود را فرد بسیار مهمی می داند و غالباً در مورد توانایی های خود غلو می کند؟
خود را فرد خاصی می داند کــه تنها توسط افراد خاص، با هوش و مشهور درک می شود؟
نیاز به تحسین شدید و مداوم دارد؟
فاقد حس همدلی اســت، به همین جهت قادر به درک و پاسخگویی به احساسات و نیازهای دیگران نیست؟
غالباً در افکار و رفتارش می توان فخرفروشی را مشاهده کرد؟
اگرشما متوجه شدید کــه نیازها، آرزوها و علایق خود را نادیده گرفته اید و تمام توجه خود را به سمت برآورده کردن نیاز محبوب خود به دریافت تحسین و تمجیدی کــه سزاوار آن نیست ، معطوف ساخته اید، باید بدانید از آن دسته افرادی هستید کــه به طور ناخودآگاه جذب افراد خودشیفته می شوید….
فرد خود شیفته چون خود را فرد خاصی می داند غالباً مایل اســت با افراد و گروههایی کــه گمان می کند آنها نیز خاص هستند به طریقی ارتباط برقرار کند. بنابراین هیچ بعید نیست کــه فرد خودشیفته به خاطر اینکــه شما را فردی بسیار دلپذیر ، ثروتمند و یا موفق می داند ، مایل به برقراری رابطه با شما شده باشد.
فرد خودشیفته در یک رابطۀ عاطفی به دلیل درخواســت مدام توجه، تحسین و تمجید ، در نهایت فرد مقابل خود را خسته و مستاصل می سازد. ممکن اســت محبوب یا همسر خودشیفتۀ شما آنقدر خودش را مهم بداند کــه صحبت شما را قطع کند (چون گمان می کند صحبت خودش مهمتر اســت). در نهایت فرد خودشیفته ، فردی اســت کــه به آسانی آزرده خاطر می شود. این احساس زمانی شکل می گیرد کــه احساس عزت نفس کاذب فرد خودشیفته مورد تهدید قرار می گیرد و پرده از روی آن برداشته می شود.

شخصیت خودشیفته چگونه شکل میگیرد

در پاسخ به این پرسش باید گفت کــه یک کودک به دو طریق در بزرگسالی به یک فرد خودشیفته تبدیل می شود:
1.زمانی کــه والدین به ستایش افراطی کودک می پردازند.
2.خودشیفتگی جبرانی،در این نوع فرد به منظور جبران آزارها بی اعتنایی های شدید تجربه شده در دوران کودکی به خیال پردازی های خود بزرگ بینانۀ خود پناه می برد.
یک فرد خودشیفتۀ با هوش و آشنا با مهارتهای اجتماعی و مهارتهای زندگی ، در ابتدا تا حدی کــه شما گمان کنید با فردی همدل آشنا شده اید، به شما توجه نشان خواهد داد، اما آنگاه کــه شما را مجذوب خود کرد توجه او دوباره به سمت نیازهای خودش معطوف می شود. اگر شما از آن دسته افرادی هستید کــه ترجیح می دهید در یک رابطۀ عاطفی گمنام و ناشناخته بمانید، رابطه با فرد خودشیفته برای شما گزینۀ بسیار مناسبی خواهد بود، زیرا اگر شما به ابراز نیازها و تمایلات خود دربارۀ وقایع مختلف بپردازید،
محبوب و همسر خودشیفته شما، آنها را نادیده گرفته و به سرعت به موضوع مورد علاقۀ خود خواهد پرداخت. در واقع او قادر به درک تاثیر صحبت ها و گفتارش روی شما نیست. توجه داشته باشید کــه هرگونه تلاش شما به منظور اصلاح رفتار وی با تعجب، خشم و احتملاً پرخاشگری او روبرو خواهد شد. همچنین اگر در مواردی موفق تر از او عمل کنید، بایستی انتظار ناراحتی از سوی او را داشته باشید.

زندگی با فرد خودشیفته

همسر خودشیفتۀ شما در حالت مرضی احتمالاً فردی متکبر اســت و واقعاً بر این باور اســت کــه از بسیاری جنبه ها از جمله هوش، زیبایی و دوست داشتنی بودن، بر دیگران پیشی دارد. تحمل شما و نقایص شما، چیز دردناکی اســت کــه گویا او باید تحمل کند و احتمالاً بارها و بارها آن را به شما گوشزد خواهد کرد. در اینجا من به ارائۀ برخی توصیه های سودمند می پردازم کــه می تواند زندگی با فردی خودشیفته را قابل تحمل و یا بهتر از قبل سازد، اما به یاد داشته باشید زندگی با فردی کــه از اختلال شخصیت خودشیفتگی شدید رنج می برد، بسیار سخت و به احتمال قوی فراتر از صبرو تحمل اســت.
این اختلال شخصیت از شدت و پایایی بسیار زیادی برخوردار اســت. یک فرد خودشیفته همواره عزت نفس شریک زندگی خویش را ویران می سازد مگر اینکــه او از اســتحکام شخصیتی بالایی برخوردار باشد. بنابراین به منظور حفظ سلامت روانی خود زمانی را به برآورده کردن نیازهای خود بپردازید و در زمانی کــه احساس می کنید عزت نفس شما کاهش یافته با یک مشاور صحبت کنید.

رفتارهای مثبت او را انعکاس دهید

همواره به یاد داشته باشید کــه فرد خودشیفته در سطح هیجانی همچون یک کودک عمل می کند. به همین جهت یکی از بهترین کارهایی کــه می توانید انجام دهید این اســت کــه به او توجه مثبت غیر مشروط داشته باشید.
از دریچۀ حسادت او به جهان نگاه کنید یک ویژگی مختص فرد خودشیفته این اســت کــه به هرگونه انتقاد به رفتارش برچسب حسادت می زند. او بر این باور اســت کــه هر فردی به محض برخورد با وی پی میبرد کــه به با چه فرد کامل و فاقد نقصی روبرو شده اســت. بنابراین هر گونه انتقادی را به حسادت نسبت می دهد.

حد و مرزهایی برای رفتارهای پرخاشگرانه و تحقیر کننده اش تعیین کنید

یک فرد خودشیفته هنگامی کــه احساس می کند هویت شکننده اش مورد تهدید واقع شده، اقدام به رفتارهای پرخاشگرانه می کند. قاطعانه و به طور مشخص به او بگویید کــه در حین ارتباط با شما از اقدام به رفتارهای تحقیر کننده کلامی و غیر کلامی اجتناب کند. در صورت تخطی از حد و مرزهای تعیین شده ، تا مدتی او را تنها بگذارید.

از ویژگی های محبوب خودشیفۀ خود اســتفاده کنید

توصیه می کنم طوری با او صحبت کنید کــه به جای تعارض منافعی نیز داشته باشد. به طور مثال به او بگویید :” عزیزم چقدر خوب اســت کــه من باتو زندگی می کنم، زیرا هیچکس مانند تو قادر نیست مرا درک کند.” به طور حتم در این زمان او تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا درستی حرف شما را به اثبات برساند.

زمان ترک رابطه

علی رغم راهبردهای توصیه شده اگر اختلال شخصیت خودشیفتگی هسرتان آنقدر حاد اســت کــه عزت نفس شما را به شدت کاهش داده و دیگر توان زندگی با او را ندارید، هنگامی کــه قصد ترک او را دارید در برابر پرخاشگری احتمالی او جوانب احتیاط را رعایت کنید. اگر او در گذشته اقدام به پرخاشگری فیزیکی کرده باشد ، بهتر اســت قبل از اینکــه او را در جریان رفتن تان قرار دهید افراد خانواده و دوستان خود را مطلع کنید و در زیر چتر حمایتی آنها منزل را ترک کنید تا از خشم و پرخاشگری احتمالی او در امان باشید. او خیلی زود نتیجه گیری خواهد کرد کــه شما هرگز به ارزش واقعی او پی نبرده اید ، بنابراین خیلی زود این بحران را طی می کند. و اصلاً تعجب نکنید کــه او به دیگران می گوید کــه اوست کــه شما را ترک کرده.

جهت رزرو مشاوره تلفنی و حضوری با این شماره تماس بگیرید 09374071940